LEILA HASHEMIAN

Associate Professor

Update: 2024-05-16

LEILA HASHEMIAN

Faculty of Humanities / Department of Persian Language and Literature

Ph.D. Dissertations

  1. بررسي جامعه شناسي رمان در دهه 80شمسي (با تاكيد واژه بر 6 اثر برگزيده)
    مجتبي سلطانيان 2022
    نقد جامعه شناختي رمان به عنوان شاخصه اي از جامعه شناسي ادبياتبه بررسي تاثير اجتماع بر محتواي اثر ونيز محتواي اثربر اجتماع مي پردازد اين شاخصه يكي از روش هاي كارامد نقد و تحليل متون ادبي است . از آن جايي كه رمان بيش از هر اثر ادبي ديگر تاثير متفاوتي از جامعه مي پذيرد به عنوان ژانر مورد نظر در اين پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است . رمان به اين علت كه شكاف ميان شخصيت ها و جامعه را نمايان مي سازند بهترين قالب براي نقد جامعه شناختي مي باشد . يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه اين رمان ها آثاري كاملاً اجتماعي و محصول ذهنيت و تفكر ايدئولوژيك نويسنده است كه در آن ضمن بررسي تحولات اجتماعي و فرهنگي و سياسي جامعه عصر خود، بازتابي از واقعيات اجتماعي و حاكم بر جامعه را نشان داده است. نويسندگان اين آثار به بررسي مسائل و مشكلات نسل دهه هشتاد از جمله : مردسالاري و هويت زنانه، فضاي خرافه گون مذهبي و همچنين دغدغه هاي نسل جوان پرداخته اند.
    Thesis summary

  2. بررسي فعل در غزليات هوشنگ ابتهاج بر اساس سبك شناسي نقش گرا و تحليل گفتمان انتقادي
    محمدتقي يوسفي 2022
    در رهيافت معنامحور نقش گرايي، سازه هاي زبان با توجه به سه ديدگاه ويژه ي انديشگاني، بينافردي، و متني بررسي مي شوند. اين سه ديدگاه كه در اصطلاح فرانقش ناميده مي شوند؛ اساس زبان شناسي نقش گرا را شكل مي دهند. هاليدي، بنيان گذار زبان شناسي نقش گرا، معتقد است الگوهاي تجربه و مفاهيم ذهني خالقان آثار درقالب فرآيندهاي فعلي نقش انديشگاني نمود پيدا مي كند؛ بنابراين، مي توان با بررسي انواع فرآيندها، و عوامل و موقعيت هاي سازنده ي آنها، از انديشه ها و تجربيات پديدآورندگان آثار ادبي آگاهي يافت و عوامل مؤثر در شكل گيري آنها را تجزيه و تحليل كرد. از اين رو در اين پژوهش پس طرح كليات پژوهش و تبيين مباني تحقيق، درقالب پژوهشي توصيفي ـ تحليلي، غزليات ابتهاج، برمبناي مضامين اصلي آن ها و با نظرداشت تاريخ سرايششان به سه گفتمانِ عاشقانه، سياسي و اجتماعي،و عرفاني تقسيم شده است. ابتدا هر گفتمان و عناصر سازنده ي آن، معرفي شده سپس بر اساس زبان شناسي نقش گرا، به تعيين بسامد و توصيف كاركرد فرآيندهاي فعلي به منزله ي شاخصي سبكي، در اين سروده ها پرداخته شده است. در پايان نيز زمينه هاي موثر در ساخت سازه هاي زبان در اين سروده ها براساس تحليل گفتمان انتقادي بررسي شده است. يافته ها در هر سه گفتمان غزل ابتهاج، كاربست فراوان فرآيند مادي و پس آن فرآيند رابطه اي، نسبت به ديگر متغيرهاي زبان شناسي نقش گرا را نشان مي دهد. علت بسامد فراوان و نوع كاربرد فرآيندهاي نام برده، و نيز نمود اندك ديگر فرآيندهاي اصلي و فرعي نقش انديشگاني در غزل ابتهاج را بايد در عواملي چون تأثير محتوا بر شكل گيري زبان اثر، دگرگوني هاي سياسي و اجتماعي روزگار شاعر، روحيات خاص سايه، سبك ويژه ي او، اهميت نقش مخاطب در بوطيقاي انديشگاني او، و نيز اثرپذيري وي از سبك شاعران پيشين و معاصر با او جست وجو كرد. براي نشان-دادن تاثير ساير متون در شكل دهي به زبان غزليات ابتهاج نيز تلاش گرديد تا براساس اصول زبان شناسي نقش گرا، روشي تدوين شود تا كم و كيف اثرپذيري هاي ابتهاج از ميراث ادبي و زباني شاعران گذشته و معاصر آشكار شود. بر اين اساس انواع اقتباسات ابتهاج از غزليات حافظ و شهريار، به سه نوع اثرپذيريِ مبتني بر تكرار يا اثرپذيري تقليدي، اثرپذيري درون فرآيندي يا اثرپذيري نيمه خلاقانه، و اثرپذيري برون فرآيندي يا اثرپذيري خلاقانه، قابل تقسيم است. بر مبناي ي
  3. بررسي مولفه هاي خردمندي و كم خردي در شخصيت هاي مطرح تاريخ بيهقي بر اساس مدل سه بعدي خرد آردلت ( مسعودي غزنوي، بونصر مشكان ، بوسهل زوزني)
    مرضيه مشعليان 2020
    مفهوم خردمندي در متون فلسفي ، ديني و ادبي قدمتي ديرينه دارد. خرد در انديشه ايراني شالوده جهان هستي است و جنبه هاي گوناگون زندگي مادي و معنوي انسان را در بر مي گيرد. اگرچه بحث درباره ي ماهيت خرد، سابقه ي گسترده اي در ميان فيلسوفان متكلمان، شاعران و نويسندگان دارد اما ورود آن به دنياي روان شناسي نسبتاً جديد است. با توجه به پيچيدگي مفهوم خرد و به رغم دشواري در تعريف آن و مطرح نشدن تعريفي واحد از اين مفهوم ميان پژوهشگران و صاحب نظران اين حوزه نوعي توافق كلي وجود دارد كه خردمندي مشتمل بر دانش، بينش ، تأمل تلفيق منافه فرد با منافع و رفاه ديگران است. يكي از شناخته شده ترين الگوهاي نظري در حوزه خرد مدل سه بعدي اين مدل را مونيكا آردلت (2003، 2011، آردلت و همكاران، 2014) بر اساس پژوهش كلتيون و بيرن تدوين كرده اند. خرد در اين مدل يكي از ويژگي هاي شخصيتي تعريف مي شود كه در آن سه بعد شناختي ، تأملي و عاطفي با يكديگر يكپارچه شده اند. وي معتقد است وجود هر سه بعد خرد در يك فرد لازم است تا او را بتوان خردمند ناميد و ضعف و كاستي در هر يك از عوامل را منجر به رفتار بي خردانه مي داند بعد شناختي شامل توانايي فرد در درك زندگي و ميزان دانش او در اين باره است. بعد تأملي به توانايي درك مسائل از زواياي چندگانه و همچنين بررسي خود و درون نگري اشاره دارد بعد عاطفي شامل وجود هيجانات مثبت نسبت به ديگران است. تاريخ بيهقي اثر ابوالفضل بيهقي ، از امهات متون نثر فارسي است كه از ديرباز ، پژوهشگران به مطالعه و بررسي جنبه هاي مختلف آن پرداخته اند. با توجه به ستايش و تكريمي كه بيهقي در جاي جاي كتابش از خرد و خردمندي ارائه مي دهد و اين كه به نظر مي رسد نويسنده اين كتاب در اثر خود داراي نگاهي خردمندانه به هستي و اتفاقات ان است و مخاطبانش خردمندان هستند در اين پژوهش به بررسي تطبيقي ويژگيهاي رفتار خردمندانه و نابخردانه در شخصيت هاي مطرح تاريخ بيهقي ( مسعود غزنوي ، بونصر مشكاني و بوسهل زوزني ) بر اساس مدل سه بعدي خرد آردلت به منظور رسيدن به تعريفي از خرد بر اساس فرهنگ ايراني پرداخته ايم. اين پژوهش در چارچوب رويكرد توصيفي و تحليل كيفي و با توجه به منابع كتابخانه اي انجام شده است حوادث و ماجراهاي تاريخ بيهقي با روش تحليل محتوا و با استفاده از سه فرايند پياده سازي ، كدگذاري باز و كدگذاري انتخابي مورد ارزيابي قرار
    Thesis summary

  4. بررسي كاركرد بلاغت در طنز منثور دوره مشروطه
    محسن قايمي 2020
    در رسالة پيشِ رو، تلاش شده است «نحوة كاركردِ بلاغت، در طنزآفرينيِ آثارِ طنزِ منثور دورة مشروطه» بررسي شود؛ اين تلاش بيش تر در راستاي ارائة پاسخي به اين پرسش كلي تر بوده است كه «آيا مي توان براي هر نوع، شكل يا بخشي از ادبيات، همچون طنز، بلاغت ويژه اي تدوين كرد؟!» از آن جا كه هر پروژه اي پيش و بيش از هر چيزي نياز به تبيين مفاهيم موردِ استفادة خود دارد؛ در اين پروژه نيز ابتدا حدودِ مفاهيم «بلاغت»، «طنز»، «نثر» و مفاهيم جزئي تري همچون «ادبيات منثور دورة مشروطه» مشخص شده است؛ سپس براساس معيارهاي ارائه شده، آثاري كه مي توانند زيرمجموعة «طنز منثورِ دورة مشروطه» باشند، احصا شده اند؛ يازده اثري كه ذيل اين مفهوم جاي گرفته اند، بدين قرار هستند: «مكتوبات پيغمبر دزدان»، «رسالة مجديه»، «رياض الحكايات»، «خارستان»، «شيخ و شوخ»، «خرنامه»، «قطعة نمايشي سوسمارالدوله»، «معايب الرجال»، «سياحت نامة ابراهيم بيگ» و «مجموعة چرندپرند». هركدام از اين يازده اثر در يك بخش جداگانه از فصل سوم، پس از معرفي اجمالي، از نظر كاركرد بلاغت در طنزآفريني بررسي شده اند. در فصل چهارم، براساس بررسي هاي انجام شده، نتايج پژوهش فهرست شده اند؛ به طور خلاصه، اين نتايج به دست آمده است: 1. عناصر بلاغي، يكي از مهم ترين ابزارها براي طنزآفريني هستند. 2. بلاغت را مي توان با توجه به تقسيم بندي هاي مختلفِ ادبيات فارسي، مورد مداقه قرار داد و براي هر بخشي از ادبيات، بلاغت خاصي تدوين كرد. 3. در ادبيات مشروطه در كنارِ تغييرات اساسي ديگر، به كارگيريِ بلاغت در جهت طنزآفريني نيز پيشرفت ها و تغييراتي داشته است.
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. تحليل شخصيت شاعر در ديوان حافظ، بر اساس نظريۀ «تحليل رفتار متقابل
    مهدي عزيزي حرمت 2022
    نظريۀ «تحليل رفتار متقابل» كه توسط اريك برن ارائه گرديده است، با استفاده از الگوي سه گانۀ حالات نفساني، يعني «كودك»، «والد» و «بالغ»، در تجزيه وتحليل رفتار و شخصيت انسان ها، استفاده مي شود. در اين پژوهش كه باتكيه بر مطالعات كتابخانه اي انجام شده است، ديوان حافظ و شخصيتي كه حافظ از خود در ديوانش به نمايش گذاشته است، بر پايۀ نظريۀ «تحليل رفتار متقابل» بررسي شده است تا مشخص شود كه شخصيت وي، از كدام يك از حالات «كودك»، «والد» يا «بالغِ» وي، اثر پذيرفته است. عمدۀ تمركز اين پژوهش بر روي ابياتي است كه حافظ دربارۀ خودش صحبت مي كند. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه همۀ ابيات ديوان حافظ، قابل تطبيق با اين نظريه نيست؛ اما بخش نسبتاً عمده اي از آنها، قابل تطبيق با اين نظريه است و بر اساس آن، غالب ابيات، برگرفته از حالتِ «بالغِ» وي مي باشد. او با آگاهي از اوضاع زمانۀ خود، مانند يك انسان بالغ عمل مي كند؛ هرچند همين كار وي باعث ايجاد نظرات مختلف دربارۀ شخصيت وي گرديده است. علاوه بر شخصيت بالغ، ابيات بسياري نيز برگرفته از حالت «والدِ» وي مي باشد؛ به ويژه ابياتي كه او مانند يك پدر يا برادر بزرگ تر، مخاطب خود را مورد وعظ و اندرز قرار مي دهد. حالت «كودك» در شخصيت وي، كمترين بسامد را دارند. شخصيت وي، گزارشي از هنجارستيزي هاي اوست.
    Thesis summary

  2. بررسي مولفه هاي اميد در شخصيت هاي شاهنامه بر اساس نظريه اسنايدر با تأكيد بر شخصيت هاي ( سيندخت، سودابه، كيو و كاموس كشاني )
    كيميا كلهري 2020
    اميد از جمله موضوعاتي است كه همواره مورد توجه ادبا و شعرا قرار گرفته است و يكي از محورهاي اصلي ابعاد شخصيتي مورد استعمال بوده است اميد به معناي داشتن انتظار مثبت براي رسيدن به هدف است از اين رو روان شناسان مثبت نگر معتقدند كه اميد مي تواند از افراد در برابر روي دادهاي استرس زاي زندگي حمايت كند در يكي دو دهه اخير نقش اميد در درمان و پيشگيري انواع مختلف بيماري مورد بحث قرار گرفته كه ماحصل اين بررسي ها نظريه است كه اسنايدر تحت عنوان نظريه اميد مطرح نموده است. در جستار پيشرو نگارنده با استفاده از روش تطبيقي نخست ابعاد اميد يعني تفكر عامل ، تفكر هدف و تفكر گذرگاه را در نظريه انايدر تبيين نموده و در ادامه ردپاي آن را در شخصيت هاي شاهنامه جستجو كرده ايم نا گفته نماند كه مطالعه موردي بوده است و نظريه اميد و ابعاد آن را فقط در شخصيت هاي كيو، كاموس كشاني ، سيندخت و سودابه مورد تطبيق قرار داده ايم و با ارائه شواهدي در پي اثبات ادله خود برآمده ايم
    Thesis summary

  3. بررسي استعاره ي مفهومي حسادت در منظومه ي خسرو و شيرين نظامي
    مريم علي محمدي 2020
    نظريه استعاره مفهومي توسط جرج ليكاف زبانشناس و ماركجانسون فيلسوف در سال 7304 مطرح گرديد و ديدگاه سنتي استعاره را به چالش كشيد. استعاره مفهومي، درك يك مفهوم توسط مفهومي ديگر است و مجموعهاي از تناظرها ميباشند. به مفهومي كه » درك و تجربه « ميان اين دو مفهوم شكل ميگيرند كه بر پايهي شباهت نيستند بلكه براساس توسط مفهوم ديگر درك ميشود حوزه مقصد، و به مفهومي كه درك حوزه مقصد را ممكن ميسازد حوزه مبدأ ميگويند. از » خمسه « نظامي شاعر سده ششم، يكي از مثنويسرايان به نام ايران است كه آثار بسيار فاخر و ماندگاري به نام خود به جاي گذاشته است، سبك او عراقي ميباشد و زبان او از فخامت واصالت بالايي برخوردار است و روايي بودن شعر، ايجاد تشبيهات، استعاره مطبوع، مضامين نو و كاربردي و توصيف مناظر و اشخاص از ويژگيهاي شعر او ميباشند. در اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي- تحليلي به طبقهبندي، تجزيه و تحليل استعاره مفهومي حسادت در منظومه خسرو و شيرين پرداخته شده است، سپس قلمروهاي مبدأ مربوط به همراه هر حوزه را مشخص و پس از بررسي و تحليل دادههاي به دست آمده به اين نتيجه رسيده شد كه نظامي با وجود عدم آگاهي از نگرش جديد استعاره، استعارههاي مفهومي بسيار زيبا و غني با حوزههاي مبدأ مفاهيم انتزاعي كه امر درك كردن را دشوارتر ميسازد را خلق كرده است و به جهت آنكه نظامي صرفاً يك راوي بوده نميتوان به نگرش شخصي او در مورد استعاره مفهومي حسادت پي برد اما ميتوان گفت حوزه مبدأ قياس يكي از پركاربردترين حوزههاي مبدأ براي اوست. البته با توجه به بافت داستان امري بديهي ميباشد.
  4. مقايسه روان شناختي عشق در دو اثر «ليلي و مجنون» نظامي و «سوهني و مهينوال» در ادبيات پاكستان بر اساس رويكرد استرنبرگ
    مرضيه كرمي 2019
  5. بررسي روان شناختي داستان هاي هزار ويك شب ( بر اساس طرح واره هاي هيجاني)
    زهرا خزايي 2019
    بررسي بعد رفتاري شخصيت ها، در داستان هاي هزار ويك شب ، از ديدگاه روان شناسي شناختي با تكيه بر بررسي تحريف هاي شناختي و طرح واره هاي هيجاني ، با توجه به كنش ها و واكنش هاي آنان در داستان انجام مي شود، كه مي تواند در كشف ابعاد جديد و متفاوت اين متن ادبي مفيد باشد و امكان آشنايي با افكار نسل هاي گذشته ، از پنجره اي نو را فراهم سازد. مدل طرح وار هيجاني به باورهاي افراد در مورد معاني، علل، نياز به كنترل و تلويحات تجربه ي هيجاني اشاره دارد. اصلاح اين طرح واره ها مي تواند به نرمال سازي ، موقتي سازي، پذيرش ، و رها كردن واكنش هاي مضر مانند اجتناب هيجاني و سركوبي احساسات كمك كند تحريفات شناختي به دليل پردازش اطلاعات به صورت نادرست رخ مي دهد، آشنايي فرد به خطاهاي خويش در دريافت ، تفسير و واكنش به اطلاعات، به ترميم و بهبودي طرز فكر او كمك مي كند. در داستان هاي هزار ويك شب ، طرح واره هاي هيجاني و تحريف هاي شناختي قابل رديابي و بررسي هستند. پرتكراترين تحريف شناختي ، پيش بيني منفي ، سپس تعميم افراطي بودند. دراين داستان ها ، وجود تحريف هاي شناختي منجر به درك ، تعبير وسپس واكنش هاي نادرست شخصيت هادر برابر مشكلات و هيجانات شده است . پرتكرارترين ابعاد طرح واره هيجاني، نشخوار ذهني وسپس ارزش هاي والا مي باشد. در تمامي موارد، واكنش شخصيت با ورود بعد هيجاني ارزش هاي والا ، در جهت كاهش احساسات منفي عمل كرده است.
    Thesis summary

  6. بررسي استعاره مفهومي در غزليات منتخب سعدي
    فاطمه فقيه زاده 2018
    استعاره مفهومي يكي از ابزارهاي قابل قبول در بررسي هاي بلاغي در ابيات است. اين پايان نامه به بررسي استعارات مفهومي در غزليات سعدي مي پردازد.
  7. بررسي و تحليل زمان و مكان سرودن شعر و تاثير ان بر شعر نادر پور و شاملو
    فرشته چهري 2017
  8. بررسي رجز و كاركرد هاي ان در شعر پايداري با تكيه بر اشعار طاهره صفار زاده و مشفق كاشاني
    مريم عالي خاني پور 2017
  9. زيبايي شناسي سخن ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني در كتاب منشآت
    امير مالمير 2017
  10. بررسي اسطوره افرينش در ادبيات داستان معاصر (با تكيه بر آثار گلشيري، خسروي، محمد علي،محمود، پارسي پور).
    نسرين نيسي 2017
  11. بررسي و تحليل مولفه هاي سبكي در اشعار بدر الدين چاچي
    مهتاب افشاري 2017
  12. بررسي زيبايي شناسانه اشعار ديجور همداني
    نسرين ديجوريان 2016
    چكيده: مهدي ديجور همداني (1369-1303) از شاعران معاصر همدان است كه ديوان اشعاري مشتمل بر غزليات، قصايد، قطعات، مثنوي ها، و رباعيات نغز و شيوا دارد. از آن جايي كه ديجور مطالعات ادبي، اجتماعي و عرفاني گسترده اي داشت و تسلطش بر فنون و صناعات ادبي با ذوق هنري او عجين شده و موجب خلق آثاري بديع و درخور توجه گرديده است، شايسته است اشعار اين بزرگ بيشتر مورد مداقه و بررسي قرار گيرد و به حضور ادب دوستان معرفي گردد. لذا در اين پايان نامه پژوهشي گرد اشعار به جا مانده از ايشان صورت گرفت هدف از انجام اين پژوهش اين بود كه اشعار ديجور و به خصوص غزلياتش از لحاظ كاربرد عناصر زيبايي شناسي و به عبارتي صور خيال مورد بررسي قرار گيرد و ميزان استفاده ي او از آرايه هاي مختلف ادبي سنجيده شود، نسبت فراواني آرايه هاي مختلف مورد استفاده ي او، مقايسه شود و ارزش ادبي كلام او ارزيابي گردد. لذا ابتدا تعاريفي اجمالي از زيبايي به طور عام، و زيبايي هاي كلامي به طور خاص و آرايه هاي ادبي گردآوري و ارائه گرديد و سپس بر اساس اين تعاريف براي انجام تحقيق ديوان شاعر مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت و نتايج حاصل در مورد ابيات مورد بررسي ذكر شد. بدين ترتيب هر بيت ذيل مدخلي كه برجسته ترين آرايه ي بيت بود آورده شده و بقيه ي صناعات و عناصر زيبايي به دنبال آن در همان مدخل ذكر گرديده اند. با بررسي نتايج مشهود است كه ديجور شاعري است كه در بيشتر سروده هاي خود عناصر مختلف و متنوعي از زيبايي را در كنار هم قرار داده و با استفاده از بيشترين تعداد آرايه در هر بيت نهايت بهره را از صنايع ادبي براي ارائه ي اثري خاص و ماندگار و قوي و سرشار از زيبايي هاي بكر و ناب برده است.
    Thesis summary

  13. بررسي غزليات اميرهوشنگ ابتهاج براساس رويكرد تحليل گفتمان
    محمدتقي يوسفي 2016
    از ويژگي هاي مهم ديدگاه تحليل گفتمان ادبي، توجه به صورت و معنا )بافت متني( و نيز توجه به تاثيرات اجتماعي و فرهنگي)بافت موقعيتي( در يك متن است . با انتخاب و به كار گيري اين رويكرد مي توان انتظار داشت كه بررسي و تحليل دقيق تري از متن ادبي صورت گيرد. در اين پژوهش ابتدا به بررسي برون متني و بافت موقعيتي وسپس به بافت متني غزليات ابتهاج پرداخته شده است . در بافت برون متني و موقعيتي، ابتدا با تقسيم غزل سايه به چند برهه ي تاريخي به بررسي و تاثيرات غالب سياسي و اجتماعي در غزل ابتهاج و سپس به نوع موضع گيري هاي وي در برخورد با مسائل سياسي و اجتماعي پرداخته شده است . در بررسي بافت متني اثر به بررسي موسيقي و انواع آن و چرايي به كار گيري اين عناصر از ديد تحليل گفتمان توجه شده است .بخش پاياني به بينامتنيت و تاثيرات سايه از زبان و ادب فارسي اختصاص دارد . سايه از بين چهره هاي ادب فارسي به سه تن توجه ويژه داشته است: حافظ ، مولانا ، شهريار. تاثير پذيري غزل سايه از غزل حافظ را مي توان در چهار برش : تاثير پذيري واژگاني ، تاثير پذيري تصويري ، تاثير پذيري تحليلي ، و تاثيرپذيري ساختاري نشان داد.سايه در برخي از غزليات خود از مولانا هم تاثير پذيرفته است.در بررسي تاثيرات غزل مولانا بر غزل سايه بيشتر تاثيرات زباني و و بخصوص تاثيرات موسيقايي غزل مولانا بر غزل سايه مشهود است . هرچند سايه بلحاظ فكري و ادبي هم تا حدي از غزل مولانا تاثير گرفته است.سايه در يك برهه از غزلسرايي خود به غزل شهريار توجه ويژه اي داشته است . مي توان گفت تاثير پذيري غزل سايه از غزل شهريار به دو صورت نمايان است :تاثير پذيري واژگاني – تصويري و تاثيرپذيري نحوي. با بررسي بافت برون متني و بافت درون متني غزل سايه مي توان گفت:سايه در عين توجه و بهره از گنجينه ي زبان و ادب فارسي گذشته و معاصر و داشتن زبان امثال حافظ ، نسبت به تغيير و تحولات عصر معاصر بي تفاوت نبوده است و غزل او منعكس كننده ي فراز و نشيب هاي گوناگون عصر معاصر است.
    Thesis summary

  14. بررسي و تحليل هنجارگريزي معنايي در اشعار كمال الدين اسماعيل بر اساس نظريه ي ليچ
    مجيد خالدمنير 2016
    يكي از مهم ترين مكتب هاي ادبي در قرن بيستم، مكتب فرماليسم است كه در روسيه بنيان گذاري شد. مسئله ي برجسته سازي كه امروزه در بيش تر آثار ادبي مطرح است؛ ريشه در همين مكتب دارد. جفري ليچ منتقد و نظريه پرداز انگليسي براي اولين بار به صورت اساسي به موضوع برجسته سازي پرداخت؛ به اعتقاد ليچ فرايند برجسته سازي به دو طريق امكان پذير است: يكي هنجارگريزي، انحراف از زبان هنجار و طبيعي است و ديگري قاعده افزايي، كه افزودن قواعدي بر قواعد زبان هنجار است. آرايه هاي بديع لفظي ريشه در قاعده افزايي دارند و آرايه هاي بديع معنوي ريشه در هنجارگريزي دارند. ليچ هشت نوع هنجارگريزي را مطرح كرده است كه ما در اين پايان نامه فقط به مبحث هنجارگريزي معنايي مي پردازيم. صنايع بديع معنوي و صور بيان اعم از تشبيه و ايهام، حسن تعليل، حس-آميزي و... در علم زبان شناسي و نقد ادبي به عنوان هنجارگريزي معنايي ياد مي شود و از طرفي كمال الدين اسماعيل از سخنوران و قصيده-سرايان بزرگ قرن ششم و هفتم است. دوره ي او دوره اي كه سبك عراقي جايگزين سبك خراساني مي شود و به تبع آن توجه به صور بيان و صنايع بديع بيش تر مي شود و يكي از ويژگي هاي اشعار كمال استفاده زياد از صنايع بديع معنوي و صور بيان است و ما در اين پژوهش ابتدا صنايع بديع معنوي و صور بيان را در اشعار كمال بررسي و بسامد تك تك اين صنايع را مشخص مي كنيم و در آخر نتايج حاصل شده را به صورت جدول و نمودار ذكر مي كنيم.
  15. بررسي و تحليل ساختارگرايانه ي اشعار سيد علي صالحي
    اسماعيل قادري 2015
    در بررسي آثار هنري كه شعر هم يكي از اين آثار به شمار مي رود . نخستين چيزي كه مورد توجه قرار مي گيرد، ساختار آن اثر است. اين ساختار را مي توان همان سيستم كلي و انتزاعي دانست كه خواننده، از خواندن شعر به آن دست پيدا مي كند. ساختار را نمي توان از محتوي جدا دانست، بلكه ساختار همان محتوي و محتوي همان ساختار است. در واقع ساختار را مي توان يك نظام ناميد، در هر نظام، جزءجزء اجزاء به همديگر مربوطند و كار هيچ جزئي ، از كار كل اجزاء بيرون نيست. ساختارگرايي، متن را يك " ابژه" مي داند كه معنايش بر حسب الگوهاي نمادين مي تواند به اشكال گوناگون تعبير شود. ساختارگرايي مي خواهد با رمز گشايي از رمزهاي موجود در يك متن به واقعيت هاي نهفته در پشت ظواهر دست بيابد و اين كار به كمك علمي كه فردينان دو سوسور زبان شناس ساختارگراي مشهور سويئسي ، پيشنهاد كرد كه آن را " نشانه شناسي" بنامند، امكان پذير است. در شيوه ساختارگرايي منتقد مي كوشد اثر هنري را براساس اصول تثبيت شده ي آفرينش هنري بررسي كند يعني منتقد ساختارگرا زبان را مورد توجه قرار مي دهد نه مفاهيم ادبي را. به طوري كه اثر هنري را از نظر تركيب بندي ، هماهنگي، وزن و آهنگ و تناسب براي خواننده موشكافي مي كند. شعر سيد علي صالحي داراي ساختار ويژه اي است. در ساختار شعري او مي توان يكپارچگي را مشاهده كرد و شعر او شامل بسياري از عناصر شعري از قبيل موسيقي ، تخيل، عاطفه و مفاهيم انتزاعي ديگر است كه محتوي آثار او را تشكيل داده اند. " بررسي و تحليل ساختارگرايانه ي اشعار سيد علي صالحي" كه موضوع اين پايان نامه است. در واقع تلاش براي شرح و گزارش پيوند دروني ميان اجزاي شعر اوست و همچنين كوششي است براي يافتن عنصر دگرگوني ناپذير در ميان تمايزهاي سطحي و برملا كردن ساختار عمقي شعر او. همچنين از آنجا كه شعر سيدعلي صالحي از لحاظ سبك شناسي "شعرنو" به حساب مي آيد و از انواع شعر نو هم جزو شعر گفتار قرار مي گيرد. پس در اين تحقيق سعي شده است كه شعر گفتار نيز به تفصيل شرح داده شود و ويژگي هاي آن بيان گردد.
  16. بررسي و مقايسه ي انسان مطلوب در چند حكايت مثنوي مولوي با نظريه انسان خودشكوفاي آبراهام مزلو
    محمود محمدي كيان 2015
    انسان هاي مطلوب در تفكر انديشمندان شرق و غرب چون مولانا و آبراهام مزلو ويژه ديده شده اند. نوع نگاه خاص مولانا به انسان و اينكه او مي تواند به بالاترين مقامات معنوي برسد، در سراسر مثنوي و آثارش هويداست و در خلال حكايت هاي متعدد، انسان مطلوب مولانا خودنمايي مي كند. انسان خودشكوفاي آبراهام مزلو روان شناس غربي نيز با ويژگي هايي كه برايش برشمرده مي شود حاصل يك تكامل است. انسان مطلوب در انديشه مولانا و آبراهام مزلو داراي خصوصيات مشترك، مشابه و در عين حال متفاوتي مي باشد. در اين پژوهش سعي بر اين است كه شباهت ها و تفاوت هاي انسان مطلوب مولانا در مثنوي و انسان خودشكوفاي مزلو برجسته شده و مورد نقد و بررسي قرار گيرد.
  17. بررسي تحليلي انديشه هاي اعتراضي در ديوان هاي شعري دوره ي سلجوقيان
    معصومه موسيوند 2015
    حكومت بيگانه تركان سلجوقي كه از آسياي ميانه وارد مرزهاي شرقي ايران شده و پس از آن همچون سيلي سراسر سرزمين پهناور ايران را تا سرحدات امپراطوري روم شرقي زير سلطه ي خويش آوردند، آثار و پيامدهاي گوناگوني برجاي نهاد. روساي سلجوقي، عموما بي سواد، پرورش يافته ي صحرا و خوگرفته به عادات قبيله اي – بدوي- بودند.به طوري كه در تمام سالهاي پادشاهي آنان ، عيش و عشرت طلبي و شراب و شكار جز لاينفك زندگي آنان بود.مساله ديگري كه آرامش و امنيت را از مردم و جامعه سلب كرده بود، قشون كشي ها و سپاهيگري هايي بود كه در پي توسعه طلبي هاي آنان صورت گرفته، اوضاع كشور را متشنج مي كرد. به گ.نه اي كه حتي بين افراد خانواده و قبيله ي خود، همواره نزاع و درگيري بود. فرمانروايي اميران سلجوقي در ايران، علاوه بر قدرت شمشير و جنگاوري، متكي به دو نهاد قدرتمند بود: خلفاي عباسي در عراق و متصوفه در ايران. به همين سبب متوليان مذهبي و فقيهان قشري و عالمان ظاهر و صوفيان ريايي در اين دوره بر دگرانديشان و آزادي خواهان مي تازند و عرصه را بر آنان تنگ مي كنند. سه شاعر بزرگ صاحب انديشه ي اين دوره، ناصرخسرو و خيام و سنايي از پيشگامان در عرصه ي انتقادهاي اجتماعي هستند كه هريك به گونه اي متفاوت اعتراض خود را بيان كرده و به روشنگري پرداخته اند و افكار و آثارشان همچون مشعلي فرا راه آيندگان قرار گرفته است.
  18. بررسي شكل شناسانه داستانهاي مرزبان نامه( با رويكرد ريخت شناسي پراب )
    مجيد رمضانخاني 2015
    تحليل روايت يكي از شاخه هاي مهم علم نشانه شناسي است و زبان شناسي، مبناي تحليل ساختاري روايت است . اين شيوه ي تحليل به بررسي چگونگي حضور نشانه هاي روايتي، ارتباط اين نشانه ها با يكديگر در رمزگان، نيز شرايط ممكن حضور دال هاي غيابي در محورهاي افقي و عمودي مي پردازد . پژوهش حاضر از پنج فصل تشكيل شده است. فصل اول شامل مقدمه و كليات است. ولاديمير پراپ ، مردم شناسِ صورت گرايِ روس ، با مطالعه ي ريخت شناسانه ي قصه هاي پريان روسي در 1928 ، آغاز گر روايت شناسي نوين بود. او الگوي حاكم بر اين قصه ها را استخراج كرد و نشان داد قصه هاي پريان ، به رغم تكثر و تنوع ظاهري ، از نظر انواع قهرمانان و عملكرد آنها ، داراي نوعي وحدت و همانندي است.
  19. بررسي شكل شناسانه ي داستان هاي مرزبان نامه(با رويكرد ريخت شناسي پراپ)
    مجيد رمضانخاني 2015
    در ميان ادبيات داستاني ايران، يكي از معروفترين آثار در بين فارسي زبانان يا حداقل در بين خواص فارسي زبان، مرزبان نامه است. مرزبان نامه در عين داستان بودن، هم سياست نامه است و هم كتاب آموزش اخلاق و رسم زندگي است. البته شايد يكي به خاطر نثر مصنوع و واژه هاي ديرياب آن، و ديگر اين كه چون شباهت هايي با كليله و دمنه داشته و حتي به نظر برخي تقليدي از آن بوده، كمترمورد توجه محققين و محافل علمي و ادبي قرار گرفته و گويا نسبت به آثاري چون گلستان و مثنوي و ... اندكي مهجور مانده است. پر واضح است آثار بزرگي چون مرزبان نامه نبايد فراموش شود و مي بايست فارسي زبانان و فارسي دوستان با راهكارهاي مناسبي براي شناساندن اين آثار گام هايي بردارند و به نظر مي رسد يكي از راه هاي شناساندن آثار قديمي پرداختن به ساختار آنهاست. بنابراين، بر آن شديم در اندازه ي توان داستان هاي اين اثر ارزشمند را در پژوهشي با عنوان ريخت شناسي داستان بر مبناي الگوي پراپ مورد بررسي قرار دهيم.داستان هاي مرزبان نامه بيشتر داستان كوتاه و از نوع فابل يا پارابل مي باشد و قابل مقايسه با داستان هاي پريان نيست كه سرشار از افسانه و جادو و تخيل است و در يك كلام ماورايي است. البته در ريخت شناسي ها مي توان از آن در بررسي ها استفاده كرد ولي همساني ريخت شناسي و يكساني نتيجه اين گونه داستان ها با داستان هاي پريان و افسانه ها دور از انتظار است. در اين پژوهش سعي شده است ضمن معرفي داستان، اجزاي مختلف داستان از جمله: شخصيت ها، صحنه ها، تضادها، تقابل ها، طرح داستان و ... نيز بررسي گردد و مقايسه اي شكل شناسانه ، با روش ريخت شناسي پراپ انجام گيرد، تا ساختار داستان هاي مرزبان نامه به شكلي علمي و عيني واكاوي و مورد بررسي قرار گرفته و تقديم ادب دوستان گردد.
  20. بررسي آثار سيمين بهبهاني از ديدگاه نظريه جامعه شناسي لوكاچ
    زهرا پيرحياتي 2014
  21. شخصيت معشوق در رمان شمس و طغرا
    مريم رحماني 2014
  22. بررسي تطبيقي كهن الگوي قهرمان در شاهنامه فردوسي و اوديسه هومر
    روناك جلالي آذر 2013
  23. بررسي تبيطقي كن الگوي قهرمان در شاهنامه فردوسي و اوديسه هومر
    رناك جلالي اذر 2013
  24. مقايسه مقام فنا از منظر بايزيد بسطامي و مولانا
    مهدي گروسي 2013
  25. مقايسه زيبايي شناختي تاريخ بيهقي و راحه الصدور
    سپيده مشكوري 2013
  26. نقد فرماليستي تصويرهاي شعري منوچهر آتشي
    فردين شريف نيا 2013
  27. نوستالژي در داستان هاي احمد محمود
    طاهره صادق بيان 2013
  28. بررسي جلوه هاي نوستالژي در ادبيات معاصر با تكيه بر آثار داستاني (جمال ميرصادقي، اسماعيل فصيح، هوشنگ گلشيري)
    نرگس بيات 2012
  29. بررسي عنصر شخصيت و شخصيت پردازي در اثار داستاني غلامحسين ساعدي
    فرزانه محمودي 2012
  30. بررسي شاخصه هاي سبك آذربايجاني در خسرو و شيرين نظامي
    شمس الله بابايي 2012
  31. نمادگرايي در شعر سپيد مقاومت در ايران
    سميه قربانيان ياوند 2011
  32. نمادگرايي در شعر سپيد مقاومت در ايران
    سميه قربانيان ياوند 2011
    از آنجا كه روحيه ي حاكم بر جبهه ها در روزهاى پر تلاطم جنگ روحيه اي عرفانى و معنوى بود شاعران جنگ نيز با همان ديدگاه به توصيف شهيدان و صحنه هاي دفاع مقدس پرداخته اند و مناسبت ترين زبان براى بيان اين مضامين زبان نماد است. اين نمادگرايى شاعران مقاومت به معناى ذهنيت گرايى محض نيست. آنان با نمادگرايى عواطف و نگرششان را به تصوير كشيدند. بنابراين بايد جايگاه شعر و ادبيات مقاومت مورد تحليل و بررسى قرار گيرد تا با نقل ضعف ها و قوت هاي موجود، شاعران جوان و نوقلم راه خود را در عرصه سرايش شعر انقلاب و دفاع مقدس بيابند. در اين رساله سعى نموده ام تا مهم ترين نمادهاى رايج در شعر سپيد پايدارى را كه معمولاً مشترك با ديگر قالب هاي شعرى است بررسى نمايم. نمادگرايى در شعر شاعران مقاومت جايگاه ويژه اي دارد، سپيد سرايان مقاومت با به كارگيرى نمادها، تداعي هاي پر رمز و رازى را در حوزه هاي تمثيلي با زمينه هاي فرهنگى، آييني و تاريخى ايجاد نموده اند و به شيوه سمبوليك نزديك و نزديك تر شده اند. و با به كارگيرى عناصر نمادين در شعر پايدارى شاعران توانسته اند به تقويت و گسترش هر چه بيشتر عنصر خيال در سروده هايشان دست يابند و كلام خود را از سطح نازل نثر به سطح عالى شعر، ارتقاء هند. و با استفاده از اين نمادها توانسته اند الگوهاى ديروزين تاريخ و مذهب را با واقعيت هاي امروزى پيوند زنند.
    Thesis summary