Ebrahim Molavi

به طور كلي در شهرهاي امروزه توجه به استاندارد هاي پياده مداري از جمله پر اهميت ترين موارد در استاندارد شهري ميباشد ، يكي از مباحثي كه در استاندارد شهري داراي اهميت ويژه اي مي باشد توجه به آسيب شناسي بافت هاي تاريخي جهت تبيين استاندارد هاي پياده مدار ي است، در اين پژوهش به آسيب شناسي و بازطراحي منظر تاريخي شهر با رويكرد پياده مداري در محور ميدان حسن آباد تا ميدان امام خميني تهران پرداخته شده است همچنين شيوه جمع آوري اطلاعات در اين پژوهش به صورت پرسشنامه بوده از روشهاي همبستگي دو متغيره پيرسون و تجزيه و تحليل رگرسيون چند متغيره براي تحليل اطلاعات استفاده شده و در انتها از طراحي سه بعدي جهت بررسي پتانسيل هاي محدوده مورد مطالعه استفاده گرديده همچنين نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه مهمترين مساله براي بهبود وضعيت فعلي و نزديكتر كردن شرايط محدوده محور ميدان حسن آباد -ميدان امام خميني (توپخانه) در تهران به يك محو ر پياده مدار استاندارد ، ايجاد كاربريهاي فعال 24 ساعته به همراه فضاسازي در داخل اين مسير ميباشد. همچنين توجه به همه شمول بودن مسير يعني قرار دادن امكانات دسترسي براي معلولين، كودكان، زنان و ... نيز بايستي مورد توجه قرار گيرد. در رابطه با حذف مسير سواره هم ميبايست به تامين فضاي پارك در اطراف محدوده محور ميدان حسن آباد-ميدان امام خميني (توپخانه) در تهران و فراهم آوردن تسهيلات و زيرساختهاي دوچرخه عمومي اشاره كرد. نور پردازي، پوشش گياهي بومي، كفسازي و ريتم در نماي ابنيه اين راسته از ديگر موارد قابل اهميت در طراحي پيادهراه ميباشند .
Thesis summary

زيرساخت هاي سبز و آبي داراي پتانسيل زيادي جهت تقويت تنوع زيستي و خدمات اكوسيستمي متنوع مي باشند. اين زيرساخت ها علاوه بر تأثيرات مثبت بر محيط زيست، تأثيرات مهمي بر شهرها و جوامع دارند كه از جمله آن مي توان به كاهش اثر جزيره گرمايي شهري، پيشگيري از سيل، ايجاد فرصت هاي تجاري و تفريحي، بهبود رفاه و سلامت ساكنان شهر اشاره كرد. بنابراين توجه به ايجاد و حفظ زيرساخت هاي سبز و آبي به عنوان عناصر اساسي در شهرها و مناطق شهري امري ضروري است. رودخانه ها و رودكنارها به عنوان يكي از انواع زيرساخت هاي سبز و آبي نقش مهمي در حفظ گونه هاي گياهي و جانوري، حفظ تعادل اكوسيستم ها، تأمين آب آشاميدني، كشاورزي و صنعتي، و تعديل تغييرات اقليمي ايفا نموده و با ايجاد فرصت هاي تفريحي و گردشگري، در توسعه اقتصاد محلي اثرگذارند. با اين حال در سال هاي اخير بي توجهي و تخريب رودخانه ها و رودكنارهاي شهري منجر به چالش هاي زيست محيطي و اجتماعي-اقتصادي متعددي شده است. در اين راستا مفهوم بازافريني آبكنار به عنوان يك رويكرد جديد در بازسازي و توسعه مناطق حاشيه رودخانه ها مطرح مي گردد. با وجود اقدامات مختلف صورت گرفته در طرح هاي بازافريني رودكنار، ديدگاه تك بعدي، سلطه جويانه و مبتني بر مرجع، عدم موفقيت اين پروژه ها را به همراه داشته است. گنجاندن مفهوم خدمات اكوسيستم در برنامه ريزي و طرح هاي بازآفريني حاشيه رودخانه، ضمن ايجاد ارتباط بين انسان و طبيعت مي تواند در پايداري و موفقيت اين پروژه ها موثر واقع شود. رودخانه هاي همدان به عنوان جزيي از طبيعت زنده يكي از عناصر هويتي و طبيعي مهم اين شهر مي باشند. در سال هاي اخير ضعف مديريتي سبب تبديل اين منابع محيطي به كانال هاي فاضلاب شده است. پتانسيل جذب مردم به منظور گذران اوقات فراغت، ارتقا كيفيت زندگي ساكنان، جبران كمبود سرانه و خدمات فضاي سبز و انسجام بخشي به بافت لزوم و احياي رودخانه ها و بازآفريني حريم آن ها را در اين شهر ضروري مي سازد. اين پژوهش پس از بررسي و شناسايي خدمات اكوسيستم رودخانه و كيفيات قابل ارائه توسط آبكنارهاي شهري به چگونگي استفاده از اين خدمات در پروژه بازآفريني حاشيه رودخانه عباس آباد همدان مي پردازد و در نهايت، با ارائه راهكارهاي طراحي جهت به حداكثر رساندن خدمات اكوسيستم رودخانه مي تواند در تقويت و بهبود پروژه هاي بازآفريني پايدار آبكنار مفيد واقع
Thesis summary

بر اثر گسترش و توسعه بي وقفه شهرها، الگوي سازمان فضايي و انسجام آنها دچار تحول گرديده است. اين عوامل سبب ازميان رفتن وحدت و انسجام ساختار واحد شهر و انزواي اجتماعي - اقتصادي برخي نواحي شده است. از جهتي افزايش وسعت شهرها علاوه بر پيچيدگي هاي كالبدي - فضايي شناخت و الگويابي استخوان بندي و ساختار فضايي شهرها را طبق تجزيه وتحليل مولفه هاي شهري مسئله اي پيچيده و دشوار كرده است. ازجمله تئوري و روش هايي كه توانسته به نياز هاي تحليل ساختار فضايي شهرها و مطالعات پيكره بندي فضايي پاسخ دهد، تئوري چيدمان فضا مي باشد؛ بنابراين مسئله اساسي اين پژوهش اين است كه چگونه با تجزيه وتحليل ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد به كمك ابزار چيدمان فضا، مي توان به تبيين الگوي انسجام اين محلات كمك نمود. روش تحقيق اين پژوهش از نوع توصيفي - تحليلي مي باشد. در ابتدا با استفاده از روش چيدمان فضا نقشه خطوط محوري محلات تاريخي، در دو دوره مدنظر و همچنين نقشه محلات تاريخي به صورت تفكيك شده در دوره معاصر توليد شده سپس تجزيه وتحليل شاخص همپيوندي در محيط Depthmap و ارزيابي ارزش هاي فضايي صورت گرفته است. به دليل ارتباط ميان مفهوم انسجام با ارزش همپيوندي، اين شاخص (همپيوندي) به عنوان اساسي ترين مفهوم در اين روش، براي بررسي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد و مطالعه و بررسي ارزش راسته هاي تاريخي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. اين نتيجه به دست آمد كه علت بروز ازهم گسيختگي و كاهش انسجام، تغييرات ارزش درجه بندي مولفه همپيوندي ساختار فضايي شبكه معابر است. مداخلات شهرسازانه در سال هاي اخير، در نبود رويكردي زمينه گرا و بدون شناخت الگوهاي كالبدي پيشين، منجر به عدم انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شده است. همچنين طرح هاي نوسازي و بهسازي كه امروزه در حال اجرا هستند با بي توجهي به ساختار فضايي بافت محلات تاريخي و تأكيد بر روي پوسته و يك نگاه كمي، قادر به حل مسائل و مشكلات ساختاري – كالبدي اين محدوده نبوده اند. در ارتباط با نمونه موردي مي توان بيان كرد كه در سال 1348 بدون درنظرگيري سلسله مراتب افزايش همپيوندي در شبكه معابر، خيابان هاي جديد همپيوندي بالاتري نسبت به ساير معابر دارند. خيابان امام چه در دوره معاصر چه در سال 1348 بالاترين درجه از همپيوندي را داشته است. در سال 1348 هسته فعال و همپيوند شهر از خ
Thesis summary

امروزه زندگي شهري مدرن و تراكم ناشي از آن و اتومبيل محوري، تمامي فضاهاي شهري را از فضاهاي پياده مدار دور نموده است. بطوريكه سلطه بي قيد و شرط اتومبيل هاي شهري و به تبع آن تداخل حركت سواره و پياده از كيفيت زندگي در شهر كاسته است؛ علاوه بر آن نقش پياده روي به عنوان يكي از اركان مهم سلامت روحي و جسمي شهروندان بسيار كمرنگ شده است. يكي از عوامل موثر بر كيفيت پياده روهاي شهري، ارتقاي سيما و منظر شهري در فرايند پياده مداري است. سيما و منظر مناسب سبب ايجاد سرگرمي مثبت در افراد شده و در نتيجه سبب ايجاد حس مثبت در فرد شده و موجب كاهش استرس و افكار آزاردهنده مي شود. بنابراين هدف از انجام اين پژوهش بررسي عوامل موثر بر ارتقاي سيما و منظر شهري با تاكيد بر پياده روهاي شهر اصفهان است. روش پژوهش كيفي بوده است و در اين پژوهش روش جمع آوري داده به صورت ميداني و با كمك پرسشنامه ي طيف پنج درجه اي ليكرت انجام پذيرفته است. تعداد نمونه آماري بر اساس فرمول كوكران 384 نفر است. روش تجزيه وتحليل، روش آماري است كه در دو بخش آمار توصيفي و اسستنباطي صورت پذيرفته است. در بخش آزمون استنباطي از آزمون هاي تحليل رگرسيون و آناليز واريانس استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد شهروندان اصفهاني اعتقاد دارند كه وضعيت موجود سيما و منظر شهري پياده روهاي شهر اصفهان بالاتر از حد متوسط است. به طوريكه سه بعد اجتماعي، فرهنگي و كالبدي منظر شهري اصفهان بالاتر از حد متوسط و مطلوب ارزيابي شده است. بين اين سه بعد با منظر پياده روهاي ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بدين معني كه با افزايش كميت و كيفيت هريك از اين ابعاد، وضعيت موجود منظر پياده روهاي شهر اصفهان نيز بهبود مي يابد. به طوري كه هر واحد افزايش در بعد اجتماعي، 0.362 و در واحد افزايش در بعد كالبدي، 0.990 واحد بر ارتقاي كيفيت موجود سيما و منظر شهري اصفهان تاثير مي گذارد و بعد فرهنگي بر وضعيت موجود سيما و منظر شهري تاثير معناداري ندارد. بنابراين براي افزايش كيفيت و كميت سيما و منظر شهري لازم است اقداماتي از قبيل بهبود وضعيت رنگ و فرم مصالح در كف پياده روها، نورپردازي مناسب در پياده روها، بهبود فعاليت هاي هنري و اقتصادي در كنار پياده روها، ايجاد فضاهاي سبز پيوسته در كنار پياده روها و بهبود وضعيت نيمكت در مسيرهاي پياده انجام گيرد.
Thesis summary

بر اثر گسترش و توسعه بي وقفه شهرها، الگوي سازمان فضايي و انسجام آنها دچار تحول گرديده است. اين عوامل سبب ازميان رفتن وحدت و انسجام ساختار واحد شهر و انزواي اجتماعي - اقتصادي برخي نواحي شده است. از جهتي افزايش وسعت شهرها علاوه بر پيچيدگي هاي كالبدي - فضايي شناخت و الگويابي استخوان بندي و ساختار فضايي شهرها را طبق تجزيه وتحليل مولفه هاي شهري مسئله اي پيچيده و دشوار كرده است. ازجمله تئوري و روش هايي كه توانسته به نياز هاي تحليل ساختار فضايي شهرها و مطالعات پيكره بندي فضايي پاسخ دهد، تئوري چيدمان فضا مي باشد؛ بنابراين مسئله اساسي اين پژوهش اين است كه چگونه با تجزيه وتحليل ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد به كمك ابزار چيدمان فضا، مي توان به تبيين الگوي انسجام اين محلات كمك نمود. روش تحقيق اين پژوهش از نوع توصيفي - تحليلي مي باشد. در ابتدا با استفاده از روش چيدمان فضا نقشه خطوط محوري محلات تاريخي، در دو دوره مدنظر و همچنين نقشه محلات تاريخي به صورت تفكيك شده در دوره معاصر توليد شده سپس تجزيه وتحليل شاخص همپيوندي در محيط Depthmap و ارزيابي ارزش هاي فضايي صورت گرفته است. به دليل ارتباط ميان مفهوم انسجام با ارزش همپيوندي، اين شاخص (همپيوندي) به عنوان اساسي ترين مفهوم در اين روش، براي بررسي انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شهر خرم آباد و مطالعه و بررسي ارزش راسته هاي تاريخي مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. اين نتيجه به دست آمد كه علت بروز ازهم گسيختگي و كاهش انسجام، تغييرات ارزش درجه بندي مولفه همپيوندي ساختار فضايي شبكه معابر است. مداخلات شهرسازانه در سال هاي اخير، در نبود رويكردي زمينه گرا و بدون شناخت الگوهاي كالبدي پيشين، منجر به عدم انسجام ساختار فضايي محلات تاريخي شده است. همچنين طرح هاي نوسازي و بهسازي كه امروزه در حال اجرا هستند با بي توجهي به ساختار فضايي بافت محلات تاريخي و تأكيد بر روي پوسته و يك نگاه كمي، قادر به حل مسائل و مشكلات ساختاري – كالبدي اين محدوده نبوده اند. در ارتباط با نمونه موردي مي توان بيان كرد كه در سال 1348 بدون درنظرگيري سلسله مراتب افزايش همپيوندي در شبكه معابر، خيابان هاي جديد همپيوندي بالاتري نسبت به ساير معابر دارند. خيابان امام چه در دوره معاصر چه در سال 1348 بالاترين درجه از همپيوندي را داشته است. در سال 1348 هسته فعال و همپيوند شهر از خ
Thesis summary