Mohammad Babaei

Assistant Professor

Update: 2024-05-16

Mohammad Babaei

Faculty of Veterinary Medicine / Department of Clinical Sciences

Ph.D. Dissertations

  1. ارزيابي اثر حفاظتي ويتامين E برتغييرات ساختاري وعملكردي بيضه و پارامترهاي اسپرم در موش سوري مواجه يافته با زولپيدم
    مرضيه كريمي 2023
    سابقه و هدف استفاده از داروهاي خواب آور در بين جوانان افزايش يافته است. زولپيدم يك داروي خواب آور غير بنزوديازپيني است ،كه براي القا و حفظ خواب استفاده مي شود. با توجه به اينكه اثرات مضر اين دارو بر دستگاه توليدمثل به اثبات رسيده است. مطالعه حاضر به منظور ارزيابي اثرات محافظتي ويتامين E در برابر آسيب هاي ناشي از زولپيدم بر دستگاه تناسلي نر انجام پذيرفت. روش بررسي: در اين مطالعه تجربي، 48سر موش نر بالغ نژاد NMRI به صورت تصادفي به يك گروه شاهد و هفت گروه تجربي تقسيم شدند. گروه هاي اول، دوم، سوم تجربي به ترتيب تنها زولپيدم به ميزان mg/kgBW 5 ،10 و20 دريافت كردند، گروه تجربي چهارم، ويتامين E را به ميزانIU/kgBW 100دريافت كردند. گروههاي تجربي پنجم، ششم و هفتم چهار ساعت بعد از دريافت داروي زولپيدم به ميزان 5پ mg/kgBW 5 ،10و20 ويتامين Eدريافت كردند. روش تجويز در تمامي گروهها به صورت خوراكي و به مدت 35 روز بود. 24 ساعت پس از آخرين تيمار، نمونه هاي خوني و پارامترهاي اسپرم ارزيابي شدند. MDA ALT, سرم و بافت بيضه و ميزان تستوسترون نيز مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: كاهش معني دار ظرفيت آنتي اكسيداني تام و افزايش مالون دي آلدئيد در سرم و بافت بيضه مشاهده شد. ويتامين E سبب بهبود وضعيت سرم و بافت بيضه شده و همچنين تجويز ويتامين E سبب بهبود ساختار بيضه ، پارامترهاي اسپرم و سطح تستوسترون خون شد. نتيجه گيري: ويتامين E سبب بهبود آسيب هاي ناشي از استرس اكسيداتيو در بافت بيضه، در گروه هاي دريافت كننده زولپيدم شد.
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. مقايسه برنامه كوتاه مدت و بلند مدت همزماني فحلي بر عملكرد توليدمثلي بز در فصل غير توليدمثلي
    2023
    اين آزمايش با تعداد 50 راس بز نژاد لري در فصل غير توليدمثلي در شهرستان خرم آباد (با عرض جغرافيايي 29 دقيقه و 33 درجه)، انجام گرفت. ابتدا بز هايي كه حداقل 60 روز از زايمان آنها گذشته بود، با توجه به سن، وزن و سابقه دوقلوزايي به صورت كاملا تصادفي در دو گروه قرار داده شدند. در گروه اول (گروه شاهد)، بز ها با استفاده از اسفنج گذاري به مدت 16 روز و تزريق 400 واحد بين المللي هورمون PMSG در زمان برداشت اسفنج ها، همزمان سازي فحلي شدند. گروه دوم (گروه تيمار)، بز ها در روز اول اسفنج گذاري، مقدار 50 ميكروگرم هورمون گنادرولين دريافت كردند و در روز پنجم (يك روز قبل از برداشت اسفنج ها)، مقدار400 واحد بين المللي هورمون PMSG و 30 ميكروگرم پروستاگلاندين به صورت عضلاني دريافت كردند. سپس در روز ششم، اسفنجها برداشته شدند. پس از برداشت اسفنج ها، تعداد سه راس نر بز تيزر مجهز به پيش بند تا زمان تلقيح وارد گله شد. 36 ساعت پس از برداشت اسفنج ها، تلقيح مصنوعي به روش داخل سرويكس با استفاده از نمونه اسپرم منجمد از نزاد مورسيا -كشور اسپانيا براي تمامي بزها انجام شد. براي تعيين ميزان پروژسترون خون، در روزهاي 0، 6 ، 16 دوره آزمايش و 21 روزگي پس از تلقيح، از بز هاي دو گروه، خون گيري به عمل آمد. سرم نمونه هاي خون توسط دستگاه سانتريفيوژ با نيروي 1500  به مدت 10 دقيقه جدا و در دماي 20- درجه سانتي گراد تا زمان آناليز نگه داري شد. غلظت پروژسترون سرم نمونه ها با استفاده از روش الايزا با يكي از كيتهاي تجاري تعيين شد. براي مطالعات سيتولوژي نيز با استفاده از سوآب پنبه اي مرطوب با چرخش ملايم روي ديواره واژن تمونه جمع آوري شد. از مخاط واژن بز ها در 3 زمان مختلف (1-روز شروع برنامه و قبل از اسفنج گذاري (روز صفر) 2- روز تلقيح مصنوعي 3-21 روز بعد از تلقيح مصنوعي نمونه گرفته شد و پس از خشك شدن و تثبيت نمونه با متانول بر روي هر لام اطلاعات مربوط هر بز درج شد و براي بررسي تغييرات تعداد سلول هاي( اينترمديت، سوپرفشيال، بازال و نوتروفيل) به آزمايشگاه هماتولوژي منتقل گرديد. در روز 45 پس از تلقيح، از طريق دستگاه اولتراسونوگرافي، آبستني در بز ها تشخيص داده شد. آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي انجام گرفت. در پايان اطلاعات مربوط به فراسنجه هاي توليدمثلي شامل نرخ بروز فحلي، نرخ آبستني (تعداد بز تلقيح شده / تعداد بز آبستن)،
    Thesis summary

  2. بررسي كفايت نرم افزارهاي آناليز تصويري در سنجش درصد عضلات اسكلتي فرآورده هاي گوشتي
    بهمن ياروري 2023
    فرآورده هاي گوشتي محصولاتي هستند كه حداقل 30 درصد از تركيبات آن ها را گوشت تشكيل داده باشد. استفاده از مواد اوليه مرغوب و مجاز و رعايت شرايط مطلوب بهداشتي در توليد اين فرآورده ها از اهميت بالايي برخوردار است. با توجه به ضريب خطاي بالاي روش هايي مانند روش شيميايي، به نظر مي رسد مطمئن ترين و دقيق ترين روش براي سنجش درصد عضلات اسكلتي در فرآورده هاي گوشتي روش بافت شناسي و متعاقب آن استفاده از آناليز تصويري براي تفكيك اجزاي مختلف اين فرآورده ها باشد. درمطالعه حاضر براي اولين بار درصد عضلات اسكلتي فرآورده هاي گوشتي و مدت زمان صرف شده براي بررسي هر نمونه، با استفاده از دو نرم افزار گرافيكي با دسترسي رايگان (Adobe Photoshop و ImageJ) و دو نرم افزار گرافيكي با دسترسي غيررايگان (Clemex و Image pro-plus) مورد بررسي قرار گرفته است. براي اين كار از تعداد 100 نمونه فرآورده گوشتي (30 عدد كالباس، 30 عدد سوسيس، 20 عدد همبرگر، 10 عدد كباب لقمه و 10 عدد ناگت مرغ) با ميزان مشخص عضله اسكلتي استفاده شده بهره برده شد. نمونه ها پس از انتقال به آزمايشگاه و تهيه مقاطع بافتي توسط روش هماتوكسيلين- ائوزين رنگ آميزي شدند. تصاوير حاصل از مقاطع بافتي با استفاده از نرم افزارهاي مذكور آناليز شد. نتايج نشان دهنده دقت تقريباً يكسان هر چهار نرم افزار در سنجش عضلات اسكلتي بود. در حالي كه مدت زمان مورد نياز براي بررسي هر نمونه در نرم افزار ImageJ نسبت به ساير نرم افزارها بطور معني داري كمتر بود (05/0 >p). با توجه به نتايج مطالعه حاضر به نظر مي رسد نرم افزار ImageJ كفايت بيشتري براي آناليز تصويري مقاطع بافتي و تعيين درصد عضلات اسكلتي فرآورده هاي گوشتي دارد.
    Thesis summary

  3. اثر استفاده از پوشش نانو سيلور در اسفنج بر جمعيت ميكروبي واژن پس از هم زمان سازي فحلي گوسفندان
    فاطمه گنجي هرسيني 2023
    همزمان سازي فحلي در ميش ها اغلب با استفاده از پروژستوژن هاي مصنوعي به صورت ابزار هاي داخل واژني به مدت 12 تا 14 روز انجام مي شود. از بين دستگاه هاي آزاد سازي هورموني داخل واژني، اسفنج به دليل قيمت مناسب توصيه مي گردد. استفاده از اين دستگاه هاي داخل واژني مي تواند باعث احتباس ترشحات واژن و ترشحات غيرطبيعي در هنگام خروج دستگاه شود كه سبب تغييراتي در فلور باكتريايي واژن نموده و كاهش نرخ باروري را بدنبال خواهد داشت. اين آزمايش به منظور بررسي اثر استفاده از اسفنج پوشش داده شده بانانوسيلور وتزريق پروبيوتيك در داخل واژن و تاثير بر باروري و آبستني انجام شد. اين تحقيق بر روي 75 راس ميش نژاد مهربان و رومانوف در قالب 3 تيمار 25(راس) انجام شد. تيمارها شامل: تيمار1- اسفنج معمولي (بدون پوشش نانو و بدون تزريق پروبيوتيك)، تيمار2- اسفنج داراي پوشش نانوسيلور و تيمار3-اسفنج با تزريق واژني پروبيوتيك حاوي باكتري هاي لاكتوباسيل بودند. در روز صفر آزمايش يعني روز اسفنج گذاري و روز 14 (اسفنج برداري) نمونه خون از ميش ها به منظور آناليز درصد گلبول هاي سفيد (لنفوسيت، نوتروفيل، ائوزينوفيل، بازوفيل، مونوسيت) گرفته شد و به آزمايشگاه هماتولوژي دانشكده پيرادامپزشكي فرستاده شد. همچنين در روز اسفنج گذاري، اسفنج برداري و تشخيص آبستني نمونه سواپ جهت كشت باكتريايي و شمارش تعداد كلوني در واحد حجم از بخش خلفي واژن انجام شد. همزمان نمونه سيتولوژي واژن جهت شناسايي و شمارش سلول هاي اپيتليال (سلول اينترمديت، سلول سوپرفشيال وسلول پارابيضال) و التهابي (نوترفيل ها و ماكروفاژها) گرفته شد. همچنين دماي واژن ميش ها در روز اسفنج گذاري و 24 ساعت بعد از اسفنج گذاري با دماسنج اندازه گيري شد. تشخيص آبستني ميش ها 45 روز بعد از قوچ اندازي جهت ارزيابي باروري صورت گرفت. تجزيه تحليل داده ها در يك طرح كاملا تصادفي با 3 تيمار و 25 تكرار صورت پذيرفت. نتايج نشان داد استفاده از پوشش نانونقره در زمان كاربرد اسفنج كاهش فلور ميكروبي واژن نسبت به گروه را بدنبال داشت بطوريكه لگاريتم تعداد كلوني در هر ميلي ليتر در گروه نانو از 93/3 در زمان اسفنج گذاري به 27/1 در زمان خارج كردن اسفنج كاهش يافت در حاليكه در گروه كنترل اين شاخص از 9/3 به 5/5 افزايش نشان داد. همچنين استفاده از اسفنج با پوشش نانو و تزريق پروبيوتيك در واژن تاثير معني داري بر
    Thesis summary

  4. اثرات بلانكيت بر سيستم توليد مثلي رت هاي نر
    مريم كرموندي 2022
    سديم هيدرو سولفيت (سديم دي تيونيت) با نام تجاري بلانكيت يك افزودني غذايي گوگردي است كه در صنايع قند به عنوان ماده ي سفيد كننده و براي بهبود ظاهري محصولات قندي مختلف استفاده مي شود. بسياري از مطالعات عوارض جبران ناپذير استفاده از اين ماده در صنايع غذايي و مصرف بيش از حد آن نزد مصرف كننده را گزارش كرده اند. هدف از اين مطالعه بررسي اثر وابسته به دوز مصرف سديم‎هيدروسولفيت بر سيستم توليدمثلي موش هاي صحرايي بالغ نر بود. در اين مطالعه از 30 موش صحرايي نر بالغ با وزن ميانگين 250-300 گرم استفاده شد. حيوانات به طور تصادفي به پنج گروه 6 تايي شامل: گروه كنترل و 4 گروه دريافت كننده بلانكيت با دوز هاي mg/kg1، 5، 25و 125 تقسيم شدند. تيمار با بلانكيت به مدت 48 روز و به روش گاواژ انجام شد. بعد از اتمام دوره تيمار، نمونه خون از قلب براي ارزيابي هاي سرولوژيكي، بافت بيضه و اسپرم براي ارزيابي پارامتر هاي اسپرم از رت ها تهيه شد. بعد از تهيه مقاطع بافتي و رنگ آميزي هاي اختصاصي، نمونه ها در زير ميكروسكوپ نوري مورد مطالعه قرار گرفتند. نتايج حاصل بيانگر اين بود كه مصرف سديم دي تيونيت به صورت وابسته به دوز، بر روي كيفيت و تعداد اسپرم ها اثرات منفي داشت و درصد ناهنجاري هاي اسپرم را افزايش داد. نتايج ما نشان داد كه مصرف سديم هيدروسولفيت در رت هاي مورد مطالعه، منجر به ايجاد آسيب در بافت بيضه شد و شاخص هاي اسپرماتوژنز را كاهش داد. همچنين افزايش مالون دي آلدئيد(MDA) و كاهش ظرفيت آنتي اكسيداني كل (TAC) در رت هايي كه در معرض سديم دي تيونيت بودند مشاهده شد. علاوه براين مصرف سديم دي تيونيت بطور معنا داري (05/0 >p) و به صورت وابسته به دوز موجب كاهش سطح بيان ژن Bcl-2 و افزايش سطح بيان ژن هاي BAX و Caspase-3 در بافت بيضه رت هاي تحت تيمار شد كه اين امر مي تواند به دليل القاي آپوپتوز در رت هاي تحت تيمار باشد. از اين مطالعه مي توان نتيجه گرفت كه مصرف سديم دي تيونيت مي تواند از طريق كاهش كيفيت اسپرم، تداخل در اسپرماتوژنز طبيعي بيضه، آسيب به بافت بيضه و القاي آپوپتوز در آن به سيستم توليد مثلي رت ها آسيب وارد كند و ميزان باروري را كاهش دهد
    Thesis summary

  5. تاثيرافزودني غذايي دي تيونيت سديم بر كبد، كليه و فاكتور هاي خوني رت
    فاطمه قاسمي 2022
    سديم دي تيونيت (Na2S2O4) به عنوان يك افزودني كاهش دهندة رنگ در صنايع غذايي بخصوص صنايع قند سازي و نانوايي به وفور استفاده ميشود. نكته ي مهم در ارتباط با استفاده از اين تركيب شيميايي در مواد غذايي بحث سميت و عوارض جانبي آنها به دليل استفادة بي رويه و مداوم از آن‎ ها در مواد غذايي است، كه مي تواند موجب بروز اختلالاتي در مصرف كننده شود. هدف از انجام اين مطالعه بررسي اثرات سمي و عوارض جانبي دوزهاي مختلف سديم دي تيونيت بر فاكتور هاي سرمي خون، بافت كبد و كليه و بيان ژن هاي BAX و BCL-2و Caspase3 در موش صحرايي نر مي باشد. در اين مطالعه 30 سر موش صحرايي نر بالغ به طور تصادفي به 5 گروه 6 تايي تقسيم شدند. گروه اول به عنوان كنترل و بقيهي گروه ها به ترتيب دوزهاي 1 ، 5 ، 25 و 125 ميلي گرم بر كيلو گرم وزن بدن سديم دي تيونيت به مدت 50 روز از طريق گاواژ دريافت كردند. در پايان دوره ي آزمايش، نمونه هاي خون و بافت از همه گروه ها تهيه شدند. نتايج حاصل از ارزيابي فاكتورهاي سرم خون نشان داد كه مقدار كلسترول با چگالي بالا (HDLM)، كلسترول با چگالي پايين (LDLM)، كلسترول سرمي(CHOC )، pH، اوره (BUNB)، آنزيم لاكتات دهيدروژناز (LDHP)، آنزيم آلكالاين فسفاتاز (ALP) ، هورمون تيروكسين (T4)، هورمون محرك تيروئيد (TSH)، اختلاف معني داري بين گروه هاي كنترل و تحت تيمار داشت. در بررسي هاي هيستومورفومتريك بافت هاي كبد و كليه مشخص شد كه بين قطر سلول هاي كبدي، تعداد سلول هاي كوپفر، قطر لوله پيچ خورده بالايي، لومن لوله پيچ خورده بالايي، اپيتليوم لوله پيچيده پاييني، اپيتليوم قسمت باريك لوله هنله، قطر قسمت ضخيم لوله هنله، قطر لوله جمع كننده ادرار، اپيتليوم لوله جمع كننده ادرار و لومن لوله جمع كننده ادرار گروه كنترل و گروه هاي مورد آزمايش اختلاف معني داري (05/0p<) وجود دارد. در ارزيابي بيان ژن هاي BAX و BCL-2 و Caspase3 در كبد و كليه مشاهده شد كه سديم ديتيونيت منجر به افزايش بيان ژن هاي BAX و Caspase3 در هر دو عضو شده است و از طرفي سبب كاهش قابل توجهي در بيان ژن BCL-2 شد. اين نتايج نشان مي دهد كه، سديم ديتيونيت سبب بروز آپوپتوز در بافت كبد و كليه گرديد. با توجه به نتايج حاصل از اندازه گيري مقدار آنزيم گلوتاتيون پراكسيداز (GPx)مشاهده شد كه تنها گروه دريافت كننده ي دوز 125mg/kg تفاوت معني داري نسبت به گروه داشت. م
    Thesis summary