Zahra Afzali

Associate Professor

Update: 2024-05-07

Zahra Afzali

Faculty of Humanities / Department of Arabic language and literature

Ph.D. Dissertations

  1. صورﺓ الآخر الإيراني في الشعر العربي (صورة الأمراء البويهيين في شعر شعراء العصر العباسي نموذجاً)
    جعفر جعفرزاده 2018
    الملخص تأسس الأدب المقارن في القرون الأخيرة ونشأت فيه فروع شتي؛ منها علم الصورولوجيا الذي يتطرق إلي دراسة صورة الأجنبي في النصوص الأدبية، ويميط اللثام عن موقف مبدع الأثر الأدبي من الأجنبي. تتكون صورة الأجنبي من خلال تعرف الأديب المسمي بــ«الأنا» علي الأجنبي المسمي بــ«الآخر»، وتتم دراستها علي أساس المبادئ التي اتفق عليها الصورولوجيون، أهمها هي: حالات قراءة الآخر والأسباب المؤثرة في تكوين الصورة. تمهد الدراسات الصورولوجية، الأرضية لمعرفة الشعوب والاطلاع علي ثقافتها وحضارتها، لذلك تمتلك أهمية خاصة بين الدراسات الأدبية. بالنظر لهذه الأهمية، الآثار الأدبية التي تحتوي علي صورة الأجنبي جديرة بالدراسة من زاوية الصورولوجيا. الدواوين الشعرية لشعراء العرب في عداد هذه الآثار التي انعكست عليها صور عديدة للأجنبي لاتصال قوم العرب بكثير من الأقوام. يشهد علي هذا المدعي انعكاس صورة الأمراء البويهيين(447-320) بصفتهم أسرة إيرانية في شعر شعراء العرب: المتنبي، الشريفين الرضي والمرتضي، ابن نباتة السعدي وابن الحجاج البغدادي. في هذا المنطلق تمت في البحث الموجود دراسة صورة هؤلاء الأمراء الإيرانيين في شعر الشعراء الذين سبق ذكرهم بالمنهج الوصفي والتحليلي بغية الوقوف علي ما رسموه عن أنفسهم بصفتهم الأنا العربية وإدراك ما سجلوه عن أولئك الأمراء بصفتهم الآخر الإيراني في شعرهم. تبين نتيجة الدراسة أن الأنا قد ظهرت علي شاكلة فرد قومي، مزهو بنفسه ومتكسب حسب ثقافتها، بصيرتها ومكانتها، وتأثر تكوين صورتها بأسباب كالاغتراب والتفاخر والقومية والمصالح الفردية بينما أن تكوين صورة الآخر أصبح متأثراً بالأسباب الذاتية كالاغتراب والمصالح الفردية والأسباب غير الذاتية كالسياسية، الاجتماعية، الاقتصادية والدينية ضمناً أن قراءة الآخر قد تراوحت بين حالتي التشوية الإيجابي والتشويه السلبي.
  2. بررسي و تحليل رمان" الطنطوريه" اثر رضوي عاشور بر اساس نظرية روايتي ژرار ژنت
    نسرين عباسي 2017
    روايت شناسي با تحليل ساختارها و توصيف قوانين و ويژگي هاي حاكم بر روايت استوار است و با واكاوي كليت متون و ارتباط آن ها با يكديگر برآن است تا به دستور زباني دست يابد كه در همه متون روايي كاربرد داشته باشد. اين حوزه از دانش بشري تاجائي پيشرفت نموده كه امروزه آن را به عنوان يك شاخه علمي بررسي مي كنند. ژرار ژنت، نظريه پرداز فرانسوي، از جمله روايت شناسان ساختارگرا است كه روايت شناسي با او به اوج خود رسيد. در چارچوب روايت شناسي وي، سه عامل زمان( بسآمد، تداوم و نظم)، وجه( مسافت و كانون شدگي) و لحن(راوي و روايت شنو) مد نظر قرار مي گيرد. رمان تاريخي الطنطورية، اثر رضوي عاشور، نويسنده ي معاصر مصري كه به ترسيم حوادث سال هاي شكست فلسطين و از جمله روستاي الطنطوره مي پردازد، گزينه اي مناسب براي مطالعات روايت شناسي محسوب مي شود. اين پژوهش با روش توصيفي-تحليلي به بررسي ساختار روايي رمان مي پردازد تا ضمن فهم دقيق عناصر روايي، زمينه براي درك عميق و روش توليد معنا از متن وي فراهم شود. رهيافت اين پژوهش نشان مي دهد كه رمان، فاقد نظم خطي است. راوي سير خشك و گاهشمارانه ي داستان را در هم مي شكند. همچنان كه استفاده هنري از تكنيك تداوم، مانند خلاصه، حذف، صحنه و توصيف، شتاب داستان را دستخوش نوسان مي كند. بسآمد در رمان، نقش تاكيد و تثبيت معاني در ذهن مخاطب دارد. تكنيك هاي بازنمايي گفتار و انديشه، آيينه اي است كه دغدغه هاي جامعه فلسطين و پديده ي اشغال و... را انعكاس مي دهد. انتخاب كانون گر دروني كه داراي دانش همسان با مخاطب است، وجود كانون هاي متغير و متعدد از ويژگي بارز رمان الطنطوريه است. تنوع صدا در اين داستان آن را به جهان واقعي تبديل نموده است كه شخصيت ها به خاطر دموكراسي حاكم، آزادانه، جهان-بيني و نگرش خود را بيان مي دارند. در اين رمان، از انواع راوي درون داستاني(اول شخص قهرمان، اول شخص شاهد، من دوم نويسنده و راوي دوم شخص) استفاده شده است. بديهي است هر كدام از راويان(درون داستاني) براي خلق و آفرينش روايت خويش، روايت شنو خاص خود را خطاب قرار مي دهند. روايت شنو رمان، جزو شخصيت ها و درون داستاني است و در كنش روايات دخيل و نگرش او همسو با جهان بيني راوي است. در اثناي روايت، راوي، توضيحاتي را بيان مي دارد كه متوجه خواننده برون متني مي شود. روش بازنمائي مستقيم و غير مستقيم ابزاري است كه به وسيل
  3. بازتاب ادبيات صوفيانه ايراني در داستان هاي دهه 70و 80 نجيب محفوظ
    طيبه اميريان 2016

M.Sc. Theses

  1. بررسي ساختار رمان دعاء الكروان اثر طه حسين براساس نظريه كلود برمون
    فاطمه عابدي لقمان 2023
    چكيده ساختارگرايي به عنوان يك مكتب در قرن بيستم در كشورهاي اروپايي رواج يافت و در حوزه هاي مختلف از جمله روايت شناسي به كار گرفته شد و سپس با تلاش منتقدان و نظريه پردازان دامنۀ آن گسترش پيدا كرد. كلودبرمون روايت شناس ساختارگراي فرانسوي در شمار آن نظريه پردازان است كه نظريه اي دربارۀ ساختار روايت ارائه نمود. توالي يا پي رفت مهم ترين عنصر تشكيل دهنده ساختار روايي در نظريه اوست كه خود در بردارندۀ سه كاركرد امكان، فرايند و نتيجه و داراي سه نوع زنجيره اي، انضمامي و پيوندي است. در پژوهش حاضر رمان دعاء الكروان اثر طه حسين نويسنده معاصر مصري با روش توصيفي – تحليلي و با هدف پي بردن به چگونگي اجزاء ساختار آن براساس نظريه كلودبرمون بررسي گرديده است. نتيجه بررسي بيانگر آن است كه ساختار رمان مذكور از هفت توالي تشكيل شده و كاركردهاي سه گانه در هر توالي نمود يافته است؛ اين درحالي است كه به دليل كنش-ها و واكنش هاي قهرمان در انجام مأموريتش توالي زنجيره اي و به علت بهره گيري قهرمان از كمك نيروهاي ياري گر توالي انضمامي و با توجه به كنش قهرمان و ضد قهرمان توالي پيوندي در رمان ياد شده متبلور گرديده ضمن اينكه هردو نوع شخصيت (كنشگر و كنش پذير) نيز در آن متجلي شده اند.
  2. تحليل زمان روايي در رمان واحه الغروب اثر بهاء طاهر بر اساس نظريه ي ژرار ژنت
    معصومه الهي فر 2023
    چكيده: زمان روايي يكي از مباحث مرتبط با علم روايت شناسي است كه بر اساس نظريات نظريه پردازان اين علم قابل تحليل است."ژرار ژنت" فرانسوي از جمله آن نظريه پردازان است كه با تأكيد بر روابط زمان در متون روايي نظريه اي را درباره ي زمان روايي ارائه كرده است. سه مؤلفه ي نظم، بسامد و تداوم عناصر تشكيل دهنده نظريه ي او هستند كه هر يك انواع و اجزاء خاصي دارند. نظريه ي او جامع ترين نظريه جهت نقد و تحليل عنصر زمان در رمان هاي نويسندگان دوره ي معاصر است؛ از همين رو در پژوهش حاضر زمان روايي در رمان "واحه الغروب" اثر "بهاء طاهر" نويسنده معاصر مصري بر اساس نظريه "ژنت" تحليل گرديده است. اين پژوهش با هدف پي بردن به چگونگي كاربرد تكنيك هاي روايي و با روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. نتايج پژوهش بيانگر اين است كه؛ به دليل نقل خاطرات شخصيت ها، گذشته نگري نسبت به آينده نگري در رمان بيشتر نمود يافته است ؛ اين در حالي است كه كاربرد فراوان مكث توصيفي سبب شتاب منفي آن گرديده و به علت جلوگيري از تكرار چند باره رخدادها بسامد بازگو نقش مؤثري در پيشبرد حوادث آن ايفا نموده است.
  3. تصويرشناسي شخصيت هاي برجسته خاندان هاي بني سهل و بني منجم در شعر شاعران عصر عباسي
    سيده زهرا اجاقي 2022
    چكيده علم تصويرشناسي يكي از شاخه هاي ادبيات تطبيقي است كه در نيمه ي اول قرن نوزدهم در فرانسه شكل گرفت. اين علم كه به بررسي تصوير ديگري بيگانه در متون ادبي مي پردازد،بر اصول و مباني خاصي استوار است كه عبارتند از: روش تصويرسازي ، عوامل موثر بر تصويرسازي و حالت هاي خوانش بيگانه. از همين رو آثار ادبي اي كه دربردارنده تصويري از ملت هاي بيگانه باشند، آثاري درخور بررسي در حوزه ي تصويرشناسي اند. ديوان شعري برخي از شعراي عرب در عصر عباسي همچون بحتري،ابو تمام،ابن رومي،محمدبن عبدالملك الزيات و مسلم بن وليد كه تصوير شخصيت هاي مهم خاندان هاي بني سهل و بني منجم (دو خاندان ايراني در عصر عباسي ) در آن ها منعكس شده است از جمله ي اين آثارند.در همين راستا در پژوهش حاضر تصوير شخصيت هاي برجسته ي اين دو خاندان در اشعار آن ها با هدف پي بردن به ديدگاهشان درباره ي ايشان با روش توصيفي-تحليلي بررسي گرديده است.نتيجه ي بررسي بيانگر آن است كه تصويرسازي با هردو روش مستقيم و غيرمستقيم صورت پذيرفته و تصاوير پيشين و خود شاعر نسبت به ساير عوامل تاثير بيشتري بر تصويرسازي نهاده اند. همچنين ديگري بيگانه در سه حالت تحريف مثبت ،تحريف منفي و تسامح مورد خوانش واقع شده است و در ميان سه حالت ياد شده تحريف مثبت بيشترين كاربرد و تحريف منفي كمترين كاربرد را داشته است.
  4. بررسي ساختار داستان حضرت يوسف(ع) در قرآن كريم بر اساس نظريه كلود برمون
    معصومه عاشوريان 2022
    چكيده: بررسي و تحليل متون روايي با رويكردهاي مختلفي امكا نپذير است. روايت شناسي ساختارگرا در شمار اين رويكردهاست كه به همت نظريه پردازان علم روايت شناسي در قرن بيستم رشد و تكامل يافت. كلود برمون روايت شناس ساختارگراي فرانسوي از جمله آنهاست كه نظريه اي درباره ساختار روايت ارائه نموده است. كاركردهاي سه گانه: استعداد، فرآيند و نتيجه و نيز انواع توالي زنجيره اي، انضمامي و پيوندي جزء مهم ترين مؤلفه هاي نظريه او محسوب مي شوند. در پژوهش حاضر ساختار داستان يوسف (ع) در قرآن كريم با روش توصيفي- تحليلي بر اساس نظريه كلود برمون مورد تحليل واقع شده است. اين پژوهش از اين جهت حائز اهميت است كه در آن ساختار داستان قرآني ياد شده بر اساس همه مؤلفه هاي نظريه مذكور قابل تحليل است؛ بنابراين پژوهشي در حوزه روايت شناسي است كه به عنوان يك الگو براي پژوهشگران راهگشا خواهد بود. نتيجه پژوهش بيانگر آن است كه ساختار داستان يوسف (ع) با در نظر گرفتن عناصر پيرنگ، متشكل از دو توالي و بدون در نظر گرفتن عناصر پيرنگ ، متشكل از نه توالي است كه هر يك دربردارنده سه كاركرد استعداد، فرآيند و نتيجه است . علاوه بر اين ساختار داستان در برگيرنده توالي زنجيره اي، انضمامي و پيوندي است به دليل اينكه بر مبناي توالي زنجيره اي، كنش ها و واكنش ها زنجيره وار تا به سرانجام رساندن ميثاق به وسيله قهرمان داستان (يوسف (ع)) ادامه يافته و بر مبناي توالي انضمامي، قهرمان براي محقق ساختن هدف خود از كمك نيروهاي ياريگر چون يعقوب (ع) ، عزيز مصر ، پادشاه مصر و غيره بهره مند گرديده و بر مبناي توالي پيوندي وضعيت با كنش ضد قهرمانان ( برادران يوسف(ع) و همسرعزيز مصر) غير متعادل شده و با كنش قهرمان به تعادل رسيده است؛ اين در حالي است كه هردو نوع شخصيت (كنشگر و كنش پذير) نيز در داستان جلوه گر شده اند.
  5. معناشناسي تاريخي و ساخت گراي واژه هاي عزت و ذلت در قرآن كريم
    عباس حسني 2020
    چكيده: پژوهش در زمينه ي معناي واژگان در قرون اخير مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته و سبب پيدايش علم معني شناسي و گونه هاي مختلف آن از جمله معني شناسي تاريخي و ساخت گرا شده است. معني شناسي تاريخي تحولات معنايي واژگان را در يك بازه ي زماني مورد مطالعه قرار مي دهد و معني شناسي ساخت گرا به بررسي روابط مفهومي، همنشيني، جانشيني و بافت و سياق مي پردازد. در اين پژوهش معني دو واژه ي عزت و ذلت و مشتقات آنها در قرآن كريم بر اساس مباني اين دو نوع معني-شناسي به منظور پي بردن به چگونگي كاربرد دو واژه مذكور در قرآن كريم و اشعار جاهلي با روش توصيفي-تحليلي مورد بررسي واقع شده است. نتايج پژوهش بيانگر آن است كه دو واژه ي عزت و ذلت تخصيص معنايي يافته اند ضمن اينكه به علت دلالت درون زباني دو واژه ، از ميان روابط مفهومي شمول معنايي ،هم معنايي ، تقابل معنايي، ترادف معنايي ، همنشيني و جانشيني در شناخت معناي آنها نمود يافته و در ميان انواع بافت ، بافت متني تأثير بيشتري در تشخيص معناي دو واژه داشته است.
  6. ترجمه ي "كتاب شرق النخيل" اثر بهاء طاهر بر اساس روش معنايي پيترنيومارك
    معصومه حاتمي آرا 2018
    چكيده ترجمه انتقال و برگرداندن كلمات و مفاهيم از زباني به زبان ديگر است؛ كه شاه كليد ارتباط ملت ها با يكديگر به شمار مي آيد و در پيشرفت جوامع تأثير بسزايي دارد؛ از همين رو در زندگي بشر بسيار حائز اهميت است. اين امر سبب شده كه ترجمه در كانون توجه نظريه پردازان در دوره ي معاصر قرار گيرد و نظريات گوناگوني درباره ي آن از سوي آنان ارائه شود. در اين ميان نظريه ي «پيترنيومارك» كه اساس آن بر دو روش ارتباطي و معنايي استوار است، جزء نظريات جامع و مطرح است. در اين پايان نامه روش معنايي نظريه ي وي مبناي ترجمه كتاب «شرق النخيل» اثر بهاء طاهر، نويسنده ي معاصر مصري قرار گرفته است.طبق نتايج بدست آمده، روش مذكور براي ترجمه اين متن ادبي، روش مناسبي است؛ زيرا در اين روش مترجم به نويسنده متن مبدأ توجه دارد و تا جايي كه خللي به فهم متن در زبان مقصد، وارد نشود، سبك و روش نويسنده را منعكس مي كند و اين لازمه ترجمه متون ادبي است.
  7. تحليل زمان روايي در رمان" العودة إلي المنفي" اثر أبوالمعاطي أبوالنجا بر اساس نظريه ي ژرار ژنت
    مهرانگيز مرداني 2018
    چكيده: عنصرزمان، يكي از عناصر حائز اهميت در هر متن روايي به شمار مي رود و به دو قسم زمان داستان و زمان روايي، تقسيم مي-شود كه اين دو در ترتيب زماني حوادث، با هم تفاوت دارند. زمان روايي يكي از مهم ترين دستاوردهاي علم روايت شناسي در قرون اخير است كه به وسيله ي نظريه پردازان اين علم بروز يافته است. درميان آن ها، ژرارژنت فرانسوي نقش اساسي ايفا نموده و نظريه-اي براي بررسي عنصرزمان در متون روايي ارائه كرده است. در همين راستا، زمان روايي در رمان "العودةالي المنفي" اثر"أبوالمعاطي أبوالنجا" نويسنده ي معاصر مصري براساس نظريه ي او با روش توصيفي-تحليلي، مورد تحليل، واقع شده است . هدف از اين پژوهش، بررسي چگونگي استفاده ي نويسنده از تكنيك هاي زمان روايي و پي بردن به ميزان توانايي او در به كارگيري آن تكنيك هاست. نتيجه ي پژوهش، بيانگر آن است كه رمان مذكور تا حد زيادي از زمان داستان، فاصله گرفته است و نويسنده درآن از پرش هاي فراوان زماني بهره برده است، درحالي كه آينده نگري برگذشته نگري، غلبه دارد. هم چنين چهارتكنيك مكث -توصيفي، حذف، چكيده و صحنه ي نمايشي نيز دراين رمان به كار گرفته شده و منجر به تغيير شتاب روايت گرديده اند. علاوه براين، همه ي انواع بسامد نيز درآن، به كاربرده شده؛ جز اين كه بسامد بازگو نسبت به ديگر انواع ، كاربرد بيشتري دارد.
  8. تصوير ديگريِ ايراني در شعرعربي (نمونه ي موردي: تصوير خاندان طاهريان در شعر شاعران عصر عباسي)
    خديجه حسيني 2017
    تصويرشناسي علمي جديد است كه به همت ژان ماري كاره در قرن بيستم در فرانسه شكل گرفت. اين علم شاخه اي از ادبيات تطبيقي به شمار مي آيد و به بررسي تصوير ديگري بيگانه در آثار ادبي مي پردازد. بررسي تصوير ديگري بيگانه بر اصول خاصي استوار است كه اهم آن ها عبارتند از: روش تصويرسازي و عوامل تأثيرگذار بر آن ، حالت هاي خوانش بيگانه و نوع تصوير. در همين راستا آثار ادبي اي كه دربردارنده ي تصويري از ملت هاي بيگانه باشند آثاري درخور بررسي درحوزه ي تصويرشناسي اند. ديوان شعري برخي از شعراي عصر عباسي همچون ابوتمام، بحتري، ابن رومي، دعبل خزاعي، ابن محلم خزاعي و علي بن جهم كه در آن ها تصوير امراي طاهري (يكي از سلسله هاي ايراني در عصر عباسي) منعكس شده است از جمله ي اين آثارند. از همين رو در پژوهش حاضر تصوير امراي اين خاندان در اشعار آن ها با هدف پي بردن به ديدگاه شان درباره ي ايشان با روش توصيفي تحليلي بررسي گرديده است. نتيجه ي بررسي بيانگر آن است كه تصويرسازي به روش مستقيم صورت گرفته و مؤلف تصويرساز نسبت به ساير عوامل تأثير بيش تري بر تصويرسازي نهاده است، ضمن اينكه «بيگانه» در سه حالت هراس، شيدايي و دوستي خوانش شده و در ميان سه حالت ياد شده حالت هراس كاربرد كمتري داشته است. در ميان انواع تصوير نيز تصوير بسته بيشتر از تصوير باز در شواهد شعري نمود يافته است.
  9. معنا شناسي تاريخي وتوصيفي واژه "خوف "در قرآن
    زهره سامني 2016
    بررسي معنا، از دير باز توجه زبان شناسان را به خود جلب نموده و سبب پيدايش علم معنا شناسي با انواع مختلف در قرون اخير گرديد. معني شناسي تاريخي و توصيفي از جمله انواع اين علم به شمار مي آيند. معني شناسي تاريخي به مطالعه تغييرات معنايي واژه در يك برهه زماني مشخص مي پردازد و معني شناسي توصيفي معني واژه را با توجه به روابط مفهومي و همنشيني و بافت و سياق و بدون در نظر گرفتن تغييرات معنايي آن بررسي مي كند. در پژوهش حاضر معني واژه خوف در قرآن كريم بر اساس مباني اين دو نوع معني شناسي با هدف آشنايي با ميزان تحول معنايي واژه مذكور و چگونگي كاربرد آن در قرآن كريم و با روش توصيفي-تحليلي مورد بررسي واقع شده است. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه اين واژه تحت تاثير فرهنگ قرآني گسترش معنايي و ترفيع معنايي يافته و به علت دلالت درون زباني آن از بين روابط مفهومي شمول معنايي، با هم آيي ، تقابل معنايي وترادف معنايي در شناخت معناي آن نمود يافته و در بين انواع بافت، بافت متني تاثير بيشتري در تشخيص معناي آن نهاده است.
  10. اغرض بلاغي انشاء طلبي در نامه ها ، حكمت ها و يكصد خطبه دوم نهج البلاغه
    علي خزايي 2015
    چكيده دانش بلاغت كه به طور كلي به فن زيبا سخن گفتن تعبير مي شود، مشتمل بر علوم معاني، بيان و بديع است.از اين ميان علم معاني كه به بررسي احوال لفظ مطابق با مقتضاي حال مي پردازد، مباحث متعددي را در بر مي گيرد. يكي از اين مباحث كلام انشايي است كه به دو نوع طلبي و غير طلبي تقسيم مي شود. انشاء طلبي شامل پنج قسم امر، نهي، تمني، ندا و استفهام است. هر كدام از اقسام فوق گاه از معناي اصلي و وضعي خود عدول كرده و به خاطر يك غرض بلاغي بر معناي ديگري دلالت دارند كه از طريق سياق و قرائن كلام مي توان به آن پي برد. نتايج حاكي از آن است كه هر كدام از اقسام انشاء طلبي در كتاب ارزشمند نهج البلاغه داراي اغراض مختلفي همچون ارشاد و نصيحت ، دعا ، توبيخ ، تعجب، تحقير و غيره هستند كه امر و استفهام، بيشترين و تمني كمترين اغراض بلاغي موجود در اين كتاب را به خود اختصاص داده اند. هرچند دامنه اغراض بلاغي انشاء طلبي وسيع تر از آن است كه قابل احصاء باشد؛ اما با اين حال پژوهش حاضر تلاش نموده تا به شيوه اي متعارف و به تبعيت از كتب معتبر بلاغي نخست اغراض موجود و معروف هر كدام از اقسام انشاء طلبي را در اين كتاب ها استخراج و سپس با روش توصيفي تحليلي براي هر كدام از اين اغراض شواهد و نمونه هايي را از ميان نامه ها ، حكمت ها و يكصد خطبه دوم نهج البلاغه بيان نمايد، جز در موارد نادري كه بعضي از اين اقسام اغراضي نو و بي سابقه در كتب بلاغي دارند. ترديدي نيست كه كشف اين معاني ثانوي ضمن اين كه خواننده را با مهمترين مواضع فكري و مقاصد والاي امام (ع ) آشنا مي سازد از مزاياي بي شمار بلاغي نهفته در آن اثر جاودانه پرده بر مي دارد و افقي روشن به روي درك اعجاز بياني و عظمت معاني نهج البلاغه گشوده مي شود.
  11. أغراض بلاغي كاربرد أسماء اشاره در ده جزء اول قرآن كريم
    علامحمد روزبهاني 2015
    چكيده: قرآن كتاب آسماني و معجزة جاودانة خاتم پيامبران و عصارة همة كتب آسماني است. اين كتاب چشمة جوشاني است كه سرچشمه هاي اعجاز آن يكي پس از ديگري از دل آياتش مي جوشد و هيچ گاه فرو نمي نشيند. هدف از نزول قرآن فهم آن و عمل به آياتش مي باشد و راه فهم اين كتاب تدّبر در الفاظ و معاني عميق آن است. البتّه بلاغت قرآن كريم اوّلين و مهم ترين وجه اعجاز آن بوده و پي بردن به اعجاز بلاغي قرآن مستلزم بررسي آيات آن با تكيه بر مباحث ادبي و بلاغي است. علم بلاغت سه شاخه معاني، بيان و بديع را در بر مي گيرد. اِسناد يكي از ابواب علم معاني است كه داراي دو ركن اساسي به نام مسند و مسندٌ اليه مي باشد. در بسياري از آيات اسم اشاره در موضع مسندٌ اليه واقع گرديده است. اسم اشاره كه به عنوان روشي براي احضار مشارٌ اليه در ذهن شنونده به كار مي رود، علاوه بر كاركرد صرفي و نحوي داراي كاركرد بلاغي است. از اين رو به عنوان يك مبحث ادبي مي توان شواهد قرآني را كه داراي اغراض بلاغي هستند بر اساس آن، مورد بررسي قرار داد. اين اسم ها با انواع مختلف و بسامد بسيار در اكثر سوره ها و آيات قرآني به كار رفته اند . با اين اوصاف بررسي بلاغي اين مقوله در آيات قرآني نقش بسزايي در درك و فهم آيات دارد. هنگامي كه متكلّم و مخاطب مشارٌ اليه را با اسم خاص يا روش مشخّص كنندة ديگري نشناسند در اين صورت اسم اشاره براي احضار آن به ذهن مورد استفاده واقع مي شود تا براي گوينده و شنونده حاضر و محسوس گردد. گاهي اسم اشاره به مقتضاي حال از اين غرض خارج شده و براي أغراض ديگري به كار مي رود. براي فهم معاني اسم هاي اشاره و درك درست از اين اسلوب خاص در آيات الهي بايد به گوينده، مخاطب، قرينه هاي لفظي و معنوي، سياق كلام، كيفيت و شأن نزول و غيره توجّه نمود. پژوهش حاضر با روش كيفي ـ توصيفي و به كمك كتب بلاغي و تفاسير ادبي، موضوع مذكور را در ده جزء ابتدائي قرآن كريم بررسي مي نمايد. نتايج حاصل از اين پژوهش حاكي از آن است كه در آيات مورد بحث، معاني ثانوي كاربرد اسم هاي اشاره همچون؛ تعظيم، تحقير، تنبيه، ( آگاهي دادن ) تأكيد، توبيخ، تنويه، ( ستودن ) استغراب، ( عجيب دانستن ) تعليل و ... مورد نظر بوده است. نكات بلاغي موجود در كاربرد اسم هاي اشاره در موضع مسندٌ اليه به مراتب بيشتر و ظريف تر از ساير مواضع مي باشد. استفاده از اسم اشاره به جاي ضمير غالبا ا
  12. رئاليسم انتقادي در رمان «الزلزال » أثر طاهر وطار
    سيدعابدين نبوي 2015
    چكيده: قرون اخير شاهد پيدايش مكاتب مختلف ادبي است. مكتب رئاليسم از جمله ي اين مكاتب است كه تاريخچه ي ظهور آن به اواسط قرن نوزدهم ميلادي بر مي گردد. اين مكتب كه به كشف واقعيت هاي زندگي و تصوير آنها مي پردازد داراي انواع گوناگوني است. رئاليسم انتقادي كه با ديدي نقادانه واقعيت ها را بازتاب مي دهد يكي از انواع آن است .اين نوع از رئاليسم ويژگي هاي خاصي دارد كه بارزترين آنها عبارتند از : بدبيني، تصوير واقعيت ها با زباني تند، توجه به ترسيم زندگي توده هاي فقير، تصوير امور ناخوشايند و به كارگيري شخصيت نوعي. بررسي ها حاكي از آن است كه برخي از رمان هاي نويسندگان معاصر بر مبناي رئاليسم انتقادي نگارش يافته اند. رمان «الزلزال» اثر طاهر وطار نويسنده ي معاصر الجزايري مؤيد اين مدعاست. نويسنده اين رمان را در سال 1974 به رشته ي تحرير در آورده و با نگاهي انتقادي اوضاع و احوال الجزاير را در دهه ي اول پس از پيروزي انقلاب سال1962 به تصوير كشيده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه اثر مذكور يك اثر رئاليستي است و نويسنده با آگاهي و صداقت و شجاعت واقعيت هاي موجود را در بازه ي زماني ياد شده بر اساس همه ي ويژگي هاي رئاليسم انتقادي در آن منعكس نموده است و از آن جا كه نويسنده بيشتر به انعكاس مشكلات و مسائل منفي پرداخته است؛ از همين رو ويژگي بدبيني نسبت به ساير ويژگي هاي رئاليسم انتقادي نمود بيشتري يافته است. اين در حالي است كه نويسنده سخنان انتقادآميز خود را متوجه قشر خاصي از جامعه ننموده، بلكه هم مردم و هم حكومت را در معرض انتقاد قرار داده است.
  13. بررسي صور خيال در صحيفه سجاديه
    محبوبه عزيزي 2014
    صحيفه سجاديه بعد از نهج البلاغه و قرآن كريم از گرانبهاترين و ارزشمندترين ميراث فرهنگي اسلام و يكي از منابع معتبر و مستند ديني است كه با محتواي غني و تصاوير زيبا و نغمه ي دلنشين همواره مورد توجه بسياري از بزرگان دانش قرار گرفته است. تصاوير ادبي بكار رفته در آن از خيال و ابتكاري بي نظير برخوردار است. دقت در انتخاب الفاظ و تعابير، تازگي و طراوتي خاص به توصيفات آن حضرت بخشيده است و آن را از حالت ركود و ايستايي خارج نموده است. امام سجاد(ع) به شكل هنرمندانه از خيال استمداد گرفته و انديشه ها و مفاهيم والا را در قالب الفاظ اندك و به صورت مؤثر و گيرا به مخاطب القا مي كند. از مهمترين خصوصيات صور خيال بكار رفته، حيات و حركت، استفاده از طبيعت زنده و پويايي است. حضرت با كلامي زيبا، در عين حال ساده و شيوا هر خواننده صاحب ذوقي را به وجد مي آورد و هيچ گونه تكلفي در تصاوير احساس نمي شود بلكه تجربه ادبي و علمي امام سجاد(ع) به زيبايي هرچه تمام تر بيان داشته مي شود. نكته مهم در تصاوير ادبي صحيفه سجاديه آن است كه تصوير گري امام سجاد (ع) در خدمت انتقال پيام هاي انساني و تربيت ديني مخاطب به كار گرفته شده است. پژوهش حاضر مي كوشد صور خيال اعم از تشبيه، مجاز، استعاره و كنايه را در صحيفه سجاديه بررسي و تحليل كند.
  14. جامعه شناسي ادبي رمان «الارض» بر اساس نظريه جورج لوكاچ
    محمد دارايي 2014
  15. جامعه شناسي ادبي رمان «عماره يعوقبيان» بر اساس نظريه جورج لوكاچ
    ميترا خدادايان 2014
  16. جامعه شناسي ادبي رمان «عماره يعقوبيان» بر اساس نظريه جرج لوكاچ
    ميترا خدادايان 2014
  17. جامعه شناسي ادبي رمان «الطريق الطويل»
    زينب بيگي بروجني 2012
  18. تحليل و بررسي درونمايه، گفت و گو و شخصيت در داستان هاي هارب من الايام و شيء من الخوف ثروت اباظه
    خوشقدم ابوالقاسمي 2012
  19. ويژگي ادبيات داستاني عربي كودكان در اثار كامل گيلاني (داستان هاي: اصدقاء الربيع، الفيل الابيض، شهرزاد بنت وزرير، في غابه الشياطين و حكايات بدر البدور)
    محمد كلاشي 2011