Mohammad Khanjani

Professor

Update: 2024-05-16

Mohammad Khanjani

Faculty of Agriculture / Department of Plant Protection

Ph.D. Dissertations

  1. تنوع گونه اي كنه هاي اريوفيد و كنه هاي شكارگر مرتبط با درختان ميوه در همدان
    سهيلا جعفري 2022
    در اين تحقيق تنوع گونه اي كنه هاي اريوفيد و كنه هاي شكارگر مرتبط با درختان ميوه در همدان مورد ارزيابي قرار گرفت. نمونه-برداري طي سال هاي 1397 الي 1399 از نقاط مختلف استان در فصول بهار، تابستان و پائيز انجام گرديد.كنه هاي موجود در نمونه ها به روش هاي مستقيم يا با استفاده از روش شتشوي اندام هاي گياهي جداسازي و در محلول نسبيت شفاف سازي شدند و سپس اسلايد ميكروسكوپي تهيه گرديد. براي محاسبه تنوع گونه اي از شاخص هاي بريلوئين، سيمپسون و شانون-وينر و براي تعيين غناي گونه اي از شاخص هاي مارگالف و منهينك استفاده شد. از تعداد 19541 نمونه ي جمع آوري شده مجموعا 51 گونه متعلق به 23 جنس از خانواده هاي Eriophyidae، Diptilomiopidae، Stigmaeidae، Phytoseiidae، Tydeidae و Iolinidae شناسايي شدكه از اين تعداد 6 جنس و 14 گونه براي فون استان و 9 گونه براي فون دنيا جديد بود. گونه هاي Acalitus iranicus، Aculus flechtmanni، Aculus nsp.، Diptacus hamedanicus، Eriophyes prunorum، Phyllocoptes hamedi، Quadracus reticulatus، Tetra pruni و Tetra nsp. براي فون دنيا و گونه هاي Acalitus phloeocoptes، Aceria avenensis، Aceria lobolinguae، Aculus fockuei، Aculus schlechtendali، Aculus latiloba، Anthocoptes stritiatus، Calepitrimerus bailyi ،Diptacus gigantorhynchus، Eriophyes mali، Rhinophytoptus nemalobos، Shevtchenkella juglandis، Neopronematus sepasgosariani، Neopronematus lundqvisti، Pronematus ubiquitus، Tydeus lambi براي فون استان همدان جديد بودند. در بين كنه هاي اريوفيد گالزا گونه هاي Aceria tristiatus و Acalitus iranicus، به ترتيب با 52/53 و 27/24 درصد؛ از بين كنه هاي اريوفيد سرگردان گونه هاي Rhinophytoptus nemalobos و Aculus fockeui به ترتيب با 86/13 و 94/11 درصد بيشترين درصد فراواني را داشته؛ و در بين كنه هاي شكارگر گونه هاي Typhlodromus bagdasarjani و Zetzellia mali به ترتيب با 85/24 و 03/13 درصد بيشترين فراواني نسبي را دارا بودند. در بين مناطق مورد مطالعه، فراواني نسبي كنه هاي اريوفيده در شهرستانه، سنگستان، يلفان و حيدره به ترتيب با 29/19، 15/16، 34/12 و 64/11 درصد داراي بيشترين درصد فرواني و گنج نامه، قزلحصار و صالح آباد به ترتيب با 12/0، 54/0 و 73/0 درصد داراي كمترين درصد فراواني بودند. و
  2. كنه هاي زير راسته Trombidiformes مرتبط با زيستگاه هاي سن گندم در نهاوند و نورآباد
    شهرام پيشه ور 2021
    سن گندم يكي از آفات مهم غلات در ايران است همه ساله خسارت قابل توجهي را گندم كاري هاي كشور وارد مي كند اين آفت 2 ماه در سال در مزرعه فعال است و 10 ماه را در استراحت تابستانه و زمستانه بسر مي برد در دوره خواب تابستانه و زمستانه در زير بوته هاي گون و درمنه بسر مي برد در زيستگاه زمستانه آن بندپايان مختلفي از آن تغذيه و روي ديناميسم جمعيت آن تأثير گذاشته و جمعيت يكي از گروه هاي غالب زيستگاه زمستانه آن، كنه هاي زير راستهTrombidiformes است. مطالعه اي كه در طول سالهاي 1397- 1399 به منظور جمع آوري و شناسايي كنه هاي راسته Trombidiformes مرتبط با زيستگاه هاي سن گندم در نهاوند و نورآباد انجام شد. در اين مطالعه 18 گونه 10 جنس و 10خانواده از اين 7 بالاخانواده شناسايي جمع-آوري و شناسايي گرديد. گونه ها متعلق به بالاخانواده هاي Anystoidae، Erythraeiodea،Raphignathoidea و Bdelloidea بودند آنها داراي رژيم غذايي شكارگري بودند و با تغذيه سن هاي زمستان گذران جمعيت آن را كاهش مي دهند در بين آنها گونه هاي Raphignathus rakhshandehi Pishehvar & Khanjani, 2021. R seraji.;Caligonella astragalusi Pishehvar & Khanjani, 2020 Pishehvar& Khanjani, 2020 به عنوان گونه-هاي جديد براي فون دنيا بودند كه توصيف، ونامگذاري و معرفي شدند و گونه Cauculus** sp. nov. براي اولين بار از ايران گزارش و توصيف مي شود در بين گونه هاي جمع آوري شده گونه هاي متعلق به خانواده Raphignatidae با 4 گونه و خانواده هاي Anystidae بالاترين پراكنش را داشتند. ليست گونه هايي كه با علامت ستاره() مشخص شده اند براي فون كنه هاي دنيا جديد هستند: Anystoidea بالاخانواده Anystidae Oudeman: Anystis Von Heyden: A. baccarum (Linnaeus, 1758); Erythracarus Berlese: E. pyrrholeucus (Hermann, 1804). Cauculidae: Cauculus** sp. nov. Raphignathoidea بالاخانواده Caligonellidae Grandjean: Caligonella Berlese: C. haddadi Bagheri, Maleki & Changizi, 2013, C. astragalusi Pishehvar & Khanjani, 2020. Raphignathidae Kramer: Raphignathus Duges: R. protaspus Khanjani & Ueckermann, 2002, R. rakhshandehi Pishehvar & Khanjani, 2021; R. seraji Pishehvar & Khanjani, 2021; R. gracilis (Rack, 1962). Stigmaeidae Oudemans: Eustigmaeus Berlese: E. segnis Koch, 1836 Bdel
    Thesis summary

  3. شناسايي گونه هاي كنه جنس Hyalomma با استفاده از ژن هاي ميتوكندريايي 16S و COI و تعيين آلودگي آنها به ويروس تب خونريزي دهنده كريمه – كنگو CCHF و عامل باكتري كوكسيلابورنتي Coxiella burentii با استفاده از روش هاي مولكولي RT-PCR و PCR از مناظق مختلف ايران
    آزاده نديم 2021
    كنه هاي جنس Dermacentorو )Acari: Ixodidae) Hyalommaناقل اصلي بيماريهاي تيلريوز، آناپلاسموز، تب كيو ، تب خونريزي- دهنده كريمـه كنگو، بيماري تب منقوط كوههاي راكي و تب راجعه هستند چرا كه سلولهاي همولنف كنههاي دامي براي بقاي بيشتر كنه، با طيف وسيعي از باكتريها و ويروسها تكامل همراه پيدا كردهاند. كنههاي دامي مخازن و ناقلين زنده براي اين دسته از پاتوژنهاي مهره داران هستند. كنه هاي دامي همچنين انگل خارجي پستانداران اهلي، عامل ايجاد كم خوني و تحريك ميزبان نيز هستند. حتي اگر كنه هيچگونه عوامل بيماريزايي را نيز انتقال ندهد به سبب خونخواري از دامها، ميتواند سبب آزار و اذيت حيوان، كم خوني و كاهش عملكرد اقتصادي آنها شود. به دليل تعداد نسل زياد و نتاج فراوان در هر چرخهي توليدمثلي و فشار تكاملي بالا روي اين موجودات، نرخ گونه زايي در اين موجودات بالاست. پس رصد دايمي مخزن ژنومي كنههاي دامي در كشور، براي اتخاذ راهكارهاي كنترلي ضروري به نظر ميرسد. مطالعه حاضر به منظور تعيين تنوع مورفولوژيك، شناسايي مولكولي و تعيين روابط تبارشناسي گونه هاي جنس هاي Dermacentorو Hyalommaبراساس ژن-هاي ITS2 ، 16s rRNAو cytbانجام شد. همچنين همولنف اين كنه ها از لحاظ حضور يا عدم حضور پاتوژنهاي ويروس CCHFو باكتريهاي جنس كوكسيلا، آناپلاسما و ريكتزيا نيز مورد بررسي قرار گرفتند. نمونه هاي كنه از نواحي مختلف ايران بر روي ميزبـانهاي مختلف جمع آوري شدند. نمونه ها از روي گوسفند، بز، شتر، گاو، لاكپشت، انسان و طبيعت جمعآوري شدند و آلودگي دامها به كنه هاي هيالوما در 17 استان خراسان، قم ، زنجان، اصفهان، تهران، آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي، سيستان و بلوچستان، كرمان، لرستان، البرز، گيلان، مازندران، مركزي، سمنان،كردستان و چهارمحال و بختياري تشخيص داده شد. بيشترين ميزان هيالوما 58درصد در استان سيستان و بلوچستان و كمترين ميزان آن در استان كردستان 7درصد بوده است. آلودگي دامها به كنههاي درماسنتور در 6استان كردستان، اردبيل، آذربايجان شرقي، زنجان، خراسان و سمنان تشخيص داده شد. بيشترين ميزان درماسنتور 53درصد در استان اردبيل و كمترين ميزان آن در استان زنجان 9 درصد بوده است. تعداد 820نمونه كنه Hyalommaنر بالغ و تعداد 750نمونه كنه Dermacentorنربالغ با اسـتفاده از كليـدهاي تشخيص مورفولوژيك در سطح گونه مورد شناسايي قرار گرفتند و ويژ
    Thesis summary

  4. شناسايي ويروس هاي بيماري زاي مرتبط با كنۀ واروآ (Anderson and Trueman) Varroa destructor در كلني هاي زنبورعسل همدان
    امين شجاعي برجويي 2021
    زنبورعسل، يكي از مهم ترين حشرات گرده افشان در سراسر دنياست. عوامل بيماري زاي متعدد از قبيل انگل هاي تك ياخته، بندپايان، قارچ ها، باكتري ها و ويروس ها، خسارت هاي زيادي را به صنعت زنبورداري تحميل مي كنند. يكي از مهم ترين انگل هاي خارجي زنبورعسل، كنۀ واروآ (Varroa destructor) است كه به واسطه ي تغذيه از همولنف مراحل مختلف زندگي زنبورعسل، سبب تضعيف اين حشره و كلني شده و همچنين مي تواند عوامل ويروسي متعددي را به ميزبان خود انتقال دهد. در سال هاي اخير، ميزان آلودگي كلني هاي زنبورعسل به ويروس هاي بيماري زا در سراسر جهان رشد چشمگيري داشته است به گونه اي كه اين عوامل بيماري زا، از دلايل مهم كاهش جمعيت زنبورعسل محسوب مي گردند. در اين مطالعه، آلودگي به كنه واروآ و ويروس هاي رايج بيماري زا در كلني هاي زنبور همدان، بررسي شد. در ادامه، تبارشناسي ويروس هايي كه بيشترين شيوع را داشتند انجام شد و با ديگر ويروس هاي گزارش شده از سراسر جهان مقايسه شدند. علاوه بر ويروس، ويژگي هاي جمعيتي كنه واروآ در سطح مرفولوژي و مولكولي نيز مورد بررسي قرار گرفته و هاپلوتيپ آن تعيين شد. نتايج نشان داد كه 80 درصد كلني هاي بررسي شده، به كنه واروآ آلوده بودند. بيشترين آلودگي به ويروس LSV با 83٫3 درصد مربوط به زنبورهاي بالغ بود. همچنين كنه هاي واروآ 43٫3 درصد آلودگي به اين ويروس را نشان دادند. كمترين آلودگي مربوط به لارو زنبور بود كه 10 درصد آن ها به ويروس LSV آلوده بودند. همچنين بيشترين آلودگي به ويروس تغيير شكل بال در زنبورهاي بالغ به ميزان 26٫6 درصد بود و آلودگي كنه ها به اين ويروس 10 درصد برآورد شد. برخلاف زنبورهاي بالغ و كنه ها، اين ويروس در هيچ يك از لاروهاي موردبررسي مشاهده نگرديد. نتايج بررسي آلودگي به ويروس فلجي حاد نشان داد كه، زنبورهاي بالغ 13٫3 درصد آلودگي به اين ويروس داشته اند. همچنين فقط در لاروهاي يك زنبورداري (3٫3 درصد) آلودگي مشاهده شد. آلودگي به ويروس فلجي حاد، نسبت به دو ويروس ديگر به ميزان كمتري بود. برخلاف ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV آلودگي به اين ويروس در كنه ها مشاهده نگرديد. مطالعات تبارشناسي براي دو ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV انجام شد. همچنين تبارشناسي كنه واروآ نشان داد كه هاپلوتيپ جمعيت كنه مورد مظالعه، از نوع K مي باشد.
    Thesis summary

  5. شناسايي ويروس هاي بيماري زاي مرتبط با كنه واروآ Varroa destructor ( Anderson and Trueman ) در كلني هاي زنبور عسل همدان
    امين شجاعي برجويي 2021
    زنبورعسل، يكي از مهم ترين حشرات گرده افشان در سراسر دنياست. عوامل بيماري زاي متعدد از قبيل انگل هاي تك ياخته، بندپايان، قارچ ها، باكتري ها و ويروس ها، خسارت هاي زيادي را به صنعت زنبورداري تحميل كرده است. يكي از مهم ترين انگل هاي خارجي زنبورعسل، كنۀ واروآ (Varroa destructor) است كه به واسطه ي تغذيه از همولنف مراحل مختلف زندگي زنبورعسل، سبب تضعيف اين حشره و كلني شده و همچنين مي تواند عوامل ويروسي متعددي را به ميزبان خود انتقال دهد. در سال هاي اخير، ميزان آلودگي كلني هاي زنبورعسل به ويروس هاي بيماري زا رشد چشمگيري داشته است به گونه اي كه اين عوامل بيماري زا، از دلايل مهم كاهش جمعيت زنبورعسل محسوب مي گردند. در اين مطالعه، آلودگي به كنه واروآ و ويروس هاي رايج بيماري زا در كلني هاي زنبور همدان، بررسي شد. در ادامه، تبارشناسي ويروس هايي كه بيشترين شيوع را داشتند انجام شد و با ديگر ويروس هاي گزارش شده از سراسر جهان مقايسه شدند. علاوه بر ويروس، ويژگي هاي جمعيتي كنه واروآ در سطح مرفولوژي و مولكولي نيز مورد بررسي قرار گرفته و هاپلوتيپ آن تعيين شد. نتايج نشان داد كه 80 درصد كلني هاي بررسي شده، به كنه واروآ آلوده بودند. بيشترين آلودگي به ويروس LSV با 83٫3 درصد مربوط به زنبورهاي بالغ بود. همچنين كنه هاي واروآ 43٫3 درصد آلودگي به اين ويروس نشان دادند. كمترين آلودگي مربوط به لارو زنبور بود كه 10 درصد آن ها به ويروس LSV آلوده بودند. همچنين بيشترين آلودگي به ويروس تغيير شكل بال در زنبورهاي بالغ به ميزان 26٫6 درصد بوده است و آلودگي كنه ها به اين ويروس 10 درصد برآورد شد. برخلاف زنبورهاي بالغ و كنه ها، اين ويروس در هيچ يك از لاروهاي موردبررسي مشاهده نگرديد. نتايج بررسي آلودگي به ويروس فلجي حاد نشان داد كه، زنبورهاي بالغ 13٫3 درصد آلودگي به اين ويروس داشته اند. همچنين فقط در لاروهاي يك زنبورداري (3٫3 درصد) آلودگي مشاهده شد. آلودگي به ويروس فلجي حاد، نسبت به دو ويروس ديگر به ميزان كمتري بوده است. برخلاف ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV آلودگي به اين ويروس در كنه ها مشاهده نگرديد. مطالعات تبارشناسي براي دو ويروس تغيير شكل بال و ويروس LSV انجام شد. همچنين تبارشناسي كنه واروآ نشان داد كه هاپلوتيپ جمعيت كنه، از نوع K بوده است.
    Thesis summary

  6. سازوكارهاي مقاومت جمعيت هاي كنه تارتن دولكه اي گل رز به فن پيروكسي ميت در محلات
    فاطمه صابرفر 2020
    كنه دو لكه اي Tetranychus urticae Koch از آفات مهم درختان ميوه، گياهان زراعي و زينتي در سراسر جهان مي باشد. پتانسيل بالاي توليدمثل و كوتاهي دوره زندگي همراه با كاربرد مكرر كنه كش ها، به منظور پايين نگه داشتن جمعيت زير آستانه اقتصادي، توانايي اين كنه را در گسترش مقاومت به كنه كش ها تسهيل نموده است. توسعه مقاومت به كنه كش ها در كنه هاي تارعنكبوتي آن قدر سريع اتفاق مي افتد، كه مديريت موثر آن ها در بسياري از سيستم هاي كشاورزي دشوار است. لذا به كارگيري سموم جديد به طور متناوب، به منظور جلوگيري از پديده مقاومت اين آفت، امري اجتناب ناپذير مي باشد. كنه كش هاي به ثبت رسيده در ايران اگرچه از گروه هاي شيميائي مختلف هستند، ولي كمتر از 20 درصد كنه كش هاي اختصاصي توليد شده در جهان را شامل مي شوند. اين محدوديت در تنوع كنه كش ها، باعث به كارگيري مستمر يك كنه كش در يك فصل زراعي و تشديد بروز مقاومت در جمعيت كنه هاي خسارت زاي محصولات مختلف كشاورزي مي شود. مقاومت باعث به وجود آمدن مشكلاتي از قبيل خسارت بيشتر به محصولات كشاورزي، به خطر افتادن سلامتي انسان، كاهش كيفيت محصول، افزايش دفعات سم پاشي و افزايش ميزان مصرف آفت كش ها مي شود. مقاومت به حشره كش ها در واقع كاهش حساسيت جمعيت آفت به آفت كشي است، كه قبلاً در كنترل آفت موثر بوده است. مقاومت در اثر فشار گزينشي روي جمعيت هايي از جانوران كه داراي قدرت تكثير زياد و تعداد نسل متعدد مي باشند، بروز مي كند. استفاده مداوم از يك نوع آفت كش باعث فعال شدن آنزيم هايي در بدن شده، كه موجب تجزيه آفت كش و بي اثر شدن آن، كاهش تاثير و يا ممانعت از ورود آن به محل هدف مي شود. شايد بيش از 90 درصد موارد مقاومت در حشرات و كنه ها به واسطه كاهش حساسيت محل هدف و يا افزايش سم زدايي آفت كش ايجاد مي شود. سه گروه آنزيم مهم درگير در مقاومت متابوليكي نسبت به حشره كش ها و كنه كش ها شامل استرازها، گلوتاتيون اس-ترانسفرازها و مونواكسيژنازها هستند.
    Thesis summary

  7. " تاكسونومي مولكولي برخي از كنه هاي فيتوزئيده (Acari: Phytoseiidae) استان مركزي و پرورش گونه ي رايج"
    اصغر حسيني نيا 2019
    نه هاي خانواده Phytoseiidae با بيش از 2798 گونه و تقريباً 15درصد از كل گونه هاي راسته (Mesostigmata G. Canestrini, 1891) يكي از شناخته شده ترين خانواده ميان استيگمايان مي باشد. امروزه تعداد زيادي از گونه هاي اين خانواده در كنترل كنه تارتن و حشرات ريز از جمله تخم هاي سفيد بالك وتريپس ها بكارگرفته مي-شوند. برخي از افراد اين خانواده از مهم ترين دشمنان طبيعي بوده كه به صورت تجاري توليد مي شوند. تا سال 2016حدود 85 گونه از اين كنه ها در ايران شناسايي شده بود. در اين مطالعه تاكسونومي مولكولي و پرورش يكي از گونه هاي رايج بررسي شد ابتدا پنج روش استخراجDNA از كنه هاي فيتوزئيده با هم مقايسه و بهترين روش بر پايه CTAB معرفي گرديد. سپس فيلوژني جغرافيايي پنج منطقه از ايران شامل همدان، اراك، محلات، خمين و ساوه و براي پنج جدايه از Typhlodromus bagdasarjani Wainstein &Arutunjan روي سيب بررسي شدند. همچنين دو گونه فيتوزئيده از زنجان و سه گونه از استان مركزي و كنه تارتن دو نقطه اي با ماركر هاي ITS1، 12S و COI ارزيابي شدند. همچنين گونه رايجAmblyseius swirskii (Athias-Henriot) با سه ميزبان كنه تارتن، كنه ميوه خشك و سفيدبالك گلخانه پرورش داده و جدول زندگي و پارامترهاي دموگرافي آنها محاسبه گرديد. نتيجاً آنكه جدايه هاي همدان، اراك و محلات در يك زير گروه و جدايه هاي خمين و ساوه در يك زيرگروه مجزا بوده ولي همه آنها در گونهT. bagdasarjani قرار گرفتند. همچنين كنه A. swirskii براي كنترل تلفيقي كنه ها و آفات ريز در گلخانه هاي ايران پيشنهاد مي شود. ولي گونه ي T. bagdasarjani با بيشترين فعاليت در باغات و فضاي باز براي كنترل تلفيقي كنه هاي تارتن در باغات سيب و فضاي باز معرفي مي گردد.
    Thesis summary

  8. امكان پرورش انبوه كنه شكارگرTyphlodromus (Anthoseius) bagdasarjani Wainstein & Arutunjan (Acari: Phytoseiidae) روي رژيم هاي مختلف غذايي
    عسلي فياض بهمن 2019
    در استراتژي تكثير و ازدياد دشمنان طبيعي مي بايست به يك شيوه مناسب و كاربردي براي توليد عوامل مهارگر زيستي دست يافت. در بين كنه هاي شكارگر افراد خانواده Phytoseiidae به عنوان شاخص ترين گروه محسوب مي گردند. كنه Typhlodromus (Anthoseius) bagdasarjani در ايران به وفور گزارش گرديده است و به عنوان يك گونه بومي محسوب مي گردد و پرداختن به جنبه هاي مختلف زيستي از جمله روش هاي توليد انبوه اين عامل مهارگر زيستي ضروري است. در اين مطالعه از رژيم هاي مختلف غذايي شامل طبيعي (كنه اريوفيد گال زگيلي برگ گردو به عنوان يك آفت مهم باغات گردو)، جايگزين طبيعي (انواع دانه گرده گياهان شامل دانه گرده آفتابگردان، خرما، ذرت، زنبور عسل، كاج، گردو و لويي به عنوان يك رژيم غذايي ارزان قيمت)، كاذب (سيست دكپسوله آرتميا، كنه كپك تيروفاگوس) و مصنوعي (غذاي مايع اوچنگ) در امر پرورش كنه شكارگر استفاده شد. نتايج حاصل نشان داد كه بين ويژگي هاي زيستي كنه شكارگر بسته به نوع رژيم غذايي طبيعي، جايگزين و مصنوعي اختلاف معني داري وجود دارد. بيشترين ميانگين طول دوره رشد و نماي پوره سن اول متعلق به دانه گرده كاج 84/ 0 ± 51/4 روز رخ داد درحاليكه كمترين مقادير به ترتيب در دانه گرده گردو 04/ 0 ± 11/2 مشاهده شد. بيشترين و كمترين مقادير ميانگين طول دوره رشد و نماي پوره سن دوم به ترتيب در دانه گرده لويي و تخم بيد آرد 09/ 0 ± 74/3 و 0/ 0 ± 0/2 مشاهده شد. كمترين و بيشترين بارآوري كل درتغذيه از كنه T. putrescentiae (12/ 0 ± 22/0 تخم) و كنه گال زگيلي برگ گردو با ميانگين تخم 46/0 ± 04/24 مشاهده شد. در بين رژيم هاي غذايي مختلف نوع مصنوعي (اوچنگ) بيشترين ميزان تلفات در دوران قبل از بلوغ را به خود اختصاص داد. كمترين مقادير نرخ ذاتي افزايش جمعيت (r) متعلق به سيست دكپسوله آرتميا و كنه كپك T. putrescentiae با 047/0±217/0- و 044/0±303/0- (روز1-) و بيشترين مقدار متعلق به كنه اريوفيد با ميانگين 008/ 0 ±11/0 (روز1-) بود. بيشترين و كمترين ميزان نرخ خالص توليد مثلي (R0) به ترتيب در كنه اريوفيد گال زگيلي برگ گردو 83/1±45/13 (فرد) و كنه كپك T. putrescentiae 013/0±022/0 (فرد) مشاهده گرديد. علاوه بر اين در آزمون انتخابي كنه شكارگر بين تخم و پوره هاي كنه تارتن دولكه اي با توجه به نوع سابقه رژيم غذايي پرورشي بيشترين و كمترين مقدار شاخص منلي SE
    Thesis summary

  9. مقاومت ارقام و ژنوتيپ هاي تجاري گردو به كنه گال زگيلي برگ و كنه هاي شكارگر مرتبط با آن در استان هاي همدان و لرستان
    محمد احمدحسيني 2018
  10. برهمكنش هاي متقابل ارقام انگور و كنه نمدي برگ مو(Acari: Eriophyidae) Colomerus vitis (Pagenstecher) با تأكيد ويژه بر مقاومت گياه ميزبان
    سعيد جوادي خدري 2018
    كنه نمدي برگ مو Colomerus vitis، يكي از مهم ترين آفات تاكستان هاي مناطق غربي كشور محسوب مي شود كه گاهي اوقات منجر به خسارت قابل توجهي مي گردد. اطلاعات اندكي در ارتباط با حساسيت مو به اين آفت در دسترس مي باشد و آگاهي در ارتباط با آن مي تواند در راستاي مديريت تلفيقي كنه نمدي مفيد باشد. هدف از مطالعه كنوني بررسي برهمكنش هاي فيزيولوژيكي ارقام مو به آلودگي كنه نمدي به منظور مقايسه حساسيت/مقاومت برخي از ارقام بومي به اين آفت است. اين مطالعه بر روي هيجده رقم بومي و رقم موسكات گردو كه از ميان ارقام رايج غرب و جنوب كشور انتخاب شدند، انجام گرديد. به اين منظور گياهان تحت شرايط گلخانه اي در دماي 8/3±32 درجه سلسيوس، رطوبت نسبي 5±75 درصد و دوره نوري 16 ساعت روشنايي و 8 ساعت تاريكي درون گلدان هاي هم اندازه كشت شدند. سه ماه پس از آلودگي، اثر كنه نمدي بر اساس سطح و وزن برگ، تعداد و اندازه نمد و درصد برگ هاي داراي نمد ارزيابي شد. همچنين تراكم كنه روي برگ هاي داراي نمد (سه ماه پس از آلودگي) و در درون جوانه ها (در مرحله متورم شدن جوانه-ها) شمارش گرديد. بعلاوه با توجه به امكان القاي مقاومت گياهان تحت تأثير آلودگي كنه نمدي، واكنش گياهان و تراكم كنه در سال دوم و سوم نيز بر روي ارقامي با آلودگي شديد (سزدنگ، خليلي، قلاتي، ريش بابا)، متوسط (نيشابوري، گزنه، موسكات) و ارقام با آلودگي كم (بي دانه سفيد، اتابكي، كلاداري، صاحبي، شاهاني گرد) مورد بررسي قرار گرفت. در اين رابطه، ميزان درون زاد هورمون هاي جاسمونيك اسيد (JA)، ساليسيليك اسيد (SA) و ايندول استيك اسيد (IAA) در طول سه سال مطالعه در برگ هاي آلوده رقم سزدنگ رديابي شد. بعلاوه، اثر پنج تراكم اين آفت بر روي پارامتر هاي رويش ارقام شاهاني گرد، صاحبي، خليلي سزدنگ و قلات مورد بررسي قرار گرفت. گياهاني كه در آزمون هاي مقدماتي بشدت (خليلي، قلاتي، ريش بابا و نيشابوري) و بصورت اندكي (بي دانه سفيد، اتابكي، كلاداري و صاحبي) تحت تأثير كنه نمدي قرار گرفته بودند به طور مصنوعي روي گياهان جديد همان ارقام آلوده شدند و نمونه هاي جمع آوري شده 7 روز قبل از آلودگي، 7، 14 و 28 روز پس از آلودگي جهت بررسي ده نشانگر زيستي مرتبط با مكانيسم هاي دفاعي گياهان در برابر گياهخواران استفاده شدند: فعاليت آنزيم ها دفاعي- پراكسيداز (POX)، پلي فنل اكسيداز (PPO)، سوپر اكسيد ديسموتا
    Thesis summary

  11. كنه هاي Astigmata و تنوع گونه اي آنها در جنگل هاي استان همدان
    فرشاد مسعوديان 2017
    در اين مطالعه، فون و تنوع گونه اي كنه هاي astigmata جنگل هاي استان همدان در چهار منطقه اسدآباد، تويسركان، نهاوند و همدان در سه نوبت خرداد، مرداد و مهر ماه در سال 1394 مورد بررسي قرار گرفت. در اين مورد كنه هاي بي استيگماي از خاك و بقاياي پوسيده گياهي زير درختان جنگلي جمع آوري و با استفاده از قيف برليز استخراج شد. سپس از آنها بطور مستقيم، با استفاده از مخلوط هوير، اسلايد ميكروسكوپي دائمي تهيه شد. در اين بررسي جمعاً 11 گونه متعلق به 4 جنس از 2 خانواده جمع آوري و شناسايي شد. از بين آنها يك گونه جديد براي فون كنه هاي بي استيگماي دنيا و يك گونه بعنوان گزارش جديد براي فون كنه هاي ايران مشخص شد كه به ترتيب با يك ستاره و دو ستاره نشان داده شد. ليست اسم علمي گونه ها به تفكيك خانواده و جنس در ذيل ذكر شده است. -- Acaridae Latreille, 1802 + Tyrophagus Oudemans, 1924 - Tyrophagus perniciosus Zakhvatkin, 1941 - Tyrophagus sp. nov.* - Tyrophagus longior Gervais, 1844 - Tyrophagus similis Volgin, 1949 - Tyrophagus vanheurni Oudemans, 1924 - Tyrophagus neiswanderi Johnston & Bruce, 1965 - Tyrophagus putrescentiae (Schrank, 1781) + Rhizoglyphus Claparède, 1869 - Rhizoglyphus robini Claparède, 1869 - Rhizoglyphus echinopus (Fumouze & Robin, 1868) + Cosmoglyphus Oudemans, 1932 - Cosmoglyphus sp. -- Glycyphagidae Berlese, 1897 + Austroglycyphagus Fain & Lowry, 1974 - Austroglycyphagus (Austroglycyphagus) hughesae Fain, 1975** شاخص هاي مربوط به تنوع گونه اي با استفاده از نرم افزار Ecological methodology 6.0 در هر يك از مناطق نمونه برداري محاسبه گرديد و از نرم افزار آماري SPSS 20 براي تجزيه و تحليل آماري داده هاي بدست آمده استفاده شد.بر پايه نتايج تجزيه واريانس يكطرفه مشخص شد كه منطقه تويسركان بيشترين تنوع گونه اي را داشت. همچنين اين منطقه بيشترين غناي گونه اي را در بين ديگر مناطق به خود اختصاص داد. منطقه نهاوند در رتبه دوم قرار گرفت. منطقه نهاوند در شاخص يكنواختي اسميت - ويلسون بصورت بينابيني با مناطق تويسركان همدان اختلاف معني داري داشت. همچنين در شاخص تشابه گونه اي سورنسن و جاكارد مشخص شد، مناطق تويسركان و نهاوند بيشتر با هم شباهت داشته و مناطق اسدآباد و همدان با هم تشابه گونه اي بيشتر
    Thesis summary

  12. برهم كنش هاي قارچ بيمارگر Metarhizium anisopliae و كنهGaeolaelaps aculifer روي كنترل جمعيت Lycoriella auripila در توليد قارچ خوراكي
    فائزه طاوسي اجود 2017
    قارچ خوراكي به عنوان محصولي مهم در بسياري از كشورها به صورت تجاري توليد مي شود.آفات، بيماري ها و آسيب هاي محيطي هر ساله سبب وارد آمدن خسارت هنگفتي به اين محصول مي شوند. توليد قارچ خوراكي تحت تاثير تعدادي از آفات قرار مي گيرد، چرا كه شرايط محيطي براي فعاليت آن ها مساعد است و مواد مغذي هميشه در دسترس آن ها قرار دارد. مهم ترين و خطرناك ترين آفات قارچ خوراكي، پشه هاي خانواده ي Sciaridae هستند. اطلاعات جمع آوري شده از مطالعات حاصل از تله گذاري نشان مي دهد كه پشه هاي قارچ در تمام طول سال در كشت قارچ خوراكي وجود دارند. بروز مقاومت نسبت به آفت كش ها، كنترل پشه هاي قارچ و بيماري ها را تحت تاثير خود قرار داده است. هدف از اين رساله فراهم آوردن اطلاعاتي در مورد كنترل بيولوژيك پشه ي قارچ Lycoriella auripila و تعيين راهكارهاي مناسب به منظور كنترل اين آفت مي باشد. در نخستين گام اين مطالعه، جدول زندگي دو جنسي و نرخ شكارگري كنه G. aculeifer در شرايط آزمايشگاهي، در دماي1±23 درجه سلسيوس، رطوبت نسبي 5±60 درصد و دوره 24 ساعت تاريكي انجام شد. نتايج نشان داد دوره انكوباسيون تخم، لارو، پوره سن يكم، پوره سن دوم، ماده ها و نرهاي بالغ، به ترتيب 103/0±76/3 ، 078/0±35/1، 104/0±86/3، 065/0±11/4، 79/2±7/67 و 09/3±3/60 روز است. نرخ خالص افزايش جمعيت (R0)، نرخ ذاتي افزايش جمعيت (R)، نرخ متناهي افزايش جمعيت (λ) و متوسط مدت زمان يك نسل (T) اين شكارگر 136/7±768/54 نتاج، 005/0±124/0 بر روز، 005/0±132/1 بر روز و 551/0±292/32 روز برآورد شد. مراحل لاروي، پوره سن اول ، پوره سن دوم و كنه هاي بالغ اين شكارگر روزانه قادر به تغذيه از 05/0±08/0، 18/0±73/1 و 28/0±16/3 و 1/7±92/75 لارو سن سوم L. auripilaبود. علاوه بر اين نرخ خالص شكارگري (C0)، شكارگري كل كوهورت كنه شكارگر G. aculeifer و نرخ شكارگري متناهي (Ω) نيز به ترتيب 61/69، 2993 و 474/0 طعمه بر روز بدست آمد. با توجه به نقش ترجيح غذايي دشمنان طبيعي به عنوان يكي از عوامل موثر در انتخاب مرحله زندگي طعمه براي انتخاب زمان مناسب رهاسازي، ترجيح غذايي و نرخ شكارگري كنه G. aculeifer روي سنين مختلف لاروي اين آفت نيز در شرايط آزمايشگاهي بررسي گرديد. نتايج بدست آمده نشان دادكه مرحله زيستي آفت هدف روي ترجيح غذايي موثر است، به طوري كه ميزان تغذيه كنه هاي ماده هفت روزه G.
    Thesis summary

  13. تاكسونومي كنه هاي تارتن (Tetranychidae) ايران
    معصومه خانجاني 2017
    كنه هاي تارتن خانواده Tetranychidae با بيش از 1288 گونه، بزرگترين و مهمترين گروه كنه هاي بالاخانواده Tetranychoidea است كه تمام آن ها گياهخوار بوده و برخي آفات مهم محصولات كشاورزي هستند و همه ساله خسارت قابل توجهي را ايجاد مي كنند. با اينكه آنها بخش عمده كنه-هاي زيان آور محصولات كشاورزي را تشكيل مي دهند ولي تاكسونومي آنها در ايران حتي براي گونه هاي مهم خسارت زا به درستي مطالعه نشده بود. بدين منظور طي سال هاي 1395-1391، كنه هاي خانواده تترانيخيده ايران بررسي شد. در اين راستا، اندام هاي هوايي شامل شاخه ها و برگ به صورت تصادفي نمونه برداري و به آزمايشگاه منتقل شد. كنه هاي روي برگ با قلمو جدا شد. سپس از نمونه ها مستقيما در محيط هوير اسلايد ميكروسكوپي تهيه شد.در اين مطالعه جمعاً 25 گونه متعلق به 11 جنس جمع آوري و شناسايي شد در بين آن ها كنه Oligonychus punicae اولين بار از روي درخت كنوكارپا از ايران گزارش و 11 گونه جديد براي فون كنه هاي دنيا شناسايي و توصيف شد كه با علامت ستاره() مشخص شده اند. ليست گونه ها در ذيل ذكر شده است. Bryobia Koch, 1836: Bryobia rubrioculus (Scheuten, 1857); Bryobia pratiosa Koch, 1836; Bryobia mirmoayedii Khanjani, Gotoh & Kitashima, 2008; Eotetranychus Oudemans, 1931: Eotetranychus pruni Oudemans, 1931; Eotetranychus astragalusi sp. nov. *; Eotetranychus hamedaniensis sp. nov.*; Eutetranychus Banks, 1917: Eutetranychus orientalis (Klein, 1936); Eurytetranychus Oudemans, 1931: Eurytetranychus aminii Khanjani, Khanjani & Seeman, 2017*; Oligonychus Berlese, 1913: Oligonychus shojaeii Khanjani, Khanjani & Seeman sp. nov.*; Oligonychus hamedaniensis Khanjani, Khanjani & Seeman sp. nov.*; Oligonychus saberfari Khanjani, Khanjani & Seeman sp. nov.*; Oligonychus iranensis Khanjani, Khanjani & Seeman sp. nov.*; Oligonychus punicae (Hirst, 1926); Oligonychus coniferarum (McGregor, 1950); Oligonychus afrasiaticus (McGregor, 1939); Panonychus Yokoyama, 1929: Panonychus citri (McGregor, 1916); Panonychus ulmi (Koch, 1836); Paraplonobia Wainstein, 1960: Paraplonobia (Paraplonobia) flechtmanni Khanjani, Khanjani & Seeman, 2017*; Petrobia Murray, 1877: Petro
    Thesis summary

  14. ارزيابي مقاومت برخي از ارقام و ژنوتيپ هاي مهم گيلاس و آلبالو نسبت به كنه قهوه اي در شرايط آزمايشگاهي
    نازيلا هنرپرور 2016
    چكيده: گيلاس و آلبالو به عنوان درختان ميوه مهم اقتصادي محسوب مي شوند كه در سال هاي اخير در منطقه همدان مورد حمله جمعيت بالاي كنه قهوه اي Bryobia rubrioculus Scheuten (Acari: Tetranychidae) قرار گرفته اند. تا كنون مقاومت اين درختان به كنه قهوه اي در شرايط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار نگرفته بود. لذا مقاومت ارقام و ژنوتيپ هاي رايج گيلاس و آلبالو به كنه قهوه اي به منظور شناسايي كاربرد ارقام مقاوم گياه در برنامه هاي مديريت اين آفت مورد بررسي قرار گرفت. در اين مطالعه، مقاومت 10 رقم گيلاس به نام هاي زرد-90، حاج يوسفي، سياه مشهد، لامبرت، 9 KB،10KB، 25 KB، همدان، Sabima، 21 KB و 5 ژنوتيپ بومي آلبالو به نام هاي 5124 BT، 5148 BT، 5150 BN، 5154 BT، 5187 BO نسبت به اين آفت با استفاده از آزمون هاي آنتي زنوز، آنتي بيوز و آسيب مورد ارزيابي قرار گرفت. آزمون آنتي زنوز روي جوان ترين برگ هر رقم/ژنوتيپ صورت گرفت. ارزيابي بر حسب تعداد كنه هاي مستقر شده در واحد سطح برگ، طي 4، 8، 12، 24 و 48 ساعت پس از رهاسازي كنه انجام شد. آزمون آنتي بيوز به روش ديسك برگي انجام و سپس فراسنجه هاي مربوط به جدول زندگي و دموگرافي كنه در كل 15 رقم و ژنوتيپ گيلاس و آلبالو محاسبه شد. ارزيابي ميزان آسيب در شرايط آزمايشگاهي به روش ديسك برگي با رهاسازي تراكم هاي 5، 10، 20 و 30 كنه ماده انجام شد و به مدت 5 روز ادامه پيدا كرد. تعداد لكه هاي قهوه اي رنگ روي برگ به عنوان شاخص آسيب-ديدگي نسبت به گياه كنترل محسوب شد. ارزيابي خسارت سطح برگ توسط نرم افزار Compu Eye, Leaf & Symptom Area نيز انجام شد. تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه اختلاف معني دار قابل ملاحظه اي ميان ارقام و ژنوتيپ ها از نظر ترجيح غذايي نسبت به اين آفت وجود داشت، به طوريكه بيشترين و كم ترين ميزان ترجيح نسبت به ژنوتيپ هاي 5150 BN و 5154 BT به ترتيب با 9/3 و 27/1 كنه به ازاي برگ ديده شد. عليرغم اينكه تخم هاي كنه روي ارقام معين گيلاس، شامل حاج يوسفي و سياه مشهد و ژنوتيپ هاي آلبالو، شامل 5154 BT و 5187 BO تفريخ شدند اما در مراحل مختلف رشدي به خصوص مرحله لاروي تلفات زياد شد. تجزيه و تحليل فراسنجه هاي جدول زندگي شامل rm، R0، λ، T، GRR و F نشان داد كه اختلاف معني داري ميان ارقام و ژنوتيپ هاي مورد مطالعه وجود دارد (0001/0 P)، به طوري كه بيشترين نرخ ذاتي افزايش جم
    Thesis summary

  15. فون كنه هاي بالاخانواده هاي Tydeoidea و Bdelloidea باغات منطقه شبستر و شناسايي كنه هاي tydeid همراه با قارچ هاي عامل بيماري سفيدك سطحي روي درختان آلوده
    علي اكبري 2016
    به منظور مطالعه فون كنه هاي بالاخانواده هاي Tydeoidea و Bdelloidea منطقه شبستر (شبستر، خامنه، شرفخانه، شندآباد، سيس، وايقان، صوفيان، تسوج و كوزه كنان) و شهرهاي كليبر، ميانه و خوي، طي فصول زراعي سال هاي 92-1391 و بطور تصادفي در سه نوبت در اواخر خرداد، مرداد و مهرماه نمونه برداري از خاك و اندام هاي گياهي صورت گرفت. كنه هاي موجود در نمونه ها با استفاده از قيف برليز جداسازي و در محلول نسبيت شفاف سازي شدند و سپس اسلايد ميكروسكوپي تهيه گرديد. همچنين به منظور شناسايي گونه هاي فعال كنه هاي tydeid بر روي درختان ميوه آلوده به سفيدك سطحي، نمونه برداري از اندام هاي آلوده به اين قارچ صورت گرفت و گونه هاي tydeid همراه با اين عوامل قارچي جمع آوري و شناسايي شدند. در اين مطالعه 35 گونه از 16 جنس متعلق به شش خانواده و دو بالاخانواده جمع آوري و شناسايي گرديد كه از اين بين تعداد سه گونه براي دنيا، نه گونه براي فون كنه هاي ايران و 15 گونه براي فون كنه هاي استان آذربايجان شرقي جديد بودند كه به ترتيب با سه، دو و يك ستاره (٭) مشخص شده اند. همچنين چهار گونه از كنه هاي tydeid در ارتباط با سفيدك هاي سطحي جمع آوري شدند كه عبارتند از (داخل پرانتز): (Neopronematus lundqvisti Sadeghi, Łaniecka & Kaźmierski, 2012، Tydeus californicus (Banks, 1904) sensu Baker 1970، T. kochi Oudemans, 1928 و Pronematus ubiquitus (McGregor 1932)).
    Thesis summary

  16. غربال و شناسايي عوامل مقاومت و حساسيت يونجهMedicago sativa L.) ) نسبت به سرخرطومي برگ يونجه (Hypera postica Gyll.) با زيست سنجي و پروتئوميكس
    مهدي كاكايي 2015
    سرخرطومي برگ يونجه يكي از آفات كليدي يونجه در ايران و جهان است كه هر ساله خسارت زيادي به ويژه به چين اول وارد مي كند. كنترل شيميايي متداول ترين روش كنترل اين آفت محسوب مي شود اما با توجه به اثرات منفي اين روش روي محيط زيست و موجودات زنده، در كنار استفاده از سموم شيميايي مي توان از ساير روش هاي مديريتي نيز در قالب كنترل تلفيقي يا IPM استفاده كرد. استفاده از ارقام يا جمعيت هاي مقاوم يكي از مطمئن ترين و سودمندترين روش ها است كه براي كشاورزان در حكم بيمه اي مطمئن و كم هزينه است. در اين مطالعه كه در سه پژوهش مزرعه اي، گلخانه اي و مولكولي انجام گرفت، ابتدا مقاومت 76 جمعيت از يونجه هاي بومي و غيربومي رايج در ايران (غربال شده از ژرم پلاسم 150 جمعيتي) نسبت به سرخرطومي برگ يونجه با بررسي صفاتي نظير عملكرد تر و خشك علوفه، ميزان كلروفيل برگ، درصد ماده خشك، تعداد لارو جلب شده، درصد آسيب، ارتفاع در زمان آسيب و ارتفاع در زمان برداشت در مزرعه مورد ارزيابي قرار گرفت. جمعيت ها از نظر كليه صفات مورد مطالعه اختلاف معني داري از خود به نمايش گذاشتند. چهار عامل عملكرد علوفه، عامل مرتبط با تحمل به سرخرطومي برگ يونجه، عامل درصد ماده خشك و عامل بيوماس گياه در اين مطالعه شناخته شدند. بر اساس تجزيه خوشه اي صفات بررسي شده در مطالعات مزرعه اي به روش وارد (1963)، جمعيت هاي يونجه در 3 سطح مقاومتي دسته بندي شدند. در اين پژوهش بيشترين فاصله ي ژنتيكي ميان جمعيت دهنور و بهار همدان بدست آمد كه به نظر مي رسد با توجه به فاصله ژنتيكي بين آن ها و با انجام تلاقي، هتروزيس بيشتري بدست آيد كه مي توان از آن ها به عنوان مواد اوليه (در صورت عدم وجود ناسازگاري) براي اصلاح ارقام جديد استفاده نمود. تجزيه خوشه اي به طور 100% مورد تأييد تابع تشخيص قرار گرفت. رگرسيون گام به گام براي صفت عملكرد علوفه تر به عنوان متغير تابع، نشان داد كه صفات عملكرد علوفه خشك، درصد ماده خشك، ارتفاع بوته در زمان خسارت و تعداد لارو به ترتيب وارد مدل رگرسيوني شده و در مجموع با ضريب تبيين تجمعي53/93 درصد تغييرات صفت عملكرد اقتصادي (عملكرد تر علوفه) را توجيه مي نمايند. نتايج تجزيه همبستگي بين صفات مورد مطالعه در جمعيت هاي يونجه، همبستگي مثبت و معني دار در سطح احتمال 1% بين صفات تعداد لارو و درصد خسارت (733/0r=) به نمايش گذاشت. بين صفت درصد خسا
    Thesis summary

  17. غربال و شناسايي عوامل مقاومت و حساسيت يونجهMedicago sativa L.) ) نسبت به سرخرطومي برگ يونجه (Hypera postica Gyll.) با زيست سنجي و پروتئوميكس
    مهدي كاكايي 2015
    سرخرطومي برگ يونجه يكي از آفات كليدي يونجه در ايران و جهان است كه هر ساله خسارت زيادي به ويژه به چين اول وارد مي كند. كنترل شيميايي متداول ترين روش كنترل اين آفت محسوب مي شود اما با توجه به اثرات منفي اين روش روي محيط زيست و موجودات زنده، در كنار استفاده از سموم شيميايي مي توان از ساير روش هاي مديريتي نيز در قالب كنترل تلفيقي يا IPM استفاده كرد. استفاده از ارقام يا جمعيت هاي مقاوم يكي از مطمئن ترين و سودمندترين روش ها است كه براي كشاورزان در حكم بيمه اي مطمئن و كم هزينه است. در اين مطالعه كه در سه پژوهش مزرعه اي، گلخانه اي و مولكولي انجام گرفت، ابتدا مقاومت 76 جمعيت از يونجه هاي بومي و غيربومي رايج در ايران (غربال شده از ژرم پلاسم 150 جمعيتي) نسبت به سرخرطومي برگ يونجه با بررسي صفاتي نظير عملكرد تر و خشك علوفه، ميزان كلروفيل برگ، درصد ماده خشك، تعداد لارو جلب شده، درصد آسيب، ارتفاع در زمان آسيب و ارتفاع در زمان برداشت در مزرعه مورد ارزيابي قرار گرفت. جمعيت ها از نظر كليه صفات مورد مطالعه اختلاف معني داري از خود به نمايش گذاشتند. چهار عامل عملكرد علوفه، عامل مرتبط با تحمل به سرخرطومي برگ يونجه، عامل درصد ماده خشك و عامل بيوماس گياه در اين مطالعه شناخته شدند. بر اساس تجزيه خوشه اي صفات بررسي شده در مطالعات مزرعه اي به روش وارد (1963)، جمعيت هاي يونجه در 3 سطح مقاومتي دسته بندي شدند. در اين پژوهش بيشترين فاصله ي ژنتيكي ميان جمعيت دهنور و بهار همدان بدست آمد كه به نظر مي رسد با توجه به فاصله ژنتيكي بين آن ها و با انجام تلاقي، هتروزيس بيشتري بدست آيد كه مي توان از آن ها به عنوان مواد اوليه (در صورت عدم وجود ناسازگاري) براي اصلاح ارقام جديد استفاده نمود. تجزيه خوشه اي به طور 100% مورد تأييد تابع تشخيص قرار گرفت. رگرسيون گام به گام براي صفت عملكرد علوفه تر به عنوان متغير تابع، نشان داد كه صفات عملكرد علوفه خشك، درصد ماده خشك، ارتفاع بوته در زمان خسارت و تعداد لارو به ترتيب وارد مدل رگرسيوني شده و در مجموع با ضريب تبيين تجمعي53/93 درصد تغييرات صفت عملكرد اقتصادي (عملكرد تر علوفه) را توجيه مي نمايند. نتايج تجزيه همبستگي بين صفات مورد مطالعه در جمعيت هاي يونجه، همبستگي مثبت و معني دار در سطح احتمال 1% بين صفات تعداد لارو و درصد خسارت (733/0r=) به نمايش گذاشت. بين صفت درصد خسا
  18. سيستماتك كنه هاي دو بالاخانواده ي(Acari: Prostigmata) Eupodoidea و Tydeoidea در استان كرمانشاه
    مريم درب اماميه 2015
    اين مطالعه طي سال هاي 2015-2010 در استان كرمانشاه در جهت جمع آوري و شناسايي كنه هاي tydeoid و eupodoid برگزار شد. در اين بررسي يك جنس و سه گونه جديد شناسايي شد كه با علامت ** نشان داده شده اند. علاوه بر اين يك جنس، يك زير جنس و نه گونه براي فون كنه هاي ايران جديد تشخيص داده شدند كه با علامت * نشان داده شد. ليست گونه ها به شرح ذيل مي باشد: Triophtydeidae: Triophtydeus lebruni (André, 1980)* Ereynetidae: Ereynetoides* amplectorus Hunter, 1964* Iolinidae: Neopronematus aegeae Panou, Emmanouel and Kaźmierski, 2000* N. solani Łaniecka and Kaźmierski, 2013* N. neglectus (Kuznetzov, 1972) N. rapidus (Kuznetzov, 1972) N. lundqvisti Sadeghi, Łaniecka and Kaźmierski, 2012 N. sepasgosariani Sadeghi, Łaniecka and Kaźmierski, 2012 N. kamalii Darbemamieh and Hajiqanbar, 2015** Pronematus ubiquitus (McGregor, 1932) P. rykei Meyer & Rodrigues, 1966* P. sextoni Baker, 1968 Homeopronematus anconai (Baker, 1944) Proctotydaeus (Oriolella) sinhai (Momen, 1990) Paurotyndareus** persicus Darbemamieh and Kaźmierski gen. et sp. nov.** Tydeidae: Tydeus californicus (Banks, 1904) T. caudatus (Duges, 1834) sensu Baker, 1970 T. electus Kuznetzov, 1973 T. helenipanoue Kaźmierski, 1998* T. inclutus Livshitz, 1973 T. kochi Oudemans, 1928 T. mississippiensis Baker, 1970 Brachytydeus woolleyi (Baker, 1968) B. maga (Kuznetzov, 1973) B. reticulata (Oudemans, 1928) B. (Venilia) longina (Kaźmierski, 1980) B. subularoides (Kaźmierski, 1989)* B. artichokei (El-Bagoury& Momen, 1989)* Brachytydeus sp. nov.** Rhagidiidae: Hammenia* macrostella Zacharda, 1980* Eupodidae: Claveupodes sp. Eupodes sp. Linopodes sp. Linopodes antennaepes Banks, 1894* Cocceupodes sp. Benoinyssus sp. Penthaleidae: Penthaleus major (Duges, 1834) Penthaleus sp.
    Thesis summary

  19. فون كنه هاي اريباتيد استان آذربايجان غربي و تعيين اختلاف تنوع جوامع اين كنه ها در مراتع استان
    زهرا هاشمي خبير 2015
    مطالعه ي فونستيك، شاخصهاي تنوع و غناي گونه اي كنه هاي نهان استيگمايان مراتع استان آذربايجان غربي در سال 1391 با نمونه برداري از هشت منطقه قاسملو1، قاسملو 2، قاسملو 3، قوشچي 1، قوشچي 2، روضه چاي، مارميشو و اردوشاهي در سه نوبت زماني (اواخر ارديبهشت، اواخر تير و اواخر مهرماه) انجام شد. كنه هاي موجود در نمونه هاي خاك با استفاده از قيف برليز جداسازي و در محلول نسبيت شفاف سازي شدند، سپس از آنها اسلايد ميكروسكوپي تهيه گرديد. در اين مطالعه 71 گونه از 50 جنس متعلق به 33 خانواده و24 بالا خانواده جمع آوري و شناسايي شدند كه در اين ميان 53 گونه براي استان و سه جنس و 12 گونه براي فون كنه هاي ايران جديد هستند كه به ترتيب با يك و دو ستاره (*) مشخص شده اند: Cosmochthonius lanatus (Michael, 1885)* (Cosmochthoniidae), Sphaerochthonius splendidus (Berlese, 1904)* (Sphaerochthoniidae), Papillacarus pseudoaciculatus Mahunka, 1980* (Lohmanniidae), Phthiracarus lentulus (Koch, 1841)*, Atropacarus (A.) striculus (Koch, 1836)*, Steganacarus (Tropacarus) carinatus (Koch, 1841)* (Phthiracaridae), Rhysotritia ardua (Koch, 1841) (Euphthiracaridae), Nothrus biciliatus C.L. Koch, 1841*, N. borussicus Sellnick, 1928* (Nothridae), Hermanniella septentrionalis Berlese, 1910* (Hermanniellidae), Neoliodes ionicus Sellnick, 1931** (Neoliodidae), Licnodamaeus fissuratus (Balogh & Mahunka, 1965)*, L. pulcherrimus (Paoli, 1908)* (Licnodamaeidae), Plesiodamaeus ornatus Pérez-Íñígo, 1972* (Gymnodamaeidae), Aleurodamaeus setosus (Berlese, 1883)* (Aleurodamaeidae), Metabelbella zachvatkini Bulanova-Zachvatkina 1957**, Belba daghestanica Bulanova-Zachvatkina, 1962** (Damaeidae), Eupterotegaeus ornatissimus (Berlese, 1908)** (Compactozetidae), Adoristes ovatus Hull, 1916** (Liacaridae), Xenillus(X.) setosus Grobler, Ozman & Cobanoglu, 2003*, X. (X.) singularis Golosova & Ljashchev, 1984* (Xenillidae), Eremaeus cordiformis Grandjean, 1934* (Eremaeidae), Fosseremus quadripertitus Grandjean, 1965*, Damaeolus ornatissimus Csiszár, 1962* (Damaeolidae), Anomaloppia iranica Bayartogtokh & Akrami, 2000 *, Rhinoppia obso
    Thesis summary

  20. مطالعه تاكسونومي كنه هاي بالاخانواده (Bdelloidea (Acari: Prostigmata در غرب ايران
    اميرحسين اقباليان 2015
    چكيده: كنه هاي بالاخانواده Bdelloidea (معروف به كنه هاي پوزه دار) در بين كنه هاي زير راسته پيش استيگمايان شكارگر و همه جايي محسوب مي شوند. در اين مطالعه كه طي سالهاي 1391-1393 انجام گرفت، كنه هاي مرتبط با خاك گياهان زراعي، باغي، مرتعي و جنگلي در برخي از مناطق غرب و شمال غرب ايران جمع آوري و مورد شناسايي قرار گرفت. در اين بررسي جمعاً 20 گونه از دو خانواده Bdellidae و Cunaxidae متعلق به 13 جنس از 6 زيرخانواده مورد شناسايي قرار گرفت. تمام گونه ها براي دنياي كنه ها جديد هستند. ليست گونه ها در ذيل ذكر شده است. * Bdellidae Dugès, 1834 خانواده Bdellinae Grandjean, 1938 زيرخانواده + Bdella Latreille, 1795 جنس – Bdella sp. (1) – Bdella sp. (2) Odontoscirinae Grandjan, 1938 زيرخانواده + Bdellodes Oudemans, 1937جنس – Bdellodes sp. Cytinae Grandjan, 1938 زيرخانواده + Cyta Von Heyden, 1826جنس – Cyta leliae Eghbalian et al., 2014 – Cyta kurdistanicus Eghbalian et al., 2014 Bdellinae Grandjean, 1938 زيرخانواده + Hexabdella Van der Schyff et al. 2004جنس – Hexabdella sp. + Neomolgus Oudemans, 1937 جنس – Neomolgus sp. Spinibdellinae Grandjan, 1938 زيرخانواده + Spinibdella Thor 1930جنس – Spinibdella sp. * Cunaxidae Thor, 1902 خانواده * Cunaxinae Den Heyer, 1978 زيرخانواده / Armascirini قبيله + Armascirus Den Heyer, 1979جنس – Armascirus sp. + Dactyloscirus Berlese, 1916 جنس – Dactyloscirus sp. Coleoscirinae Den Heyer, 1978زيرخانواده + Coleoscirus Berlese, 1916 جنس – Coleoscirus sp. Cunaxinae Odemans 1902 زيرخانواده // Cunaxini قبيله + Cunaxa جنس – Cunaxa sp. (1) – Cunaxa sp. (2) – Cunaxa sp. (3) Cunaxoidinae Den Heyer, 1978 زيرخانواده // Cunaxoidini Den Heyer, 1978 قبيله + Cunaxoides Baker & Hottmann, 1948 جنس – Cunaxoides sp. (1) – Cunaxoides sp. (2) // Pulaeini قبيله + Pulaeus Den Heyer,1980جنس – Pulaeus sp. (1) – Pulaeus sp. (2) – Pulaeus sp. (3) + Lupaeus Castro & Den Heyer, 2009 جنس – Lupaeus sp.
    Thesis summary

  21. مطالعه سيستماتيك كنه هاي بالاخانواده رافيگناتوئيده‏آ در استان آذربايجان‏غربي
    محمد حسن زاده 2014
    چكيده مطالعه كنه هاي بالاخانواده Raphignathoidea در استان آذربايجان‏غربي طي سالهاي 92-1391 انجام شد. در اين بررسي جمعاً 23 گونه متعلق به 5 خانواده و 10 جنس مختلف جمع‏آوري و شناسايي شد. از اين بين 2 گونه براي اولين بار براي فون كنه هاي دنيا جديد بودند كه نامگذاري و توصيف گرديد. Caligonellidae Grandjean, 1944: Caligonella humilis Koch, 1838; Molothognathus azizi Ueckermann & Khanjani, 2002; Molothrognathus bahariensis Ueckermann & Khanjani, 2002; Molothrognathus mehrnejadi Liang & Zhang, 1997; Neognathus terrestris Summers & Schlinger, 1955; Camerobiidae Southcott 1957: Neophyllobius zolfigolii Khanjani and Asali Fayaz and Nori Ghanbalani, 2010; Cryptognathidae Oudemans, 1902: Favognathus alvandi Khanjani et al., 2013; Favognathus naghii Hassanzadeh et al. 2014; Raphignathidae Kramer, 1877: Raphignathus africanus Meyer & Ueckermann, 1989; Raphignathus gracilis (Rack, 1962); Raphignathus hecmatanaensis Khanjani & Ueckermann, 2002; Raphignathus protaspus Khanjani & Ueckermann, 2003; Raphignathus zhaoi Hu, Jing & Liang, 1995; Stigmaeidae Oudemans, 1931: Eustigmaeus doğani Khanjani, Asali Fayaz, Mirmoayedi & Ghaedi, 2011; Eustigmaeus ioanninensis Kapaxidi & Papadoulis, 1999; Eustimaeus nasrinae Khanjani & Ueckermann, 2002; Eustigmaeus sculptus Doğan, Ayyildiz & Fan, 2003 ; Eustimaeus segnis ( Koch, 1836); Ledermuelleriopsis zahiri Khanjani & Ueckermann, 2002; Stigmaeus boshroyehensis Khanjani et al., 2010; Stigmaeus elongatus Berlese, 1886; Stigmaeus pilatus Kuznetzov, 1978; Storchia elhamae Hassanzadeh et al. 2013
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. شناسايي و تعيين خسارت حشرات بذرخوار بر بذر و جوانه بلوط ايراني Quercus brantii subsp. persica در جنگل هاي طبيعي منطقه نهاوند ( زرين باغ، سياه دره و گيان)
    هانيه آرام 2021
  2. كنه هاي تارتن ( بالا خانواده Tetranychoidea) مرتبط با گندميان يكساله منطقه همدان
    مجيد رخشنده 2020
  3. كنه هاي پرواستيگماي مرتبط با فضاي سبز شهري منطقه همدان
    پريسا هوشيار 2020
    طي سالهاي 1398-1399، كنه هاي پرواستيگماي مرتبط با فضاي سبز شهري منطقه همدان مورد مطالعه قرار گرفت. در اين بررسي جمعاً 19 گونه متعلق به 15 جنس و 8 خانواده جمع آوري و شناسايي شد. كه دو گونه Eotetranychus populi و Schizotetranychus iraniensis براي اولين بار براي فون شهر همدان گزارش شدند و گونه S. iraniensis از روي درختان بيد جمع آوري شد كه براي اين گونه ميزبان گياهي جديد بود. ليست گونه ها در ذيل ذكر شده است. Tenuipalpidae Berlese: Aegyptobia Sayed 1950: A. tragardhi Sayed, 1950; Cenopalpus Pritchard & Baker, 1958: C.bakeri Duzgunes, 1967; Tenuipalpus Donnadieu, 1875: T. kamalii Khosrowshahi & Arbabi, 1997; Tetranychidae Donnadieu, 1875: Eotetranychus Oudemans, 1931: E. populi (Koch, 1838); Oligonychus Berlese‎, 1886:O. shojaeii Khanjani, Khanjani & Seeman, 2018, O. hamedaniensis Khanjani, Khanjani & Seeman, 2018, O. coniferarum (McGregor, 1950); Schizotetranychus Trägårdh, 1915:S. iraniensis MAhdavi & Asadi, 2015; Tetranychus Dufour, 1832: T. urticae Koch, 1836; Pseudocheylidae Oudemans, 1909: Anoplocheylus Berlese, 1910: A. sinai Bagheri, Zarei & Ahaniazad, 2013; Family Caligonellidae Grandjean, 1944; Neognathus Willmann, 1952: N. terrestris (Summers & Schlinger, 1955); Cryptognathidae Oudemans, 1902: Favognathus Luxton, 1973: F. alvandii Khanjani, Khanjani & Seeman, 2014; Raphignathidae Kramer, 1877: Raphignatus Duges, 1834: R. hecmatanaensis Khanjani and Ueckermann, 2002, R. zhaoi Hu, Jing & Liang, 1995; Stigmaeidae Oudemans, 1931: Eustigmaeus Berlese, 1910: E. segnis Koch, 1836, E. nasrinae Khanjani & Ueckermann, 2002; Ledermuelleriopsis Willmann, 1953: L. zahirii Khanjani & Ueckermann, 2002; Zetzellia Oudemans, 1927: Z. mali (Ewing, 1917); Tydeidae Kramer, 1877: Tydeus Koch, 1835 sensu 1980: Tydeus caudatus (Dugés, 1834) sensu Baker 1970.
    Thesis summary

  4. اثر پايروپروكسي فن روي كنه شكارگر Amblyseins sowirskii Athias-Henriot در آزمايشگاه
    مهرداد زماني فر 2020
    در كشت هاي گلخانه ي اولين راه كار مقابله با آفات استفاده از سموم شيميايي مي باشد.متأسفانه به دليل بسته بودن سيستم باقيمانده تركيبات در محصول وآلودگي محيط زيست از يكسو و از سوي ديگر بروز مقاومت در آفات هدف نسبت به سموم سبب مي شود لذا.اخيراً مهار تلفيقي آفات گلخانه اي برپايه روش مهار زيستي بسيار مورد تأكيد است در اين راستا معمولاً از كنه شكارگر Amblyseius swirskii كه يك شكارگر از تريپس، مراحل تخم، لارو و پروه سن يك سفيد بالك و همچنين از مراحل مختلف زيستي كنه تارتن دو لكه اي تغذيه مي كند استفاده مي شود ولي گاهي اوقات اتفاق مي افتد كه جمعيت برخي از آفات گلخانه اي بالا مي رود گلخانه دار مجبور به استفاده از آفت كش مي شود تنظيم كننده هاي رشد نظير آدميرال از جمله تركيباتي است كه در گلخانه هاي كه در آن ها كنه شكارگر استفاده شده بكارگرفته مي شوند گلخانه داران تصور مي نمايند آن براي عوامل بيولژيك، بويژه كنه شكارگر A. swirskii مضر نمي باشد بدين منظور 5 غلظت از تنظيم-كننده رشد آدميرال با حجم معادل 2000 ميكرو ليتر: براي بالغين (15-100 پي پي ام)، لاروها (5-30 پي پي ام)، پروتنمف (10-40 پي پي ام) و شاهد (آب مقطر)، با 4 تكرار، به روش غوطه وري، در اتاق رشد با شرايط دمايي 1±25 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 5±65 درصد و دوره نوري 14 ساعت روشنايي و 10 ساعت مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج نشان داد كه كنه هاي بالغ شكارگر به سم آدميرال حساس بودند بطوريكه ميزان LC25، LC50 و LC90 در بالغين77/15 و 27/34 و 78/149 پي پي ام است و LC25، LC50 و LC90 در پروتونمف به ترتيب برابر است با 17/12، 14/21 و 38/60 پي پي ام محاسبه شد همچنين ميزان LC25، LC50 و LC90 در لارو ها 89/5، 64/11، 50/42 پي پي ام بودكه نسبت به بالغين و پرونيمف بسيار پايين است لذا لاروها نسبت به آدميرال حساسيت بسيار بالايي از خود نشان دادند. همچنين تخم شكارگر نيز در معرض پيريپروكسي فن قرار گرفت ولي درصد بسيار كمتري از تخم ها دچار مرگ جنيني شده و باز نشدند. حداكثر درصد تلفات در غلظت 100 پي پي ام 71/15 درصد مشاهده شد. همچنين نتايج حاصل از آزمايش تغذيه كنه شكارگر A. swirskii از كنه تارتن آلوده به سم آدميرال در غلظت 50 پي پي ام ميزان 44/68 درصد تلفات، درغلظت 75 پي پي ام03/7 درصد و در غلظت 150 پي پي ام ميزان 93/93 درصد تلفات ثبت شده است با توجه به
    Thesis summary

  5. شناسايي و بيولوژي كنه جوانه درختان هلو در باغات سنندج
    سيده فاطمه پارياب 2019
    كنه جوانه آلو و هلوAcalitus phloeocopts Nalepa (Acari: Eriophyoidea) آفت مهم آلو و هلو در مناطق مختلف جهان، شمال غرب و غرب ايران شده است آن خسارت قابل توجهي را در دوره رشد به درختان آلو و هلو و محصول هلوي اين منطقه وارد مي آورد. اين آفت با ايجاد گال در اطراف جوانه هاي گل و برگ باعث ضعف درختان و همچنين بدشكلي ميوه و كاهش عملكرد محصول و خشكيدگي درختان ميوه مي گردد. متاسفانه اطلاعات اندكي در ارتباط با چرخه ي زندگي و كنترل اين آفت در دسترس مي باشد. در اين مطالعه زيست شناسي كنه جوانه هلو و مقاومت ارقام مختلف به تغذيه و خسارت آن در شرايط منطقه سنندج، از پاييز1395 تا اواخر آذر 1397 بررسي شد. دراين راستا در فصول مختلف سال، هفته اي يك بار از ارقام مختلف هلوي آلوده نمونه برداري و سپس به آزمايشگاه كنه شناسي دانشگاه بوعلي سينا انتقال داده شد. در آزمايشگاه، تعداد گال روي شاخه هاي 50 سانتي متري، همچنين تعداد افراد داخل گال به تفكيك سن و جنسيت آنها در زير استرئوميكروسكوپ شمارش و ثبت شد. اين مطالعه نشان داد زمستا گذراني آفت به صورت پروتوژين داخل گال روي شاخه ها سپري مي شود و كنه هاي زمستان گذران در اواخر بهار آخر ارديبهشت ماه و اوايل خرداد ماه از داخل گال ها خارج و در روي شاخه-هاي جوان و چوبي نشده مستقر و شروع به تغذيه مي نمايد و همزمان با تغيير شكل بافت مورد تغذيه شروع به تغذيه و تخم گذاري مي نمايد و معمولاً تخم گذاري آن اواخر خردادماه انجام مي شود. نسبت جنسي با توجه به دماي محيط در فصول مختلف سال متفاوت و از 1 تا 5 درصد متغير بود. اين آفت در شرايط آب و هوايي سنندج چهار نسل در سال ايجاد مي كند. مقاومت و حساسيت ارقام مختلف هلو، نسبت به آفت، با بررسي آسيب از طريق شمارش تعداد گال تشكيل شده روي شاخه 50 سانتي متري و همچنين روي ميوه و آزمون هاي آنتي زنوز و آنتي بيوز انجام شد. همچنين ميزان تركيبات شيميايي شامل فنل، فلاونوييد، و كربوهيدرات بر روي 3 رقم هلوي زعفراني، كاردي و آلبرتا و 3 رقم هلو انجيري (زعفراني زودرس، عسلي و مالكي) مورد سنجش قرار گرفت، مقدار فنل و فلاونوئيد در گياهان آلوده بيش از ارقام سالم بود. ميزان كربوهيدرات با افزايش آلودگي كاهش پيدا كرده بود و ارقام هلو انجيري مالكي، هلو آلبرتا ميزان حساسيت بيشتر و هلو انجيري زعفراني و هلو انجيري عسلي نيمه حساس و ارقام هلو زعفراني و هل
    Thesis summary

  6. فون كنه هاي پيش استيگماي (Acari: Prostigmata) مرتبط با درختان گردو، انار، انجير و آلو منطقه ريجاب
    سكينه رجبي 2019
    فونستيك كنه هاي پيش استيگما (Prostigmata) درختان گردو، انار، انجير و آلو منطقه ريجاب، طي سال هاي 1397-1396 بررسي شد. در مجموع، 21 گونه متعلق به 12 جنس و 5 خانواده جمع آوري و شناسايي شد. بر اساس رژيم غذايي از 5 خانواده مورد مطالعه 2 خانواده گياهخوار و 3 خانواده شكارگر مي باشند. اسامي گونه هاي جمع آوري شده به شرح زير مي باشند: Raphignathidae: Raphignathus hecmatanaensis Khanjani and Ueckermann, 2002; Raphignathus zhaoi Hu, Jing and Liang, 1995; Stigmaeidae: Stigmaeus boshroyehensis khanjani et al., 2010; Ledermuelleriopsis punicae Khanjani, Mohammadi, ghiasi, Izadi and Mirmoayedi, 2012; Ledermuelleriopsis zahiri Khanjani and Ueckermann, 2002; Eustigmaeus segnis Koch, 1836; Eustigmaeus nasrinae Khanjani and Ueckermann, 2002; Eustigmaeus setiferus Bagheri et al., 2011; Eustigmaeus dogani Khanjani et al., 2011; Eustigmaeus ioanninensis Kapaxidi and Papadoulis, 1999; Prostigmaeus khanjani Bagheri and Ghorbani, 2010; Caligonellidae: Caligonella saboorii n. sp. Ahmadhoseini and Khanjani, 2014; Caligonella humilis( Koch), Berlese, 1838; Caligonella haddadi Bagheri and Maleki, 2013; Neognathus terrestris Summers and Schlinger, 1955; Molothrognathus colei Swift, 1996; Molothrognathus phytocolus Meyer and Ueckermann, 1989; Tenuipalpidae: Pseudoleptus kermanshahiensis Khanjani, Khanjani, saboori and Seeman,2012; Cenopalpus lanceolatisetae Attiah, 1956; Tetranychidae: Bryobia rubrioculus Scheuten, 1857; Eutetranychus orientalis klein, 1836.
    Thesis summary

  7. فون كنه هاي زير راسته پيش استيگماي مرتبط با جنگل هاي بلوط در استان ايلام
    سجاد نيازي 2018
  8. تنوع زيستي كنه هاي مرتبط با محصولات انباري شهرستان هاي همدان و بهار
    حميد محمودي راد 2018
    مطالعه ي تنوع زيستي كنه هاي انباري در دو شهرستان همدان و بهار از استان همدان در طي سال هاي 1396-1395 صورت گرفت كه در اين بررسي مجموعا 19 گونه از 17 جنس در غالب 11 خانواده از راسته هاي پيش استيگمايان، ميان استيگمايان و بي استيگمايان بررسي شد. دراين مطالعه 1 گونه ي جديد، يك گونه ناشناخته، همين طور 1 جنس و 3 گونه براي اولين بار از ايران گزارش شد. بر اساس عادت غذايي كنه هاي جمع آوري شده شامل 3 گونه ساپروفاژ و 16 گونه شكارگر است. با استفاده از شاخص هاي زيستي مورد استفاده گونه Dendrolaelaps sp. و Tyrophagus putrescentiae به ترتيب داراي 6/33 و 7/18 درصد بابيشترين فراواني نسبي نسبت به ساير كنه ها برخوردار هستند و در بين نمونه هاي جمع آوري شده كمترين تنوع هم مربوط به گونه Cheyletus eruditus با درصد فراواني 2/0 درصد مي باشد. كنه هاي جمع آوري شده داراي نسبت جنسي متفاوتي بودند كه در برخي از گونه تنها جنس ماده يافت شد. شهرستان بهار با داشتن بيشترين شاخص ها به ترتيب شانون –وينر 111/3، مارگالف 354/2، سيمپسون 833/0 و بريليوين 029/3 از تنوع گونه اي بالاتري نسبت به شهرستان همدان با داشتن مقادير 766/2 براي شانون وينر، 687/1 شاخص مارگالف، 800/0 شاخص سيمپسون و 708/2 براي شاخص بريليوين برخوردار بود. در بين نمونه هاي جمع آوري شده نمونه هاي كودگاوي وكود گوسفندي داراي بيشترين نمونه بودند. در بين دو شهرستان، مناطق همدان و صالح اباد داراي بيشترين درصد فراواني و روستاي حسن قشلاق كمترين درصد فراواني را به خود اختصاص داده بودند. بين ميانگين تعداد كنه هاي جمع آوري شده در سال اول و سال دوم در سطح 95 درصد اختلاف معني داري وجود نداشتند در حالي كه درصد فراواني براي سال اول 42% و براي سال دوم 38% بود.
    Thesis summary

  9. كنه هاي پيش استيگماي مرتبط با محصولات كشاورزي در شهر اصفهان
    آزاده نديم 2016
    بررسي فونستيك كنه هاي پيش استيگما Prostigmata)) مرتبط با محصولات كشاورزي در شهر اصفهان طي سال هاي 1395-1393 انجام شد. كنه ها از نمونه هاي اندام هاي گياهي و خاك جداسازي شدند. در اين بررسي جمعاً 17 گونه متعلق به 17 جنس و 12 خانواده جمع آوري و شناسايي شد كه10 گونه براي اولين بار در دنيا شناسايي و توصيف گرديد كه با علامت (**) مشخص شده اند. ليست گونه ها در ذيل ذكر شده است: Spinibdella sp. nov.** جنس Spinibdella Thor 1930 Bdellidae Dugès, 1834خانواده Coleoscirus sp. nov.** جنس Coleoscirus Berlese, 1916 Cunaxidae Thor, 1902خانواده Pachygnathus sp. nov.** جنس Pachygnathus Dugês, 1836 Alycidae Canestrini & Fanzago 1877خانواده Speleorchestes sp. nov.** Nanorchestes sp. nov.** جنس Speleorchestes Trägårdh, 1909 جنس Nanorchestes Topsent & Trouessart, 1890, Nanorchestidae Grandjean, 1937 خانواده Platyphytoptus sp. nov.** جنس Platyphytoptus Keifer, 1938 Eriophyidae Nalepa, 1898 خانواده Anoplocheylus sinae جنس Anoplocheylus Berles, 1910 Pseudocheylidae Oudeman, 1909 خانواده Kerdabania sp. nov.** جنس Kerdabania Thor 1930 Neopygmephoridae cross,خانواده Raphignatus sp. nov.** جنس Raphignatus Duges, 1834 Raphignatidae Kramer,1878خانواده Eustigmaeus simanee Stigmaeus elongatus جنس1910 Berlese sEustigmaeu جنس 1836 Stigmaeus Koch, Stigmaeidae Oudemans, 1931 خانواده Eutetranychus orientalis جنسEutetranychus Klein 1899 Tetranychidae Donnadieu, 1875 خانواده Neopronematus lundqvisti Sadeghi, Łaniecka et Kaźmierski, 2012 Pronematus ubiquitus McGregor 1932 جنسNeopronematus Panou, Emmanouel et Kaźmierski, 2000 جنسPronematus Canestrini, 1886 Iolinidae Pritchard, 1956خانواده Brachytydeus sp. nov.** Paratydeolus sp. nov.** Tydeus caria جنس Brachytydeus Thor, 1931 Paratydeolus (Coccotydaeolus) Baker, 1965 Tydeus Koch, 1835 sensu Kaźmierski 1989 Tydeidae Kramer, 1877خانواده
    Thesis summary

  10. القاء مقاومت در برخي از ارقام تجارتي توت فرنگي به كنه تارتن دولكه اي درگلخانه
    ليلا عشايري 2016
  11. نرخ شكارگري Hypoaspis aculeifer با تغذيه از دوبالان قارچ خوار Lycoriella sp. (Dip: Sciaridae) و Megaselia sp. (Dip: Phoridae)
    بهاره آصف پور 2016
    نرخ شكارگري يكي از پارامتر هاي بسيار مهم در تعيين كارايي يك شكارگر و انتخاب دشمن طبيعي مناسب مي باشد. Gaeolaelaps aculeifer يكي از كنه هاي شكارگر مهم خاك زي است. در اين بررسي نرخ شكارگري و پارامتر هاي جدول زندگي كنه G. aculeifer با تغذيه از لارو سن دوم دوبالان قارچ خوار Lycoriella sp و Megaselia sp در شرايط آزمايشگاهي در دماي 1±25 درجه سلسيوس و رطوبت نسبي 10±75 درصد مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نرخ شكارگري نشان داد كه كنه در مرحله لاروي هيچ گونه تغذيه اي از لارو دوبالان نداشته است. در مرحله پروتونمف و دئوتونمف ميزان تغذيه از لارو سن دوم سياريد و فوريد به ترتيب 1/0±566/2 و 07/0±27/1 بود. در مرحله دئوتونمف ميزان تغذيه به ترتيب 13/0±6/6 و 12/0±47/3 لارو سن دو بود. براي كنه ماده با تغذيه از لارو سياريد ميزان شكارگري كل 99/5±38/381 و با تغذيه از لارو فوريد 41/3±24/196 بود. براي كنه نر اين ميزان كمتر و به ترتيب برابر 95/1±38/149 و 24/2±14/96 به دست آمده. نرخ شكارگري كل در تغذيه از لارو سياريد و فوريد به ترتيب 54/15±66/214 و 18/8±88/111 محاسبه شده است. به طور كلي ميزان تغذيه كنه در مراحل مختلف زيستي از لارو سياريد بيشتر بوده است و همچنين ميزان تغذيه كنه هاي بالغ ماده با تغذيه از هر دو طعمه از كنه هاي نر بيشتر بوده است. نرخ ذاتي افزايش جمعيت (r) با تغذيه از لارو سياريد و فوريد به ترتيب 0089/0±17/0 و 0065/0±12/0 بر روز، نرخ متناهي افزايش جمعيت (λ) به ترتيب 01/0±19/1 و 0073/0±13/1 بر روز، ميانگين طول دوره نسل (T) به ترتيب 3/0± 95/18 و 29/0±91/22 روز و نرخ خالص توليد مثل (R0) 94/3±27/30 و 25/2±28/17 به دست آمد. همچنين در اين مطالعه طول دوره پيش از بلوغ با تغذيه از لارو سياريد 1/0±5/11 روز و با تغذيه از لارو فوريد 12/0±62/13 روز به دست آمد. بيشترين طول عمر كنه هاي نر و ماده تغذيه كرده از لارو سياريد به ترتيب 79 و 93 روز و با تغذيه بر روي لارو فوريد به ترتيب 69 و 82 روز بوده است. طول دوره پيش از تخم ريزي روي لارو سياريد و فوريد به ترتيب برابر با 16/0±39/3 و 11/0±20/6 روز به دست آمده است ميزان زادآوري كل با تغذيه از لارو سياريد و فوريد به ترتيب برابر با 03/2±69/71 و 34/1±38/42 تخم محاسبه شده. در كل نرخ شكارگري كنه در تمام مراحل مختلف زيستي با تغذيه از لارو سياريد بيشتر از لارو ف
    Thesis summary

  12. تاثير سميت تنفسي اسانس رزماري و اسطوخودوس و اثرات سينرژيستي آن ها بر روي حشره كامل سوسك چهارنقطه اي حبوبات
    رضا لطيفي زاده 2016
    سوسك چهارنقطه اي حبوبات،Callosobruchus maculatus يكي از آفات كليدي در انبارهاي نگهداري حبوبات مي باشد كه از انواع مختلف حبوبات از جمله لوبيا چشم بلبلي، نخود، عدس، ماش و باقلا تغذيه و به آن ها خسارت وارد مي كند. جهت كنترل اين آفت در سال هاي اخير آفت كش هاي سازگار با محيط زيست به خصوص با منشاء گياهي مورد توجه محققين قرار گرفته است . در اين رابطه اثر سميت تنفسي اسانس گياه رزماري، Rosmarinus officinalis L.و اسطوخودوس، Lavandula angustifolia Mill و اثرات سينرژيستي آن ها بر روي حشرات كامل سوسك چهارنقطه اي حبوبات مورد بررسي قرار گرفت.آزمايش هاي زيست سنجي اسانس ها با غلظت هاي 12، 25، 45، 86، 166، 320 ميكروليتر بر ليتر هوا بر روي حشرات كامل 3-1 روزه در شرايط دمايي 1 ±27 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 5±65 درصد و دوره نوري 16 ساعت تاريكي و 8 ساعت روشنايي روي ماش و لوبيا چشم بلبلي به عنوان محيط غذايي در داخل انكوباتور و در داخل ظروف شيشه اي درب دار به حجم 60 ميلي ليتر انجام شد. محاسبه شاخص LC50 و LC90 هر اسانس توسط نرم افزار POLO-PC و تجزيه واريانس آن ها توسط نرم افزار SAS 9.1 انجام شد و سميت تنفسي اسانس ها مورد ارزيابي قرارگرفت. نتايج نشان داد، اسانس رزماري و اسطوخودوس داراي اثر حشره كشي خوبي بر روي اين آفت بوده و با افزايش غلظت اسانس ميزان مرگ و مير حشرات افزايش پيدا مي كند. اسانس رزماري نسبت به اسانس اسطوخودوس داراي سميت بالاتري بود، مقدارLC50 رزماري و اسطوخودوس به ترتيب 39/17، 39/40 ميكروليتر بر ليتر هوا بدست آمد. براي بررسي اثرات متقابل دو اسانس، آزمايش در غلظت هاي اوليه به نسبت 1:1 از هر اسانس انجام شد، و مقدارLC50 مخلوط دو اسانس 84/15 ميكروليتر بر ليتر هوا گرديد. با محاسبه نسبت سينرژيستي (SR) كه معادل 82/1 بدست آمد، مشخص گرديد دو اسانس نسبت به هم داراي اثرات سينرژيستي بوده و درصد حشره كشي مخلوط آن ها بالاتر از كاربرد هر كدام به تنهايي مي باشد. ميانگين درصد مرگ و ميرتاثير اسانس اسطوخودوس، رزماري و مخلوط آن ها به ترتيب 29/61، 38/77، 58/81 بدست آمد
    Thesis summary

  13. مطالعه كنه هاي راسته پيش استيگمايان مرتبط با درختان زينتي استان قم
    سميرا بخشي 2016
    چكيده: بررسي فونستيك كنه هاي پيش استيگما Prostigmata)) درختان زينتي استان قم طي سال هاي 1394-1393 انجام شد. كنه ها از نمونه هاي اندام هاي گياهي و خاك جداسازي شدند. سپس كنه ها به وسيله محلول نسبيت شفاف و در محيط هوير از آن ها اسلايد ميكروسكوپي تهيه شد. در مجموع، 23 گونه متعلق به 13 جنس و 6 خانواده شناسايي شدند. اسامي گونه هاي جمع آوري شده به شرح زير مي باشد: Caligonellidae: Molothrognathus azizi Ueckermann and khanjani,2002 ;Molothrognathus fulgidus Summers & Schlinger, 1955; Molothrognathus mehrnejadi Liang & Zhang 1997; Neognathus terrestris Summers & Schlinger, 1955; Pseudocheylidae: Anoplocheylus marivaniensis Khanjani, Ahmad Hoseini & Amini, 2014; Anoplocheylus sinai Bagheri, Zarei, Ahaniazad, Gharekhany & Navaei- bonab,2013; Raphignathidae: Raphignatus hecmataniensis Khanjani & Ueckermann 2003; Raphignathus gracilis Rack, 1962; Stigmaeidae: ledermuelleriopsis dogani Khanjani, Mohammadi, Ghiasi, Izadi, Mirmoayedi 2012; Ledermuelleriopsis punicae Khanjani, Mohammadi, Ghiasi, Izadi & Mirmoayedi 2012; Ledermuelleriopsis zahirii Khanjani & Ueckermann, 2002; Stigmaeus pulchellus Kuznetzov, 1978; Zetzellia mali (Ewing) Summers,1960; Tenuipalpidae: Aegyptobia beglarovi Livschitz & Mitrofanov, 1967; Aegyptobia tragardhi Sayed, 1950; Cenopalpus lanceolatisetae Attiah,1956; Cenopalpus khosrowshahi Khanjani,Khanjani,Saboori & Seeman, 2012; Cenopalpus prunusi Khanjani,Khanjani,Saboori & Seeman,2012; Cenopalpus saryabiensis Akbar and chaudhri,1958; Pseudoleptus kermanshahiensis Khanjani,Khanjani,Saboori & Seeman,2012; Phytoptipalpus salicicola Al- Gboory, 1987;Tenuipalpus granati Sayed,1946; Tetranychidae: Tetranychus urticae Koch, 1836.
    Thesis summary

  14. شناسايي كنه هاي مسافر، پارازيت و شكارگر مرتبط با آفات مكنده، پوست خوار و چوب خوار درختان ميوه هسته دار در منطقه خرم رود شهرستان تويسركان
    مهدي كريمي 2016
    چكيده: كنه ها تنها زير رده اي از رده عنكبوت مانندها هستند كه در عرصه هاي مختلف كشاورزي، جنگلي و مرتعي به فراواني يافت مي شوند. برخي از آنها گياه خوار بوده و برخي داراي رفتار شكارگري و پارازيتي مي باشند. بعضي از آنها با حشرات خسارت زاي درختان ميوه، بويژه حشرات مكنده(شته ها، شپشك ها)، چوب خوارها و پوست خوارها مرتبط بوده و در كاهش انبوهي جمعيت آنها مؤثر هستند. در اين مطالعه كنه هاي شكارگر و پارازيت مرتبط با آفات باغات ميوه هسته دار منطقه خرم رود شهرستان تويسركان طي سال هاي زراعي 1394-1393 جمع آوري شده و در اين راستا 20 گونه كنه شكارگر و پارازيت از 15 جنس در 8 خانواده مختلف شناسايي گرديد. گونه ي جديد براي دنيا با دو ستاره نشان داده شده است. # Order Mesostigmata + Family Phytoseiidae, Berlese, 1916 –paragigagnathus iraniensis sp. nov ** –Paraseiulus talbii (Athias-Henriot, 1960) – Typhlodromus (Anthoseius) iraniensis Daneshvar & Denmark,1982 – Typhlodromus (Anthoseius) khosrovensis Arutunjan, 1971 – Typhlodromus (Anthoseius) bagdasarjani Wainstein & Arutunjan, 1967 # Order Prostigmata + Family Caligonellidae Grandjean, 1944 – Molothrognathus azizi Khanjani & Ueckermann, 2003 – Molothrognathus fulgidus Summers & Schlinger, 1955 – Neognathus ueckermanni Bagheri&Dogan, 2010 + Family Cryptognatidae Oudemans, 1902 –Favognathus guilanicu + Family Cheyletidae Leach, 1815 – Cheletomimus vescus (Qayyum & Chaudhri, 1979) – Cheletogenes ornatus (Canestrini & Fanzago), 1876 + Family Eupalopsellidae Willmann, 1952 – Eupalopsellus hamedaneinsis Khanjani et al. 2007 + Family Raphignathidae Kramer, 1877 – Raphignathus zhaoi Hu, Jing & LIang, 1995 – Raphignathus gracilis (Rack, 1962) + Family StigmaeidaeOudemans, 1931 –Eustigmaeus segnis Koch, 1836 –Ledermuelleriopsis zahiri Khanjani & Ueckermann, 2002 – Zetzellia pourmirzai Khanjani & Ueckermann, 2008 –Zetzellia mali (Ewing) Summers,1960 +Family Tydeidae Kramer, 1877 Lorryia sp.- Tydeus sp
    Thesis summary

  15. نوسانات فصلي و زيست شناسي صحرايي كرم خوشه خوار انگور در تاكستان هاي منطقه كميجان، استان مركزي
    مهدي حاجيلو 2015
    چكيده: شب پره خوشه خوار انگور Lobesia botrana Den. & Schiff. (Lep., Tortricidae) مهم ترين آفت تاكستان هاي ايران و دنيا محسوب مي شود. خسارت آن روي انگور از اهميت اقتصادي قابل توجهي برخوردار است و در حال حاضر در كليه تاكستان هاي كشور انتشار دارد. خسارت آن مربوط به لاروها است كه از دانه هاي انگور تغذيه مي كنند. در حال حاضر متداول ترين روش كنترل آن، استفاده از حشره كش هاي شيميايي است و براي جلوگيري از سم پاشي هاي بي رويه، از تله هاي فرموني به عنوان مؤثرترين روش، جهت تخمين و محاسبه بهترين زمان كنترل استفاده مي شود. داشتن آگاهي كامل از زيست شناسي، اكولوژي، آستانه هاي اقتصادي و تغييرات جمعيت آن، لازمه تكوين برنامه مديريت تلفيقي هرآفتي مي باشد. هدف از اين تحقيق بررسي جنبه هاي زيست شناسي وتغييرات فصلي جمعيت شب پره خوشه خوار انگور در تاكستان هاي كميجان بود كه در سال 1393 انجام شد. نتايج ومشاهدات نشان داد كه شب پره خوشه خوار انگور زمستان را به صورت شفيره داخل پيله هاي ابريشمي سفيد رنگ و در زير پوستك هاي شل شده روي شاخه و تنه مو سپري مي كند. حشرات كامل حاصل از شفيره هاي زمستان گذران از اواخر فروردين ماه كه مصادف با متورم شدن جوانه هاي برگي بود ظاهر مي شوند و سه نسل كامل اين آفت در شرايط آب و هوايي كميجان ايجاد مي شود كه اوج پرواز حشرات كامل در نسل هاي سه گانه در منطقه مورد مطالعه به ترتيب اواسط ارديبهشت ماه، اواسط تيرماه و اواخر مرداد ماه به ترتيب با متوسط مجموع گرماي موثر 7/118، 5/798، 5/1609 روز- درجه سلسيوس محاسبه گرديد. مدت زمان لازم براي تكميل نسل هاي اول و دوم در شرايط طبيعي از تخم تا ظهور حشرات كامل به ترتيب به طور متوسط 57-48 و42-33 روز با ميانگين 8/584 و 714 روز- درجه محاسبه گرديد. بر اساس نتايج به دست آمده از اين تحقيق، توصيه مي شود كه اولين برنامه سمپاشي در منطقه كميجان جهت كنترل نسل اول از 5 خرداد تا 20 خرداد و دومين برنامه سمپاشي از 20 تيرماه تا هفته اول مرداد ماه و سومين برنامه سمپاشي از 7 تا 25 شهريور انجام شود.
    Thesis summary

  16. شناسايي فون زنبورهاي گرده افشان و مطالعه نوسانات فصلي آنها در چين هاي مختلف يونجه در استان همدان
    علي سينا زماني 2014
    يونجه يكي ازمحصولات مهم منطقه همدان است. براساس برنامه چهارم و پنجم اقتصادي– اجتماعي كشور 56 درصد بذر مورد نياز كشت ايران و 15 درصد علوفه خشك مورد نياز دامداري هاي كشور بايد در منطقه همدان توليد مي شده است. در اين راستا زنبورهاي گرده افشان نقش مهمي در بالا رفتن كيفيت و كميت بذر دارند. در حال حاضر كشاورزان يونجه كار به دليل بالا بودن تنوع و تراكم حشرات گرده افشان بومي، اقدام به رهاسازياين حشرات در منطقه نمي كنند. در مطالعه ايكه به منظور شناساييزنبورهاي گرده افشان مزارع يونجه منطقه همدان در سال 1392-1393 انجام شد 31 گونه از 19جنس متعلق به 6 خانواده مختلف به شرح زير جمع آوري و شناسايي شد: Colletidae: Hylaeus signatus., Andrenidae: Andrena ovatula;A. flavipes; Meliturga clavicornis;Halictidae: Nomia diversipes; N. bispinosa; Halictus resurgens;Seladoniacephalica; Lasioglossum malachurum; L.tadschicum; L.discum; L.pygmaeum; lasioglossum sp.; Sphecodes crassus;Megachilidae: Anthidium florentinum; Megachile rotundata; M. burdigalensis; M. leachella; M. centucularis;M.logopoda; Lithurguschrysurus; Coelioxys afra; C.quadridentata;Apidae: Apis mellifera;Anthophorasp.; Amegilla quadrifasiata;Eucera nitidiventris;Eucera pollinosa; Thyreus histrionicus; Nomada basalis;Melittidae:Melittaleporina; در بين گونه هاي جمع آوري شده گونه هايA. ovatula, L. malachurum, M.leporinaاز تراكم جمعيت و پراكنش بالاتري برخوردار بود.
    Thesis summary

  17. مطالعه مقايسه اي كنه هاي زيرراسته پيش استيگماي برخي از مناطق استان هاي همدان-كردستان-كرمانشاه
    فاطمه اميني 2014
    تنوع زيستي كنه هاي پيش استيگما در برخي از مناطق استان هاي همدان، كردستان و كرمانشاه طي سال هاي 1391- 1393 مورد مطالعه قرار گرفت. در اين بررسي جمعاً 45 گونه متعلق به 20 جنس در قالب 12 خانواده از كنه هاي پرواستيگما جمع آوري و شناسايي شد كه 4 گونه براي اولين بار از ايران جمع آوري، نام گذاري و توصيف شد. براساس عادت غذايي از 12 خانواده مطالعه شده، 3 خانواده گياهخوار و 7 خانواده شكارگر و 2 خانواده همه چيزخوار مي باشند. با استفاده از شاخص هاي تنوع زيستي مشخص شد استان كردستان داراي تنوع و غناي گونه اي بيشتري مي باشد. در سطح خانواده، جنس و گونه در 3 استان: خانواده Raphignatidae، جنس Raphignatus و گونه Eriophyes tristriatus به ترتيب با 3/35 %، 3/35 % و 2/14 % بالاترين فراواني نسبي را دارا مي باشند. در سه استان بين جمعيت نر و ماده اختلاف معني داري وجود دارد و جمعيت ماده بيشتر مي باشد. بين تعداد كنه هاي جمع آوري و شناسايي شده در فصل تابستان نسبت به تعداد كل كنه ها در فصول بهار و پاييز، و بين تعداد كنه ها در فصول بهار و تابستان و پاييز اختلاف معني داري در سطح 5 % وجود ندارد، اما درصد فراواني كنه ها در تابستان (3/46 %) بيشتراز فراواني كنه ها در فصول بهار (27 %) و پاييز (7/26 %) بوده است. بين تعداد گونه هاي شكارگر در باغات با درختان غيرمثمر، جنگلي و مرتعي، بين تعداد گونه هاي شكارگر با گونه هاي گياهخوار و همچنين بين تعداد كنه ها در 3 استان اختلاف معني دار در سطح 95 % وجود دارد. از درختان مثمر و غير مثمر گردو، سيب، كاج و چنار، از گياهان جنگلي و مرتعي زالزالك و گون بيشترين جمعيت از گونه ها را در خود جاي داده اند. در مناطق بكر و دست نخورده جمعيت شكارگرها فزوني داشته است اما گونه هاي گياهخوار در باغات 9/79 % از جمعيت را تشكيل داده اند. حداكثر فراواني نسبي(%)كنه هاي شكارگر در گياهان مرتعي و حداقل آن در باغات بوده است.
    Thesis summary

  18. مطالعه كنه هاي اريوفيد مرتبط با درختان مثمر، غير مثمر و علف هاي هرز همدان
    سهيلا جعفري 2014
    چكيده: به منظور مطالعه كنه هاي Eriophyoidea مرتبط با درختان مثمر، غير مثمر و علف هاي هرز همدان، در سال هاي 93- 1391 نمونه هاي گياهي از نقاط مختلف استان جمع آوري شدند. در مجموع26 گونه كنه از دو خانواده و 12 جنس از روي 21 گونه ي گياه جمع آوري شد كه 8 گونه (با علامت ***) گونه جديد از همدان و 2 گونه (با علامت **) جديد براي ايران و 15 گونه (با علامت *) جديد براي دنيا گزارش مي شوند. اسامي علمي كنه هاي جمع آوري شده همدان به تفكيك خانواده به شرح زير مي باشند : Family : Eriophyidae 1-Colomerusvitis (Pagenstecher, 1857) 2-Eriophyesemarginatae(Keifer , 1939)*** 3-Eriophyesn.sp.* 4- Eriophyespyri (Pagenstecher, 1857) 5-Eriophyessavagei(Keifer ,1939)*** 6- Eriophyessimilis (Nalepa, 1890)*** 7-Aceriachenopodia( Xue et al., 2009)*** 8-Aceriamashadiensis( Xueet al., 2009)*** 9-Aceria n. sp.1 * 10- Aceria n. sp.2* 11-Aceria n. sp. 3* 12- Aceria n. sp. 4* 13- Aceria n. sp. 5* 14- Aceriatristriata(Nalepa, 1890) 15-Paraphytoptusn.sp* 16- Phyllocoptesabaenus(Keifer, 1940)** Keifer, 1938)***) 17- Platyphytoptussabiniana 18- Aculusn.sp* 19- Aculopsunguiculatus (Nalepa, 1897)*** 20- Tetra n.sp.1* 21- Tetra n.sp.2* 22- Tetra n.sp.3* Family : Diptilomiopidae 23- Quadracusn.sp* 24- Rhincaphytoptus n. sp.* 25- Rhyncaphytoptusficifoliae(Keifer, 1939)*** 26-Rhinophytoptus n. sp.*
    Thesis summary

  19. ارزيابي مقاومت برخي ارقام گوجه فرنگي به پروانه مينوز Tuta absohuta (Lepidoptera; Gelechiidae)
    ليلا ايران نژادپاريزي 2014
  20. مقاومت آنتي زنوزي و آنتي بيوزي ارقام گوجه فرنگي به كنه تارتن دو نقطه اي Tetranychus uriceae (Acari: Tetranychidae)
    علي اصغر احمدي 2014
  21. شناسايي فون كنه هاي بالا خانواده ي Raphignathoidea در شهر زنجان
    نرگس فخاري 2014
  22. شناسايي كنه هاي شكارگر زير راسته پيش استيگما مرتبط با عرصه هاي جنگلي و مرتعي منطقه الشتر
    عليرضا ندري 2014
  23. اثر دماهاي ثابت بر پارامترهاي جدول زندگي كفشدوزك هفت نقطه اي Coccinella septempunctata (L.) در رژيم غذايي شته گل سرخ Macropsiphum rosae (L.)
    الهام امين افشار 2014
  24. مطالعه فون كنه هاي مرتبط با گلايول و دموگرافي Hypoaspis aculeifer در آزمايشگاه
    محمدرضا امين 2014
  25. مطالعه ي كنه هاي شكارگر و پارازيت مرتبط با بندپايان گون در منطقه ي سنقروكليايي
    مهدي حقيقي 2013
  26. فون كنه هاي خانواده Stigmaeidae در استان همدان و مركزي
    لادن محمدي 2013
  27. شناسايي كنه هاي راسته پيش استيگماي مرتبط با درختان سنجد استان همدان
    سيدمحمود صمدپور 2013
  28. فون كنه هاي بالا خانواده Raphignathoidea منطقه ريجاب
    امين فيروزفر 2012
  29. مقاومت ارقام مختلف انگور به كنه نمدي برگ مو Colomerus (Acari: Eriophydiae) (Pagenstecher) در غرب ايران
    سعيد جوادي خدري 2012