Abolghasem Yaghoobi

Professor

Update: 2024-05-16

Abolghasem Yaghoobi

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Psychology

Ph.D. Dissertations

  1. تدوين برنامه آموزش توجه براساس حيطه شناختي وتاثير آن بر فرايند توجه در دانش آموزان با اختلال يادگيري خاص
    ندا صفري بولاني 2023
    هدف از پژوهش حاضر تدوين برنامه آموزش توجه براساس حيطه شناختي وتاثير آن بر فرايند توجه در دانش آموزان با اختلال يادگيري خاص بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف يك تحقيق كاربردي و از لحاظ روش جمع آوري داده ها در طبقه ي تحقيقات تركيبي (كمي- كيفي) قرار گرفته است كه در دو مرحله انجام شده است. مرحله اول پژوهش طراحي و تدوين برنامه آموزش توجه است. مرحله دوم پژوهش جهت بررسي اثربخشي برنامه آموزش توجه با نمونه گيري هدفمند و گمارش تصادفي آزمودني ها، از روش نيمه آزمايشي از نوع پيش آزمون- پس آزمون- پيگيري با گروه كنترل استفاده شده است. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان پسر پايه سوم ابتدايي شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 1401-1402 بوده است. به منظور اجراي پژوهش، 90 دانش آموز با اختلال يادگيري خاص بعد از اجراي آزمون هاي تشخيصي (هوش وكسلر كودكان و آزمون اختلال خواندن، آزمون كي مت و آزمون اختلال نوشتاري) به صورت هدفمند انتخاب شدند و در نهايت در 3 گروه آزمايشي و 3 گروه گواه به صورت تصادفي جايگزين شدند. گروه-هاي آزمايش در 12 جلسه 45 دقيقه اي، برنامه آموزش توجه را دريافت كردند. ابزارهاي پژوهش آزمون استروپ، آزمون دسته بندي كارت هاي ويسكانسين و آزمون عملكرد پيوسته بود. داده ها با استفاده از تحليل واريانس آميخته و نرم افزار SPSS-24 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه برنامه آموزشي توجه، ابعاد توجه دانش آموزان با اختلال يادگيري خاص را بهبود بخشيد. بر مبناي نتايج اين پژوهش مي توان به متخصصان اختلال يادگيري خاص پيشنهاد داد كه با استفاده از روش‎هاي آموزش شناختي در جهت بهبود توجه دانش آموزان با اختلال يادگيري خاص بكوشند.
    Thesis summary

  2. تدوين مدل درگيري تحصيلي برمبناي ذهن آگاهي تحصيلي، ترس از شفقت به خود، خردورزي تحصيلي و هسته ارزشيابي خود در دانشجويان
    حسين نادري پور 2023
    اهميت درگيري تحصيلي و نقش آن در آموزش و يادگيري در بسياري از متون و تحقيقات انجام شده برجسته است. درگيري تحصيلي يك فرآيند مهم در پيش بيني ترك تحصيل محسوب مي شود. همچنين، اين مفهوم يكي از عوامل موثر در روند تحصيلي دانشجويان است. بنابراين، هدف از اين پژوهش تدوين مدل درگيري تحصيلي برمبناي ذهن آگاهي تحصيلي، ترس از شفقت به خود، خردورزي تحصيلي و هسته ارزشيابي خود در دانشجويان بود. روش پژوهش از نظر رويكرد، آميخته كيفي- كمي بود. جامعۀ آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 1402-1401 بود. براي تعيين حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي تعداد 420 نفر از دانشجويان انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامۀ درگيري تحصيلي (ريو و تسنگ، 2011؛ ريو، 2013)، مقياس ترس از شفقت به خود (گيلبرت و همكاران، 2011) ، مقياس هسته ارزشيابي خود (جاج و همكاران، 2003)، پرسشنامه محقق ساخته ذهن آگاهي تحصيلي و مقياس محقق ساخته خردورزي تحصيلي بود. براي اين منظور، با توجه به مباني نظري و اطلاعات به دست آمده از بررسي منابع كتابخانه اي، از پرسشنامه ذهن آگاهي تحصيلي براي اندازه گيري 5 عامل شناسايي شدۀ شفقت به خود، پذيرش بدون قضاوت، حضور در لحظه، انجام وظايف همراه با آگاهي و گوش دادن با توجه كامل، و از مقياس خردورزي تحصيلي براي اندازه گيري 3 عامل شناسايي شدۀ شناختي، عاطفي و تأملي استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون، مدل يابي معادلات ساختاري، تحليل عاملي اكتشافي و تاييدي در نرم افزارهاي ليزرل و SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان داد كه ضرايب همبستگي بين تمامي متغيرها معني دار است. به عبارت ديگر، بين درگيري تحصيلي با ذهن آگاهي تحصيلي، ترس از شفقت به خود، خردورزي تحصيلي و هسته ارزشيابي خود همبستگي معنادار وجود داشت. يافته ها بيانگر آن بود كه مدل با برازش مناسبي مورد تأييد قرار گرفته است، به طوري كه همۀ شاخص ها مدل را تأييد نمودند. نتايج مدل نشان داد كه اثرات مستقيم ذهن آگاهي تحصيلي، خردورزي تحصيلي و هسته ارزشيابي خود در متغير درگيري تحصيلي مثبت و معنادار و اثر مستقيم ترس از شفقت به خود در درگيري تحصيلي منفي و معنادار بود. همچنين، نتايج پژوهش حاكي از آن بود كه متغيرهاي ترس از شفقت به خود، خردورزي تحصيلي و هسته ارزش
    Thesis summary

  3. ساخت بسته ي آموزشي زيبا شناسي مبتني بر نظريه تجربه هاي يادگيري زيبايي شناسي و بررسي تاثير آن بر نگرش و انگيزش دانش آموزان به تحصيل
    ليلا علي بلندي 2023
    با توجه به نقشي كه زيبايي شناسي در بهبود و رشد تعليم و تربيت دارد همچنين با توجه به ضعف هاي موجود در نظام آموزش وپرورش در حوزه آموزش هنر و زيباشناسي و پيوندهايي كه ميان زيباشناسي، انگيزش و نگرش دانش آموزان به تحصيل وجود دارد و نيز به دليل نبودن بسته ي آموزشي درزمينه ي آموزش زيبايي شناسي مبتني بر نظريه تجربه هاي يادگيري زيبايي-شناسي، بر نياز به انجام اين پژوهش احساس مي شود. آموزش زيبايي شناسي طبق نظريۀ تجارب يادگيري، نگرش و انگيزش را تحت تأثير قرار مي دهد و در فرايند يادگيري مي تواند نقش مؤثري داشته باشد. ازاين رو، هدف پژوهش حاضر تدوين و اعتبار يابي بسته آموزش زيباشناسي و اثربخشي آن بر نگرش و انگيزش تحصيلي دانش آموزان دختر دوره ي متوسطه ي اول است. روش پژوهش تركيبي متوالي (كيفي- كمي) بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش كيفي به ساخت بسته آموزشي پرداخته شد و در بخش كمي روش پژوهش نيمه آزمايشي با طرح گروه كنترل نامعادل بود. نمونة پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ي اول داراي نمرات نگرش و انگيزش تحصيلي پايين بودند كه با روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. چهار گروه 20 نفره، شامل دو گروه آزمايشي (يك گروه آزمايش با ضعف در نگرش تحصيلي و گروه دوم آزمايش با ضعف در انگيزش تحصيلي) و دو گروه گواه (يك گروه گواه با ضعف در نگرش تحصيلي و گروه دوم گواه با ضعف در انگيزش تحصيلي) انتخاب شد. ابزار پژوهش، مقياس نگرش تحصيلي سكر (2011)و مقياس انگيزش تحصيلي نجيرو (2003) بود. داده هاي جمع آوري شده از پرسشنامه ها جمع آوري شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. براي گروه آزمايش، آموزش زيبايي شناسي در 10 جلسه 45 دقيقه اي اجرا شد و گروه كنترل مداخله اي دريافت نكرد. براي تجزيه تحليل داده ها از تحليل كوواريانس تك متغيري استفاده شد. نتايج مربوط به اعتبار سنجي ابزار نشان داد بسته آموزش زيبايي شناسي بر اساس نظر متخصصان از روايي مناسبي برخوردار است. همچنين بر اساس نتايج تحليل كوواريانس اثربخشي آموزش زيباشناسي بر تقويت نگرش و انگيزش تحصيلي دانش آموزان معنادار بود (01/0P<). بر اساس نتايج مي توان گفت كه آموزش زيبايي شناسي باعث شده دانش آموزان نگرش تحصيلي و انگيزش تحصيلي بهتري در يادگيري از خود نشان دهند. بر اين اساس پيشنهاد مي شود كه اين بسته آموزشي درزمينهٔ تق
    Thesis summary

  4. عنوان: طراحي مدل پيش بيني رفتار اخلاقي برپايه نگرش و هويت اخلاقي: نقش ميانجي سود و زيان
    آرزو دلفان بيرانوند 2022
    مشاهده ي اين كه افراد با استدلال قوي در زمينه اخلاق مي توانند كارهاي بد يا نادرست انجام دهند بيانگر اين است كه براي پي بردن به رفتار اخلاقي لازم است به فراتر از علل شخصيتي، آموزشي و اجتماعي صرف پرداخته شود. در اين راستا، اين پژوهش با هدف طراحي مدل پيش بيني رفتار اخلاقي برپايه ي نگرش و هويت اخلاقي با توجه به نقش ميانجي سود و زيان انجام شده است. روش پژوهش تركيبي متوالي (كيفي- كمي) از نوع طرح اكتشافي بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش كيفي، براي ساخت مقياس سود و زيان با 222 نفر (121 دانش آموز دبيرستاني دوره ي متوسطه دوم 16 تا 19 ساله و 101 نفر بزرگسال 20 تا 52 ساله) با نمونه گيري دردسترس مصاحبه انجام شد. سپس داده ها با روش تحليل محتواي آشكار بررسي شدند. نتايج تحليل محتوا دو نوع سود روان شناختي و سود موقعيتي و دو نوع زيان روان شناختي و زيان موقعيتي را به عنوان عوامل تسهيل كننده و بازدارنده ي رفتار اخلاقي در موقعيت هاي گوناگون زندگي را نشان داد. در ادامه براساس كدگذاري و تدوين مضامين اطلاعات حاصل از بررسي مصاحبه ها، دو مقياس سود (33 گويه اي) و زيان (26 گويه اي) براي اندازه گيري عامل هاي سود روانشناختي، سود موقعيتي، زيان روانشناختي، و زيان موقعتي ساخته شد. همچنين براي اندازه گيري نگرش اخلاقي و رفتارهاي اخلاقي از مقياس پژوهشگر ساخته استفاده گرديد. براي اين منظور، با توجه به مباني نظري، مقياس رفتار اخلاقي (35 گويه اي) براي اندازه گيري 2 عامل شناسايي شده-ي رفتارهاي سلبي و ايجابي و مقياس نگرش اخلاقي (36 گويه اي) براي اندازه گيري 3 عامل شناسايي شده ي شناختي، عاطفي و رفتاري ساخته شدند. در ادامه، در بخش كمي، از روش پژوهشِ همبستگي استفاده شد. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر دبيرستاني دوره ي متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصيلي 1401-1400 بودند. اندازه نمونه شامل تعداد 1093 نفر بودند (515 دختر و 578 پسر) كه به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده شامل مقياس هويت اخلاقي آكينو و ريد (2002)، مقياس رفتار اخلاقي پژوهشگر ساخته، مقياس نگرش اخلاقي پژوهشگر ساخته، و مقياس سود و زيان پژوهشگر ساخته بودند. داده ها با روش مدل يابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي با داده هاي تجربي برازش مطلوبي دارد. اثرات مستقيم
    Thesis summary

  5. بررسي مراحل تحول زيباشناسي در دانش آموزان با توجه به نقش حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي
    احمد بيات 2022
    مقدمه: بررسي تحول زيباشناسي به خاطر پرداختن به يكي از جنبه هاي اساسي ذهن انسان اهميت ويژه اي دارد؛ به كمك زيباشناسي است كه انسان مي تواند جهان را برپايه ي نحوه ي انديشه و احساس خود و به گونه اي متفاوت ببيند. از اين رو هدف اين پژوهش بررسي مراحل تحول زيباشناسي با توجه به نقش حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي در ميان دانش آموزان شهر تويسركان در سال تحصيلي 1400- 1399 بود. مواد و روش ها: با توجه به اين كه نمونه ي مورد بررسي دانش آموزان دوره هاي سنّي گوناگون بود، روش اين پژوهش آميخته و از نوع كمّي- كيفي بود. در بخش كيفي روش پژوهش تحولي و طرح آن مقطعي، و در بخش كمّي روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. تعداد 300 دانش آموز (150 پسر و 150 دختر) دانش آموز ابتدايي، متوسطه ي نخست، و متوسطه ي دوم شهر تويسركان از ميان پنج گروه سنّي 7 تا 9، 9 تا 11، 11 تا 13، 13 تا 15، و 15 تا 17 سال انتخاب شدند. روش نمونه گيري طبقه اي و هر گروه سنّي شامل 60 دانش آموز بود. شركت كنندگان به پرسش نامه هاي حساسيت زيباشناسي و هوش زيباشناسي پاسخ دادند. در كنار اين، مصاحبه ي مربوط به محرك هاي ديداري و شنيداري در قالب ارائه ي 9 محرك ديداري و 8 فايل صوتي و دريافت پاسخ ها و برداشت هاي شركت كنندگان از هر محرك به صورت حضوري يا مجازي انجام شد. داده هاي كمي با روش هاي توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و استنباطي (رگرسيون لوجستيك اسمي، آنوا، همبستگي اسپيرمن و پيرسون، و آزمون تي مستقل)، و داده هاي كيفي با روش تحليل محتوا و به كمك روش آماري خي دو با نرم افزار SPSS-25 تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: تجزيه و تحليل داده هاي كيفي نشان داد كه شركت كنندگان در تحول زيباشناسي ديداري 5 گام عيني گرايي (7 تا 9 سال)، حسي (9 تا 11 سال)، عاطفي (11 تا 13 سال)، تفسيري (13 تا 15 سال)، و پاسخ دهي/ عملي (15 تا 17 سال)، و در تحول زيباشناسي شنيداري نيز 5 گام عيني گرايي (7 تا 9 سال)، تحليلي (9 تا 11 سال)، حسي/ هيجاني (11 تا 13 سال)، عملي (13 تا 15 سال)، و نمادين (15 تا 17 سال) را پشت سر مي گذارند. ميان حساسيت زيباشناسي با تحول زيباشناسي (141/0 = r؛ 05/0 > P) و نيز ميان هوش زيباشناسي با تحول زيباشناسي (188/0 = r؛ 05/0 > P) افراد رابطه ي معنادار به دست آمد. همچنين ميان تحول زيباشناسي دختران و پسران تفاوت معناداري ديده نشد (05/0 < P). بحث
    Thesis summary

  6. بررسي ميزان فعاليت ساختار هاي مغزي مرتبط با مهارت هاي هر يك از هوش هاي چندگانه
    زهره يارمحمدي 2022
    كمتر مفهوم مهمي در آموزش نسبت به مفهوم هوش وجود دارد و اينكه همه مغز ها به روش مشابهي نمي انديشند، مي تواند انقلابي براي آموزش باشد زيرا نياز به رويكرد عصب شناسي دارد تا اهميت تفاوت هاي فردي را شناسايي كند، لذا هدف اين پژوهش بررسي ميزان فعاليت ساختار هاي مغزي مرتبط با مهارت هاي اصلي هر يك از هوش هاي چندگانه بود. روش پژوهش حاضر در زمره تحقيقات موردي و از نظر هدف بنيادي است. جامعه آماري پژوهش شامل، مراجعه كنندگان به آزمايشگاه ملي نقشه برداري مغز تهران در سال1399 بود كه از اين تعداد 16 آزمودني به روش هدفمند و با استفاده از مقياس ارزيابي رشدي هوش هاي چندگانه برگزيده شده و در هشت گروه 2نفري (2آزمودني در هر هوش با هوش خيلي بالا و خيلي پايين) گماشته شدند . ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش، تكاليف عملكردي] براي هوش كلامي(تكاليف خواندن، نوشتن و صحبت كردن (شاه و همكاران، 2013))، هوش منطقي-رياضي (تكاليف محاسبات (انصاري و همكاران، 2011)، بازي شطرنج (پاول و همكاران، 2017) و استدلال منطقي (پرادو و نوويك، 2007))، هوش موسيقيايي(تكاليف درك موسيقيايي (آهنيشي و همكاران، 2001)، آواز خواندن (گانجي و همكاران، 2007) و آهنگسازي (لو و همكاران، 2015))، هوش جنبشي- حركتي (تكاليف حركات دست،انگشت (موهلا و همكاران،2005) و تعادل (موسون و همكاران، 2018))، هوش ديداري-فضايي ( تكاليف چرخش ذهني (ليپ و همكاران، 2012)، پازل و نقاشي كشيدن (محقق ساخته))، هوش ميان فردي ( تكاليف كار ميان فردي (شيباتا و همكاران، 2011) و نظريه ذهن و همدلي (پاول و همكاران، 2017))، هوش درون فردي ( تكاليف خودتنظيمي هيجاني (لوسك و همكاران، 2004)، خودآگاهي (محقق ساخته) و عملكرد اجرايي (سيلوستر و همكاران، 2003)) و هوش طبيعتگرايانه ( تكاليف علاقه مندي به حيوانات و گياهان (محقق ساخته))[، پرسشنامه MIDAS (شيرر،1994) و دستگاه تصويربرداري تشديد مغناطيس عملكردي بود. آزمودني ها با توجه به انتخاب در هر هوش، دو يا سه تكليف عملكردي را در اسكنر به پايان رساندند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPM نسخه 12يك TOOL BOXمبتني بر نرم افزار MATLAB به منظور پيش پردازش و آناليز آماري داده ها، تحليل و با استفاده از روش توصيفي، بررسي جداول، نمودار ها و شكل ها تجزيه و تحليل شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد در هوش كلامي، موسيقيايي، جنبشي-حركتي، ميان فردي، در
    Thesis summary

  7. بررسي تحول تفكر آرزومندانه كودكان و نوجوانان 15-4 ساله
    عين اله خجير 2021
    تفكر آرزومندانه- كه سوگيري تمايل نيز ناميده مي شود- نوعي سوگيري شناختي است كه در پژوهش حاضر، روند تحول آن در كودكان و نوجوانان 4 تا 15 ساله، مورد بررسي قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات تحولي با روش مقطعي بود. جامعه آماري، كليه كودكان و نوجوانان سنين 4 تا 15 سال مدارس عادي دولتي شهر آمل در سال تحصيلي 99-98 بود. حجم نمونه شامل 360 نفر در 6 گروه سني (هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) كه با روش نمونه گيري در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون كارت علامت دار بود كه به صورت نرم افزار تحت وب، طراحي شده بود. داده ها با روش تحليل واريانس با اندازه گيري مكرر، تحليل شدند. نتايج اين پژوهش نشان دادند كه كودكان و نوجوانان ايراني، در پيش بيني رويدادها، بيش از آنكه به احتمال وقوع رويدادها توجه داشته باشند تحت تأثير تمايلات و ترجيحات خود قرار مي گيرند. علاوه بر آن، ميزان پيش بيني رويدادهاي مورد تمايل (مثبت) از دوره كودكي تا نوجواني، تغيير نمي كند و روند نسبتاً يكساني دارد اما روند پيش بيني رويدادهايي كه مورد تمايل نيستند (منفي) از سنين 8-9 سالگي، كاهش يافته و اين كاهش تا سنين 10-11 سالگي ادامه مي يابد. بنابراين، تفكر آرزومندانه، با افزايش سن، كاهش نمي يابد؛ زيرا علاوه بر اينكه خوش بيني بيش از حد نسبت به رويدادهاي مورد تمايل، نسبتاً ثابت مي ماند، خوش بيني نسبت به عدم وقوع رويدادهايي كه مورد تمايل نيستند نيز افزايش يافته و كودكان و نوجوانان سنين 8-9 سال و بالاتر، احتمال وقوع رويدادهاي منفي را كمتر از حد، برآورد مي كنند. اين نوع از سوگيري خوش بينانه نسبت به عدم وقوع رويدادهاي منفي مي تواند اساس تصميم گيري هاي پرخطر را فراهم آورد كه مي تواند باعث گرايش به رفتارهاي پرخطر شود كه نيازمند پژوهش هاي بيشتر جهت كسب دانش بيشتر براي اقدامات پيشگيرانه است. نهايتاً اينكه جنسيت، متغير تأثيرگذاري بر تفكر آرزومندانه نيست.
    Thesis summary

  8. تاثير شن بازي بر نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي
    بيان نسايي مقدم 2021
    مقدمه: مجموعه اي از نارسايي هاي شناختي و هيجاني در دانش آموزان نارساخوان وجود دارد كه در صورت عدم مداخله مناسب و به هنگام تا بزرگسالي ادامه خواهند يافت. از آن جا كه شن بازي مي تواند بسياري از جنبه هاي رشدي فرد به ويژه رشد شناختي و هيجاني را به گونه اي مثبت تحت تاثير قرار دهد، لذا احتمالا در دانش آموزان نارساخوان كه نارسايي هاي شناختي و ناگويي هيجاني دارند نيز موثر خواهد بود. بنابراين، هدف پژوهش حاضر تاثير شن بازي بر نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي بوده است. مواد و روش ها: طرح اين پژوهش آزمايشي از نوع پيش آزمون–پس آزمون در دو گروه نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني بود. جامعه آماري شامل دانش آموزان پسر نارساخوان پايه هاي دوم و سوم ابتدايي شهر قروه بود، كه از ميان آنها با روش نمونه گيري هدفمند دو گروه نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني با حجم كل 40 نفر انتخاب شدند. گروه نارسايي شناختي با 20 نفر(10 نفر گروه آزمايش و 10 نفر گروه كنترل) و گروه ناگويي هيجاني با 20 نفر(10 نفر گروه آزمايش و 10 نفر گروه كنترل) مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون وكسلر4 كودكان(WISC-IV) (2003)، آزمون نما كرمي نوري و مرادي (1387)، مقياس محقق ساخته ناگويي هيجاني كودكان، آزمون نارسايي شناختي(خرده آزمون حافظه فعال وكسلر چهار كودكان ، خرده آزمون حافظه اسامي نپسي، آزمون حواسپرتي تولوز-پيرون و آزمون محقق ساخته اشتباهات سهوي) بود. سپس دانش آموزان نارساخوان داراي نارسايي شناختي گروه آزمايش طي 13 جلسه 45 دقيقه اي و دانش آموزان نارساخوان داراي ناگويي هيجاني گروه آزمايش طي 14 جلسه 45 دقيقه اي شن بازي را در يكي از مراكز اختلالات يادگيري دريافت كردند. يافته ها: يافته ها نشان داد كه آموزش شن بازي بر كاهش حواسپرتي، مشكلات حافظه فعال، اشتباهات سهوي، مشكلات يادآوري اسامي، دشواري در بيان احساسات، دشواري در خيالپردازي، دشواري در تشخيص احساسات از تغييرات فيزيولوژيكي، تفكر عيني تاثير مثبت معنادار دارد، اما تاثير آموزش شن بازي بر كاهش دشواري در شناسايي احساسات معنادار نبود. بحث و نتيجه گيري: از يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه روش شن بازي قادر است نارسايي شناختي و ناگويي هيجاني دانش آموزان نارساخوان را كاهش دهد، بنابراين استفاده از اين روش به عنوان روشي در بهبود ب
    Thesis summary

  9. طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن: شناسايي زيرگروه ها بر پايه متغيرهاي شناختي حوزه خاص و حوزه عام با استفاده از خوشه بندي مدل مبنا
    كامبيز كريمي 2021
    مقدمه و هدف: باتوجه به مشكلات طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن به دليل ناهمگني شديد در افراد با ناتواني يادگيري خواندن و نيز همبودي با ساير اختلال ها به ويژه ناتواني يادگيري رياضي، پژوهش حاضر با هدف شناسايي زيرگروه هاي شناختي ناتواني يادگيري خواندن بر پايه متغيرهاي شناختي حوزه خاص و حوزه عام در نمونه باليني انجام شد. روش: شركت كنندگان در اين پژوهش، 56 دانش آموز با ناتواني يادگيري خواندن مشغول به تحصيل در پايه هاي دوم، سوم، چهارم و پنجم بودند كه در مراكز درمان ناتواني يادگيري آموزش وپرورش به عنوان ناتوان در يادگيري خواندن، در سال تحصيلي 99- 1398 آموزش ويژه دريافت مي كردند. شركت كنندگان در دو جلسه به صورت انفرادي با استفاده از مجموعه اي از آزمون ها و تكاليف شناختي مداد - كاغذي و رايانه اي حوزه خاص و حوزه عام شناختي ارزيابي شدند. داده ها با استفاده از روش خوشه بندي مدل مبنا به عنوان روش جديدتر خوشه بندي كه مزيت اصلي آن تعيين تعداد بهينه خوشه ها بر پايه داده ها است به همراه آزمون هاي تحليل واريانس، تحليل رگرسيون و مربع كاي تحليل شدند. يافته ها: خوشه بندي داده ها به روش مدل - مبنا حاكي از وجود سه خوشه مجزا از دانش آموزان با ناتواني يادگيري خواندن بود كه شامل خوشه هاي: 1. نقص آگاهي واج شناختي (خواندن كلمات و نا كلمات، زنجيره كلمات، ناميدن تصاوير)، نقص حافظه كاري و جابه جايي توجه؛ 2. نقص آگاهي واج شناختي (درك متن) و كنترل توجه؛ و 3. نقص آگاهي واج شناختي (قافيه، درك كلمه، حذف آوا، نشانه حرف و مقوله)، سرعت پردازش و كاركردهاي اجرايي بود. همچنين شاخص هاي آماري BIC و ICL مدل EVI با سه خوشه را تاييد كردند. بحث و نتيجه گيري: اين پژوهش گامي براي كاهش مشكلات در طبقه بندي ناتواني يادگيري خواندن برداشت. يافته ها نشانگر وجود خوشه هاي گوناگون ناتواني يادگيري خواندن بوده و نيز دلالت هايي براي در نظر داشتن همبودي، ناهمگني و گستره متغيرهاي شناختي حوزه خاص و عام در طبقه بندي اين ناتواني داشته و زمينه اي براي تشخيص تبييني و طراحي برنامه هاي ترميمي اختصاصي افراد با ناتواني يادگيري خواندن فراهم ساخت
    Thesis summary

  10. تدوين مدل تبيين ناسازگاري تحصيلي بر اساس بي عدالتي آموزشي، فرسودگي، فريبكاري تحصيلي و عدم خودكارآمدي تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سيناي همدان
    اعظم السادات ميرزاصفي ناييني 2020
    هدف پژوهش حاضر، تدوين مدل ساختاري براي تبيين ناسازگاري تحصيلي بر مبناي بي عدالتي آموزشي، عدم خودكارآمدي، فريبكاري و فرسودگي تحصيلي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سيناي همدان بود. به اين منظور نمونه اي متشكل از 367 نفر از دانشجويان كارشناسي، كارشناسي ارشد ودكتراي دانشگاه بوعلي سيناي همدان در سال تحصيلي 97-1396 به روش نمونه گيري خوشه اي، انتخاب و پرسشنامه هاي عدالت آموزشي گل پرور(1389)، فرسودگي تحصيلي برسو(1998)، فريبكاري تحصيلي گل پرور(1389)، خودكارآمدي اون و فرامن(2001)، و سازگاري تحصيلي بيكر و سرياك(2007) بر روي آنها اجرا شد. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. داده ها با استفاده از الگوي معادله ساختاري و با استفاده از نرم افزار آماري AMOS تحليل گرديد. شاخص هاي برازش مدل نشان دهنده برازندگي مناسب مدل با داده ها بود و فرضيات پژوهش تاييد شد. در سنجش برازش مدل روابط بين بي عدالتي آموزشي، عدم خودكارآمدي، فرسودگي و فريبكاري تحصيلي در تبيين ناسازگاري تحصيلي مقدار كاي اسكوئر48/ 15948(مطلوب)، شاخص نيكويي برازش (GFI) 0/924 (مطلوب)، شاخص برازش تطبيقي ((CFI 0/ 902(مطلوب) شاخص ريشه ميانگين مربعات خطاي برآورد (RMSEA) 0/072(مطلوب) به دست آمده است. يافته ها نشان مي دهد كه بي عدالتي آموزشي از طريق كاهش خودكارآمدي و افزايش فرسودگي و فريبكاري تحصيلي در نهايت منجر به ناسازگاري تحصيلي مي گردد. براساس اين يافته ها، بي عدالتي آموزشي مي تواند گام موثري درجهت افزايش خودكارآمدي، كاهش فرسودگي، فريبكاري و ناسازگاري تحصيلي باشد. تحليل يافته هاي توصيفي نشان داد كه فريبكاري دانشجويان پسر(در سطح معني داري 0.05) بيش از دانشجويان دختر است. همچنين تفاوت ميانگين عدم خودكارآمدي دانشجويان مقطع دكترا به طور معناداري بيش از دانشجويان كارشناسي و كارشناسي ارشد بود. همچنين فريبكاري دانشجويان شاغل به طور معناداري بيش از دانشجويان غير شاغل بود. و دانشجويان شاغل بيش از ساير دانشجويان معتقد به بي عدالتي اساتيد بودند
    Thesis summary

  11. مقايسه تأثير آموزش فنون مبتني بر شفقت و آموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني در دختران نوجوان فراري از خانه
    ازاده مهدوي 2020
    پديده فرار دختران از منزل يكي از معضلات خانوادگي و اجتماعي به حساب مي آيد و با توجه به روند روبه افزايش آن، لزوم بررسي اثرگذاري روش هاي آموزشي به اين گروه آسيب ديده بيشتر مي شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه تأثير آموزش فنون مبتني بر شفقت وآموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران نوجوان فراري انجام شده است. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي است و در آن از طرح آزمايشي تك موردي يا تك آزمودني استفاده شده است و روش مورد استفاده طرح A-B با پيگيري مي باشد. جامعه آماري پژوهش شامل همه ي دختران نوجوان فراري (دامنه سني 12 تا 19 سال-مقاطع تحصيلي متوسطه اول و دوم) شهر همدان در سال 1398 است كه به مركز اورژانس اجتماعي شهر همدان مراجعه كرده يا ارجاع داده شده اند. روش نمونه گيري، نمونه گيري هدفمند ميباشد. از بين جامعه 4 نفر به عنوان نمونه و براساس ملاك هاي ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه دو نفره آموزش فنون مبتني برشفقت و آموزش مبتني بر طرحواره قرار گرفتند و پيش از مداخله آموزشي، پرسشنامه هاي احساس تنهايي (UCLA) و دشواري تنظيم هيجاني (DERS) را پر كردند. سپس به مدت 8 جلسه آموزش ها را دريافت كردند. بعد از مداخله آموزشي نيز مجدد پرسشنامه ها در اختيار دختران قرار گرفت و پس از آن داده ها با استفاده از نمودارهاي تصويري و ديداري مورد تحليل قرار گرفت. پرسشنامه احساس تنهايي توسط راسل، پيلوا و كورتونا تهيه شده است كه دامنه نمره بين 20 (حداقل)و 80 (حداكثر) را دارا است. پرسشنامه دشواري تنظيم هيجاني نيز توسط گرتز و رومر تهيه شده كه دامنه نمره آن ببين 36 (حداقل) و 180 (حداكثر) است. داده هاي اين پژوهش نشان داد كه آموزش فنون مبتني بر شفقت اثرگذاري بيشتري نسبت به آموزش مبتني بر طرحواره در كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران فراري داشته است. همچنين اثرگذاري هر دو روش آموزشي بر كاهش احساس تنهايي و مشكلات تنظيم هيجاني دختران فراري مورد تأييد قرار گرفت. از داده هاي پژوهش مي توان به اين نتيجه دست پيدا كرد كه روش هاي آموزشي مي توانند در كنار ساير روش ها به عنوان راهكاري مؤثر در كاهش و تعديل آسيب هاي اين گروه از دختران مورد استفاده قرار گيرند.
    Thesis summary

  12. مقايسه اثربخشي آموزش رياضي و علوم با و بدون نرم افزارهاي آموزشي بر سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربستن در دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر خرم آباد
    فتانه فتحي 2020
    هدف پژوهش حاضر مقايسه اثربخشي آموزش رياضي و علوم با و بدون نرم افزارهاي آموزشي بر سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربستن در دانش آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر خرم آباد بوده است. طرح اين پژوهش نيمه آزمايشي ازنوع پيش آزمون – پس آزمون در دو گروه با و بدون نرم افزار آموزشي بود. جامعه آماري شامل دانش آموزان دختر مقطع ششم دبستان شهر خرم آباد بود، كه از ميان آنها با روش نمونه گيري خوشه اي دو كلاس با حجم كل 51 نفر انتخاب شدند. كه يكي از آنها با (25 نفر دانش آموز به صورت تصادفي گروه با نرم افزار آموزشي و 26 نفر به عنوان گروه بدون نرم افزار آموزشي انتخاب و مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون پيشرفت تحصيلي سنجش دانش، فهميدن و كاربستن دروس رياضي و علوم سال ششم بود كه بر پايه جدول مشخصات ساخته شد. براي تحليل داده ها از روش تجزيه وتحليل كوواريانس چندمتغيري (مانكووا) تحليلT استفاده شد. نتايج آزمون چند متغيره نشان داد، كه بين نمره گروه با نرم افزار آموزشي و گروه بدون نرم افزار در سطوح يادگيري دانش، فهميدن و كاربرد با كنترل پيش آزمون تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج آزمون آماري تحليل كوواريانس تك متغيره(آنكوا) نيز نشان داد آموزش با نرم افزارهاي آموزشي بر سطح كاربرد درس رياضي ، سطح دانش درس علوم، سطح فهميدن درس علوم و سطح كاربرد درس علوم تاثير مثبت معنادار دارد، اما تاثير آموزش با نرم افزارهاي آموزشي بر سطح دانش درس رياضي و سطح فهميدن درس رياضي معنادار نبود.
    Thesis summary

  13. ساخت و اعتباريابي آزمون خرد بر اساس مولفه هاي ايراني
    فريبا منظمي تبار 2019
    اين پژوهش با هدف ساخت و اعتباريابي آزمون خرد بر اساس مؤلفه هاي ايراني انجام گرفت. به اين منظور از روش تركيبي(كيفي-كمي) از نوع طرح اكتشافي استفاده شد. در مرحله اول(كيفي)، با 20 نفر از اساتيد علوم انساني دانشگاههاي شهر همدان مصاحبه نيمه ساختار يافته انجام شد. روش نمونه گيري هدفمند و بر اساس اشباع نظري بود. سپس اطلاعات پس از كد گذاري و تدوين مضامين حاصل از مصاحبه-ها ، پرسشنامه اي 40 سوالي تدوين شد. سپس براساس روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 400 نفر (281 نفر زن و 119 نفر مرد) در پژوهش شركت كردند. در اين مرحله براي تجزيه و تحليل داده ها از روش تحليل عاملي تاييدي استفاده شد (آزمون بارتلت و KMO و نمودار سنگريزه). همچنين به منظور بررسي روايي سازه آزمون خرد از ضريب همبستگي اين پرسشنامه با پرسشنامه 3DWS (آردلت، 2003) و براي پايايي آزمون از روش باز آزمايي و آلفاي كرونباخ استفاده شد. نتايج حاصل از تحليل محتوا در مرحله اول(كيفي) نشان داد كه خرد داراي چهار مولفه است :1 - مؤلفه « شناختي» ،2 - مؤلفه ي «عاطفي» ،3- مؤلفه «انعطاف پذيري و گشودگي به تجربه » ،4- مؤلفه «از خود فراروي / هدفمندي و جستجوي معنا». همچنين نتايج حاصل از تحليل عاملي(مرحله دوم) چهار عامل را نشان داد؛ عامل اول(شامل سوالات 2-3-4-5-6-8-10-14-15-20-21-32-40) با عنوان «بعد عاطفي»، عامل دوم (شامل سوالات 1-7-9-12-13-16-17-19-22-23-24-25-29-30) با عنوان « بعد شناختي»، عامل سوم(شامل سوالات 26-27-28-35-36-38) با عنوان «بعد انعطاف پذيري» و عامل چهارم(شامل سوالات 11-18-31-33-34-37-39) با عنوان «بعد از خود فرا روي». نتايج پژوهش بيانگر آن است كه پرسشنامه خرد ساخته شده بر اساس مولفه هاي ايراني از روايي و پايايي لازم برخوردار است. براساس نتايج حاصل از پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي مي توان گفت كه خرد داراي 4 مولفه شناختي ، عاطفي ، گشودگي به تجربه و از خود فراروي است كه با پرسشنامه تدوين شده قابل سنجش است.
    Thesis summary

  14. شناسايي مولفه هاي تربيت كودك بر اساس ديدگاه والدين ايراني و ساخت بسته آموزشي اين مولفه ها
    مريم حسيني اصل نظرلو 2018
  15. تدوين الگوي رشد اخلاقي بر اساس مؤلفه هاي فراشناختي با ميانجي گري شناخت اجتماعي در نوجوانان
    مريم عبدالهي مقدم 2017
    پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوي رشد اخلاقي بر اساس مؤلفه هاي فراشناختي با ميانجي گري شناخت اجتماعي در نوجوانان انجام شده است. جامعه ي آماري اين پژوهش شامل تمامي دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان خرم آباد (پايه نهم) به تعداد 4567 نفر بود كه از ميان آنها 311 نفر (146 پسر و 165 دختر) بر اساس روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. روش پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي و در قالب الگوي تحليل مسير بود و شركت كننده ها پرسش نامه هاي استدلال اخلاقي رست و همكاران، فراشناخت اخلاقي سوانسون و هيل، رفتار اخلاقي سوانسون و هيل و شناخت اجتماعي بارون - كوهن را تكميل كردند. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحليل رگرسيون در چارچوب تحليل مسير مورد تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان داد كه استدلال اخلاقي به واسطه ي مؤلفه هاي فراشناخت و شناخت اجتماعي با رفتار اخلاقي رابطه دارد و دو جزء فراشناخت يعني راهبرد و تكليف با استدلال اخلاقي رابطه ندارد اما اين دو با رفتار اخلاقي ارتباط دارند. بنابراين لازم است در بررسي رشد اخلاقي در نوجوانان در جستجوي عوامل ديگر بود و در آموزش اخلاق به نوجوانان و كمك به تحول اخلاقي مثبت در آنها به نقش فراشناخت اخلاقي و شناخت اجتماعي هم توجه نمود.
    Thesis summary

  16. تدوين و اعتباريابي پروتكل آموزش ديدگاه گيري اجتماعي و اثر آن بر سبك هاي حل تعارض زوجين
    سروه محمدزاده 2016
    هدف پژوهش حاضر، تدوين و اعتباريابي پروتكل آموزش ديدگاه گيري اجتماعي و اثر آن، بر سبك هاي حل تعارض زوجين بود. براي اين هدف برنامه آموزش ديدگاه گيري اجتماعي مبتني برروش"دانش-مهارت ها-توانايي هاي" گلباخ(2009) تدوين وتوسط ارزيابان اعتبار آن سنجيده شد كه ضريب توافق كاپاي 84/0 بين ارزيابان به دست آمد.جامعه پژوهش جهت آموزش ديدگاه گيري را زوجين دچار تعارض زناشويي خودمراجع به مراكز مشاوره شهر سنندج تشكيل مي دادند. 73 زوج شرايط اوليه مطالعه را احراز كردند كه از بين آنها 60 زوج براساس نمره دريافتي درآزمون تعارض زناشويي در دوگروه 30 نفره(هرگروه شامل 10نفر دچارتعارض متوسط،10نفر دچارتعارض شديد و 10 نفر دچارتعارض عميق)جايابي شدند. ابتدا آزمون هاي ديدگاه گيري و سبك هاي حل تعارض اجرا و سپس، زوجين گروه آزمايش، در معرض برنامه آموزش ديدگاه گيري اجتماعي قرار گرفتند و در انتهاي برنامه ده جلسه اي، دوباره ارزشيابي به عمل آمد. يك ماه پس از طي دوره آموزشي و جهت تعيين ماندگاري اثر آموزش، براي مرحله سوم آزمون ها اجرا شد. نتايج تحليل واريانس اندازه گيري مكرر نشان داد كه آموزش ديدگاه گيري باعث تغييردر نمره سبك هاي حل تعارض زوجين مي شود و اين تغيير در طي زمان يك ماه ماندگار است. نمرات سبك هاي حل تعارض يكپارچگي و مصالحه در اثر آموزش افزايش يافته، اما نمرات سبك هاي اجتنابي و رقابتي كاهش معنادار پيداكرده است. همچنين نتايج پژوهش نشان داد كه فرايند آموزش، ديدگاه گيري اجتماعي را افزايش داده است. دريك نگاه كلي نتايج اين پژوهش نشان داد كه برنامه هاي آموزشي ديدگاه گيري اجتماعي ، باعث تغيير در سبك هاي حل تعارض مي شود.از آن جا كه مقياسي كه منحصرا اين مهارت را بسنجد، وجود نداشت و ابزارهاي موجود تنها به عنوان خرده مقياس ، مهارت ديدگاه گيري اجتماعي را اندازه گيري كرده اند، لذا تدوين مقياسي براي سنجش ديدگاه گيري اجتماعي يكي از اهداف اين پژوهش بود. جهت هنجاريابي مقياس، 750 نفردانشجو شركت داشتند و مقياس ديدگاه گيري اجتماعي را براي هنجاريابي و مقياس هاي شادكامي آكسفورد و اضطراب بك رابراي تعيين روايي تشخيصي و افتراقي تكميل نمودند. داده هاي بدست آمده با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون، آلفاي كرونباخ و تحليل عاملي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هانشان داد ميان ديدگاه گيري اجتماعي و شادكامي، همبستگي مثبت و معنادار
    Thesis summary

  17. تاثير آموزش هدف گذاري بر اهداف پيشرفت، انگيزه ي پيشرفت و كمال گرايي
    فائزه جهان 2016
  18. تدوين مدلي علَي براي تبيين خرد بر مبناي داراييهاي تحولي با وساطت بالندگي در دانشجويان دانشگاههاي كرمانشاه
    2016
    هدف پژوهش حاضر تدوين مدلي علّي براي تبيين خرد بر مبناي داراييهاي تحولي و به وساطت بالندگي بود. به اين منظور نمونهاي متشكل از 668 دانشجوي دختر و پسر به روش نمونهگيري ،(3D-WS) خوشهاي مرحلهاي از دانشگاههاي كرمانشاه انتخاب و مقياسهاي سه بعدي خرد آردلت و بالندگي روي آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوي معادلهي (DAP) پروفايل داراييهاي تحولي تحليل گرديد. براي هر يك از متغيرهاي مكنون مدلهاي AMOS و با نرمافزار (SEM) ساختاري اندازهگيري مورد برآورد و آزمون قرار گرفتند و همهي مدلها مورد حمايت قرار گرفتند. مدل نهايي 0 از / يك الگوي خاص از روابط متغيرهاي پژوهش با يكديگر را ارائه نمود و در مجموع توانست 23 واريانس خرد را تبيين نمايد. شاخصهاي برازش مدل نشان از برازندگي مناسب مدل با دادهها داشتند اثر .(NFI=1/00 ،CFI=1/00 ،AGFI=0/98 ،GFI=1/00 ،RMSEA=0/05 ،χ2/df=2/57) مستقيم داراييهاي دروني بر خرد و ابعاد آن تأييد و اثر غيرمستقيم آن نيز به وساطت بالندگي بر خرد و ابعاد شناختي و عاطفي معنيدار اما بر بعد تأملي غيرمعنيدار بود. اثر مستقيم داراييهاي بيروني نيز بر خرد و بعد تأملي تأييد اما بر ابعاد شناختي و عاطفي تأييد نشد و اثر غيرمستقيم آن بر خرد و ابعاد شناختي و عاطفي معنيدار و بر بعد تأملي غيرمعنيدار بود. هويت مثبت، ارزشهاي مثبت، استفادهي سازنده از زمان و تعهد به يادگيري، تأثيرگذارترين داراييهاي تحولي بر خرد بودند. داراييهاي دروني بيش از داراييهاي بيروني تبيينكنندهي خرد در دانشجويان بودند كه مؤيد اين است كه درك ذهني محيط مهمتر از خود تأثيرات عيني محيط است. با توجه به نقش داراييهاي تحولي در پيشبيني خرد، اهميت توجه به تأمين آنها از جانب نهادهاي اجتماعي مرتبط با جوانان و نوجوانان از جمله خانواده، نظام آموزشي و ساير خردهنظامهاي اجتماعي براي تسهيل رشد خرد آشكار است.
    Thesis summary

  19. ارائه ي مدل علي روابط بين عوامل خانوادگي، محيطي و فردي با تعلل ورزي تحصيلي در دانشجويان دانشگاههاي دولتي استان مركزي
    بهروز قلايي 2015
    پژوهش حاضر به منظور بررسي و ارائه مدل علي روابط بين عوامل خانوادگي، محيطي و فردي با تعلل ورزي تحصيلي در دانشجويان دانشگاه هاي دولتي استان مركزي و با روش تحليل مسير انجام شد. براي اين منظور 412 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي دولتي استان مركزي به روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي مقياس تعلل ورزي عمومي، پرسشنامۀ تعلل ورزي تحصيلي، پرسشنامۀ راهبردهاي انگيزشي، پرسشنامه خودتنظيم گري تحصيلي، پرسشنامة كمال گرايي چند بعدي فراست، پرسشنامۀ خودكارآمدي تحصيلي، پرسشنامه سنجش صفات پنج گانه شخصيتي(NEO)، پرسشنامة شيوه هاي فرزندپروري ديانا بامريند، پرسشنامه ارزش تكليف درسي و پرسشنامه در كلاس من پاسخ دادند. داده هاي بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و LISREL8.5 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد كه مجموع عوامل خانوادگي، عوامل محيطي و عوامل فردي پيش بيني كننده هاي مناسبي براي تعلل ورزي تحصيلي به حساب مي آيند. عوامل خانوادگي هم بطور مستقيم با تعلل ورزي تحصيلي ارتباط دارند و هم بطور غير مستقيم. در روابط مستقيم از بين عوامل خانوادگي نيز سبك فرزندپروري دموكراتيك بالاترين ضريب تاثير را روي تعلل ورزي تحصيلي بطور مستقيم دارد. همچنين پس از آن سبك فرزندپروري ديكتاتوري و سبك فرزندپروري سهل گيرانه و در نهايت تعلل ورزي مادر و تعلل ورزي پدر در رده هاي بعدي قرار دارند. از بين عوامل محيطي نيز ارزش تكليف درسي رابطه بالاتري با تعلل ورزي تحصيلي دارد و پس از آن جو كلاس در رده بعدي قرار مي گيرد. همچنين در بين عوامل فردي بترتيب متغيرهاي خودتنظيم گري تحصيلي، انگيزش تحصيلي، كمال گرايي، تعلل ورزي كلي، خودكارآمدي تحصيلي، وظيفه شناسي و نوروزگرايي بيشترين رابطه را با تعلل ورزي تحصيلي نشان دادند. از بين مسيرهاي مدل پيشنهادي نيز در تحليل نهايي مسيرهاي بين متغيرهاي تعلل مادر و تعلل پدر با تعلل-ورزي تحصيلي به اندازه اي كه معنادار محسوب شود نبوده است و از مدل حذف شدند. همچنين رابطه بين سبك فرزندپروري سهل گيرانه با همه متغيرهاي فردي بجز وظيفه شناسي كمتر از 0.3 بود و اين مسيرها از مدل حذف شدند. بقيه مسيرها تاييد گرديدند.
    Thesis summary

M.Sc. Theses

  1. تاثير آموزش شفقت به خود بر تفكر ارجاعي و انعطاف پذيري شناختي در دختران داراي نشانگان شكست عشقي در شهر همدان
    فاطمه سوري 2023
    چكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش شفقت به خود در انعطاف پذيري شناختي و تفكر ارجاعي در دختران داراي نشانگان شكست عشقي انجام گرفت.اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل و آزمايش بود. جامعه آماري پژوهش دانشجويان دختر حاضر در خوابگاه هاي دانشگاه بوعلي بودند. نمونه مورد نظر پژوهش 30 نفر بود كه آزمون نشانگان شكست عشقي روي آنها اجرا شد و حداقل نمره 120 را در اين آزمون كسب كردند. نمونه تحقيق حاضر با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند انجام شد و پژوهشگر اين افراد به صورت تصادفي به دو گروه 15 نفري كنترل و آزمايش تقسيم كرد. ابزار هاي مورد استفاده شامل آزمون هاي تفكر ارجاعي 15 گويه اي اهرينگ(2010) و مقياس 20 گويه اي دنيس و اندروال (2010) بود. شفقت به خود در 8 جلسه 45 دقيقه اي اجرا شد. يافته هاي پژوهش نشان داد كه آموزش شفقت به خود بر تفكر ارجاعي و تاثيز منفي و معكوس دارد.همچنين نتايج نشان داد كه آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذيري شناختي تاثير مستقيم و مثبت دارد. استفاده از برنامه آموزشي شفقت به خود مي تواند روشي براي كاهش تفكر ارجاعي و افزايش انعطاف پذيري شناختي در دختران داراي نشانگان شكست عشقي باشد.
    Thesis summary

  2. مقايسه تاثير سوگ ابراز شده و نشده بر نظم جويي شناختي هيجان، خود شفقت ورزي، همدلي و اضطراب مرگ در بازماندگان فوتي هاي ناشي از كرونا ويروس
    محمدرضا نائيجي 2023
    با شيوع بيماري كوويد-19 در روزهاي پاياني سال 2019 و نرخ بالاي مرگ و مير، جهان با بحران بزرگي مواجه شد. افزون بر ميزان بالاي مرگ و مير ناشي از اين بيماري، يكي از مهمترين پيامدهاي همه گيري كرونا، اثرات روانشناختي است كه جامعه با آن روبرو شده است. يكي از مهم ترين مشكلاتي كه افراد در اين دوران با آن مواجه شدند، مرگ يكي از عزيزانشان بوده كه به دليل محدوديت هاي اين دوران افراد نتوانستند هيجانات خود را به درستي تخليه كنند و سوگ خود را ابراز كنند. پژوهش حاضر از نوع علي-مقايسه اي و با هدف مقايسه تاثير سوگ ابراز شده و نشده بر نظم جويي شناختي هيجان، ميزان شفقت ورزي، همدلي و اضطراب مرگ در بازماندگان فوتي هاي ناشي از كرونا ويروس بود. به اين منظور از 268 نفر در قالب دو گروه (149 نفر سوگ ابراز شده و 119 نفر سوگ ابراز نشده) به شيوه ي در دسترس از ميان خانواده هاي 3414 نفر فوتي هاي ناشي از كرونا ويروس در استان همدان تا تاريخ 4 آذر 1401، انتخاب شد. براي گردآوري اطلاعات پس از پرسش شفاهي، پرسشنامه هاي سوگ ابراز شده و نشده محقق ساخت، پرسشنامه هاي نظم جويي شناختي هيجان گارنفسكي و كرايج، خود شفقت ورزي نف، همدلي پرث و اضطراب مرگ تمپلر در اختيار آن ها قرار گرفت. داده هاي به دست آمده به وسيله ي تحليل واريانس چند متغيره مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها نشان دادند كه بين نمره ي خود شفقت ورزي در افراد با سوگ ابراز شده و سوگ ابراز نشده تفاوتي وجود ندارد اما بين نمره هاي نظم جويي شناختي هيجان، همدلي و اضطراب مرگ در افراد با سوگ ابراز شده و سوگ ابراز نشده تفاوت معناداري مشاهده شد. نمره ي نظم جويي شناختي هيجان در راهبردهاي سازش يافته و همدلي در افراد با سوگ ابراز شده بالاتر و نمره ي نظم جويي شناختي هيجان در راهبردهاي سازش نايافته و اضطراب مرگ در افراد با سوگ ابراز شده پايين تر بود.
    Thesis summary

  3. تاثير استفاده از محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم تجربي دانش آموزان پسر پايه نهم شهرستان سنقر
    مسعود اكبري 2023
    واقعيت مجازي يك فناوري جديد در آموزش است. هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين تاثير استفاده از محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم تجربي در دانش آموزان پسر پايه نهم بود. طرح پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماري دانش آموزان پسر پايه نهم شهر سنقر بود كه 44 نفر از آنها به شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب و در دو گروه 22 نفره قرار گرفتند. جهت گردآوري اطلاعات از پرسشنامه انگيزش يادگيري علم توان و همكاران (2005) پرسشنامه نگرش به يادگيري علوم اكپينر و همكاران (2009) در قبل و پس از آموزش فناوري واقعيت مجازي استفاده گرديد. محتواي آموزشي در آموزش با فناوري واقعيت مجازي، شامل ويديو هاي 360 درجه با موضوع نجوم و كيهان شناسي بود كه دانش آموزان گروه آزمايش، در 8 جلسه و هر هفته دو جلسه ، اين محتوا را آموزش ديدند. داده هاي حاصل از پرسشنامه ، با آزمون كوواريانس تحليل شد. با توجه به نتايج تحليل كواريانس، در مورد انگيزش يادگيري علم (01/0 p<، 01/24 = F) نشان مي-دهد اثر محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر افزايش انگيزش يادگيري علوم تجربي دانش آموزان پايه نهم دركلاس علوم معنادار است. با توجه به مجذور اتا ميزان اين تاثير 37 درصد است. با توجه به نتايج تحليل كواريانس ، در مورد نگرش به يادگيري علوم (01/0 p<، 03/12 = F) نشان مي دهد اثر محتواي واقعيت مجازي 360 درجه بر افزايش نگرش به يادگيري علوم معنادار است و با توجه به مجذور اتا ميزان اين تاثير 29 درصد است. بنابراين نتايج نشان داد كه آموزش واقعيت مجازي بر انگيزش و نگرش به يادگيري علوم در دانش آموزان پسر پايه نهم شهرستان سنقر، اثر معناداري دارد.
    Thesis summary

  4. تاثير آموزش مثبت انديشي بر انعطاف پذيري شناختي و تاب آوري مادران كودكان كم تواني ذهني
    معصومه كوليوند 2023
    چكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي آموزش مثبت انديشي بر انعطاف پذيري شناختي و تاب آوري مادران كودكان كم توان ذهني مدرسه شهيداكبري شهر تويسركان صورت پذيرفت. در اين طرح نيمه آزمايشي با پيش آزمون-پس آزمون نمونه اي به حجم 34 نفر به صورت دسترس انتخاب گرديد. سپس به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جاي داده شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش شامل مقياس انعطاف پذيري شناختي دنيس و وندورال( (CFIو پرسشنامه تاب آوري كانر و ديويدسون( (CD-RISC بود. براي گروه آزمايش 8 جلسه 60 دقيقه اي آموزشي مثبت انديشي اجرا شد و گروه كنترل برنامه آموزشي دريافت نكردند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد. داده ها با روش تحليل كوواريانس چندمتغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج تحليل كواريانس، در مورد انعطاف پذيري شناختي (01/0 p<، 95/22 = F) و تاب آوري (01/0 p<، 01/29 = F)نشان داد كه اثر آموزش مثبت انديشي بر انعطاف پذيري شناختي و تاب آوري مادران كودكان كم توان ذهني معنادار است و ميزان آن ها را افزايش داده است. براين اساس مي توان نتيجه گرفت كه آموزش مثبت انديشي مي تواند به عنوان مداخله اي جهت ارتقاي انعطاف پذيري شناختي و تاب آوري مادران كودكان كم توان ذهني به كار گرفته شود.
    Thesis summary

  5. اثر خرد عمومي و خستگي ذهني بر ميزان دغل كاري دانش آموزان دختر مقطع ابتدايي
    شقايق حاجي حيدري ورنوسفادراني 2023
  6. تأثير آموزش مهارت تنظيم هيجان بر آزار عاطفي و رضايت زناشويي در زوجين نابارور
    نفيسه حسيني 2023
    ناباروري پيامدهاي منفي متعددي بر روابط زناشويي زوجين به همراه دارد. هدف از مطالعه جاري بررسي تأثير آموزش مهارت تنظيم هيجان بر كاهش آزار عاطفي و بهبود سطح رضايت زناشويي در زوجين نابارور در شهر مشهد بود. جهت نيل به هدف پژوهش از روش نيمه آزمايشي با طرح دو گروهي با پيش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماري پژوهش جاري شامل كليه زوجين نابارور مراجعه كننده به كلينيك هاي ارمغان و ميلاد، واقع در شهر مشهد و گروه نمونه شامل 30 زوج بود كه با در نظر گرفتن معيارهاي ورود و صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش (15 زوج) و گواه (15 زوج) جاي گرفتند. شركت كنندگان پرسشنامه هاي آزار عاطفي ابراهيمي (2008) و رضايت زناشويي انريچ (1985) را در مراحل پيش آزمون و پس آزمون تكميل نمودند. مداخله شامل پروتكل 8 جلسه اي آموزش مهارت تنظيم هيجان گراس بود كه تنها براي گروه آزمايش پياده سازي شد و گروه كنترل هيچ مداخله اي دريافت نكردند. نتايج تحليل كواريانس تك متغيره حاكي از اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر كاهش آزار عاطفي و افزايش رضايت زناشويي در زوجين نابارور بود ( p<0/05). لذا مي توان نتيجه گرفت كه بكارگيري آموزش مهارت تنظيم هيجان گراس مي تواند براي بهبود زندگي زناشويي زوجين داراي مشكل ناباروري مفيد بوده و مي توان بكارگيري اين مداخله را در كلينيك هاي مشاوره و روانشناسي توصيه نمود
    Thesis summary

  7. تدوين مدلي براي انگيزش تحصيلي بر اساس حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي با نقش واسطه اي نيازهاي بنيادين روان شناختي
    معصومه عزيزي 2023
    مقدمه: انگيزش تحصيلي يكي از متغيرهاي مرتبط با حوزه تحصيلي و محيط يادگيري دانش آموزان است. هدف: پژوهش حاضر طراحي مدل انگيزش تحصيلي بر اساس حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي با ميانجي گري نيازهاي بنيادين روان شناختي در دانش آموزان بود. روش: پژوهش همبستگي و از نوع مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان دختر در سال تحصيلي 1402-1401 دوره متوسطه اول شهر همدان بود. نمونه آماري بر اساس جدول كرجسي -مورگان تعداد 388 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شد. ابزار استفاده در اين پژوهش شامل مقياس هاي انگيزش تحصيلي والرند و همكاران (1992)، حمايت اجتماعي ادراك شده زيمت و همكاران (1988)، ذهن آگاهي بائر و همكاران (2006) و نيازهاي بنيادين روان شناختي لاگوارديا و همكاران (2000) بود. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات از روش هاي آماري توصيفي و همچنين معادلات ساختاري استفاده شد. يافته ها: مدل مفهومي تدوين شده با داده ها برازش مناسبي داشت. روابط ساختاري مدل نشان داد كه حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي بر انگيزش تحصيلي و نيازهاي بنيادين اثر مستقيم و مثبتي دارد. نيازهاي بنيادين روان شناختي نيز بر انگيزش تحصيلي اثر مستقيم و معناداري دارد. همچنين نيازهاي بنيادين روان شناختي نقش ميانجي معناداري در رابطه بين حمايت اجتماعي ادراك شده، ذهن آگاهي و انگيزش تحصيلي دارد. (01/0>P). نتيجه گيري: با توجه به اين كه حمايت اجتماعي ادراك شده و ذهن آگاهي منابع اجتماعي و رواني قابل توجهي ايجاد مي كنند لذا مي توانند بر مولفه هاي نيازهاي بنيادين روان شناختي تاثيرگذار باشند و ارضاي نيازها بنيادين روان شناختي نيز در مرحله بعدي بر افزايش انگيزش تحصيلي دانش آموزان موثر باشد. در حالت كلي يافته ها نشان دادند كه مدل ارائه شده در مطالعه حاضر با نتايج آزمون مدل برازش مناسبي دارد و مي تواند در تحقيقات مورد استفاده قرار گيرد.
    Thesis summary

  8. تاثير بازي با آب بر عملكرد خواندن و نوشتن دانش آموزان پسر نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي
    زهرا فنايي نعمت سرا 2023
    هدف : اين پژوهش با هدف تاثير بازي با آب بر عملكرد خواندن و نوشتن دانش آموزان پسر نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي انجام شد. روش : پژوهش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري مورد مطالعه را كلية دانش آموزان نارساخوان و نارسانويس دورة اول ابتدايي مراجعه كننده به مراكز اختلال يادگيري باران و ساحل استان همدان در سال تحصيلي 1402-1401 تشكيل دادند . كه از ميان آن ها با روش نمونه گيري هدفمند دو گروه نارساخواني و نارسانويسي با حجم كل 60 نفر انتخاب شدند. گروه نارساخواني با 30نفر (15 نفرگروه آزمايش و 15 نفر گروه كنترل) و گروه نارسانويسي با 30 نفر(15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه كنترل) مورد بررسي قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون وكسلر 4 كودكان WISC -IV(2003)، آزمون نما كرمي نوري و مرادي (1381) و آزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي، پلنگي و افضلي (1397-1396) بود. سپس دانش آموزان نارساخوان گروه آزمايش طي 15 جلسه 60 دقيقه اي و دانش آموزان نارسانويس گروه آزمايش نيز طي 15 جلسه 60 دقيقه اي بازي با آب را دريافت كردند. براي جمع آوري داده ها از خرده آزمون هاي ده گانه آزمون نارسا خواني (نما) كرمي نوري و مرادي(1381) و سنجش مولفه هاي شش گانه ازآزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي و همكاران (1396-1397) استفاده گرديد. تجزيه و تحليل داده هاي حاصل از اين پژوهش توسط نرم افزار27 SPSS در دو بخش توصيفي و استنباطي با استفاده از روش هاي آمار توصيفي ( ميانگين و انحراف معيار) و تحليل كواريانس انجام شد. يافته ها: يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه اثر بازي با آب بر بر عملكرد خواندن در دانش آموزان پسر نارساخوان دورة اول ابتدايي تاثير معناداري دارد و با توجه به مجذور اتا ميزان اين تأثير 62 درصد است و همچنين برمولفه هاي خواندن كلمات، قافيه، ناميدن تصاوير، درك متن، درك كلمات، در دانش آموزان پسر نارساخوان معنادار است(p<0/01) و بر مولفه هاي زنجيره كلمات، حذف آواها، ناكلمات، نشانه حرف و نشانه مقوله معنادار نبود (05/0

    Thesis summary

  9. تاثير آموزش بازي مبتني بر رابطه والد - كودك بر علائم فابينگ دانش آموزان داراي تلفن همراه
    عطيه چوبكار 2023
    هدف: تلفن هاي هوشمند شيوه ارتباط افراد با يكديگر را متحول كرده اند. انسان ها گاها از تلفن هاي هوشمند براي تقويت تعاملات اجتماعي خود استفاده مي كنند.بااين وجود در بسياري از مواقع فرد مقابل خود و يا شخصي كه در حال مكالمه با آن هاست را ناديده گرفته و به جاي آن بر روي تلفن هوشمند خود تمركز مي كنند. اين عمل فابينگ نام دارد. دانش آموزان نيز به استفاده از تلفن همراه براي سرگرمي ، درس خواندن و حاضر شدن در كلاس هاي خود به صورت مجازي روي آوردند. دسترسي بيشتر كودكان به تلفن همراه با پيامدهايي از قبيل فابينگ همراه است كه زمينه ي مشكلات فردي و اجتماعي بسياري را براي آن ها فراهم مي كند. هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين تاثير آموزش بازي مبتني بر روابط والد كودك بر كاهش علائم فابينگ دانش آموزان داراي تلفن همراه بود. روش: طرح پژوهش حاضر نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماري اين پژوهش مادران دانش آموزان داراي علائم فابينگ مدارس ابتدايي ناحيه 1 شهر همدان بود كه 30 نفر از آن ها توسط نمونه گيري در دسترس انتخاب و در دو گروه كنترل (15نفر) و آزمايش(نفر15) قرار گرفتند.جهت گردآوري اطلاعات از مقياس عمومي فابينگ در قبل و پس از آموزش بازي مبتني بر رباطه والد كودك استفاده گرديد . داده ها به وسيله آزمون كوواريانس تحليل شد. يافته ها :ميانگين نمرات علائم فابينگ در پس آزمون گروه آزمايش نسبت به پيش آزمون اين گروه ، كاهش پيدا كرده و از 49/45 به 42/18 رسيده است . مينانگين نمرات مولفه نوموفوبيا در پيش آزمون گروه كنترل 14/73 و در پس آزمون اين گروه 15/22 است. نتيجه گيري:نتايج نشان مي دهد كه آموزش بازي مبتني بر رابطه والد- كودك بر كاهش علائم فابينگ در دانش آموزان داراي تلفن همراه موثر بوده ( 0/01>P ) ( f=22/78 )براساس مجذور اتا ميزان تاثير 58 درصد است.
    Thesis summary

  10. تدوين مدل پيش بيني يادگيري خودانگيخته بر اساس سبك هاي يادگيري و انگيزش پيشرفت با نقش واسطه اي تفكر انتقادي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان
    مريم نجفي مقدم 2023
    يكي از اصلي ترين مولفه هاي اثرگذار بر يادگيري موفق، خودانگيختگي در يادگيري است كه مي تواند متاثر از سبك هاي يادگيري و انگيزه ي پيشرفت افراد باشد. هدف پژوهش حاضر تدوين مدل پيش بيني يادگيري خودانگيخته بر اساس سبك هاي يادگيري و انگيزش پيشرفت با نقش واسطه اي تفكر انتقادي است. با توجه به نوع اهداف و فرضيه ها و روش جمع آوري داده ها روش پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي است. جامعه آماري كليه ي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 1401ـ1400 بوده اند. با توجه به نوع پژوهش و حجم جامعه تعداد 372 نفر به صورت خوشه اي تصادفي انتخاب شدند. ابزارهاي استفاده شده در اين پژوهش شامل مقياس راهبردهاي يادگيري خودانگيخته پينتريچ و ديگروت(1990)، مقياس سبك هاي يادگيري كلب(1985)، مقياس انگيزش پيشرفت هرمنس(1970) و مقياس تفكر انتقادي ريكتس(2003) بود. نتايج معادلات ساختاري نشان داد هر چهار سبك يادگيري، انگيزش پيشرفت و همچنين تفكر انتقادي با يادگيري خودانگيخته رابطه ي مستقيم معنادار دارند. نتايج روابط غير مستقيم نيز نشان داد كه سبك هاي يادگيري و انگيزش پيشرفت با ميانجي گري تفكر انتقادي با يادگيري خودانگيخته رابطه ي معنادار دارند. بنابراين از جمله متغيرهاي كمك كننده در يادگيري خودانگيخته، سبك هاي يادگيري و انگيزش پيشرفت به واسطه تفكر انتقادي در دانشجوبان است.
    Thesis summary

  11. تاثير آموزش بازي وارسازي(گيميفيكيشن) بر اصلاح عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدائي شهر همدان
    حانيه رجبي برومند 2023
    مقدمه: خواندن يكي از برنامه هايي است كه در تمام برنامه هاي دبستاني سرايت كرده است. كودكان خواندن را در كلاس اول و گاهي زودتر آغاز مي كنند و در تمام طول دوران تحصيلشان اين وابستگي به خواندن ادامه پيدا مي كند. شكست در يادگيري خواندن عمومي ترين مشكلي است كه در كودكان دچار ناتواني يادگيري يافت مي شود. در صورت عدم مداخله مناسب و به هنگام براي رفع نارسايي هاي شناختي و هيجاني اين مشكلات تا بزرگسالي ادامه خواهند يافت. از آنجا كه بازي مي تواند بسياري از جنبه هاي رشدي فرد به ويژه رشد شناختي و هيجاني را تحت تاثير قرار دهد، لذا بازي وارسازي هم در دانش آموزان نارساخوان موثر خواهد بود. بنابراين هدف پژوهش حاضر تاثير آموزش بازي وارسازي( گيميفيكيشن) بر اصلاح عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدائي شهر همدان بوده است. مواد و روش ها: طرح اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي با دو گروه آزمايشي و گروه كنترل بوده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزاني است كه داراي اختلال يادگيري خواندن در مقطع ابتدائي هستند؛ كه به مراكز اختلال يادگيري باران و ساحل شهر همدان مراجعه كرده اند. از ميان اين دانش آموزان 30 دانش آموز به عنوان نمونه مورد نظر و با روش نمونه گيري در دسترس؛ انتخاب شدند. سپس اين دانش آموزان در دو گروه 15 نفره ي آزمايش و كنترل قرار گرفتند. براي گروه آزمايش 8 جلسه ي بازي وارسازي به مدت 40 دقيقه اجرا گرديد. ابزار: آزمون نما كرمي نوري و مرادي(1378) و بازي وارسازي. يافته ها: يافته ها نشان داد كه بازي وارسازي بر بهبود خورده آزمون هاي خواندن كلمات، قافيه، ناميدن تصاوير، درك متن، درك كلمات، حذف آواها، خواندن ناكلمات، نشانه حروف و مقوله ها تاثير مثبت و معنادار دارد، اما تاثير بازي وارسازي بر بهبود خورده آزمون زنجيره كلمات معنادار نبود. بحث و نتيجه گيري: از يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه روش بازي وارسازي قادر است عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان را بهبود بخشد، بنابراين استفاده از اين روش به عنوان روشي براي بهبود خواندن دانش آموزان نارساخوان پيشنهاد مي شود.
    Thesis summary

  12. پيش بيني سرزندگي تحصيلي براساس مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي در دانش آموزان متوسطه اول
    ميلاد محمدي 2022
    هدف اصلي پژوهش حاضر پيش بيني سرزندگي تحصيلي براساس مثبت انديشي،همدلي و ارتباط اجتماعي بود. با توجه به موضوع و هدف پژوهش، روش تحقيق حاضر ازنظر هدف،كاربردي و ازنظر روش اجرا، توصيفي و از نوع همبستگي بود كه در آن ارتباط مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي با سرزندگي تحصيلي مورد بررسي قرار گرفت. جامعه آماري دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهركرمانشاه بود كه در سال تحصيلي 01-1400 مشغول به تحصيل بودند و شامل 24317 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول نمونه گيري كرجسي و مورگان 380 نفر (190دختر و 190 پسر) برآورد شد كه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي برگزيده شدند. جهت گردآوري اطلاعات از پرسش نامه هاي سرزندگي تحصيلي مارتين و مارش(2006 )، مثبت انديشي اينگرام و ويس نيكي(1988) ، همدلي كودك و نوجوان EmQue-CA(1983) و ارتباط اجتماعي زبوف(2010) استفاده گرديد. داده ها با آزمون ميانگين و انحراف استاندارد، جداول و نمودارها توصيف شد و نتايج حاصل از تحليل استنباطي داده ها شامل ضرايب همبستگي پيرسون و آزمون تحليل رگرسيون چند متغيري نشان داد كه بين مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي با سرزندگي تحصيلي ارتباط مستقيمي وجود دارد و با افزايش مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي، ميزان سرزندگي تحصيلي دانش آموزان نيز افزايش پيدا مي كند(ضرايب همبستگي بين مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي با سرزندگي تحصيلي به ترتيب 671/0 و 613/0 و 357/0 به دست آمد كه در سطح آلفاي 01/0 معني دار مي باشند (p<0/01)). همچنين مقدار ضريب تعيين (مجذورR) برابر با 488/0 بدست آمد كه نشان دهنده ي ميزان تبيين واريانس و تغييرات سرزندگي تحصيلي توسط مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي مي باشد. بنابراين با توجه به يافته هاي پژوهش مي توان اين نتيجه كلي را گرفت كه مثبت انديشي، همدلي و ارتباط اجتماعي مي تواند به صورت معناداري سرزندگي تحصيلي در دانش آموزان متوسطه اول را پيش بيني كند.
    Thesis summary

  13. اثربخشي آموزش زبان بدن بر طرحواره هاي شكست و نقص دانشجويان داراي افت تحصيلي
    ريحانه محجل 2022
    يكي از عوامل موثر بر زندگي شخصي و اجتماعي دانشجويان سيستم شناختي و طرحواره هاي آنهاست. وجود چالش ها و استرس هاي فراوان باعث مي شود كه برخي دانشجويان براي حذف اين تجربه هاي استرس زا، طرحواره هاي ناكارآمد خود را به كار ببرند. طرحواره هاي ناسازگار اوليه در حوزه بريدگي و طرد و خودگرداني و عملكرد مختل مانند طرحواره نقص و شكست نقش اصلي را در كاهش عزت نفس و حفظ اختلال اضطراب اجتماعي دارند. افرادي كه داراي طرحواره هستند در كودكي پيام مناسب را از جانب والدين خود نداشتند و حتي پيام هاي متناقض و نشانه هاي بدن متضاد دريافت كرده اند و سيستم پردازش و ادراكي آنها با مشكل مواجه شده است. به طور خاص، نشانه هاي بدن متضاد، تشخيص احساسات از چهره ها و سيستم ادراكي فرد را مختل مي كند و زماني كه كودك پيام هاي متناقض و نشانه هاي بدن متضاد را از والدين دريافت كرده باشد سيستم ادراكي وي از بدن خودش و ديگران دچار مشكل ميشود بنابراين آموزش هاي مجدد مانند زبان بدن در راستاي تنظيم مجدد سيستم ادراكي و برقراري تعامل اجتماعي مناسب ضرورت دارد. مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير آموزش زبان بدن بر طرحواره هاي شكست و نقص دانشجويان انجام شد. روش تحقيق از نوع نيمه آزمايشي و با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش را دانشجويان داراي افت تحصيلي دانشگاه صنعتي قم تشكيل دادند كه 30 نفر از آنان به شيوه در دسترس براي طرحواره شكست انتخاب شدند و با روش تصادفي در دو گروه 15 نفره آزمايش و كنترل قرار گرفتند و همچنين30 نفر از آنان به شيوه در دسترس براي طرحواره نقص انتخاب شدند و با روش تصادفي در دو گروه 15 نفره آزمايش و كنترل قرار گرفتند. براي گردآوري داده هاي پژوهش در مراحل پيش آزمون و پس آزمون از گويه هاي شكست و نقص پرسشنامه طرحواره يانگ استفاده شد. آموزش زبان بدن بر اساس برنامه بني اسدي و دسوزا(2011) در 8 جلسه و در هر جلسه به مدت 90 دقيقه براي دانشجويان گروه آزمايش اعمال گرديد. داده‏ها با استفاده از نرم‏افزار SPSS 22 مورد تجزيه تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از تحليل كوواريانس تك متغيري نشان داد كه تفاوت معناداري بين پس-آزمون نمرات شكست و نقص گروه آزمايش و گروه كنترل وجود داشت. طبق اين نتايج، 64.9 درصد از واريانس تغييرات در طرحواره شكست توسط آموزش زبان بدن قابل تبيين است. همچنين نتايج نشان داد57.1
    Thesis summary

  14. تدوين مدل ساختاري تبيين افكار خودكشي بر اساس تروماي كودكي با نقش واسطه اي شفقت به خود و شرم در زنان شهر ايلام
    پرديس تدين 2022
    خودكشي يك نگراني قابل توجه براي سلامت عمومي و از معضلات مهم رواني و اجتماعي هر جامعه اي است. درباره خودكشي و عوامل روان شناختي تاثيرگذار بر آن پژوهش هاي اندكي صورت گرفته است لذا در پژوهش حاضر مدلي براي تبيين اين پديده مورد بررسي قرار گرفت. هدف مطالعه حاضر تدوين مدلي براي تبيين افكار خودكشي براساس تروماهاي دوران كودكي با نقش واسطه اي شفقت به خود و شرم بود. طرح پژوهش حاضر، توصيفي براساس مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري شامل 84400 نفر از زنان بالاي 18 سال ساكن شهر ايلام در سال 01-1400 كه در شبكه هاي مجازي مربوط به شهر ايلام عضويت داشتند و از اين تعداد 300 نفر به روش نمونه گيري داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي افكار خودكشي بك (1961)، فرم كوتاه پرسشنامه تروماي دوران كودكي برنشتاين و همكاران (2003)، شفقت خود نف (2003) و عاطفه خودآگاه-3 تانگني (1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزارهاي SPSS و Amos تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان داد تروماي كودكي به صورت مثبت افكار خودكشي را پيش بيني مي كند. تروماي كودكي نيز بر شرم و شفقت به خود به ترتيب اثر مثبت و منفي دارد (01/0>P) و در نهايت مدل پيشنهادي اين مطالعه از برازش مطلوبي برخوردار بود. بنابراين، نتايج حاكي از آن است كه تروماهاي كودكي با كاهش شفقت نسبت به خود و ايجاد احساس شرم، زمينه ساز افكار خودكشي در بزرگسالي مي شود. اين يافته ها نياز به توجه به دوران كودكي و اهميت آن براي كاهش احتمال خطر خودكشي را برجسته مي كند. همچنين درمان هاي متمركز بر شفقت و كاهش احساس شرم مي تواند هدف مداخلاتي براي قربانيان تروماهاي دوران كودكي جهت كاهش افكار خودكشي آن ها باشد.
    Thesis summary

  15. تدوين برنامه ي تلفيقي مبتني بر تقويت كاركرد هاي روانشناختي و آموزش با رويكرد تيبا (تحليلي ، يادآوري ، بازشناسي ، املا ) و تاثير آن بر روانخواني دانش آموزان پسر نارسا خوان
    محسن پورجم علويجه 2022
    هدف : اين پژوهش با هدف تدوين و بررسي اثر بخشي برنامه ي تلفيقي مبتني بر تقويت كاركرد هاي روانشناختي و آموزش با رويكرد تيبا (تحليلي ، ياآوري ، بازشناسي ، املا) بر رواخواني دانش آموزان نارساخوان پايه دوم ابتدايي انجام شد. روش : پژوهش حاضر در دو مرحلۀ كيفي و نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري مورد مطالعه را كليه دانش آموزان نارساخوان پايه دوم ابتدايي منطقه مهردشت ، استان اصفهان در سال تحصيلي 1401-1400 تشكيل دادند . نمونه ي پژوهش شامل30دانش آموزان داراي اختلال نارساخواني كه با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي و در دسترس از طريق بررسي پرونده تحصيلي ، كارت سلامت ، كارت سنجش دانش آموزان و از طريق چك ليست بررسي نشانگان نارسا خواني فرم معلم (سليمي تيموري ، 1385 ) مشخص شدند.و 15 دانش آموز در گروه آزمايش و 15 دانش آموز در گروه كنترل قرار داده شد. و برنامه مداخله اي تلفيقي در طي 30 جلسه )60 دقيقه اي( كه شامل 20 جلسه در جهت آموزش ده فصل برنامه تدوين شده كه شامل آموزش مستقيم با رويكرد تيبا و 10 جلسه )60 دقيقه اي( درجهت تقويت كاركردهاي شناختي بر روي گروه آزمايش انجام گرديد.براي جمع آوري داده ها از دو خرده آزمون حافظه كاري و سرعت پرداش اطلاعات ازمقياس هوش وكسلر كودكان ويرايش پنجم و چهار خرده آزمون خواندن كلمات ، زنجيره كلمات ، خواندن ناكلمات و شبه كلمات وحذف آوا از آزمون خواندن و نارسا خواني (نما ) استفاده گرديد.براي تجزيه و تحليل داده هاي حاصل از اين پژوهش از روش تحليل كوواريانس يك راهه و آزمون من-ويتني استفاده شد. يافته ها: يافته هاي اين پژوهش نشان داد برنامه ي تقويت كاركردهاي روانشناختي بر حافظه ي فعال و سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان پسر نارساخوان مؤثر بوده است (05/0> p)همچنين برنامه ي تلفيقي مبتني بر تقويت كاركردهاي روانشناختي و آموزش با رويكرد تيبا بر بهبود مهارت خواندن كلمات ، مهارت خواندن زنجيره هاي كلمات ، خواندن ناكلمات و شبه كلمات و حذف آوا در دانش آموزان نارساخوان مؤثر بوده است (05/0> p)نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي به دست آمده مي-توان نتيجه گيري كرد كه برنامه ي تلفيقي تدوين شده مبتني برتقويت كاركردهاي روانشناختي و آموزش با رويكرد تيبا (تحليلي ، يادآوري ، بازشناسي و املا ) بر روانخواني دانش آموزان پسر نارساخوان مؤثر بوده اس
    Thesis summary

  16. تدوين مدل پيش بيني استدلال عملكرد اخلاقي بر اساس هوش هيجاني و پختگي روانشناختي با ميانجي گري انعطاف پذيري و سرسختي روان شناختي دانشجويان
    شادمان حبيبي يار 2022
    هدف از پژوهش حاضر تدوين مدل پيش بيني استدلال-عملكرد اخلاقي براساس هوش هيجاني و پختگي روان شناختي با ميانجي گري انعطاف پذيري و سرسختي روان شناختي دانشجويان بود جامعه آماري در پژوهش حاضر، كليه دانشجويان كارشناسي دانشگاه شيراز بود كه براساس جدول مورگان نمونه اي به حجم 387 نفر با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شد . ابزار گرداوري اطلاعات در اين پژوهش شامل پرسشنامه هاي استدلال اخلاقي رست و همكاران(1973)، رفتار اخلاقي ثابت و همكاران(1394)، پختگي روان شناختي رائو(1986)، هوش هيجاني شات و همكاران(1998)، پذيرش و عمل بوند و همكاران(2011) و سرسختي روان شناختي لانگ و گولت(2003) بود . جهت برازش مدل و بررسي فرضيه ها از مدل معادلات ساختاري در قالب نرم افزار هايAmos و spss22 استفاده شد . يافته ها نشان داد مدل تدوين شده از برازش مناسبي برخوردار بود . بر اساس نتايج اثر مستقيم هوش هيجاني و پختگي روان شناختي بر استدلال و رفتار اخلاقي(p< 0/05) و انعطاف پذيري و سرسختي (p< 0/01) معنادار بود . همچنين اثر مستقيم انعطاف پذيري روان شناختي بر استدلال اخلاقي (p<0/01) و اثر مستقيم سرسختي روان شناختي بر رفتار اخلاقي (p<0/01) معنادار بود . نتايج نشان داد كه نقش واسطه اي انعطاف پذيري روان شناختي در رابطه بين هوش هيجاني و پختگي روان شناختي با استدلال اخلاقي معنادار بود(p<0/01) و همچنين نقش واسطه اي سرسختي روان شناختي در رابطه بين هوش هيجاني و پختگي رواني با رفتار اخلاقي نيز معنادار بود(p<0/01) . با توجه به نتايج مي توان گفت كه براي بهبود استدلال و رفتار اخلاقي در دانشجويان متغير هايي از جمله هوش هيجاني، پختگي رواني، انعطاف پذيري و سرسختي روان شناختي موثر هستند و بايد راهكار هايي جهت بهبود اين متغير ها در دانشجويان مورد توجه قرار گيرد .
    Thesis summary

  17. نقش واسطه اي ذهنيت طرحواره اي و طرحواره هاي ناكارآمد اوليه در رابطه بين سلامت خانواده با اضطراب مرگ در بيماران كرونري قلبي
    منيره خليليان گورتاني 2022
    اين پژوهش با هدف نقش واسطه اي ذهنيت طرحواره اي و طرحواره هاي ناكارآمد اوليه در رابطه بين سلامت خانواده با اضطراب مرگ در بيماران كرونري قلبي، با روش توصيفي از نوع همبستگي و با طرح مدل سازي معادلات ساختاري انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنيادي بود و جامعه آماري آن كليه افراد مراجعه كننده به مراكز و بيمارستان هاي قلب اصفهان در سه ماهه دوم سال 1400 به تعداد 11500 نفر بود. نمونه آماري براساس جدول كرجسي و مورگان(1970) 384 نفر مشخص شد كه با استفاده از پرسشنامه هاي آنلاين و بصورت در دسترس گردآوري شدند. داده هاي مورد نياز با پرسشنامه هاي اضطراب مرگ توسط تمپلر(1970)، سلامت خانواده هاوستات و همكاران(1985)، ذهنيت طرحواره اي لوبستال و همكاران(2010) و طرحواره يانگ(2003) گردآوري و با استفاده از روش آماري مدلسازي معادلات ساختاري و توسط نرم افزار Smart Pls تحليل شد. نتايج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد سلامت خانواده بر اضطراب مرگ به واسطه طرحواره ناكارآمد اوليه آسيب پذيري نسبت به ضرر بصورت منفي، معني دار است. همچنين طرحواره ناكارآمد اوليه آسيب پذيري نسبت به ضرر بر اضطراب مرگ در بيماران كرونري قلبي اثر مستقيم مثبت دارد. نتايج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد سلامت خانواده بر طرحواره ناكارآمد اوليه معيارهاي سرسختانه، بر طرحواره ناكارآمد اوليه تنبيه گرايي و بر طرحواره ناكارآمد اوليه آسيب پذيري نسبت به ضرر در بيماران كرونري قلبي اثر مستقيم منفي دارد. نهايتا سلامت خانواده بر ذهنيت طرحواره اي كودكانه و بر ذهنيت طرحواره اي والدين ناكارآمد در بيماران كرونري قلبي اثر مستقيم منفي دارد.
    Thesis summary

  18. تاثير آموزش برنامه كاهش استرس مبتني بر تكنيك هاي ذهن آگاهي (MBSR) بر خستگي چندبعدي و تمركز در داوطلبان كنكور كارشناسي ارشد
    فاطمه دادبيگي 2022
    هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير آموزش برنامه كاهش استرس مبتني بر تكنيك هاي ذهن آگاهي بر خستگي چندبعدي و تمركز در داوطلبان كنكور كارشناسي ارشد بود. اين پژوهش از نظر هدف كاربردي و طرح آن نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون و پس آزمون با گروه آزمايش و كنترل بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه داوطلبان كنكور ارشد مجموعه روان شناسي سال 1401 شهر مشهد بود كه از بين اين افراد، نمونه اي به حجم 250 نفر به شيوه در دسترس انتخاب و پرسشنامه خستگي چندبعدي و پرسشنامه تمركز با استفاده از سايت پرس لاين به صورت مجازي براي آن ها توزيع شد. سپس افراد داراي خستگي و عدم تمركز از بين آن ها انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه 15 نفري آزمايش و كنترل جايابي شدند. سپس گروه آزمايش به صورت مجازي و توسط اپليكيشن ايراني قرار تحت آموزش 8 جلسه اي برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي (MBSR) قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحليل كوواريانس چندمتغيره تحليل شد. نتايج حاصل نشان داد اثر آموزش برنامه كاهش استرس مبتني بر تكنيك هاي ذهن آگاهي (MBSR) بر خستگي چندبعدي (مجذور اتا=37%)، تمركز ارادي (مجذور اتا=34%) و تمركز غير ارادي (مجذور اتا=41%) در داوطلبان كنكور ارشد معنادار است و ميزان خستگي چند بعدي و تمركز غيرارادي را كاهش و ميزان تمركز ارادي را افزايش مي دهد. نتيجه گيري: با استفاده از برنامه كاهش استرس مبتني بر تكنيك هاي ذهن آگاهي مي توان خستگي چندبعدي را در داوطلبان كنكور را كاهش داد و تمركز آن ها را بهبود بخشيد.
    Thesis summary

  19. تاثير درمان وجودي بر نيازهاي روان شناختي و اضطراب و افسردگي در زنان در شرف طلاق
    زهرا ايزدي كيا 2022
  20. تدوين مدل ساختاري تبيين رفتار اجتماع گرا بر اساس انگيزه تعلق و حساسيت طردشدگي با ميانجي گري اعتماد اجتماعي
    سحر محمدي 2022
    رفتار اجتماع گرا، از سازه هايي است كه در روانشناسي اجتماعي بسيارمورد توجه قرار گرفته است و مي تواند تحت تاثير متغيرهاي روانشناختي مختلفي باشد از اين رو، اين پژوهش باهدف تدوين مدل ساختاري تبيين رفتار اجتماع گرا بر اساس انگيزه تعلق و حساسيت طرد شدگي با ميانجي گري اعتماد اجتماعي در دانشجويان صورت گرفت. روش پژوهش همبستگي و از نوع مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 1400-1399 بودند كه نمونه اي به حجم 387 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي از ميان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در اين پژوهش شامل مقياس رفتار اجتماع گرا كاپررا و همكاران (2005)، مقياس اعتماد اجتماعي صفاري نيا و شريف (1389)، مقياس انگيزه تعلق، كوادرادو و همكاران (2016) و مقياس حساسيت طردشدگي، داوني و فولدمن (1996) بود. نتايج نشان داد مدل مفهومي تدوين شده با داده ها برازش مناسبي دارد. نتايج روابط ساختاري مدل نشان داد كه انگيزه تعلق و حساسيت طرد شدگي بر اعتماد اجتماعي (01/0 p ) و رفتار اجتماع گرا (01/0 p ) اثر مستقيم و معناداري دارند. همچنين، اعتماد اجتماعي نيز بر رفتار اجتماع گرا اثر مستقيم و معناداري دارد (01/0 p ). نتايج روابط غيرمستقيم نشان داد كه انگيزه تعلق و حساسيت طردشدگي با ميانجي گري اعتماد اجتماعي بر رفتار اجتماع گرا اثر معناداري دارند (01/0 p ). با توجه به نتايج پژوهش مي توان انتظار داشت كه افزايش انگيزه تعلق و اعتماد اجتماعي و كاهش حساسيت به طرد در افراد، مي تواند در بهبود رفتارهاي اجتماع گرا نقش داشته باشند.
    Thesis summary

  21. ارائه مدلي مبتني بر شبكه هاي عصبيِ يادگيريِ عميق براي پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در ميان دانش آموزان ودانشجويان
    طاهره توفيقي مشهود 2022
    پژوهش حاضر بررسي يك مدل نوين پردازش موازي اطلاعات (مدل شبكه هاي عصبي مصنوعي) در حوزه پيش بيني پديده ها در روانشناسي مي باشد. شبكه هاي عصبي، سيستم ها و روش هاي محاسباتيِ نويني هستند كه براي يادگيري ماشيني، نمايش دانش، و در انتها اِعمال دانش به دست آمده در جهت پيش بيني پاسخ هاي خروجي از سامانه هاي پيچيده مورد استفاده قرار مي گيرند. با توجه به افزايش خشونت فيزيكي در بين دانش آموزان و دانشجويان و لزوم شناخت مولفه ها و عوامل پيش بيني كننده ي ابراز خشونت فيزيكي، پژوهش حاضر با هدف پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در بين دانش آموزان و دانشجويان انجام شد. داده هاي اوليه متغير هاي پژوهش از پايگاه داده مربوط به پروژه طرح ملي رشيد(1398) با عنوان "بررسي ميزان شيوع رفتارهاي پرخطر در نوجوانان ايران و شناسايي عوامل فردي و محيطي موثر بر آن" استخراج شده است. در پايگاه داده ي استفاده شده در اين پژوهش، جامعه ي آماري افراد 15 تا 25 ساله هاي شهرهاي تهران، همدان، اصفهان، بابل، مشهد و اهواز هستند كه با حجم نمونه 1761تن اجرا شده است. در اين پژوهش با توجه به انبوه عوامل اثرگذار در ابراز خشونت فيزيكي و پيچيدگي هاي روابط موجود بين متغيرها از تكنيك داده كاوي و شبكه هاي عصبي يادگيري عميق، براي پيش بيني استفاده شد و توانمندي آن نسبت به مدل رگرسيون مورد مقايسه قرار گرفت. يافته ها نشان داد شبكه هاي عصبي به كار رفته در اين پژوهش ابراز خشونت فيزيكي را با دقت 91 درصد و با مقدار خطاي پاييني پيش بيني مي كنند. نتايج شبيه سازي شبكه ي عصبي نشان داد كه شبكه ي عصبيِ يادگيريِ عميق، در مقايسه با روش هاي خطي توانايي بالايي در پيش بيني ابراز خشونت فيزيكي در ميان دانش آموزان و دانشجويان دارد.
    Thesis summary

  22. تاثير زوج درماني هيجان مدار بر سواد عاطفي و طرحواره هاي جنسي زنان سرد مزاج
    كيميا فتاحي 2021
    اين مطالعه به منظور بررسي تأثير زوج درماني هيجان مدار بر سواد عاطفي و طرح واره هاي جنسي زنان سرد مزاج به اجرا درآمد. روش پژوهش حاضر نيمه آزمايشي بود. جامعه ي آماري پژوهش شامل زناني بود كه به دليل مشكل سردمزاجي در سال 1399 به مراكز مشاوره و كلينيك هاي تخصصي زنان در شهرستان همدان مراجعه كرده بودند. با استفاده از روش نمونه گيري دردسترس، تعداد 20 زن كه با استفاده از آزمون تمايل جنسي، سردمزاج تشخيص داده شده بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمايش و كنترل گمارده شد. ابتدا هر دو گروه با استفاده مقياس طرح واره جنسي اندرسن و سير انوسكي (1994) و سواد عاطفي (IFPFS) (1388) مورد پيش آزمون قرار گرفتند. سپس گروه هاي آزمايش در جلسات زوج درماني هيجان مدار شركت كردند، در حاليكه گروه كنترل در فهرست انتظار قرار داده شد و آموزشي دريافت نكردند. پس از پايان جلسات از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهايت، داده هاي جمع آوري شده با استفاده از تحليل كواريانس چندمتغيره و تك متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان داد: 1) زوج درماني هيجان مدار بر طرح واره هاي جنسي زنان سرد مزاج تأثير مثبت و معناداري دارد (05/0≥P ). 2) زوج درماني هيجان مدار بر سواد عاطفي زنان سرد مزاج تأثير مثبت و معناداري دارد (05/0>P). تيجه گيري: با توجه به تأثير زوج درماني هيجان مدار بر طرحواره هاي جنسي و سواد عاطفي زنان سردمزاج، مي توان از اين شيوه درمان براي رفع مشكلات موجود در اين زمينه بهره جست.
    Thesis summary

  23. ساخت فيلم هاي كوتاه آموزش مسووليت پذيري و بررسي تاثير آن بر احساس كفايت و دانش مادران
    فاِزه مصداقي بهاري 2021
    يكي از اموري كه بايستي در پرورش كودكان مورد توجه قرار گيرد، مسووليت پذيري است. مسووليت پذيري يك ويژگي شخصيتي است كه معمولا به صورت يك نگرش در ساختار رواني و رفتاري فرد شكل مي گيرد و يك متغير عمده و اساسي در رفتارهاي اجتماعي محسوب مي شود. پزوهش حاضر با هدف تهيه ي فيلم هاي آموزش مسووليت پذيري ويژه ي مادران انجام شد. در اين پژوهش نيمه آزمايشي كه از نوع پيش آزمون – پس آزمون با گروه كنترل بود، روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي و بعد داوطلبانه بود و به علت كافي نبودن مادران حاضر به همكاري از مدارس، از تعدادي افراد در دسترس هم استفاده شد. تعداد شركت كنندگان در پژوهش، 60 مادر بود كه داراي فرزندان 5 تا 6 ساله بودند و سپس به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. فيلم هاي آموزشي در دوازده قسمت 2 تا 3 دقيقه اي ساخته شد. اين فيلم هاي آموزشي براي آزمودني هاي گروه آزمايش ارسال شدند و گروه گواه آموزشي دريافت نكردند. ابزارهاي پژوهش دو پرسشنامه ي پژوهشگرساخته ي دانش مسووليت پذيري مادران و احساس كفايت مادران در حوزه ي مسووليت پذيري فرزندان بود. به منظور تجزيه و تحليل داده ها، از شاخصه هاي توصيفي نظير فراواني، ميانگين و انحراف معيار و جهت آزمون پرسش هاي پژوهش از تحليل كوواريانس تك متغيره استفاده شد. بررسي نتايج نشان داد كه تفاوت بين ميانگين هاي گروه آزمايش و گواه در دانش مسووليت پذيري معنادار است، كه اين نتيجه حاكي از تاثير فيلم هاي آموزشي بر دانش مسووليت پذيري مادران است.
    Thesis summary

  24. تدوين مدل ساختاري دلبستگي اضطرابي براساس آزار عاطفي، تنظيم هيجان و حافظه هيجاني
    ميلاد پركاليان 2021
    دلبستگي اضطرابي يكي از اصلي ترين و گسترده ترين موضوعات پژوهشي بوده و تأثير آن بر دوره بزرگسالي در تعاملات بين فردي و شكل گيري اختلالات رفتاري قابل توجه است. هدف از اين پژوهش تدوين مدلي است كه نشان دهد كه آزار عاطفي، تنظيم هيجاني و حافظه هيجاني مي تواند همزمان بر دلبستگي اضطراب تاثير بگذارد.تحقيق حاضر از لحاض هدف بنيادي بوده و از نوع تحقيقات كمي و همبستگي از نوع معادلات ساختاري است. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان درحال تحصيل درنيمسال دوم دانشگاه بوعلي سينا در سال 1399 بود. بود كه به صورت تصادفي با استفاده از فرمول كوكران 350 نفر را انتخاب شد و پرسشنامه هاي پرسشنامه نظم جويي هيجان گروس و جان(2004)، پرسشنامه سبك دلبستگي بزرگسال كولينز و ريد، پرسشنامه پردازش پس از رويداد راچمن (2000) و پرسشنامه آزارعاطفي يار محمدي(1389) از طريق شبكه هاي مجازي توزيع شد و پس از جمع آوري داده ها با استفاده از آزمون هاي آماري ضريب همبستگي و رگرسيون جهت بررسي برازش داده ها با مدل مفهومي از روش آماري معادلات ساختاري SEM استفاده شد و جهت تحليل دادها از نرم افزارهاي spss24 ، 24AMOS شد. يافته ها نشان داد كه مدل ساخناري مطرح شده از برازش مناسبي برخورد دار است كه هر سه متغير مي توانند به طور همزمان بر روي دلبستگي اضطرابي تاثير بگذارند.بنابراين با توجه به اينكه مدل مطرح شده از برازش مناسبي برخورد دار مي باشد . باتوجه به نتايج به دست آمده از مدل معادلات ساختاري پژوهش مي توان در درمان افراد دلبستگي اضطرابي به دليل موثر بودن همزمان سه متغير از اين مدل استفاد كرد و همچنان در آموزش فرزند پروري نيز موثر واقعه مي شود .
    Thesis summary

  25. اثربخشي درمان يكپارچه فراتشخيصي بر اضطراب و تنظيم هيجان كودكان داراي لكنت زبان
    پريا حسيني 2021
    دوران كودكي از مهم ترين دوره هاي رشدي در افراد است. بيشتر كودكان در دوران رشد دچار مشكلات رفتاري و هيجاني مي شوند. معمولاً كودكاني كه اختلالات گفتاري دارند حساسيت بيشتري دارند و مشكلات هيجاني بيشتري را تجربه مي كنند. هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير درمان يكپارچه فراتشخيصي بر اضطراب و تنظيم هيجان كودكان داراي لكنت زبان بود. اين پژوهش به صورت نيمه آزمايشي و از نوع طرح هاي تك آزمودني ABA بود. جامعه پژوهش پسران دبستاني داراي لكنت زبان بودند كه به صورت هدفمند 6 نفرآن ها از مراكز گفتاردرماني انتخاب شدند. ابزار اين پژوهش شامل پرسشنامه هاي شدت لكنت (SSI_3)، اضطراب آشكار رينولدز و ريچموند و نظم جويي شناختي هيجان گارنفسكي بود. جلسات درمان اين پژوهش در 12 جلسه توسط آزمايشگر اجرا شد و يافته هاي اين پژوهش حاكي از تاثير درمان يكپارچه فراتشخيصي در كاهش 0/12تا 0/27 درصدي شدت لكنت زبان و كاهش 0/17تا 0/33درصدي اضطراب و بهبود 0/09تا 0/16 درصدي راهبردهاي منفي تنظيم هيجان و همچنين افزايش 0/10 تا 0/21 درصدي بهبود راهبردهاي تنظيم هيجان بوده است. نتيجه گيري: درمان يكپارچه فراتشخيصي در كاهش شدت لكنت زبان و كاهش نشانه هاي اضطراب و همچنين در بهبود راهبردهاي منفي تنظيم هيجان و افزايش بهبود راهبردهاي مثبت تنظيم هيجان تاثير داشته است.
    Thesis summary

  26. نقش واسطه اي خودكارآمدي عمومي در رابطه بين عوامل شخصيتي روان رنجوري، برون گرايي ، وظيفه مداري و كيفيت زندگي در سالمندان شهر همدان
    مريم مظلوميان 2020
    بهبود در شاخص هاي سلامتي، موفقيت در سياست هاي بهداشتي، توسعۀ اجتماعي و اقتصادي، افزايش اميد به زندگي، پيدايش فناوري هاي جديد پيشگيري و تشخيص و درمان بيماري ها باعث ايجاد افزايش تعداد سالمندان در سراسر جهان گرديده است. بنابراين همزمان با مسن شدن جمعيت به عنوان يك واقعيت اجتماعي، بررسي كيفيت زندگي يك ضرورت اجتماعي محسوب مي شود، و با شناسايي عوامل مستقيم و غير مستقيم موثر بر اين سازه مي توان حمايت هاي لازم را در جهت ارتقاي كيفيت زندگي اين سالمندان فراهم كرد. هدف از انجام اين پژوهش ارائه مدل يكپارچه از روابط بين عوامل شخصيتي (روان رنجوري؛ برون گرايي و وظيفه مداري) و كيفيت زندگي با تاكيد بر نقش واسطه اي خودكارآمدي در سالمندان شهر همدان بود. جامعه پژوهشي در اين مطالعه كليه ي زنان و مردان بالاي 60 سال در شهر همدان بود كه به روش نمونه گيري در دسترس 300 نفر از آنان انتخاب و وارد مطالعه شدند. به اين صورت كه پژوهشگر به مكان تفريحي لونا پارك شهر همدان و دو كانون بازنشستگان تامين اجتماعي و آموزش و پرورش مراجعه كرد و از سالمنداني كه تمايل به همكاري داشتند درخواست كرد كه سه پرسشنامه ي كيفيت زندگي ليپاد(1998)، پرسش نامه خودكارآمدي جروسالم و شوارز(1992) و 36 سوال از پرسشنامه شخصيتي نئو(NEO-FFI) براي سنجش سه عامل شخصيتي(روان رنجوري، برون گرايي و وظيفه مداري) را تكميل كنند. با استفاده از روش مدل يابي معادله هاي ساختاري معناداري روابط بين متغيرها بررسي شد و نتايج نشان داد برون گرايي و و ظيفه مداري به صورت مستقيم و معنا دار و روان رنجوري به صورت معكوس و معنا دار كيفيت زندگي و خودكارآمدي را پيش بيني مي كند. همچنين رابطه خودكارآمدي و كيفيت زندگي مثبت و معنا دار بود. نقش واسطه اي خودكارآمدي در رابطه بين عامل شخصيتي (برون گرايي و وظيفه مداري) و كيفيت زندگي تاييد شد(p<0/01)و بررسي بين متغير ها نشان داد كه داده هاي پژوهش با مدل مفهومي برازش مطلوب دارد.يافته ها نشان داد كه خودكارآمدي نقش واسطه را در ارتباط بين عامل هاي شخصيتي(روان رنجوري، برون گرايي و وظيفه مداري) و كيفيت زندگي ايفا مي كند. اين نخستين مطالعه اي است كه نشان مي دهد خودكارآمدي، مكانيسم مهمي را در ارتباط بين ويژگي هاي شخصيتي خاص با كيفيت زندگي برعهده داشته و تاثيرات مربوط به ويژگي هاي شخصيتي را تعديل مي سازد.
    Thesis summary

  27. بررسي مولفه هاي اميد در شخصيت هاي شاهنامه بر اساس نظريه اسنايدر با تأكيد بر شخصيت هاي ( سيندخت، سودابه، كيو و كاموس كشاني )
    كيميا كلهري 2020
    اميد از جمله موضوعاتي است كه همواره مورد توجه ادبا و شعرا قرار گرفته است و يكي از محورهاي اصلي ابعاد شخصيتي مورد استعمال بوده است اميد به معناي داشتن انتظار مثبت براي رسيدن به هدف است از اين رو روان شناسان مثبت نگر معتقدند كه اميد مي تواند از افراد در برابر روي دادهاي استرس زاي زندگي حمايت كند در يكي دو دهه اخير نقش اميد در درمان و پيشگيري انواع مختلف بيماري مورد بحث قرار گرفته كه ماحصل اين بررسي ها نظريه است كه اسنايدر تحت عنوان نظريه اميد مطرح نموده است. در جستار پيشرو نگارنده با استفاده از روش تطبيقي نخست ابعاد اميد يعني تفكر عامل ، تفكر هدف و تفكر گذرگاه را در نظريه انايدر تبيين نموده و در ادامه ردپاي آن را در شخصيت هاي شاهنامه جستجو كرده ايم نا گفته نماند كه مطالعه موردي بوده است و نظريه اميد و ابعاد آن را فقط در شخصيت هاي كيو، كاموس كشاني ، سيندخت و سودابه مورد تطبيق قرار داده ايم و با ارائه شواهدي در پي اثبات ادله خود برآمده ايم
    Thesis summary

  28. تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دختران شهر همدان
    مريم درويشي 2020
    رياضيات يكي از مهارت هاي فردي بسيار اساسي در تداوم زندگي روزمره در جوامع مدرن است .بااين حال در تدريس و يادگيري رياضي در مدارس موانعي وجود دارد كه شناخت و مرتفع ساختن آنها همواره از دغدغه هاي اصلي و اساسي معلمان و آموزگاران رياضي بوده و است. هدف اين تحقيق بررسي تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دانش آموزان دختر دوره ششم ابتدايي در همدان بود. اين پژوهش نيمه آزمايشي و از نوع طرح هاي تك آزموني ABA است كه شامل خط پايه، دوره مداخله و يك دوره پيگيري است. به همين منظور، از بين جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان پايه ششم ابتدايي مدرسه قهرمان روستاي سولان شهر همدان (ناحيه يك) كه در سال تحصيلي 98-99 مشغول به تحصيل بودند، 16 دانش آموز با روش نمونه گيري دردسترس انتخاب شدند. نمونه هاي اين پژوهش آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي را در طول 10 جلسه هفتگي دريافت كردند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه خودكارآمدي رياضي جانسون و پرسشنامه اضطراب رياضي مارس بود كه طي سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون و آزمون پيگيري بر گروه آزمايش اجرا گرديد. نتايج تحليل واريانس مكرر حاكي از آن بود كه قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي دانش آموزان موثر بوده است. نتايج اين پژوهش نشان دادند كه تاثير آموزش رياضي مبتني بر قصه گويي بر خودكارآمدي رياضي و اضطراب رياضي مي تواند روش موثري براي افزايش خودكارآمدي رياضي و كاهش اضطراب رياضي دانش آموزان باشد.
    Thesis summary

  29. تاثير آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خود پنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه
    سحر كوليوند 2020
    پژوهش حاضر با هدف تاثيرآموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه، انجام شد. روش پژوهش به صورت آزمايشي با پيش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانش آموزان مراجعه كننده به مركز مشكلات ويژه يادگيري مهر شهرستان تويسركان، در سال تحصيلي99-1398بود؛ به طوري كه 32 تن از دانش آموزان به عنوان نمونه مورد نظر به روش نمونه گيري در دسترس، از بين دانش آموزاني كه داراي مشكلات ويژه يادگيري بوده انتخاب و بر اساس پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، به دو گروه 16 نفره با احساس تعلق به مدرسه بالا و پايين تقسيم شدند، سپس 8 جلسه تحت آموزش مهارت هاي جرات ورزي قرار گرفتند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد. نتيجه به دست آمده نشان داد كه آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي در هر دو گروه با احساس تعلق بالا و پايين به مدرسه تاثير مثبت داشته است. همچنين نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه آموزش جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان گروه احساس تعلق به مدرسه بالا تاثير بيشتري داشته است. مهارت هاي اجتماعي يكي از مهم ترين و كاربردي ترين مهارت هاي مورد نياز براي هر فرد در روابط فردي، اجتماعي، خانوادگي و تحصيلي و بسياري از زمينه هاي زندگي اجتماعي مي باشد. نتايج پژوهش ها نشان از تاثير مثبت آموزش مهارت هاي اجتماعي در بهبود خودپنداره داشته است؛ پژوهش حاضر نيز نشان داد آموزش مهارت هاي جرات ورزي بر خودپنداره تحصيلي دانش آموزان مبتلا به ناتواني يادگيري كه از نظر مهارت هاي اجتماعي از جمله جرات ورزي وضعيت مطلوبي ندارند، تاثير مثبت داشته و موجب بهبود تصورات آن ها نسبت به خودشان شده است. اثربخشي در گروه با احساس تعلق به مدرسه بالا بيشتر بوده است؛ چرا كه دانش آموزاني كه احساس تعلق به مدرسه بيشتري دارند، ارتباط با اجتماع و مشاركت بالاتري در مدرسه دارند و اين مولفه ها در بهبود خودپنداره تحصيلي آن ها، موثر واقع شده است.
    Thesis summary

  30. تاثير برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي برتنيدگي ادراك شده ونشخوار خشم در دانش آموزان دختر ساكن خوابگاه
    فاطمه صدرا 2020
    رويارويي با استرس از جمله مسائلي است كه با توجه به منبع استرس و ميزان استرس ادراك شده فرد در دوره نوجواني، اهميت خاصي پيدا مي كند. محققين، نشخوار خشم را به عنوان سازه اي مرتبط با خشم معرفي كرده اند. هدف اين پژوهش بررسي تاثير آموزش ذهن آگاهي بر تنيدگي ادراك شده و نشخوارخشم در دانش آموزان دختر ساكن خوابگاه بود. روش پژوهش نيمه آزمايشي از نوع پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه مورد نظر شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود كه از بين آن ها نمونه 45 نفري به شيوه نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. 15 نفر داراي تنيدگي بالاتر از متوسط در يك گروه آزمايش و 15 نفر داراي نشخوارخشم بالاتر از متوسط در گروه آزمايش ديگر قرار گرفتند. 15 نفر نيز در گروه كنترل قرار گرفتند. براي گروه هاي آزمايش آموزش ذهن آگاهي در 8 جلسه توسط آزمايش گر اجرا شد و گروه كنترل، آموزشي دريافت نكرد. قبل و بعد از آموزش روي همه گروه ها آزمون تنيدگي ادراك شده و نشخوارخشم اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقياس تنيدگي ادراك شده كوهن و همكاران (1983) و مقياس نشخوارخشم سوخودولسكي و همكاران (2001) بود. داده ها با استفاده از تحليل كوواريانس بررسي شد. نتايج نشان داد كه برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر تنيدگي ادراك شده (05/0p< ،54/6 F=) و نشخوارخشم (01/0p< ،76/9 F=) معنادار بود. با توجه به نتايج پژوهش مي توان از برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي براي كاهش تنيدگي ادراك شده و نشخوار خشم در دانش آموزان مورد استفاده قرار داد.
    Thesis summary

  31. تاثيرآموزش كاركردهاي اجرايي( فراشناخت و حافظه فعال) بر اصلاح عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس مقطع ابتدايي شهر همدان
    مرضيه شمس 2020
    پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير آموزش كاركردهاي اجرايي (فراشناخت و حافظه فعال) بر اصلاح عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس انجام گرفت. روش پژوهش به صورت آزمايشي بود. در اين راستا، 30 نفر از دانش آموزان ابتدائي شهرستان همدان به روش نمونه گيري تصادفي در دو گروه آزمايش ويك گروه كنترل قرار گرفتند. ابزارهاي مورد استفاده شامل آزمون تشخيص نارسانويسي يعقوبي,افضل وپلنگي (1397)، مقياس هوش وكسلر نسخه چهارم و آزمون ديكته بودند. آموزش حافظه فعال مطابق با برنامه آموزشي دن (2008) در 8 جلسه آموزشي يك ساعته اجرا شد. همچنين آموزش فراشناخت بر پايه برنامه گيري (2010) در 8 جلسه يك ساعته آموزشي اجرا شد و گروه كنترل در ليست انتظار باقي ماند. نتايج تحليل كواريانس تك متغيره نشان داد كه گروه حافظه فعال درمقايسه با گروه كنترل عملكرد نوشتن را به طور معناداري افزايش داد (01/0>p). همچنين نتايج نشان داد كه گروه فراشناخت نيزدرمقايسه با گروه كنترل باعث بهبود عملكرد نوشتن شده است (0/01>p). در مجموع يافته هاي اين پژوهش نشان داد كه آموزش فراشناخت و حافظه فعال بر عملكرد نوشتن دانش آموزان نارسانويس موثر بود(0/01>p) اما بين تاثيردو روش آموزشي بر عملكرد نوشتن كودكان نارسانويس تفاوت معناداري وجود نداشت (0/05 Thesis summary

  32. پيش بيني نشاط ذهني بر اساس تاب آوري با ميانجي گري هوش اخلاقي دانشجويان كارشناسي دانشگاه بوعلي
    آيدا ميرزامحمدي 2019
    اين پژوهش با هدف پيش بيني نشاط ذهني بر اساس تاب آوري با ميانجي گري هوش اخلاقي دانشجويان كارشناسي دانشگاه بوعلي انجام شد. طرح پژوهشي حاضر توصيفي و از نوع همبستگي با تكنيك معادلات ساختاري (رگرسيوني)بود. جامعه آماري مورد مطالعه كليه دانشجويان دوره كارشناسي دانشگاه بوعلي سيناي همدان در سالتحصيلي 98 - 1397 به تعداد 6701 نفر بود. نمونه آماري با استفاده از جدول كرجسي-مورگان ( 1970 ) 364 نفر درنظر گرفته شد. نمونه آماري با استفاده از روش تصادفي طبقه اي نسبي با طبقه بندي دانشجويان بر اساس جنسيت و دانشكده انتخاب شدند. داده هاي مورد نياز با استفاده از پرسشنامه نشاط ذهني حالتي ريان و فردريك ( 1997 )، پرسشنامه تاب آوري كانر و ديويدسون ( 2003 ) و پرسشنامه هوش اخلاقي لنيك و كيل ( 2011 ) گردآوري و با استفاده از روش آماري رگرسيون خطي در متن مدلسازي معادلات ساختاري و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ويرايش 21 تحليل شد. نتايج حاصل از برآورد مدل پژوهش نشان داد كه تاب آوري بصورت كل به ميزان 0.491 واحد در تبيين واريانس متغير نشاط ذهني بصورت مثبت و مستقيم تاثير دارد ( 0.01< p ). اما در مورد تاثير غيرمستقيم تابآوري بر نشاط ذهني از طريق هوش اخلاقي، نتايج نشان داد كه تابآوري از طريق هوش اخلاقي تاثير منفي و معناداري به ميزان 0.192 - واحد بر نشاط ذهني دارد ( 0.05< p ). همچنين تاب آوري به ميزان 0.68 واحد در تبيين واريانس نشاط ذهني و به ميزان 0.71 واحد در تبيين واريانس هوش اخلاقي هردو بصورت مثبت و مستقيم تاثير دارد ( 0.01< p ). نهايتا هوش اخلاقي به ميزان 0.270 - واحد در تبيين واريانس متغير نشاط ذهني بصورت منفي و معكوس تاثير دارد ( 0.05< p .)
    Thesis summary

  33. تأثير برنامه ي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر تنظيم هيجان و سخت رويي مادران كودكان مبتلا به سرطان
    محمد مينايي 2019
    هدف از پژوهش حاضر بررسي تأثير برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر تنظيم هيجان و سخت رويي مادران كودكان مبتلا به سرطان بود. طرح پژوهش از نوع آزمايشي همراه با پيش آزمون-پس آزمون با گروه آزمايش و كنترل بود. جامعه آماري پژوهش را مادران كودكان مبتلا به سرطان كه در ارديبهشت و خرداد 98 در بيمارستان بعثت بستري بودند، تشكيل مي دادند. كه تعداد 43 نفر براي شركت در پژوهش اعلام آمادگي كردند. در نهايت با توجه به ملاك هاي ورود و خروج و افت آزمودني تعداد 28 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفي در گروه آزمايش و كنترل جايابي شدند. پس از اجراي برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي و اجراي پيش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه تنظيم هيجان گارنفسكي و پرسشنامه سخت رويي كوباسا؛ تحليل آماري كوواريانس بر روي 28 نفر انجام گرفت كه يافته هاي حاصل از تحليل دادها، فرضيه هاي اصلي پژوهش را تاييد نمود. بدين صورت كه نتايج نشان داد برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي، ابعاد مثبت تنظيم هيجان مادران كودكان مبتلا به سرطان را افزايش داد(017/0= p، 51/6=F ) و ابعاد منفي تنظيم هيجان مادران كودكان مبتلا به سرطان را كاهش داد(018/0= p، 45/6=F ). همچنين نتايج پژوهش حاكي از اين مطلب بود كه برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي، سازه روان شناختي سخت رويي را در مادران كودكان مبتلا به سرطان افزايش داد (020/0= p، 17/6=F ). بنابراين برنامه كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر تنظيم هيجان و سخت رويي مادران كودكان مبتلا به سرطان تأثير داشت و اين برنامه مي تواند در طي دوران بستري كودكان در بيمارستان بر روي مادران اجرا شود تا تحمل بيماري فرزندشان برايشان آسان تر شود.
    Thesis summary

  34. پيش بيني بهزيستي تحصيلي براساس احساس تعلق به مدرسه و نشاط ذهني با ميانجي گري جهت گيري هدف در دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان قهاوند
    بهنوش يوسفي 2019
    هدف از پژوهش حاضر پيش بيني بهزيستي تحصيلي بر اساس احساس تعلق به مدرسه و نشاط ذهني با ميانجي گري جهت-گيري هدف در دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه شهرستان قهاوند بود. با توجه به اهداف تعيين شده، روش پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعۀ آماري اين پژوهش شامل كليه ي دانش آموزان دختر و پسر دوره اول و دوم متوسطه به تعداد 1126 نفر بودند كه با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي بر اساس جدول پيشنهادي مورگان و گرجسي 285 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي استاندارد بهزيستي تحصيلي تومينين-سويني(2012)، جهت گيري هدف اليوت و مك گريگور و همكاران(2001)، نشاط ذهني رايان و فردريك(1997) و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بري،بتي و وات(2004) استفاده شد كه از روايي و پايايي معتبري برخوردار بودند. جهت تجزيه و تحليل داده ها ابتدا از آمار توصيفي براي تنظيم داده ها، تعيين ميانگين، انحراف معيار و ترسيم نمودارها استفاده گرديد. سپس در بخش آماراستنباطي از آزمون كلموگروف - اسميرنوف، و روش مدل سازي معادلات ساختاري استفاده گرديد. يافته ها ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﻟﮕﻮي ﻣﻔﺮوض واﺳﻄﻪ ﻣﻨﺪي جهت گيري هدف در راﺑﻄﻪ ﺑﻴﻦ نشاط ذهني و احساس تعلق به مدرسه با بهزيستي تحصيلي برازش مطلوبي دارد، به طوري كه احساس تعلق به مدرسه و نشاط ذهني با نقش ميانجي جهت گيري هدف توانستند 54 درصد از واريانس بهزيستي تحصيلي دانش آموزان را تبيين نمايند. بخش ديگري از يافته ها حاكي از آن بود كه احساس تعلق به مدرسه و نشاط ذهني توانستند جهت گيري هدف را پيش بيني كنند طوري كه توسط احساس تعلق به مدرسه و نشاط ذهني به ترتيب 5 و 7 درصد از واريانس جهت گيري هدف تبيين شد. به طور كلي نتايج اين پژوهش حاكي از آن بود كه نشاط ذهني فقط با فراخواني جهت گيري هدف( به صورت غير مستقيم) ﺗﻮان ﻻزم ﺑﺮاي ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮﻫﺎي ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ در ﺑﻴﻦ ﻓﺮاﮔﻴﺮان را دارد. متغير احساس تعلق به مدرسه هم با فراخواني جهت گيري هدف( به صورت غير مستقيم) و هم به صورت مستقيم از توانايي لازم براي پيش بيني ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ دانش آموزان برخوردار است.
    Thesis summary

  35. پيش بيني خود مديريتي براساس عدالت آموزشي و فرسودگي تحصيلي با نقش واسطه ي اخلاق تحصيلي دردانشجويان
    فاطمه به جامه 2019
    هدف اين پژوهش پيش بيني خود مديريتي براساس عدالت آموزشي و فرسودگي تحصيلي با نقش واسطه ي اخلاق تحصيلي دانشجويان بود و روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و رگرسيون بود. جامعه آماري كليه دانشجويان دانشگاه بو علي سينا همدان در سال تحصيلي 1397-1398بودندكه براساس روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي از بين دانشكده ها تعداد چهار دانشكده انتخاب و از بين دانشكده ها نيز چند رشته در جهت اجراي پرسش نامه انتخاب شدند. به منظور جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي خودمديريتي هاوثون و نك(2002) ، فرسودگي تحصيلي شائوفلي و همكاران(2002)، اخلاق تحصيلي گل پرور(1389) و عدالت آموزشي گل پرور (1389) استفاده شد. در بخش توصيفي با استفاده از آماره هاي ميانگين، فراواني و نمودار و در بخش استنباطي با توجه به نوع فرضيه ها با استفاده از ضرايب همبستگي، تحليل واريانس و روش مدل يابي معادلات ساختاري به آزمون فرضيه ها پرداخته شد. بر اساس تجزيه و تحليل نتايج حاكي از آن بود كه عدالت آموزشي و فرسودگي تحصيلي با ميانجي گري اخلاق تحصيلي از توانايي پيش بيني خودمديريتي در دانشجوبان برخوردار است و اخلاق تحصيلي در ارتباط بين متغيرهاي عدالت آموزشي و فرسودگي تحصيلي با خودمديريتي نقش واسطه اي دارد.همچنين بين متغيرهاي عدالت آموزشي و فرسودگي تحصيلي با اخلاق تحصيلي و بين اخلاق تحصيلي و خودمديريتي رابطه معناداري مشاهده شد.
    Thesis summary

  36. بررسي روان شناختي داستان هاي هزار ويك شب ( بر اساس طرح واره هاي هيجاني)
    زهرا خزايي 2019
    بررسي بعد رفتاري شخصيت ها، در داستان هاي هزار ويك شب ، از ديدگاه روان شناسي شناختي با تكيه بر بررسي تحريف هاي شناختي و طرح واره هاي هيجاني ، با توجه به كنش ها و واكنش هاي آنان در داستان انجام مي شود، كه مي تواند در كشف ابعاد جديد و متفاوت اين متن ادبي مفيد باشد و امكان آشنايي با افكار نسل هاي گذشته ، از پنجره اي نو را فراهم سازد. مدل طرح وار هيجاني به باورهاي افراد در مورد معاني، علل، نياز به كنترل و تلويحات تجربه ي هيجاني اشاره دارد. اصلاح اين طرح واره ها مي تواند به نرمال سازي ، موقتي سازي، پذيرش ، و رها كردن واكنش هاي مضر مانند اجتناب هيجاني و سركوبي احساسات كمك كند تحريفات شناختي به دليل پردازش اطلاعات به صورت نادرست رخ مي دهد، آشنايي فرد به خطاهاي خويش در دريافت ، تفسير و واكنش به اطلاعات، به ترميم و بهبودي طرز فكر او كمك مي كند. در داستان هاي هزار ويك شب ، طرح واره هاي هيجاني و تحريف هاي شناختي قابل رديابي و بررسي هستند. پرتكراترين تحريف شناختي ، پيش بيني منفي ، سپس تعميم افراطي بودند. دراين داستان ها ، وجود تحريف هاي شناختي منجر به درك ، تعبير وسپس واكنش هاي نادرست شخصيت هادر برابر مشكلات و هيجانات شده است . پرتكرارترين ابعاد طرح واره هيجاني، نشخوار ذهني وسپس ارزش هاي والا مي باشد. در تمامي موارد، واكنش شخصيت با ورود بعد هيجاني ارزش هاي والا ، در جهت كاهش احساسات منفي عمل كرده است.
    Thesis summary

  37. تبيين كيفيت زندگي بر اساس خودشفقتي و كمال گرايي دانشجويان
    زهرا روستايي 2018
    هدف از پژوهش حاضر، تبيين كيفيت زندگي بر اساس خودشفقتي و كمال گرايي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود كه با روش همبستگي انجام گرفت . جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 1397-1396 بود كه بر اساس گزارش معاونت آموزشي دانشگاه، جامعه آماري دانشجويان 12000 نفر مي باشد كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه خودشفقتي نف (2003) ، پرسشنامه كمال گرايي هويت و فلت (1991) ، پرسشنامه كيفيت زندگي WHO(1993) ، استفاده و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي و آمار استنباطي (ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون) صورت گرفت. نتايج تحليل رگرسيون ساده نشان داد كه خودشفقتي 49/0 از واريانس كيفيت زندگي و كمال گرايي37/0- از واريانس كيفيت زندگي را تبيين مي كند ( 01/0 > p ) كه از نظر آماري معنادار است و همبستگي كمال گرايي و خودشفقتي ( 24 /0- = r ) مي باشد كه از نظر آماري معنادار است (01/0 > p ) . بنابراين بين خودشفقتي و كيفيت زندگي در دانشجويان رابطه اي مثبت و معنادار وجود دارد. يعني با افزايش خودشفقتي كيفيت زندگي هم افزايش مي يابد و بين كمال گرايي و كيفيت زندگي هم رابطه معكوس وجود دارد و از آنجايي كه خودشفقتي حال انسان را خوب مي كند، موجب مي شود كه كيفيت زندگي بالا رود و با به كار بردن راه هايي براي افزايش خودشفقتي و كاهش كمال گرايي دانشجويان مي توان كيفيت زندگي آنان را افزايش داد.
    Thesis summary

  38. پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي براساس معناي تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    حميرا نظري فر 2018
    هدف از پژوهش حاضر، پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي براساس معناي تحصيلي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود كه با روش توصيفي از نوع همبستگي انجام گرفت. جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 1397-1396 بود كه بر اساس جدول كرجسي و مورگان 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه نگرش به زمان ميللو و وورل (2010)، پرسشنامه انگيزش تحصيلي رشيد (1383)، پرسشنامه معناي تحصيلي هندرسون- كينگ (2006)، استفاده شد. يافته هاي حاصل از ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين معناي تحصيلي با نگرش به زمان مثبت و منفي، انگيزه تحصيلي و عملكرد تحصيلي رابطه معني دار وجود دارد) 01/0 (P<. همچنين نتايج حاصل از تحليل رگرسيون همزمان نشان داد كه معناي تحصيلي با ضريب بتاي31/0- در پيش بيني نگرش به زمان منفي، با ضريب بتاي34/0 در پيش بيني نگرش به زمان مثبت، با ضريب بتاي 30/0 در پيش بيني انگيزه تحصيلي و با ضريب بتاي 35/0 در پيش بيني عملكرد تحصيلي نقش دارد)01/0 >( P. نتايج پژوهش حاضر نقش معناي تحصيلي در پيش بيني نگرش به زمان، انگيزه و عملكرد تحصيلي را نشان داده و اهميت اين سازه ها را در حوزه تحصيلي مورد تأييد قرار مي دهد.
    Thesis summary

  39. تاثير بازي هاي رايانه اي بر سرعت پردازش اطلاعات و مهارت حل مسئله رياضي در دانش آموزان پايه پنجم و ششم ابتدايي
    ازاده فيضي برناجي 2018
    اين پژوهش با هدف بررسي تاثير بازي هاي رايانه اي بر سرعت پردازش اطلاعات و حل مسئله رياضي در دانش آموزان پايه پنجم و ششم شهر كرمانشاه كه بازي هاي رايانه اي انجام مي دادند، اجرا شد. از ميان جامعه آماري تعداد 240 دانش آموز به عنوان نمونه، شامل 60 دانش آموز با اشتغال كم به بازي رايانه اي ، 60 دانش آموز با اشتغال متوسط به بازي هاي رايانه اي،60 دانش آموز با اشتغال زياد به بازي هاي رايانه اي و هم چنين تعداد 60 دانش آموز به عنوان گروه كنترل كه بازي رايانه اي انجام نمي دادند، از طريق نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انتخاب شدند. براي بررسي و ارزيابي سوالات پژوهش از سه پرسشنامه اثر استروپ (استروپ، 1935)، پرسشنامه 16 سوالي تيمز (تيمز، 2016)و پرسشنامه محقق ساخته ميزان اشتغال به بازي هاي رايانه اي(1396) استفاده شد. همچنين براي تجزيه و تحليل داده ها نيز از روش آماري تحليل واريانس در محيط نرم افزاري SPSS استفاده شد. نتايج بدست آمده مؤيد اين است كه كساني كه ميزان هاي متفاوتي از اشتغال به بازي هاي رايانه اي داشتند، در سرعت پردازش اطلاعات و حل مسئله رياضي نيز متفاوت بودند. نتايج تفكيكي تحليل واريانس نيز بيانگر اين موضوع بود كه كساني كه اشتغال كمتري به بازي هاي رايانه اي داشتند در مقايسه با كساني كه بازي رايانه اي بيشتري انجام مي دادند از سرعت پردازش اطلاعات و توان حل مسئله رياضي كمتر ي برخوردار بودند. نتيجه گيري اينكه اشتغال به بازي هاي رايانه اي در دانش آموزان،باعث افزايش سرعت پردازش اطلاعات و حل مسئله رياضي مي شود.
    Thesis summary

  40. پيش بيني فرسودگي تحصيلي براساس حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي دانشجويان
    زينب حميدي فراهاني 2018
    هدف اين پژوهش پيش بيني فرسودگي تحصيلي براساس حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي دانشجويان و روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و رگرسيون بود. جامعه آماري كليه دانشجويانِ كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 97-1396 به تعداد 7772 بودند كه براساس نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي و طبقه اي نسبتي از بين دانشكده ها تعداد چهار دانشكده انتخاب و پرسشنامه هاي پژوهش در بين دانشجويان به تعداد 500 نفر توزيع شد و از بين اين دانشجويان، تعداد 299 نفر كه بر اساس نقطه برش داراي فرسودگي تحصيلي بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي حس تعلق به مكان يعقوبي، يارمحمدي و شمشيري (1394)، اخلاق تحصيلي گل پرور (1389)، و فرسودگي تحصيلي (MBI-SS) برسو و همكاران (1997)، استفاده شد. به منظور بررسي نقش حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي بر فرسودگي تحصيلي از روش تحليل رگرسيون چندگانه ي گام به گام بهره گرفته شد. بر اين اساس، نتايج تحليل مدل رگرسيوني پيش بيني فرسودگي تحصيلي باتوجه به آزمون ANOVA معنادار بود (971/76f= و 0001/=Sig). بنابراين دو متغير حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي به طور كلي مي توانند 34 درصد از تغييرات فرسودگي تحصيلي دانشجويان را پيش بيني نمايند. به عبارتي با افزايش حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي، فرسودگي تحصيلي دانشجويان كاهش مي يابد و با كاهش حس تعلق به مكان و اخلاق تحصيلي، فرسودگي تحصيلي آن ها افزايش مي يابد.
    Thesis summary

  41. پيش بيني فرسودگي تحصيلي دانشجويان براساس باور به دنياي عادلانه و ناعادلانه و عدالت آموزشي
    طاهره خزاعي 2018
    باور به دنياي عادلانه و عدالت آموزشي مي تواند فرسودگي تحصيلي دانشجويان را تحت تاثير قرار دهد و موجب كاهش فرسودگي آن ها شود. پژوهش حاضر با هدف پيش بيني فرسودگي تحصيلي دانشجويان براساس باور به دنياي عادلانه و ناعادلانه و عدالت آموزشي در دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصلي1396- 1397انجام شد.روش پژوهش توصيفي همبستگي از نوع رگرسيون چند متغيره است.جامعه آماري اين مطالعه را،كليه دانشجويان مشغول به تحصيل كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه بوعلي سينا همدان تشكيل مي دادند كه براساس روش نمونه گيري خوشه ايي چند مرحله ايي و طبقه ايي نسبتي چهار دانشكده انتخاب و به طور تصادفي500 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند.ابزارهاي جمع آوري اطلاعات شامل پرسشنامه فرسودگي تحصيلي برسو(شامل 15گويه) پرسشنامه باور به دنياي عادلانه و ناعادلانه داگلاس و ساتون(شامل27گويه) و پرسشنامه عدالت آموزشي گل پرور(شامل14گويه)بود. براي تحليل داده ها از رگرسيون چند متغيره استفاده شد.نتايج نشان داد كه بين باور به دنياي عادلانه و عدالت آموزشي با فرسودگي تحصيلي دانشجويان رابطه منفي و معناداري وجود دارد در كل نتايج نشان داد كه باور به دنياي عادلانه و ناعادلانه و عدالت آموزشي در بروز فرسودگي تحصيلي نقش مهمي ايفا مي كنند.درنتيجه با تقويت باور به دنياي عادلانه و عدالت آموزشي زمينه براي بهبود عملكرد دانشجويان و كاهش فرسودگي فراهم مي شود.
    Thesis summary

  42. تاثير قصه گويي بر رفتار خود مراقبتي و ابراز وجود دختران شهر همدان
    فاطمه رسولي 2017
    هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير قصه گويي بر رفتار خود مراقبتي و ابراز وجود دانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدايي در همدان بود. در اين پژوهش از روش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل و آزمايش استفاده شده است. بدين منظور، از بين جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدايي در همدان كه در سال تحصيلي 96-95 مشغول به تحصيل بودند، 30 دانش آموز دختر به روش نمونه گيري خوشه ايي چند مرحله ايي انتخاب شدند. و به طور تصادفي، در گروه كنترل و آزمايش قرار گرفتند. نمونه هاي اين پژوهش عبارت بودند از گروه آزمايش متشكل از 15 دانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدايي در مدرسه ابتدايي طالقاني در شهر همدان كه آموزش گروهي قصه گويي را در طول 10 جلسه هفتگي دريافت كردند و گروه كنترل اين آموزش را دريافت نكردند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش، پرسشنامه محقق ساخت خود مراقبتي و ابراز وجود گمبريل و ريجي بود كه در دو مرحله پيش آزمون و پس آزمون بر دو گروه آزمايش و كنترل اجرا گرديد. نتايج تحليل كوواريانس حاكي از آن بود كه قصه گويي بر رفتار خود مراقبتي معنادار نبوده ولي بر ابراز وجود معنادار بوده است. ميانگين مولفه هاي خود مراقبتي و ابراز وجود قصه گويي گروه آزمايش در مقايسه با ). P<0/05)گروه كنترل افزايش داشته است نتايج اين پژوهش نشان دادند كه تاثير قصه گويي بر رفتار خود مراقبتي و ابراز وجود مي تواند به منزله روش مفيدي براي افزايش خود مراقبتي و ابراز وجود افرادي كه در اين زمينه مشكل دارند به كار رود.
    Thesis summary

  43. تبيين فرسودگي تحصيلي بر اساس راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان دانشجويان
    مرجان روستايي 2017
    زمينه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبيين فرسودگي تحصيلي بر اساس راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان دانشجويان صورت گرفت. مواد و روش: در يك طرح همبستگي و با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي از بين دانشجويان دانشكده هاي مختلف سال تحصيلي 96-1395 تعداد 360 نفر (194 دختر و 166 پسر) انتخاب شدند و پرسشنامه هاي فرسودگي تحصيلي (MBI)، ناگويي هيجاني تورنتو (TAS) و نظم جويي شناختي هيجان (CERQ) را تكميل نمودند. يافته ها: همبستگي مثبت و معناداري بين راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و فرسودگي تحصيلي (0/309) وجود دارد و تنها در مورد مولفه نشخوارگري رابطه معنادار نبود. همچنين همبستگي مثبت معناداري بين مقياس ناگويي هيجاني با فرسودگي تحصيلي به دست آمد (0/384). نتايج نشان داد كه هر دو متغير راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجاني در معادله رگرسيون قادر به پيش بيني فرسودگي تحصيلي بودند. نتيجه گيري: راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان اهميت ويژه اي در تبيين فرسودگي تحصيلي دارند. اين يافته ها مي تواند واجد تلويحات بنيادي و كاربردي در حوزه تحصيلي و ساير زمينه هاي آموزشي باشد.
    Thesis summary

  44. تبيين بهزيستي روانشناختي بر اساس طرحواره هاي ناكارآمد اوّليه، عاطفه منفي و نشخوار خشم در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان
    سيد اميرحسين مهربان 2017
     هدف از پژوهش حاضر، تبيين بهزيستي روانشناختي بر اساس طرحواره هاي ناكارآمد اوّليه، عاطفه منفي و نشخوار خشم در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود. روش تحقيق در اين پژوهش، توصيفي و از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود كه در سال تحصيلي 96-1395 مشغول به تحصيل بودند، به تعداد 12874 نفر (9709 نفر مقطع كارشناسي و 3165 نفر مقطع كارشناسي ارشد) مي باشند. از اين تعداد 386 نفر از دانشجويان با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي با استفاده از جدول برآورد نمونه كرجسي و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسش نامه بهزيستي روانشناختي ريف، پرسش نامه فرم كوتاه طرحواره يانگ، پرسش نامه عاطفه مثبت و منفي واتسون و همكاران و پرسش نامه نشخوار خشم ساكودولسكي و همكاران استفاده شد و تحليل داده ها در سطح آمار استنباطي (رگرسيون و همبستگي)، صورت گرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه مقدار آماره ي R2 براي تبيين بهزيستي روانشناختي 438 / 0است؛ بدين معنا كه متغيرهاي مستقل (طرحوارههاي ناكارآمد اوّليه، نشخوار خشم و عاطفه منفي) بيش از 43درصد از واريانس متغير وابسته يا ملاك(بهزيستي روانشناختي) را تبيين مي كند كه از لحاظ آماري معني دار است؛ و در فرضيه هاي فرعي بين بهزيستي روانشناختي با سيزده طرحواره ناكارآمد اوّليه، عاطفه منفي(r=-0/466) و نشخوار خشم(r=-0/303) رابطه معني دار با جهت منفي وجود دارد و بين طرحواره هاي ناكارآمد اوّليه با عاطفه منفي و نشخوار خشم رابطه معني دار مثبت وجود دارد و بين نشخوار خشم با عاطفه منفي رابطه معني دار مثبت(r=0/331) وجود دارد.
    Thesis summary

  45. تبيين بهزيستي روانشناختي بر اساس ذهن آگاهي، نياز به شناخت و سرمايه هاي روانشناختي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان
    حسين نادري پور 2017
    پژوهش حاضر با هدف تبيين بهزيستي روانشناختي بر اساس ذهن آگاهي، نياز به شناخت و سرمايه هاي روانشناختي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان انجام شد. روش پژوهش توصيفي همبستگي بود. جامعۀ آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي1396-1395 بود. نمونه آماري با استفاده از جدول برآورد كرجسي و مورگان به تعداد 375 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه هاي، مقياس ذهن آگاهي براون و رايان، مقياس نياز به شناخت كاسيوپو، پتي و كائو، پرسشنامه بهزيستي روانشناختي ريف و پرسشنامه سرمايه هاي روانشناختي لوتانز بود. يافته ها نشان داد كه بين بهزيستي روانشناختي با سرمايه هاي روانشناختي(730/ 0=R)، نياز به شناخت(505/ 0=R) و ذهن آگاهي(382/ 0=R) همبستگي مثبت معنادار وجود دارد. در ضمن ذهن آگاهي، سرمايه روانشناختي و نياز به شناخت 56 / 0درصد از واريانس بهزيستي روانشناختي را تبيين مي كنند. با توجه به اينكه متغيرهاي ذهن آگاهي، نياز به شناخت و سرمايه هاي روانشناختي پيش بيني كننده هاي معناداري براي بهزيستي روانشناختي هستند، مي توان با ايجاد و ارتقاء چنين ظرفيت هايي بهزيستي روانشناختي دانشجويان را بهبود بخشيد.
    Thesis summary

  46. پيش بيني بهزيستي روان شناختي و شادكامي دانشجويان بر اساس مولفه هاي هوش اخلاقي
    ظريفه رستمي 2017
    هدف از پژوهش حاضر، پيش بيني بهزيستي روان شناختي و شادكامي بر اساس مولفه هاي هوش اخلاقي در دانشجويان دانشگاه بوعلي همدان بود.كه با روش توصيفي از نوع همبستگي انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانشجويان كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 96-1395 بود، كه حدود 12874 نفر مي باشند. از اين تعداد 375 نفر به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي با استفاده از جدول برآورد نمونه كرجسي و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسش نامه هوش اخلاقي لنيك وكيل(2005)، پرسش نامه شادكامي آكسفورد (1989)، و پرسش نامه بهزيستي روان شناختي ريف (1989)، استفاده و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي و آزمون آمار استنباطي (رگرسيون و تحليل مسير)، صورت گرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه مقدار آماره يF براي پيش بيني بهزيستي روان شناختي براساس مولفه هاي هوش اخلاقي 54/575 و براي پيش بيني شادكامي براساس مولفه هاي هوش اخلاقي 54/228، به دست آمده كه از لحاظ آماري مثبت و معنادار است.
    Thesis summary

  47. پيش بيني سازگاري اجتماعي براساس سيستم هاي بازداري فعال سازي رفتاري و ناگويي هيجاني در دانش آموزان مقطع متوسطه
    زينب مرادي 2017
    هدف از پژوهش حاضر، پيش بيني سازگاري اجتماعي بر اساس سيستم هاي بازداري/ فعالسازي رفتاري و ناگويي هيجاني در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر همدان بود.كه با روش توصيفي از نوع همبستگي انجام گرفت ،جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان در سال تحصيلي 96-1395 مي باشد كه بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش كل 10733نفر مي باشند . از اين تعداد 375 نفر به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي با استفاده از جدول برآورد نمونه كرجسي و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسش نامه سازگاري اجتماعي كاليفرنياي ثورث، كلارك و تيكز (1939) ،پرسشنامه بازداري/ فعالسازي كاور و وايت(1994) ،پرسشنامه ناگويي هيجاني تورنتو بگبي، پاركر و تيلور (1994)، استفاده و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي و آزمون آمار استنباطي (رگرسيون و تحليل مسير) صورت گرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه همبستگي سازگاري اجتماعي و بازداري رفتاري، 0/31- و، مقدار همبستگي سازگاري اجتماعي و فعالسازي رفتاري، 0/52 مي باشد كه از نظر آماري معنادار است (0/01 ≤ p). همبستگي سازگاري اجتماعي و ناگويي هيجاني، 52/-0 مي باشد كه از نظر آماري معنادار است (0/01 ≤p ).
    Thesis summary

  48. رابطه ي بين مؤلفه هاي ذهن آگاهي با نشخوار فكري و تعلل ورزي تحصيلي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    فرشته مطهري فر 2016
    اين پژوهش با هدف تعيين رابطه مؤلفه هاي ذهن آگاهي با نشخوار فكري و تعلل ورزي تحصيلي انجام شد.براي اين منظور 367 دانشجو به شيوه نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي از ميان تمامي دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 95- 1394(7529نفر) انتخاب شدند.براي گردآوري اطلاعات از پرسش نامه هاي مقياس تعلل ورزي تحصيلي(PASS)،مقياس نشخوار فكري(RQ)،مقياس پنج وجهي ذهن آگاهي(FFM) استفاده شد.داده هاي بدست آمده با استفاده از روش همبستگي پيرسون،تحليل رگرسيون چند متغيري و آزمون مانوا و توكي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.نتايج به دست آمده نشان داد كه متغير پيش بين مؤلفه هاي ذهن آگاهي قادرند تغييرات نشخوار فكري و تعلل ورزي تحصيلي را پيش بيني كنند.علاوه بر اين نتايج حاكي از آن بود كه بين مؤلفه هاي ذهن آگاهي با نشخوار فكري و تعلل ورزي تحصيلي رابطه معنادار وجود دارد.هم چنين ميزان تعلل ورزي تحصيلي و مؤلفه هاي ذهن آگاهي بين دختر و پسر و متفاوت است و ميزان نشخوار فكري دانشجويان دانشكده هاي مختلف،متفاوت است.
    Thesis summary

  49. نقش حس تعلق به مكان و سبك دلبستگي در پيش بيني احساس ذهني بهزيستي و خلاقيت هيجاني در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    شمسي شمشيري 2016
    اين پژوهش با هدف شناسايي نقش حس تعلق به مكان و سبك دلبستگي در پيش بيني احساس ذهني بهزيستي و خلاقيت هيجاني دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان انجام شده است. از بين اين دانشجويان 367 نفر از طريق جدول مورگان و كرجسي و با روش نمونه گيري خوشه اي مرحله اي به عنوان نمونه انتخاب شدند . براي سنجش حس تعلق به مكان از پرسشنامه حس تعلق به مكان محقق ساخته، براي سنجش سبك دلبستگي از پرسشنامه سبك دلبستگي بزرگسال كوليينز و ريد، براي سنجش احساس ذهني بهزيستي از پرسشنامه رضايت از زندگي دينر و عاطفه مثبت و منفي واتسون و براي سنجش خلاقيت هيجاني از پرسشنامه خلاقيت هيجاني آوريل استفاده شد. داده هاي به دست آمده با استفاده از ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون چند متغيره تجزيه و تحليل گرديد. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيره نشان داد كه از بين سبك هاي دلبستگي، سبك دلبستگي اضطرابي و از بين مؤلفه هاي حس تعلق به مكان دلبستگي به مكان بيشترين نقش را در پيش بيني احساس ذهني بهزيستي و نيز سبك دلبستگي ايمن و دلبستگي به مكان بيشترين نقش را در پيش بيني خلاقيت هيجاني داشتند. همچنين بين سبك دلبستگي ايمن با حس تعلق به مكان رابطه معنادار مثبت و بين سبك هاي دلبستگي اضطرابي و اجتنابي با احساس ذهني بهزيستي در دانشجويان رابطه معنادار منفي وجود داشت .
    Thesis summary

  50. نقش قدرت تحمل ابهام در رابطه بين خلاقيت و تجربه شيفتگي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    زهرا جعفري 2016
    اين پژوهش با هدف تدوين يك مدل براي نقش قدرت تحمل ابهام در رابطه بين خلاقيت و تجربه شيفتگي در دانشجويان دانشگاه بوعلي انجام پذيرفت. جامعه آماري اين مطالعه شامل دانشجويان كارشناسي دانشگاه بوعلي سينا به تعداد 7529 بود. روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي به تعداد 367 نفر از دانشكده ها بود. حجم نمونه دختران 202 نفر و حجم نمونه پسران 165 نفربود. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي بود.براي گردآوري اطلاعات از پرسش نامه هاي شيفتگي سيكزنت ميهالي،خلاقيت عابدي و قدرت تحمل ابهام مك دونالد استفاده شد.نتايج با استفاده از رگرسيون چندگانه و روش تحليل واريانس چند متغيري (MANOVA)، مورد ارزيابي قرار گرفت. براي بررسي نيكويي برازش مدل از برنامه برازاندن مدل استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين تجربه شيفتگي و خلاقيت و مؤلفه هاي آن ، بين قدرت تحمل ابهام و خلاقيت و مؤلفه هاي آن ، بين تجربه شيفتگي و قدرت تحمل ابهام در دانشجويان رابطه مثبت و معناداري وجود داشته است. بين قدرت تحمل ابهام، خلاقيت و تجربه شيفتگي دانشجويان دانشكده ها نيز تفاوت وجود داشته است. نمرات تجربه شيفتگي و قدرت تحمل ابهام و خلاقيت در دانشجويان هنر بيشترين رتبه را داشت. كمترين رتبه براي متغير تجربه شيفتگي در دانشجويان دانشكده كشاورزي، براي متغير قدرت تحمل ابهام و خلاقيت در دانشجويان دانشكده اقتصاد گزارش شد. رابطه بين تجربه شيفتگي و مولفه هاي خلاقيت يك بار به صورت مستقيم و يك بار به صورت غير مستقيم و با ميانجي گري قدرت تحمل ابهام مورد بررسي قرار گرفت. اثر مستقيم و غير مستقيم تجربه شيفتگي بر مولفه هاي خلاقيت معنادار شد. مدل نقش قدرت ابهام در رابطه بين خلاقيت و تجربه شيفتگي برازش مطلوبي داشت. بنابراين قدرت ابهام موجب كاهش تاثير تجربه شيفتگي بر خلاقيت مي شود.
    Thesis summary

  51. پيش بيني مهارت هاي ارتباطي اعضاي هيئت علمي بر مبناي هوش هيجاني، اخلاقي و فرهنگي
    ثمانه زارعي بهروز 2016
    هدف از انجام اين پژوهش پيش بيني مهارت هاي ارتباطي اعضاي هيئت علمي دانشگاه بوعلي سينا بر مبناي هوش هيجاني، اخلاقي و فرهنگي بود. طرح پژوهشي از نوع همبستگي و جامعه آماري شامل كليه اعضاي هيئت علمي دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 94-93 مي باشد؛ كه بر اساس گزارش آموزش دانشگاه 430 نفر مي‏باشند. ازاين تعداد 200 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي نسبتي با استفاده از فرمول تعيين حجم نمونه انتخاب شدند. در اين پژوهش از پرسشنامه مهارت هاي ارتباطي كوئين دام، پرسشنامه هوش هيجاني شات، پرسشنامه هوش اخلاقي و پرسشنامه هوش فرهنگي آنگ و همكاران استفاده و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي (تي مستقل، تحليل واريانس يك راهه، همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه به روش همزمان) صورت گرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه هوش هيجاني، هوش اخلاقي و هوش فرهنگي به عنوان متغير پيش-بين، مهارت هاي ارتباطي را پيش بيني مي كنند (01/0P<.) بين هوش هيجاني و مهارت هاي ارتباطي اساتيد همبستگي مثبت وجود دارد (01/0>P). از سوي ديگر بين هوش اخلاقي و مهارت هاي ارتباطي اساتيد، همبستگي مثبت وجود دارد (01/0>P). همچنين نتايج نشان داد كه بين هوش فرهنگي و مهارت هاي ارتباطي در اساتيد رابطه مثبت معني داري وجود دارد (01/0>P).
    Thesis summary

  52. بررسي نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه در رابطه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي در دانشجويان دانشگاه آزاد شهر هرسين
    مصطفي مرادي 2015
    پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي در دانشجويان دانشگاه آزاد شهر هرسين مي باشد. پژوهش حاضر از نوع توصيفي-همبستگي مي باشد. از نظر هدف اين پژوهش در زمره تحقيقات بنيادي و از نظر شيوه جمع آوري دادها در زمره تحقيقات همبستگي است. كه به بررسي روابط مستقيم و غير مستقيم بين متغيرها مي پردازد. جامعه اماري اين در اين پژوهش1620نفر مي باشد كه313 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه و به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند.در اين پژوهش از سه پرسشنامه، سبك هاي دلبستگي هازن وشيور، فرم كوتاه پرسشنامه طرح واره ناسازگاراوليه( SQ-SF) و پرسشنامه خودكارآمدي عمومي شرر استفاده شداست. همچنين از نرم افزارهاي SPSS و LISREL در جهت تحليل اطلاعات گردآوري شده استفاده شد است.يافته هاي پژوهش نشان داد كه سبك هاي دلبستگي(ايمن،اجتنابي ودوسوگرا)چه به صورت مستقيم ونيزچه به صورت غيرمستقيم به واسطه طرحواره هاي ناسازگار اوليه برروي خودكارآمدي تاثيرگذار مي باشندو ميزان اثر كل آنها برروي خودكارآمدي به ترتيب برابربا اجتنابي 54/.- ، ايمن 39/. و دوسوگرا 08/.- درصد مي باشد.درنهايت اينكه دراين پژوهش نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه در رابطه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي دانشجويان در قالب يك مدل ارائه شد،كه با توجه به مقادير شاخص هاي بدست امده براي اين مدل، ملاحظه گرديدكه مدل از برازش خوبي برخوردار مي باشد.
    Thesis summary

  53. مقايسه سرعت يادگيري ماز در موش هاي با و بدون تجربه ي يادگيري ماز
    آرزو دلفان بيرانوند 2015
    هدف از انجام اين پژوهش، مقايسه سرعت يادگيري ماز در موش هاي با و بدون تجربه يادگيري ماز بود. طرح پژوهشي مورد استفاده از نوع آزمايشي (طرح پس آزمون با گروه كنترل) بود. جامعه مورد نظر شامل كليه موش هاي صحرايي ماده آزمايشگاهي با حجم نمونه 14 بودند كه در دوگروه 7 تايي آزمايش وگواه مورد بررسي قرارگرفتند. روش نمونه گيري در اين پژوهش به اين صورت بود كه ابتدا 14 موش به صورت تصادفي از آزمايشگاه پرورش و توليد مثل موش دانشكده علوم پايه دانشگاه بوعلي سينا انتخاب و به همان صورت تصادفي در قالب دو گروه آزمايش و گواه قرار داده شدند. در اين پژوهش، آزمايش در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول، موش هاي گروه آزمايش در 8 ماز گوناگون ( ماز هاي شماره يك تا 8) به يادگيري مازها پرداختند، درحالي كه گروه گواه اين 8 ماز را تجربه نكردند. منظور از يادگيري ماز اين بود كه هر موش بتواند در هر ماز ايجاد شده سه بار پشت سرهم بدون خطا يعني بدون ورود به بن بست ها مسير تعيين شده در ماز را از مبدأ تا مقصد( دريافت تقويت) برود. در مرحله دوم، هر دو گروه آزمايش و گواه به يادگيري 4 ماز آخر ( مازهاي شماره 9 تا 12) پرداختند. سپس سرعت يادگيري (زمان صرف شده براي رسيدن از آغاز ماز تا هدف ) و تعداد كوشش هاي يادگيري هر دو گروه آزمايش و گواه در مازهاي شماره 9 تا 12 مقايسه شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده‏ها از آزمون تي مستقل و تحليل واريانس سود برده شد. نتايج نشان داد كه در يادگيري مازهاي شماره 9 تا 12 ميانگين زمان صرف شده و تعداد كوشش ها در موش هاي گروه آزمايش كم تر از گروه گواه است. به بيان ديگر، موش هايي كه تجربه ي يادگيري مازهاي گوناگوني را دارند، سريعتر از موش هاي بي تجربه مازهاي جديد را ياد مي گيرند. همچنين نتايج نشان داد موش هايي كه تجربه هاي يادگيري دارند، نسبت به موش هاي بي تجربه با تعداد كوشش هاي يادگيري كمتري يك ماز جديد را ياد مي گيرند و سرعت يادگيري ماز هاي جديد با افزايش تعداد تجربه هاي يادگيري ماز بالا مي رود. به طور كلي نتايج بيانگر آن است كه تجربه هاي پيشين يادگيري، عملكرد و انتقال يادگيري را در موقعيت هاي جديد تحت تأثير قرار مي دهد.
    Thesis summary

  54. مقايسه ي تأثير روش هاي آموزش آگاهي واج شناختي و آموزش نوروفيدبك بر اصلاح عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر پايه ي سوم ابتدايي شهر همدان
    عابده رشتي 2015
    اين پژوهش با هدف بررسي اثرگذاري و همچنين مقايسه ي اثر روش هاي آموزش آگاهي واج شناختي و نوروفيدبك بر اصلاح عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر مقطع سوم ابتدايي در شهر همدان صورت گرفته است. روش اين پژوهش نيمه آزمايشي است و در آن از طرح گروه كنترل نابرابر چندگروهي استفاده شده است. جامعه ي آماري پژوهش حاضر، تمامي دانش آموزان پسر پايه ي سوم ابتدايي مشغول به تحصيل در سال تحصيلي 1394-1393 در مدارس دولتي شهر همدان مي باشد. حجم نمونه در اين پژوهش هجده نفر (دو گروه آزمايش شش نفري و يك گروه كنترل به حجم شش نفر) از دانش آموزان بودند كه با استفاده از روش نمونه گيري چندمرحله اي به صورت تصادفي انتخاب شدند. ابتدا پژوهشگر اعضاي نمونه خود را به صورت تصادفي از ميان مدارس ناحيه ي يك انتخاب كرد. سپس با استفاده از گمارش تصادفي، اعضاي نمونه را كه هجده نفر بودند در سه گروه شش نفري (دو گروه آزمايش و يك گروه كنترل) جايگزين كرد. داده هاي بدست آمده با استفاده از نرم افزار Spss نسخه ي 22 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. ابزار پژوهش شامل چك ليست نارساخواني فياض بخش و همكاران (1388) و آزمون خواندن پژوهشگرساخته (1393) بوده است. از هر سه گروه پيش آزمون به عمل آمد. در گروه هاي آزمايش، براي اصلاح عملكرد خواندن دانش آموزان نارساخوان، روش هاي آموزش آگاهي واج شناختي و نوروفيدبك به كار برده شد كه هر دو روش به طور جداگانه بيست جلسه به طول انجاميد. همچنين گروه كنترل هيچ آموزشي دريافت نكرد. در نهايت، پس از آموزش روش هاي موردنظر از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد و نتايج پيش آزمون و پس آزمون گروه ها با هم مقايسه و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از تحليل داده ها نشان داد كه روش هاي آموزش آگاهي واج شناختي و نوروفيدبك بر درمان نارساخواني تأثير دارند. همچنين، روش نوروفيدبك داراي تأثيري بيشتر از روش آگاهي واج شناختي است. براين اساس، مي توان براي حل مشكلات نارساخواني دانش آموزان از هر دو روش بهره جست.
    Thesis summary

  55. تاثير آموزش برنامه ي شادي فوردايس بر فرسودگي تحصيلي دانش آموزان دختر پايه ي اول متوسطه شهر همدان
    فروزان رفعت جو 2015
    پژوهش حاضر با هدف شناسايي تأثير آموزش شادكامي به روش فوردايس بر كاهش فرسودگي تحصيلي دانش‏ آموزان، انجام گرفته است. روش مورد استفاده در اين پژوهش كه از نوع نيمه آزمايشي است، پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش را كليه ي دانش آموزان دختر سال اول دبيرستان شهر همدان در سال تحصيلي 94-93 تشكيل مي دادند، كه تعداد آنها 3661 نفر بود؛ از اين جامعه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي، نمونه اي تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه 20 نفره آزمايش و كنترل تقسيم شدند. ابزار به كار برده شده در پژوهش، پرسشنامه فرسودگي تحصيلي برسو بود. يافته‏ هاي پژوهش با استفاده از تحليل كوواريانس نشان داد؛ آموزش برنامه شادي به روش فوردايس (كه در 10 جلسه ي 60 دقيقه اي و به صورت گروهي اجرا شد) بر كاهش فرسودگي تحصيلي در دانش‏ آموزان با سطح معني داري (0.001=p) مؤثر است. همچنين نتايج بيانگر آن بود كه آموزش شادي به روش فوردايس بر كاهش خستگي تحصيلي با سطح معني داري (0.006=p)، بي علاقگي تحصيلي با سطح معني داري (0.003=p) و ناكارآمدي تحصيلي با سطح معني داري (0.016=p) در دانش آموزان مؤثر است. ديگر يافته پژوهش حاضر اين بود كه از بين مولفه هاي فرسودگي تحصيلي آموزش شادكامي فوردايس بيشترين تأثير را در كاهش خرده مقياس بي علاقگي تحصيلي داشته است
    Thesis summary

  56. تأثير آموزش تاب آوري بر فرسودگي تحصيلي دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر همدان
    مريم بختياري 2015
    پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير آموزش تاب آوري بر كاهش فرسودگي تحصيلي دانش آموزان، انجام گرفته است. روش مورد استفاده در اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي به صورت طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه‏ ي آماري پژوهش را كليه‏ ي دانش آموزان دختر سال اول دبيرستان شهر همدان سال تحصيلي 94-93 تشكيل مي دادند؛ كه تعداد آن‏ها 3661 نفربود، كه از اين جامعه به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چند مرحله اي نمونه اي به تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه 20 نفره‏ ي آزمايش و كنترل جايگزين شدند. ابزار به كار برده شده در پژوهش، پرسش‏ نامه‏ ي فرسودگي تحصيلي بود. يافته‏ هاي پژوهش با استفاده از تحليل كوواريانس نشان داد؛ روش آموزش تاب آوري ( كه در 10 جلسه‏ ي 60 دقيقه‏ اي و به صورت گروهي اجرا شد) بر كاهش فرسودگي تحصيلي در دانش‏ آموزان باسطح معني‏ داري 0.001 مؤثر است. هم چنين نتايج نشان داد كه آموزش تاب آوري بركاهش خستگي تحصيلي با سطح معني‏ داري0.001، بي‏ علاقگي تحصيلي باسطح معني‏ داري 0.005 و ناكارآمدي تحصيلي باسطح معني‏ داري 0.014 دردانش‏ آموزان مؤثر است. از ديگر يافته پژوهش حاضر اين بود كه از بين مؤلفه هاي فرسودگي تحصيلي آموزش تاب آوري بيشترين تأثير را در كاهش خرده مقياس خستگي تحصيلي، داشته است.
    Thesis summary

  57. رابطه ي بين چارچوب ذهني و ويژگي هاي شخصيتي با ثبات قدم دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    پريا قاسمي 2015
  58. تاثير آموزش حالات ذهني بر قضاوت اخلاقي دانش آموزان دختر پايه ي پنجم ابتدايي شهر همدان
    طيبه بيات 2015
  59. ساخت بسته ي آموزش زيبايي شناسي و تأثير آن بر سلامت رواني دانش آموزان
    فائزه عطايي 2014
  60. اثر القاي خلق مثبت بر افزايش اميد در بين دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا
    سحر خليل پور 2014
    هدف اين پژوهش بررسي اثر القاي خلق مثبت بر افزايش اميد در بين دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان بود. جامعه آماري اين پژوهش را كليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال 93- 1392 تشكيل مي دادند كه تعداد آن ها 5580 نفر بود. در اين پژوهش حداقل دانشجويان براي هر يك از گروه هاي آزمايش و گروه كنترل در هر دو گروه A,Bو 15 نفر انتخاب، براي انتخاب گروه نمونه؛ پرسشنامه اميد اسنايدر و همكاران بين 480 نفر از دانشجويان توزيع شد و پس از جمع آوري و تجزيه و تحليل، افرادي كه نمره اميد آن ها پايين بود جدا شده و از بين آن ها 60 نفر به صورت تصادفي انتخاب و سپس به روش تصادفي ساده در چهار گروه مورد مطالعه جايگزين شدند .سپس به آزمودني هاي گروه آزمايشي A مهارت تصويرسازي ذهني در 6 جلسه و به آزمودني هاي گروه B مهارت جملات مثبت طي 6 جلسه آموزش داده شده و پس از آن از هر 4 گروه پس آزمون(پرسشنامه اميد اسنايدر و همكاران) گرفته شد،سپس داده ها با استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي و نيز تحليل كواريانس به وسيله نرم افزار SPSS تجزيه و تحليل شد. نتايج بدست آمده نشان داد كه روش القاء خلق مثبت به شيوه تصويرسازي ذهني و روش القاء خلق مثبت به شيوه خواندن جملات مثبت به طور معني داري باعث افزايش ميزان اميد در دانشجويان مي شود. همچنين نتايج نشان داد كه با وجود اينكه ميزان تأثير القاء خلق مثبت به روش تصويرسازي ذهني بر افزايش اميد، در دانشجويان دختر و پسر تفاوت معني داري ندارد اما ميزان تأثير القاء خلق مثبت به روش خواندن جملات مثبت، بر افزايش اميد، در دانشجويان دختر به طور معني داري بيشتر از دانشجويان پسر است.
    Thesis summary

  61. پيش بيني وضعيت شادماني دانشجويان با توجه به مولفه هاي برنامه درسي پنهان
    آزاده مرادي 2014
    پژوهش حاضر با هدف پيش بيني شادماني دانشجويان بر اساس مؤلفه هاي برنامه ي درسي پنهان صورت گرفته است. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه ي آماري اين پژوهش، شامل كليه ي دانشجويان كارشناسي سال آخر دانشگاه بوعلي سينا همدان مي باشد كه تعداد آن ها 1363 نفر است. در اين پژوهش با استفاده از جدول كرجسي و مورگان و روش نمونه گيري طبقه اي نسبتي، 302 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه ي پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه ي شادماني آكسفورد و پرسشنامه ي محقق ساخته برنامه ي درسي پنهان مي باشند. اعتبار ابزار پژوهش به وسيله متخصصان مورد پذيرش قرار گرفت و پايايي به وسيله آلفاي كرانباخ محاسبه شد كه برابر 0/94 و 0/97بودند. به منظور تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش از شاخص هاي آمار توصيفي و آزمون آمار استنباطي ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه استفاده شد. يافته ها نشان داد كه به جز مؤلفه ي شيوه ي مديريت كلاس درس، بين مؤلفه هاي برنامه ي درسي پنهان و شادماني دانشجويان رابطه ي معناداري وجود داشت. علاوه بر اين، نتايج نشان داد كه مؤلفه هاي برنامه ي درسي پنهان، در مجموع 22/7 درصد شادماني دانشجويان را به طور معناداري تبيين مي كنند.
    Thesis summary

  62. تاثير آموزش مهارت مديريت هيجان منفي بر افكار اضطرابي و باورهاي غير منطقي والدين كودكان اختلالات رشد فراگير شهر همدان
    آرش بهرامي 2014
    هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير آموزش مهارت مديريت هيجان منفي بر افكار اضطرابي و باورهاي غير منطقي والدين كودكان اختلال رشد فراگير شهر همدان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمايشي طرح پيش آزمون- پس آزمون بدون گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش حاضر را كليه والدين كودكان داراي اختلالات طيف فراگير رشد در مركز درماني ذهن زيبا در شهر همدان تشكيل مي دادند كه تعداد آنها 80 نفر بود كه در ابتدا به وسيله دعوت نامه اي از والدين درخواست شد كه درصورت علاقه مندي به حضور در دوره آموزش در كارگاه هاي آموزش مديريت هيجان منفي، آمادگي خود را اعلام كنند. سپس والدين داوطلب در جلسه توجيهي براساس آزمون هاي افكار اضطرابي و باورهاي غير منطقي مورد ارزيابي قرار گرفتند و والدين داراي باورهاي غير منطقي و افكار اضطرابي در مطالعه حاضر شدند كه تعداد آنها 40 نفر بود. در اين پژوهش از پرسشنامه هاي باورهاي غيرمنطقي جونز و پرسشنامه افكار اضطرابي ولز استفاده گرديد. نتايج نشان داد كه در پيش آزمون ميانگين باورهاي غير منطقي پدران و مادران به ترتيب 117/38 و 120/88 بود كه در پس آزمون به 65/35 و 65/70 كاهش يافت. همچنين ميانگين افكار اضطرابي پدران و مادران در پيش آزمون به ترتيب 38/78 و 35/88 بود كه در پس آزمون به 12/20و12/93 كاهش يافت. و به اين ترتيب اين نتايج نشان داد كه آموزش مهارت هاي مديريت هيجان هاي منفي بر كاهش افكار اضطرابي باورهاي غيرمنطقي والدين كودكان اوتيسم اثر دارد و مورد تاييد قرار گرفتند.
    Thesis summary

  63. پيش بيني تحليل رفتگي آموزشي براساس تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان
    آرزو آقاجاني 2014
    هدف از انجام اين پژ‍وهش پيش بيني تحليل رفتگي آموزشي بر اساس تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي در دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا بود.طرح پژوهشي مورد استفاده از نوع همبستگي (رگرسيون) بود.جامعه آماري پ‍ژوهش را كليه دانشجويان مقطع كارشناسي سال آخر دانشگاه بوعلي سينا كه در سال تحصيلي 1393-1392 مشغول به تحصيل بودند را تشكيل مي داد. تعدادآنها 1360 نفر بود كه طبق جدول مورگان حجم نمونه اي به تعداد 310 نفر از اين جامعه به روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي انتخاب و پرسشنامه هاي تحقيق بر روي آنها اجرا شد.نتايج نشان داد كه بين تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي رابطه مستقيم و معني داري وجود دارد.در تحليل رگرسيون مشخص شد كه از بين مولفه هاي تحريف هاي شناختي "تفكر همه يا هيچ"، "تعميم مبالغه آميز"، "درشت بيني -ريز بيني"، "بايد- بهتر" و "فيلتر ذهني" به ترتيب بيشترين رابطه معني دار را باتحليل رفتگي آموزشي دانشجويان داشتند.همچنين مشخص شد كه از بين مولفه هاي باورهاي غير منطقي "نا اميدي نسبت به تغيير"، "تمايل به سرزنش خود"، "كمال گرايي" ، "انتظار بيش از حد از خود" و "بيش نگراني توأم با اضطراب" بيشترين رابطه معني دار را باتحليل رفتگي آموزشي دانشجويان داشتند.همچنين بين تحريف شناختي و باورهاي غير منطقي و ابعاد تحليل رفتگي آموزشي(خستگي هيجاني و بدبيني تحصيلي و ناكارآمدي تحصيلي)دانشجويان رابطه معنا دار مثبت وجود دارد.
    Thesis summary

  64. ساخت و اعتباريابي آزمون زيبايي شناسي و بررسي رابطه آن با هوش طبيعت گرايانه و موسيقيايي گاردنر
    فضل الله حسنوند 2014
    هدف از انجام اين پژوهش ساخت و اعتباريابي آزمون هوش زيبايي شناسي و بررسي رابطه آن با هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه گاردنر بود. طرح پژوهشي مورد استفاده از نوع همبستگي بود. جامعه مورد نظر متشكل از دانشجويان دانشگاه بوعلي به تعداد 10000 نفر بود كه در سال تحصيلي 1393-1392 مشغول به تحصيل بودند؛ كه از اين تعداد 370 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گيري طبقه اي نسبي انتخاب شدند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از آزمون تي مستقل و تحليل واريانس با استفاده از نرم افزار SPSS19 و مدل معادلات ساختاري با استفاده از نرم افزار ليزرل بهره گرفته شد. نتايج نشان داد كه آزمون ساخته شده از روايي و پايايي لازم برخوردار است. افزون بر اين مشخص گرديد كه رابطه معناداري ميان هوش زيبايي شناسي با هوش موسيقيايي و هوش طبيعت گرايانه گاردنر وجود دارد. همچنين، هوش طبيعت گرايي توانايي بالايي در پيش بيني هوش موسيقيايي دارد. بنابراين بر اساس نتايج مي توان گفت كه هوش زيبايي شناسي با دارا بودن توانايي بالا در پيش بيني هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه مي تواند جايگزين مناسب براي اين دو گونه از هوش مورد نظر گاردنر باشد. همچنين، دو هوش موسيقيايي و طبيعت گرايانه را نمي توان به عنوان دو مقوله جدا از هم تصور كرد.
    Thesis summary

  65. بررسي رابطه مهارتهاي تفكر انتقادي با ويژگيهاي شخصيتي دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان در سال تحصيلي 92-1391
    حميد پرچمي شايسته 2013
  66. مقايسه نوع دخالت والدين در يادگيري كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي/ نقص توجه و كودكان عادي
    صفدر نبي زاده 2013
  67. بررسي تاثير آموزش زبان دريافتي بر جمله سازي دانش آموزان آسيب ديده ي شنوايي پايه پنجم شهر همدان
    نعمت اله سلطاني 2013
  68. رابطه بين برنامه درسي پنهان با تحليل رفتگي آموزشي دانشجويان دانشگاهبوعلي سينا
    صدف ايماني 2013