پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
استاد
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/06
فرزاد ناظم
تربیت بدنی و علوم ورزشی / علوم ورزشی
رساله های دکتری
-
اثر مداخله برنامه تمرینات ورزشی تناوبی زیربیشینه بر پروفایل تغییرپذیری ضربان قلب (HRV)، عوامل منتخب اکوکاردیوگرافی استراحتی و ارایه مدل رگرسیون پیش بین بالینی در پسران مبتلا به دیابت نوع یک
1402مقدمه و هدف: دیابت نوع 1 (T1D) به دلیل تخریب سلول های بتای پانکراس و کمبود سنتز انسولین، یکی از چالش های حیطه پزشکی و اجتماعی جامعه ما به شمار می آید. شیوع T1D درسراسر جهان رو به افزایش است و از طرفی فعالیت ورزشی تاثیر آشکار بر شاخص گلایسمیک و بهبود سلامت دستگاه قلب و عروق دارد. هدف این پژوهش بررسی مداخله تمرینات هوازی تناوبی زیربیشینه بر شاخص تغییرپذیری ضربان قلب (HRV)، فاکتورهای اکوکاردیوگرافی استراحت (ECHO) و بیومارکرهای پلاسمایی پسران مبتلا به T1D است. مواد و روش ها: 24 پسر مبتلا به T1D و 12 پسر سالم دردامنه سنی 18-12 سال به سه گروه 12 نفری: سالم کنترل، دیابتی کنترل و دیابتی ورزش کرده تفکیک شدند. ابتدا شاخص HRV در مدت 24 ساعت، متغیرهای منتخب ECHO استراحت، عوامل آنتروپومتریک و ظرفیت هوازی (vo2peak)، پارامترهای منتخب بیوشیمیایی آزمودنی ها به روش استاندارد اندازه گیری شدند. سپس گروه دیابتی مداخله، برنامه ورزش هوازی 12 هفته را سه جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا 65 دقیقه بهروش متناوب با شدت 50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره انجام دادند. درمرحله ریکاوری متغیرهای وابسته دوباره اندازه گیری شدند. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر یک طرفه (ANCOVA) برای بررسی تفاوت های احتمالی میانگین پارامترهای وابسته و از آزمون تعقیبی بونفرونی نیز برای مقایسه های بین گروهی و نیز از روش رگرسیون خطی برای بررسی ارتباط آماری میان شاخصHRV و عوامل اکوکاردیوگرافی استراحت استفاده شد. نتایج: پس از اعمال برنامه مداخله ورزشی، متغیرهای منتخب HRVشامل پارامترهای زمان محور و فرکانس محور (SDNN, HF, LF, RMSSD LF,/HF VLF,) و عوامل ECHO استراحتی ( LVIDs , LVIDd, LA ,EF , FS) ، درگروه مداخله ورزش اختلاف معنادار با دو گروه دیابتی غیرفعال و سالم کنترل داشت (P<0/05). از سویی، یافته ها ازکاهش بارز سطوح شاخص های گلایسمیک و مقدار مصرفی انسولین تنداثر پس از مداخله ورزش حکایت داشت (P<0/05). همچنین افزایشی در سطوح پلاسمایی نوراپی نفرین (NEP)، HDL-c و vo2peak گروه مداخله نسبت به گروه های سالم و دیابتی کنترل مشاهده شد (P<0/05). این تفاوت در سطوح پلاسمایی اپی نفرین (EP) LDL-c, TC, TG, این گروه معنادار نبود (P> 0/05). پس از مداخله برنامه ورزش، درمدل پیش بین رگرسیون خطی ، اعتبار بالایی در شاخصHRV در براورد م
-
مداخله برنامه ورزش هوازی و عصاره کورکومین بر سطح آنزیم های پیش ساز منتخب بتا آمیلوئید در شرایط ایسکمی-ریپرفیوژن میوکارد رت های نر ویستار
1400عامل برجسته پاتولوژیک در بروز بیماری های قلبی (IR) مقدمه: آسیبهای بافت میوکارد ناشی از ایسکمی-رپرفیوژن گزارش شده است. مکانیزمهای مولکولی پایه آنتی آمیلوئیدوژنیک در بطن چپ میوکارد (HF) و نارسایی قلبی (CVD) عروقی انفارکته ناشی از تاثیرتمرین هوازی و مکمل کورکومین ناشناخته است. بنابراین در این مطالعه تاثیر مداخله برنامه ورزش هوازی و عصاره کورکومین بر سطح آنزیم های پیش ساز منتخب بتا آمیلوئید در شرایط ایسکمی-ریپرفیوژن میوکارد رت های نر ویستار بررسی شد. :2 (SED-CON ،n= مواد وروش ها: 50 سر موش صحرایی نر ویستار به طور تصادفی در 5 گروه 1: کنترل کمتحرک ( 10 و 5: گروه (CU-IR ،n= 4: مصرف کننده عصاره کورکومین ( 10 (n=10 , EX-IR) 3: گروه تمرینی (SED-IR، n= شم کمتحرک ( 10 به مدت ده هفته EX-CU-IR و EX-IR تقسیم بندی شدند. گروه ( EX-CU-IR ،n= تمرینی همراه با مصرف عصاره کورکومین ( 10 %60 ، تمرین ورزشی -%35 VO2max پیاپی ، هر هفته 5 نوبت متوالی با سرعت 12 تا 24 متر در دقیقه معادل با دامنه شدت کار وزن بدنشان mg/kg روزانه 50 ، EX-CU-IR و CU-IR دویدن بر روی ترید میل را انجام دادند. رتهای نرویستار در گروه های عصاره کورکومین را به صورت محلول در روغن زیتون با گاواژ دریافت کردند. 24 ساعت پس از آخرین وهله از برنامه تمرین هوازی یا مصرف کورکومین، ابتدا رت ها با تزریق درون صفاقی کتامین زایلازین بیهوش شدند و سپس ناحیه قفسه سینه آنها تراشیده و انتوبه 1/5 متصل و ناحیه دنده ای چهارم در سمت cc/ kg شدند. آنگاه به ونتیلاتور با تواترتنفسی 60 تا 70 تنفس دردقیقه وحجم جاری به مدت 30 دقیقه توسط نخ بخیه دچار ایسکمی (LAD) چپ آنها توراکتومی شد و رت ها با بستن شریان کرونری قدامی نزولی چپ عمل جراحی شم اجرا SED-CON شدند. پس از آن روند ریپرفیوژن بافت میوکارد با کشیدن و رها کردن نخ بخیه انجام شد. در گروه انجام نگرفت. پس از گذشت 5 روز از ریپرفیوژن LAD شد ، یعنی حیوان، تنها تحت عمل توراکتومی بوده و هیچگونه بسته شدن و PS2 ،PS1 ،BACE1 ،APP -80 نگهداری و فریز شد. سطح بیان ژن ˚C رت ها بیهوش و بافت قلب حیوان جدا شد و در دمای انجام شد. آنالیز آماری داده TTC و اندازه ناحیه انفارکتوس به روش رنگ آمیزی با RT-PCR در بطن چپ رت ها به روش NEP های حاصل با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه صورت گرفت. نسبت به EX-IR و EX-CU-IR ، CU
-
مداخله تمرین اینتروال شدید و عصاره بربرین بر بیان ژن های منتخب تحریکی و مهاری آنژیوژنز و کاسپاز 3 در شرایط ایسکمی - ریپر فیوژن رت های نر بالغ
1399پیش زمینه بیماری ایسکمی ،قلب منجر به اختلالات پیچیده ،آریتمی، نارسایی و آپوپتوزیس در سلولهای قلب میشود. کند. شواهد علمی مداخله فرایند آنر بوژنز نقش عمده در واز کولاریزاسیون و بهبود عملکرد قلب بعد از انفارکتوس میوکارد ایفا می تمرینات ورزش اینتروال شدید را در محافظت از قلب کاراتر از تمرینات استقامتی نشان میدهد همچنین نقش مکمل گیاه بربرین در و مصرف مکمل (HIIT) بهبود عملکرد قلب نیز گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی مداخلات تمرین اینتروال با شدت بیشینه بربرین بر بیان زن فاکتورهای منتخب آنر یورنیک و آتریواستانیک و تغییرات پروتئین کاسیاز 3- در رت وستار تر با ایسکمی . ر بیر فیوژن میوکارد است. روش شناسی 50 رت و بستار تر به پنج گروه تفکیک شدند (1) تمرین تناوبی شدید (2) بربرین (3) ترکیبی (تمرین تناوبی شدید و با 5 جلسه در هفته و عصاره بربرین از طریق گاو از ظرف 8 هفته (HIIT) بربرین (4 شم و (5) کنترل انفارکنه مداخلات برنامه تمرین برای 30 دقیقه انجام شد. پس از (LAD) انجام گرفت دو روز بعد از ریکاوری اسکمی میوکارد گروهها با انسداد شریان کرونری نزولی فاکتور رشد (VEGF) گذشت یک هفته نیز بیان زن در فاکتورهای منتخب آنر بوزنز فاکتور رشد اندوتلیال عروق و پروتئین کاسپاز - REAL-TIME PCR) به روشهای (ENDO) ، ترومبوسیوندین )1(ENDO) اندوستانین (FGF2) فیبروبلاست برای تحلیل آماری 0.05>P به وسیله کیت مخصوص دریافت قلب اندازه گیری شدند. از آنالیز واریانس یک سویه در سطح معناداری داده ها استفاده گردید. بیان زن (0.05>P) بافت میوکارد پنج گروه تحت مطالعه تفاوت معنادار بدست آمد 1-TSP و VEGF FGF2 نتایج سطوح بیان زن در گروه ترکیبی نسبت به گروههای کنترل و شم افزایش معناداری داشتند FGF2 در گروههای ترکیبی و مکمل و نیز VEGFهای اما علیرغم کاهش اندوستانین، تفاوت (0.05>P) گروه ترکیبی کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت 1-p<0.05) TSP) همچنین کاسپاز 3 در گروههای مکمل ترکیبی و شم کاهش معناداری نسبت (0.05p) به گروه کنترل داشتند و مکمل بربرین به عنوان عوامل آماده سازی قبل از مداخله ایسکمی قلب احتمالا می-HIIT نتیجه گیری به نظر می رسد مداخلات توانند موجب افزایش فاکتورهای مثبت انتخابی و کاهش برخی فاکتورهای مهاری بافت میوکارد به سمت تعادل آنزیوژنز میوکارد احتمالا میتو
-
سنجش اعتبار آزمون 6ظرفیت عملی (6MWT) و هنیار یابی بومی در پسران سالم8 تا 18 ساله
1396کاربست و تفسیر صحیح آزمون 6 دقیقه پیاده روی (6MWT) در ارزیابی کارایی دستگاه قلبی-تنفسی، نیازمند مقادیر مرجع این آزمون می باشد. هدف این پژوهش ارزیابی اعتبار و پایایی آزمون 6MWT، طراحی و اعتبار سنجی معادله بومی پیشگوی آزمون 6MWT و طراحی معادله براورد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2peak) با استفاده از آزمون 6MWT در پسران سالم می باشد. مواد و روش ها: VO2peak واقعی، آزمون 6MWT و متغیرهای آنتروپومتری در 391 پسر 8 تا 17 ساله سالم به روش استاندارد اندازه گیری شدند. برای ارزیابی اعتبار و پایایی آزمون 6MWT به ترتیب از آزمون های همبستگی پیرسون و شاخص هبستگی درون خوشه ای (ICC) استفاده شد. برای بررسی ارتباط عوامل منتخب آنتروپومتری و فیزیولوژی آزمودنی ها با آزمون 6MWT از همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین برای طراحی معادله پیشگوی آزمون 6MWT، از رگرسیون خطی چند متغیره به روش step-wise استفاده شد. بمنظور ارزیابی صحت معادله بومی پیشگوی آزمون 6MWT، همبستگی بین مسافت اندازه گیری شده و پیشگویی شده در آزمون 6MWT بررسی شد. همچنین برای طراحی معادله براورد VO2peak با استفاده از آزمون 6MWT و متغیرهای آنتروپومتری، از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. یافته ها: میانگین آزمون 6MWT پسران 58±710 متر بود. همبستگی بالایی بین مسافت طی شده در آزمون 6MWT با VO2peak نسبی مشاهده شد (001/0>p، 723/0=r). آزمون 6MWT از پایایی بسیار عالی برخوردار بود (98/0=ICC). اغلب متغیرهای آنتروپومتری با آزمون 6MWT ارتباط معناداری داشتند (001/0>p). در پسران سالم 8 تا 17 ساله، مسافت پیموده شده در آزمون 6MWT، بوسیله متغیر های سن و BMI به میزان 63 درصد قابل براورد است (001/0>p، متر 36 =SEE، 627/0=R2). صحت معادله بومی پیشگوی آزمون 6MWT با ملاحظه همبستگی چشمگیر بین مسافت اندازه گیری شده و پیشگویی شدهدر آزمون 6MWT تایید گردید (001/0>p، 79/0=R). همچنین VO2peak پسران کودک و نوجوان با استفاده از دو متغیر مسافت طی شده در آزمون 6MWT و BMI قابل براورد بود (001/0> p،ml/kg/min 91/2 =SEE، 776/0=R2). نتیجه گیری: کاربست مدل بومی پیشگوی آزمون 6MWT و معادله براورد VO2peak برای اندازه گیری ظرفیت عملی پسران، از اعتبار و پایایی بالا برخوردار است. به نظر می رسد، استفاده از آزمون 6MWT، به عنوان یک ابزار ارزیابی بالینی، برای مطالعه ی تاثیر مداخلات دارو
-
اثر تمرین هوازی و پالس الکترو مگنت تراپی بر ترمیم پوکی استخوان رات های اسپراگ داولی در دو پریود زمانی استئوپروز
1394مقدمه: هدف این مطالعه مقایسه اثرات دو شیوه تمرین دویدن هوازی روی تردمیل و تکنیک پالس الکترو مگنت تراپی بر ضخامت های استخوان ترابکولار و کورتیکال استخوان ران رات های در معرض استئوپروز و استئوپروتیک بود. روش کار و مواد : 60 سر رات ماده از نژاد اسپراگ داولی (10 هفته ای) به طور تصادفی در 6 گروه (5 گروه رات های اوارکتومی شده و 1 گروه کنترل) قرار گرفتند. دو هفته بعد از برداشت تخمدان، رات های اوارکتومی شده به طور تصادفی در 5 گروه اوارکتومی (OVX-C)، اوارکتومی شده ورزیده(OVX-Exe)، استئوپروتیک ورزیده (OVX-Inactive-Exe)، اوارکتومی شده به همراه کاربست پالس الکترو مگنت تراپی (OVX-PEM) و استئوپروتیک به همراه کاربست پالس الکترو مگنت تراپی (OVX-Inactive-PEM) تفکیک شدند. برنامه ی تمرینی شامل دویدن بر تردمیل الکتریکی جوندگان بدون شیب با سرعت ثابت 12 متر بر دقیقه اجرا شد. مدت تمرین از 10 دقیقه آغاز شد و در هفته ی دهم به 64 دقیقه رسید. زمان، شدت ، فرکانس و مدت زمان تابش پالس الکترومگنت به ترتیب min 30 ، mT 4/2 ، Hz 5/7 و µS 300 بود. در پایان رات های تحت مطالعه کشته شده و استخوان های ران حیوان برای بررسی های پاتولوژیک برداشته شد. نتایج : یافته ها نشان می دهد عمل برداشت تخمدان، ضخامت استخوان های ترابکولار و کورتیکال را به طور قابل توجهی کاهش داد (001/0 P<). همچنین برنامه ورزش هوازی و روش قرار گیری در معرض پالس الکترو مگنت در هر دو گروه از رات های مستعد به استئوپروز و استئوپروتیک، منجر به افزایش معنادار ضخامت استخوان ترابکولار و کورتیکال گردید (001/0 P< ) اما الگوی تغییر اندازه ضخامت استخوان ترابکولار و کورتیکال در این دو روش مداخله از جنبه آماری متفاوت نبود ( 05/0 ( P>. نتیجه گیری: به نظر می رسد که برنامه فعالیت دویدن هوازی پیوسته زیر بیشینه و نیز مداخله پالس الکترو مگنت با شدت mT 4/2 ، می توانند در مهارافزایش روند استئوپروز حیوانات اوارکتومی شده، اثرگذار باشند.
-
اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I
1394هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I بود. مواد و روشها: تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدودۀ وزنی 20±300 گرم و با سن حدود 8 هفته، در چهار گروه، سالم ورزش، سالم کنترل، دیابتی ورزش و دیابتی کنترل، تقسیم شدند. دیابت نوع I، بوسیلۀ تزریق زیر پوستی داروی استرپتوزوتوسین (STZ)، به گروه های دیابتی القاء شد(50میلی گرم در کیلوگرم وزن). سه روز پس از تزریق دارو، میزان قند خون آزمودنیها اندازه گیری شد و سطح قند خون بالای 300 میلی گرم در دسی لیتر، شاخص دیابتی بودن، در نظر گرفته شد.پس از آن گروه های ورزش، در یک دورۀ ده هفته ایی دوی هوازی(50 درصد شدت بیشینه) بر روی تردمیل و پس از اتمام دورۀ ورزش، در یک دورۀ چهار هفته ایی بی تمرینی شرکت داده شدند. گروه های کنترل در تمام این مدت، به صورت کاملاً بی تحرک در قفس های خود استراحت می کردند.نمونه گیری خون آزمودنی ها، قبل از شروع ورزش، پس از اتمام هفتۀ پنجم، پس از اتمام هفتۀ دهم و پس از اتمام دورۀ بی تمرینی، انجام شد. نمونه های خونی در لوله های آزمایش حاوی EDTA، جمع آوری و پس از انجام مرحلۀ سانتریفیوژ، پلاسمای آن جدا و تا زمان انجام آزمایش، در دمای C °26- نگهداری و سپس میزان اپلین پلاسما، به روش الایزا، اندازه گیری شد.آستانه درد آزمودنی ها، درست همزمان با مراحل خون گیری، با استفاده از دستگاه تیل فلیک انجام شد. برای تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون های کلوموگروف-اسمیرنوف، t استیودنت گروه های مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(ANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شد. یافته ها: سطح اپلین پلاسما، قبل از شروع تمرین ورزشی، در آزمودنی های دیابتی، بالاتر از آزمودنی های سالم بود. انجام ده هفته تمرین ورزش هوازی، هم در گروه سالم و هم در گروه دیابتی، سطح اپلین پلاسما را کاهش داد. چهار هفته بی تمرینی، باعث برگشتن سطح اپلین پلاسما به سطح قبل از تمرین شد. آستانه درد، قبل از شروع تمرین ورزش، در آزمودنی های سالم، بالاتر از آمودنی های دیابتی بود. پس از اتمام دورۀ ورزش، آستانه درد در گروه های ورزش اعم از سالم و دیابتی، افزایش و پس از دورۀ بی تمرینی، کاهش یافت(P<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، می توان بیان کرد، اپلین در تنظیم میزان آستانه درد
-
اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I
1394هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثر ورزش هوازی و بی تمرینی بر سطح اپلین پلاسما و آستانه درد موشهای صحرایی دیابتی نوع I بود. مواد و روشها: تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدودۀ وزنی 20±300 گرم و با سن حدود 8 هفته، در چهار گروه، سالم ورزش، سالم کنترل، دیابتی ورزش و دیابتی کنترل، تقسیم شدند. دیابت نوع I، بوسیلۀ تزریق زیر پوستی داروی استرپتوزوتوسین (STZ)، به گروه های دیابتی القاء شد(50میلی گرم در کیلوگرم وزن). سه روز پس از تزریق دارو، میزان قند خون آزمودنیها اندازه گیری شد و سطح قند خون بالای 300 میلی گرم در دسی لیتر، شاخص دیابتی بودن، در نظر گرفته شد.پس از آن گروه های ورزش، در یک دورۀ ده هفته ایی دوی هوازی(50 درصد شدت بیشینه) بر روی تردمیل و پس از اتمام دورۀ ورزش، در یک دورۀ چهار هفته ایی بی تمرینی شرکت داده شدند. گروه های کنترل در تمام این مدت، به صورت کاملاً بی تحرک در قفس های خود استراحت می کردند.نمونه گیری خون آزمودنی ها، قبل از شروع ورزش، پس از اتمام هفتۀ پنجم، پس از اتمام هفتۀ دهم و پس از اتمام دورۀ بی تمرینی، انجام شد. نمونه های خونی در لوله های آزمایش حاوی EDTA، جمع آوری و پس از انجام مرحلۀ سانتریفیوژ، پلاسمای آن جدا و تا زمان انجام آزمایش، در دمای C °26- نگهداری و سپس میزان اپلین پلاسما، به روش الایزا، اندازه گیری شد.آستانه درد آزمودنی ها، درست همزمان با مراحل خون گیری، با استفاده از دستگاه تیل فلیک انجام شد. برای تجزیه تحلیل داده ها، از آزمون های کلوموگروف-اسمیرنوف، t استیودنت گروه های مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(ANOVA) و آزمون همبستگی پیرسون، استفاده شد. یافته ها: سطح اپلین پلاسما، قبل از شروع تمرین ورزشی، در آزمودنی های دیابتی، بالاتر از آزمودنی های سالم بود. انجام ده هفته تمرین ورزش هوازی، هم در گروه سالم و هم در گروه دیابتی، سطح اپلین پلاسما را کاهش داد. چهار هفته بی تمرینی، باعث برگشتن سطح اپلین پلاسما به سطح قبل از تمرین شد. آستانه درد، قبل از شروع تمرین ورزش، در آزمودنی های سالم، بالاتر از آمودنی های دیابتی بود. پس از اتمام دورۀ ورزش، آستانه درد در گروه های ورزش اعم از سالم و دیابتی، افزایش و پس از دورۀ بی تمرینی، کاهش یافت(P<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، می توان بیان کرد، اپلین در تنظیم میزان آستانه درد
-
مقایسه تاثیر الگوهای تمرینی هوازی، مقاومتی و ترکیبی بر استحکام خمشی و نشانگرهای بیوشیمیایی بافت استخوان استئوپروتیک رت های نر ویستار
1394پیرامون تاثیر تمرینات همزمان هوازی و مقاومتی فزاینده بر پاسخ تشکیل بافت استخوانی برای پیشگیری و درمان پوکی استخوان اطلاعاتی در دسترس نیست. در این مطالعه اثر تمرین ترکیبی در مقایسه با تمرینات استقامتی و مقاومتی بر BMD، نشانگرهای بیوشیمیایی استخوان و استحکام مکانیکی فمور رتهای نر استئوپروتیک، بررسی می شود. روش کار و مواد : از بین 48 رت نر ویستار، 8 رت بعنوان گروه سالم جدا شدند، سپس پوکی استخوان با تزریق صفاقی محلول 20 % اتانول طی 3 هفته در سایر رت ها القاء گردید. رت های استئوپروتیک در 5 گروه پایه، استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 8 رت) تقسیم شدند. تمرین استقامتی شامل دویدن روی نوار گردان با شیب صفر درجه و با سرعت ثابت 12 متر در دقیقه تا حداکثر 64 دقیقه در روز بود. تمرین مقاومتی شامل 8 نوبت صعود از نردبان عمودی همراه حمل وزنه بود. گروه ترکیبی هر دو برنامه مقاومتی و استقامتی را انجام دادند. پس از تکمیل 12 هفته تمرین ( 5 روز در هفته)، نمونه های خونی جمع آوری و سطوح سرمی آلکالین فسفاتاز ویژه استخوان، آدیپونکتین و ویسفاتین به روش الایزا اندازه گیری شدند. فمور چپ خارج شده نیز برای اندازه گیری BMD اسکن و بوسیله تست خمشی سه نقطه ای برای به دست آوردن حداکثر نیرو و سفتی آزمایش شدند. از آزمون t مستقل برای مقایسه گروه پایه با گروه سالم و از آنالیز واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی جهت بررسی تغییرات بین گروهی در سطح معناداری 05/0 استفاده گردید. نتایج : دو گروه ترکیبی و مقاومتی، افزایش معناداری را درBMD ، حداکثر نیروی شکست، سفتی، آلکالین فسفاتاز، آدیپونکتین و کاهش در ویسفاتین در برابر گروه کنترل نشان دادند (p>0.05). مداخله ورزش استقامتی موجب افزایش معناداری در حداکثر نیروی شکست، آلکالین فسفاتاز، آدیپونکتین و کاهش در ویسفاتین (p>0.05)، بدون اختلاف معناداری به لحاظ آماری درBMD و سفتی در مقایسه با کنترل شد (p<0.05). اثر تمرین ترکیبی بر فاکتورهای ارزیابی شده نسبت به تمرین استقامتی و مقاومتی، بارزتر بود (p>0.05). نتیجه گیری: ترکیبی از تمرین مقاومتی و استقامتی ممکن است یک اثر هم افزایی بر بهبود نشانگرهای بیوشیمیایی و استحکام مکانیکی استخوان ران استئوپروتیک رت های نر، در برابر تمرین استقامتی و مقاومتی تنها داشته باشد و احتمالا حفاظت مطلوب تری را در برابر پوکی استخوان فراهم
-
الگوی ارتباط ظرفیت عملی با عوامل منتخب فیزیو- متابولیک به روشOUES و ارایه مدل خطی رگرسیونی در پسران نوجوان
1394آزمون های فزاینده استاندارد ورزشی(GXT) با هدف رسیدن به حد ایمن پاسخ های فیزیولوژیک قلبی تنفسی در طیف گسترده بیماران و افراد تندرست، همراه با سنجش قابلیت های فیزیومتابولیکی، هنگام استرس ورزش مورد استفاده قرار می گیرند. بعلاوه، یافتن نشانگر معتبر فیزیولوژیک برای سنجش آمادگی ذخیره قلبی افراد، بدون نیاز به اجرای (GXT) بالاتر از آستانه لاکتات، از اهمیت زیادی برخوردار است. در همین زمینه، ارایه شاخص کارآیی شیب اکسیژن مصرفی(OUES) و هنجاریابی آن در سال 2014 نشان از اهمیت این شاخص جدید دارد. هدف ما، با تاکید بر ارزیابی آمادگی قلبی تنفسی پسران، اعتبارسنجی شیب خط میان متغیرهای فیزیومتابولیک منتخب VO2,VCO2,VE, MFO, HR، هنگام (GXT) است تا به کمک آن سطح آمادگی قلبی تنفسی بچه ها، بدون نیاز به اجرای پروتکل درمانده ساز و پایین تر از آستانه لاکتات، ارزیابی شود. همچنین، نقش مداخلات بلوغ و عوامل آنتروپومتریک وزن بدن، BSA و LBM بر شاخصOUES ، که بتوان عملکرد دستگاه قلبی تنفسی بچه ها را ، در سطوح بلوغ طبیعی و غیرطبیعی (زودرس و دیررس)، با صحت و ایمنی بالایی بسنجد، قابل تامل است. 72 پسر نوجوان سالم از مدارس ناحیه دو شهرهمدان، با میانگین سنی (84/1±95/13) سال، و شاخص جرم بدن (37/3±91/19)، به دو گروه بلوغ طبیعی (33نفر) و غیرطبیعی (39نفر) تفکیک شدند. ظرفیت عملی آنها به روش گازآنالایزر طی پروتکل بیشینه هوازی، اندازه-گیری شد. همبستگی ظرفیت عملی با شیب خط عوامل منتخب فیزیومتابولیک و نیز مداخله بلوغ و ترکیب بدنی، بررسی گردید. شیب خط در متغیرهای فیزیومتابولیک، با VO2max از همبستگی معنی داری در کل زمان اجرا (R=0.74-0.95) و هنگام هشتاد درصد آزمون هوازی درمانده ساز برخوردار بود (R=0.70 – 0.94). ارتباط معنادار بالایی نیز در دو شاخص VO2max و OUES بدست آمد(R=0.95). اما این همبستگی در زمان رسیدن به آستانه لاکتات به دامنه (R=0.31–0.86) رسید. اختلاف معنی داری در ایندکس OUES بدون و با مداخلات آنتروپومتری وزن، BSA و LBM میان دو گروه بلوغ طبیعی و غیرطبیعی پسران مشاهده نشدP>0.05)). از سویی، ارتباط معنی داری بین VO2max و OUES نرمالایز شده با متغیرهای آنتروپومتری بدست آمد(R=0.81 - 0.91, P=0.00). شیب خط متغیرهای فیزیومتابولیک (VO2,VCO2,VE, MFO, HR) و OUES در مدل های رگرسیون خطی، برای سنجش عملکرد قلبی تنفسی پسران نوج
-
تاثیر تمرینات استقامتی بر چگالی عروق عضلات سولئوس و گاسترو کنمیوس موشهای مبتلا به انفارکتوس قلبی
1394شواهد علمی از کاهش ریز گردشهای عضله اسکلتی هنگام نارسایی مزمن قلبی حکایت دارد از طرفی مطالعات نشان داده اند که عضلات تند تنش و کند تنش پاسخهای متفاوتی به تمرینات ورزشی میدهند با این حال نقش مداخله توانبخشی ورزش هوازی بر امکان بازسازی ریزگردش ها در گونه میوفیبریلهای کند و تند انقباض متعاقب ایجاد نارسایی موضعی انفارکتوس میوکارد در شرایط آزمایشگاهی آشکار .نیست مواد و روش کار در این مطالعه تجربی از 30 سر موش صحرایی نر ویستار استفاده شد. چهار هفته پس از جراحی باز انسداد شریان پایین رونده قدامی موشها انفارکته شدند و در گروههای مساوی ،شم کنترل و گروه ورزش هوازی انفارکته شده (10= n بطور تصادفی تفکیک شدند مداخله برنامه ورزش شامل دویدن پیوسته روی تردمیل جوندگان برای ده هفته 5) نوبت در هفته با سرعت 17 متر بر دقیقه بود که بطور پیشرونده زمان ورزش از 10 تا 50 دقیقه در روز افزایش مییافت 48 ساعت پس از ریکاوری از آخرین جلسه تمرین موشها با کلروفورم بیهوش و کشته شدند. سپس چگالی مویرگی نسبت مویرگ به تار و چگالی شریانچههای عضلات کندتنش سولئوس (Sol) و تند تنش کاسترو کنمیوس (Gw) به روش ایمونوهیستوشیمی و بیان ژن فاکتورهای درگیر در فرایندرگ زایی به روش RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: اندازه چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار در (Sol) متعاقب پاسخ به تمرینات ورزشی زیر بیشینه به طور معناداری افزایش پیدا کرد اما چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار در (GW) در پاسخ به عامل مداخله ،تمرین تغییر نکرد. همچنین چگالی شریانچه در (Gw) در پاسخ به ورزش هوازی افزایش پیدا کرد اما تغییری در چگالی شریانچه در عضله (Sol) موشهای با نارسایی مزمن قلبی مشاهده نشد بیان ژن 1-TGF-BHIF به طور معناداری در عضله (Sol) به ترتیب افزایش و کاهش یافت. اما FGF-2 VEGF و آنژیوستاتین (Sol) متعاقب تمرینات ورزشی تغییر معناداری نکرد اما در (G) در پاسخ به فعالیت هوازی سطوح آنژیوستاتین و VEGF کاهش داشتند و در مقابل HIF1 افزایش یافت همچنین سطوح -2-FGP و TGF-P در پاسخ به تمرینات ورزشی تغییر معناداری نکرد میزان بیان ژن TGF-S در عضله گاستروکنمیوس تمرین کرده 30 برابر عضله سولئوس تمرین کرده بود. نتیجه گیری: مداخله ده هفته فعالیت هوازی بلند مدت احتمالا فرایند بازسازی ریزگردشهای منتخب در عضلات کند تنش (Sol) و تند تنش (Gw موشهای مبتلا به نار
-
تاثیر تمرینات ورزشی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین بر مارکرهای آنژیوژنیک بطن چپ موشهای صحرایی نر مبتلا به انفارکتوس قلبی
1393مقدمه: در این مطالعه تاثیر تمرینات هوازی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین پر مارکرهای آنژیوژنیک ناحیه در معرض خطر بطن چپ موشهای با انفارکتوس قلبی بررسی شد. روش کار: 40 سر موش صحرایی نر ویستار چهار هفته پس از انفارکتوس قلبی به صورت کاملاً تصادفی در چهار گروه 1 گروه کنترل Sed-MD (1) : گروه ال آرژنین (La-MI (1) - گروه تمرینی (Ex-MI (10) و 4 گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین (ExLa (10) تقسیم بندی شدند گروه Ex-MI و گروه Ex+La به مدت 10 هفته تمرین ورزشی دویدن برروی تردمیل هر هفته 5 جلسه و هر جلسه 50 دقیقه با سرعت 17 متر بر دقیقه را انجام دادند همچنین ال آرژنین به صورت محلول در آب (4) در اختیار آزمودنیها قرار گرفت میزان بیان ژن عامل رشد آندوتلیال عروق (VEGF) و آنژیوستاتین ناحیه در معرض خطر بطن چپ به روش RT-PCR چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار به روش ایمونوهیستوشیمی و اندازه ناحیه انفارکته به روش رنگ آمیزی H&E مورد اندازه گیری قرار گرفت آنالیز آماری دادههای حاصل با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه صورت گرفت یافته ها: نتایج آنالیز آماری نشان داد که میزان بیان زن VEGF و آنژیوستاتین در پاسخ به تمرینات ورزشی با و بدون مصرف مکمل ال آرژنین کاهش یافت (0٫05>P) همچنین میزان چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار ناحیه در معرض خطر بطن چپ به طور معناداری در گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش پیدا کرد. میزان افزایش چگالی مویرگی در گروه تمرین کرده همراه با مصرف مکمل بیشتر از گروه تمرینی بدون مصرف مکمل ال آرژنین بود (0٫03=P). همچنین نتایج نشان داد که اندازه ناحیه انفارکتوس در گروههای مورد مطالعه تفاوت معناداری نداشت (0٫11=P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ده هفته فعالیت استقامتی هوازی همراه با مصرف مکمل ال آرژنین 4 بعد از انفارکتوس قلبی چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار ناحیه در معرض خطر بطن چپ را احتمالاً از طریق کاهش آنژیوستاتین به طور معناداری افزایش میدهد اما اندازه ناحیه انفارکتوس را تغییر نمی دهد بنابراین این احتمال وجود دارد که بهبود عملکرد سیستولیک بطن چپ در پاسخ به تمرینات ورزشی تا اندازه ای ناشی از عروقی شدن ناحیه در معرض خطر بطن باشد. همچنین مصرف ال آرژنین 4 همراه با تمرینات ورزشی موجب تاثیرات اضافی بر فرایند آنژیوژ
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
اعتبار سنجی معادلات آلومتری بومی در براورد VO2max پسران سالم 8 تا 12 سال
1401مقدمه: بطور سنتی VO2max نسبی از طریق تقسیم حجم اکسیژن مصرفی مطلق بر وزن بدن بیان می.شود این نوع از مقیاس اکسیژن مصرفی، ممکن است که درک تغییرات VO2max ناشی از رشد و بالیدگی را پیچیده کند از این رو برای حل این مشکل، پژوهشگران حوزه علوم ورزش و سلامت از تکنیکهای دیگر مانند معادلات آلومتری برای براورد VO2max بویژه در دوره سنی کودک و نوجوان کنند ،آلومتری یک روش ریاضی است که به منظور تبیین ارتباط بین متغیرهای فیزیولوژی و آناتومی با مقیاسی از اندازه یا حجم بدن معمولاً) وزن بکار میرود. هدف این پژوهش شامل دو قسمت است اندازه گیری مقدار نمای آلومتری (b) شاخص های اندازه بدن جهت تعدیل صحیح VO2max و طراحی معادلات آلومتری بومی به منظور براورد VO2max در پسران سالم 8 تا 12 سال شهر همدان می باشد روش در پژوهش مقطعی حاضر 193 پسر سالم با میانگین سنی 10٫21٫48 سال شاخص توده بدن 18٫03٫3٫30 کیلوگرم بر متر مربع و حدکثر اکسیژن مصرفی مطلق 0٫29±1٫47 لیتر در دقیقه شرکت کردند VO2max آزمودنیها بر روی نوار گردان به روش تحلیل گازهای تنفسی در آزمون ورزشی بروس تعدیل شده اندازه گیری روش معیار اندازه گیری شد همچنین شاخص های اندازه بدن (قد، وزن، شاخص توده بدن وزن خالص، درصد چربی بدن و رویه سطح (بدن به روش استاندارد اندازه گیری شد. به منظور محاسبه مقدار نمای آلومتری هر یک از شاخصهای اندازه ،بدن از همبستگی پیرسون میان ارزش مطلق لگاریتمی VO2max با لگاریتم شاخص های اندازه بدن استفاده شد. اندازه همبستگی بدست آمده (R) به معنای نمای آلومتریک (b) لحاظ گردید به منظور طراحی معادلات آلومتری VO2max از رگرسیون خطی استفاده شد. یافته ها: در تحقیق حاضر همبستگی معناداری بین لگاریتم VO2max مطلق با اندازههای لگاریتم متغیرهای اندازه بدن مشاهده شد (0٫830 - 0٫585 = p<0٫01). (R). مقادیر همبستگی به دست آمده به معنای مقدار نمای آلومتریک متغیرهای منتخب اندازه بدن برای تعدیل آمادگی قلبی تنفسی مطلق میباشد به طوری که برای تعدیل VO2max مطلق میتوانیم از نمای آلومتری شاخص های اندازه بدن رویه سطح بدن استفاده نماییم همچنین در این مطالعه 5 معادله آلومتری بومی جهت برآورد VO2max طراحی شد به طوری که با استفاده از شاخصهای اندازه ،بدن VO2max آلومتری پسران سالم 8 تا 12 ساله قابل براورد است. نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از روش آلومتری، روش م
-
طراحی معادلات برآورد سطح کارایی دستگاه قلبی- تنفسی (CRE) بدون آزمون ورزشی در پسران سالم 8 تا 12 شهر همدان
1400سنجش دقیق و سریع کارایی دستگاه قلب یتنفسی به رو شهای تخمینی بدون توجه به سطح پایۀ آمادگی فیزیولوژیک، محیط جغرافیایی، فرهنگ و تغذیۀ افراد از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه، طراحی معادلات خطی رگرسیونی برای برآورد ظرفیت هوازی پسران 8تا 12 ساله بدون استفاده از آزمو نهای ورزشی و اعتبارسنجی این معادلات است .در تحقیق حاضر، 193 پسر سالم 8 تا 12 سال به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت طراحی معادلۀ غیرورزشی برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی از مدل خطی رگرسیونی چندگانه و در اعتبارسنجی معادلات از همبستگی پیرسون استفاده کردیم.با ملاحظه نتایج ما ، متغیرهای مستقل همچون درصد چربی بدن،شاخص توده بدنی و ضربان قلب استراحت در دامنه 53 تا 58 درصد تغییر پذیری ظرفیت دستگاه قلبی تنفسی را نشان می دهد ml/kg/min =3/67 - SEE=3/47, R2=53- 58 p>0/001) .
-
مداخله برنامه ورزش زیر بیشینه هوازی بر شاخصهای کارایی مکانیکی ، ظرفیت ورزشی هنگام کارسنجی و ترکیب بدن دختران سالم چاق پیکر (27kg/m2
1400مقدمه و هدف: سندروم چاقی کودکان و نوجوانان روند صعودی داشته که آن دلیل عمده بروز بیماریهای متابولیک در بزرگسالی گزارش شده است در الگوهای گوناگون فعالیتهای بدنی چربی اضافی اثر وارونه بر عملکرد ارگانیسم اجرا داشته و در حرکات وابسته به شتاب و کارایی تاثیر منفی بر اجرا میگذارد. با این حال ممکن است تاثیرسن زیستی بر فرآیند تکالیف حرکتی نوجوانان متفاوت از سن ،تقویمی باشد. هدف این مطالعه موردی سنجش کارایی مکانیکی ظرفیت ورزشی و ترکیب بدن دختران سالم چاق پیکر 12-20 سال متعاقب ورزش هوازی بود. روش کار: 30 دانش آموز دختر 12 تا 20 سال درسه گروه 10 نفری شامل دو گروه مداخله چاق) ،تمرینی، چاق بدون تمرین با (BME<85%) و گروه شاهد همسن با (BMI>85) داوطلبانه انتخاب شدند. شاخصهای منتخب کارایی مکانیکی و عوامل قلبی عروقی در برنامه تریدمیل زیر بیشینه و ازمون میدانی شش دقیقه راه رفتن در وضعیت پایه تعیین گردید. گروه آزمایش ظرف 8 هفته و هر هفته سه جلسه برنامه تمرین هوازی با شدت 50 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه را انجام دادند. نتایج تحلیل آماری ANOVA-ONE WAY در گروه چاق تمرینی کاهش های معناداری در عوامل انتروپومتریک نسبت چربی وزن نام . BMI ، محیط شکم و نسبت دور کمر به لگن نشان داد (0.05>p). همچنین متغیرهای کارایی عضلانی، درصد کارایی مکانیکی خالص و ظرفیت هوازی در گروه مداخله چاق تفاوت معناداری مشاهده شد. .(0.05>p). با کنترل اثر پیش آزمون تحلیل واریانس بین گروهی متغیر کارایی عضلانی دو گروه چاق بدون ورزش با چاق ورزش کرده بطور معناداری متفاوت بود (0.05>p). نتیجه گیری مداخله برنامه ورزش زیر بیشینه هوازی دختران با ترکیب بدن اضافه وزن و چاق، احتمالا به کاهش هایی در متغیرهای آنتروپومتریک و به دنبال آن ، ارتقای شاخصهای کارایی مکانیکی - عضلانی و سرانجام بهبود کارایی دستگاه قلب و عروق آنها به ویژه هنگام اجرای برنامه فعالیت بدنی استاندارد روی تریدمیل، انجامید به نظر میرسد که این برنامه هوازی برای بهبود سطح فعالیتهای فیزیکی روزانه دختران چاق پیکر راهگشا باشد.
-
طراحی، ساخت و اعتبار یابی دستگاه الکترونیک سنجش عملکرد ورزشکاران فوتسال: آزمونهای میدانی TCAR و FIET
1398هدف: هدف از انجام پژوهش ،حاضر طراحی و ساخت دستگاه سنجش استقامت ورزشی ( EPIF ) هنگام اجرای دو ازمون میدانی FIET و TCAR اختصاصی ورزش فوتسال سپس اعتبار سنجی مولفههای قابل اندازه گیری آن با ظرفیت هوازی بروش معیار(گاز (آنالایزور همچنین مطالعه پایایی دستگاه EPIF بود مواد و روشها جمعیت آماری شامل بازیکنان تیمهای فوتسال شهرقزوین گروه اول با میانگین سنی 19/13/07 سال، قد 178/54/93 سانتیمتر وزن 67/675/97کیلوگرم، شاخص جرم بدن 21/201/04 درصد چربی 14/773/24 سابقه فوتسال 8/22/1 سال با هدف اعتبار سنجی ملاک) دستگاه EPIF هنگام اجرای دو آزمون میدانی FIET و TCAR با فاصله زمانی 72 ساعت با روش معیار بود. گروه دوم با میانگین سنی 15/210/43 سال، قد 157/867/5 سانتی متر وزن 11/16 52 کیلوگرم و شاخص جرم 20/712/97 داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. یافتهها این نتایج بدست آمد دو متغیر فیزیولوزیک ضربان قلب پایانی فعالیت و دلتای ضربان قلب در آزمون میدانی FIET همبستگی معناداری با VO2max بروش رگرسیون خطی گام به گام بدست آمد به نظر میرسد که در میان متغیرهای منتخب دو ازمون ،میدانی متغیر دلتای ضربان قلب تفاضل ضربان قلب نهایی فعالیت از ضربان قلب استراحت )، عامل پیش گوی مناسبی برای برآورد متغیر ظرفیت هوازی فوتسالیستهای مرد در این آزمون میدانی باشد بطوری که برابر 50 درصد این متغیر 0/512 (R) احتمالا این متغیر علیرغم تعداد محدود ازمودنیها قادر است که اندازه ظرفیت استقامت هوازی بازیکنان جوان مرد فوتسال را برآورد نماید (R - 0/512 ، SEE - 4/051ml/kg/min, p=0/020) با این حال با کاربست مدل رگرسیون چند متغیری همبستگی معنادار و قابل توجه میان متغیر مستقل پیشگوی معیار ظرفیت هوازی ) و ترکیبی از متغیرهای عملکردی منتخب هر دو ازمون میدانی مشاهده نشد (0.05 -
مقایسه ی نیمرخ آنتروپومتریک و ظرفیتهای عملکردی بازیکنان نوجوان بدمینتون نخبه و زیر نخبه
1398هدف نیمرخ انتروپومتریک و شاخصهای ظرفیتهای قلبی عروقی و عملکردی منتخب بازیکنان بدمینتون دختر 10 تا 17 ساله در دو سطح نخبه و زیر نخبه مقایسه میشود روش اجرا جامعه آماری ورزشکاران دختر نوجوان شهر همدان که در رشته بدمینتون فعالیت داشتند. آزمودنیهای واجد شرایط داوطلبانه در دو گروه 15 نفر نخبه عضو رسمی تیم بدمینتون استان با میانگین سن ( 14.5±0.70) سال ، جرم توده بدنی (4.73 ±20.65) کیلوگرم بر متر مربع آرم اسپین ( 7.93± 159) سانتیمتر و 12 نفر زیر نخبه عدم عضویت و فعالیت ورزشی منظم در تیمهای رسمی با میانگین سن: (0.07 ±14.50) سال جرم توده بدنی ( 3.04 ±19.05) کیلوگرم بر متر مربع آرم اسپین (12.86 - 153 سانتیمتر انتخاب شدند. بازیکنان آزمونهای پرش سارجنت و چابکی اختصاصی بدمینتون را در دو نوبت آزمونهای تعادل و لانژه سه بار و آزمونهای شاتل ران بی هوازی رست و هوازی با یک بار تکرار مطابق پیشینههای علمی اجرا گردید نتایج میانگینهای ،وزن جرم توده بدنی نسبت چربی آرم اسپین ورزشکاران نخبه بیشتر از همتایان زیرنخبه نشان داده شد ( 0.05>P). میانگینهای توان انفجاری توان اوج توان کمینه و میانگین توان و درصد شاخص خستگی در ورزشکاران نخبه بیشتر اما اندازه پرش افقی بازیکنان نخبه بطور معنادار کمتر از همتایان زیر نخبه بدست آمد (0.05>P). از سوی دیگر میانگین زمان چابکی اختصاصی ورزشکاران نخبه کمتر از همتایان زیر نخبه بود ) .0.05P) هنگام آزمون درمانده سازشاتل ،ران میانگین زمان اجرا ظرفیت ،هوازی ضربان قلب ،ریکاوری مسافت طی شده ورزشکاران نخبه بیش از گروه زیر نخبه مشاهده گردید ( PS0.05) میانگین درصد اشباع اکسیژن درصد شدت ورزش و ضربان قلب نهایی ورزشکاران نخبه نسبت به همتایان زیر نخبه کمتر بود. نتیجه گیری به نظر میرسد که بازیکنان نوجوان زبده بدمینتون از شاخصهای عملکرد بهتری نسبت به همتایان نازبده دارند به نظر میرسد برخورداری از قامت بلند دستان ،کشیده وزن بدون چربی بیشتر همچنین بالا بودن امتیازها در هر یک از متغیرهای عملکرد و فیزیولوژیک شامل ،چابکی توان انفجاری ،پاها همچنین شاخصهای توان هوازی و بی هوازی میتوانند در کسب موفقیت ب
-
بررسی مداخله برنامه های ورزشی TRX و پیلاتس برپارامترهای تعادل ظرفیتهای عملکردی و هوازی و شاخص خستگی بیماران زن مبتلا به MS شهر اصفهان
1398مقدمه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری مزمن دمیلیناسیون سیستم اعصاب مرکزی که با اختلال در سیناپس عصب و تظاهرات بالینی گوناگون آشکار میگردد. هدف این مطالعه بررسی مداخله برنامه های ورزشی TRX و پیلاتس بر پارامترهای تعادل ظرفیتهای عملکردی و هوازی و شاخص خستگی بیماران زن مبتلا به MS میباشد. روش 27 زن بیمار مبتلا به MS در شهر اصفهان با میانگین سن 37٫417٫57 سال سابقه بیماری 1377 11٫31 سال . درجه ناتوانی (EDSS) (1٫10٫8 ارزیابی گردید بیماران در سه گروه تصادفی 9 نفری قرار گرفتند. گروههای ورزش TRX و پیلاتس به مدت 8 هفته و هفته ای 3 جلسه فعالیت کردند متغیرهای عملکردی و شاخص خستگی با تستهای استاندارد و ظرفیت هوازی هنگام کارسنجی زیر بیشینه YMCA اندازه گیری شدند. یافته ها: میانگین پارامترهای تعادل پویا، سرعت راه رفتن و اجرای ازمون TUG و مسافت آزمون 6 دقیقه پیاده روی تند در هر سه گروه مطالعه افزایش معناداری را نشان داد (0٫01=P). براورد ظرفیت هوازی هنگام کارسنجی پایی تفاوت معناداری بین دو گروه تمرین مشاهده نشد (0٫969=P) اما میانگین ایندکس ضربان قلب و ضربان قلب ریکاوری برنامه ارگومتری زیر بیشینه گروههای تجربی تفاوت معنادار با گروه کنترل داشت همچنین امتیاز سطح خستگی روزانه دو گروه تمرینی تفاوت معناداری با گروه کنترل داشت. نتیجه گیری مداخلات هر دو برنامه ورزش TRX و پیلاتس به مدت 8 هفته به بهبود شاخصهای منتخب ظرفیت عملی تعادل عوامل عملکردی و خستگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجامیده است با این حال به نظر می رسد که الگوی ورزش TRX بر تغییرات میانگین متغیرهای وابسته قابل توجه باشد. بطور کلی این یافته ها میتواند برای مربیان و بیماران علاقمند در طراحی و انتخاب برنامه TRX یا پیلاتس در مسیر ارتقای ظرفیتهای عملکردی و کارایی دستگاه قلبی تنفسی و در نتیجه بهبود نسبی زندگی روزانه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس، مفید واقع شود.
-
بررسی ارتباط خطی شاخص های فیزیو متابولیک شدت کار هنگام برنامه از گومتری در زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان
1398مقدمه: سنجش واقعی شاخصهای فیزیومتابولیک با اجرای ازمون ورزشی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نیاز به زمان و ابزار پیچیده دارد از این رو کاربست معادلات رگرسیون خطی و غیر خطی برای برآورد شاخصهای فیزیو متابولیک شدت کار هنگام تمرینات ورزشی اهمیت دارد. روش این تحقیق از نوع پس رویدادی است که با مداخله پروتکل ارگومتری زیر بیشینه متغیرهای وابسته (شاخص های منتخب شدت کار برآورد می شود. 24 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با شاخص جرم بدنی 4٫86 ± 22٫47 توزیع چربی زیر جلدی 5.84 ± 33٫68 سابقه بیماری 3٫77 ± 11٫31 سال درجه ناتوانی 0٫840 ± 1٫81 ، شاخص خستگی روزانه 47٫92 به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و پروتکل ارگومتری زیر بیشینه YMCA انجام دادند. یافته ها همسنجی مدلهای خطی و غیر خطی شاخصهای منتخب شدت کار با ضربان قلب ورزش (THR) شاخصهای شدت کار HRmax% و HRreserve بیشترین سطح همیستگی را با ضربان قلب پایانی پروتکل ورزشی در الگوهای خطی (0٫001 >R 0٫8120٫895, SEE = %2٫5 - %7٫13 P با این حال، تفاوت چشمگیری بین مدلهای خطی رگرسیون مشاهده نشد. در مقابل شاخصهای شدت کار VO2max و VO2reserve همبستگی معناداری با ضربان قلب ورزش در الگوهای خطی و غیر خطی نداشتند (005 -
طراحی و اعتبار سنجی مدل غیرورزشی برآورد شاخص آمادگی قلبی تنفسی (VO2peak) پسران 17-13 ساله
1398مقدمه: در بررسی های علمی سنجش کارایی دستگاه قلبی تنفسی به روشهای استاندارد آنالیز گازهای تنفسی هنگام اجرای ورزش پیش رونده درمانده ساز و تخمینی با دستگاه های ارگومتر و تریدمیل و نیز آزمونهای میدانی گزارش شده است. اما در مطالعات غربالگری و آینده نگر محاسبه این متغیر حیاتی بدون انجام آزمونهای معتبر ورزشی که به عوامل مختلف مانند سطح پایه آمادگی فیزیولوژیک ،فرد ،جنس ،سن، گونه پیکری جغرافیای محیط و فرهنگ تغذیه انسانی بستگی دارد قابل تامل میباشد. هدف این مطالعه طراحی معادلات خطی رگرسیونی برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2peak) بدون استفاده از اجرای تست های ورزشی در پسران نوجوان سالم است روش در 156 پسر نوجوان سالم 13 تا 17 سال با میانگین شاخص توده بدنی Kg٫m2 4٫5 21٫43 ظرفیت هوازی به روش آنالیز گازهای تنفسی ضربان قلب فعالیت با تله متری و متغیرهای آنتروپومتریک اندازه گیری شدند سپس از مدل خطی رگرسیونی چندگانه جهت طراحی معادله غیر ورزشی برآورد VO2peak در پسران استفاده گردید در اعتبار سنجی معادلات بومی از همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط VO2peak اندازه گیری و برآورد شده استفاده شد. یافته ها: بین VO2peak به روش معیار و متغیرهای ترکیب ،بدن همبستگی معناداری مشاهده شد (0٫799 - 0٫122 = R، 0٫001 >p). همچنین تحلیل رگرسیونی چندگانه نشان داد که VO2peak پسران با معادلات غیر ورزشی و انتخاب متغیرهای سن، شاخص توده بدن و ضربان قلب استراحت قابل برآورد است (P<0٫001) (R2 = 0٫63 - 0٫712 ، SEE - 4٫05 - 3٫59 ml٫kg٫min) .همچنین همبستگی معناداری بین VO2peak اندازه گیری و برآورد شده مشاهده شد. نتیجه گیری به نظر میرسد که معادله غیر ورزشی برآورد ظرفیت هوازی پسران نوجوان بر اساس سن BMI ، و ضربان قلب استراحت ، از اعتبار علمی قابل توجه برخوردار است (SEE = 3٫59 ml٫kg٫min ، =0٫712) به طوری که مربیان و معلمان ورزش مدارس میتوانند از آن به عنوان یک ابزار ،آسان ،ارزان ایمن در ارزیابی پایه آمادگی قلبی تنفسی جمعیت های بزرگ پسران نوجوان ایرانی با اهداف ارتقای تندرستی و بهداشت قلب و عروق و نیز تنظیم برنامه ورزش هوازی استفاده نمایند. در این میان مدل خطی از مدل غیرخطی در برآورد ظرفیت هوازی پسران برتری داشت.
-
تاثیر هشت هفته مداخله ورزش هوازی زیربیشینه و مکمل روغن کتان بر بیان ژن هورمون های آدیپونکتین و امنتین۔1 بافت چربی احشایی رتهای نر ویستار چاق شده
1396مقدمه و هدف: آمنتین۔1 آدیپوکاین تازه شناخته شده ای است که اغلب از بافت چربی احشایی ترشح می شود۔ میزان بیان ژن آمنتین.1 به طور معکوس با چاقی ارتباط دارد. آدیپونکتین یک پروتئین اختصاصی آدیپوسیت است که نقش مهمی در متابولیسم اثرات متابولیک چاقی ایفا می کند ۔همچنین به احتمال زیاد آدیپونکتین در اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی دخیل است۔ هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر 8 هفته تمرین هوازی زیر بیشینه و مکمل روغن کتان، بر بیان ژن هورمون آد یپونکتین و امنتین.1 در رتهای چاق شده بود۔ روش شناسی:گروه های آزمایشگاهی شامل پنج گروه شامل الف) گروه کنترل ( غذای نرمال مصرف می کردند) و چهار گروه دیگر که غذای پرچرب مصرف می کردند، شامل ب)مکمل وغن کتان پ) تمرین ورزشی زیر بیشینه ج) ترکیب مداخله ورزشی و مکمل روغن کتان د)گروه شم(فقط غذای پرچرب مصرف می کردند) که مطابق با برنامه تمرینی در شدت 70.55 درصد VOrmax به صورت پنج روز در هفته به مدت هشت هفته می باشد،اجرا شد۔ مکمل روغن کتان نیز یک گرم بر حسب کیلوگرم وزن بدن رت نیز به صورت پنج روز در هفته و به مدت هشت هفته به رتها خورانده شد۔ یافته ها: نتایج حاکی از آن است که هشت هفته تمرین هوازی زیر بیشینه باعث افزایش بیان ژن هورمون آدیپونکتین و امنتین۔.1 در بافت چربی سفید احشایی شد۔ مکمل روغن کتان در بیان ژن هورمون آدیپونکتین تاثیر معناداری داشت اما در بیان ژن تاثیر معناداری نداشت و در پایان ترکیب هر دو مداخله به صورت همزمان تاثیر معنادارتری در بیان ژن هورمون اد یپونکتین و امنتین. | داشت نتیجه گیری: می توان گفت انجام 8 هفته تمرینات هوازی زیر بیشینه و مصرف مکمل روغن کتان به طور همزمان تاثیر معنادارتری بر بیان ژن هورمون های آدیپونکتین و امنین.1 داشته و نیز باعث کنترل وزن بیشتری می شود تا هر یک از این مداخله ها به صورت مجزا۔
-
تاثیر مداخله ورزش هوازی زیر بیشینه و مکمل روغن کتان بر بیان ژن آدیپوکاین های آپلین و آدیپونکتین بافت چربی احشایی سفید رت های نر چاق نژاد ویستار
1396چاقی از عوامل مهم خطرزایی بیماریهای قلبی عرقیش پرفشاری خون. اختلالات متابولیکی و انواع مختلف سرطان هاست۔ بافت چربی هورمون های متفاوتی مانند:آپلین آدیپونکتین و آمنتین راترشح می کند۔ هورمون آدیپونکتینش روند اکسیداسیون اسیدهای چرب را افزایش داده و در مقابل، روند سنتز گلوکز کبدی را کند می کند. آپلین خون در وضعیت چاقی و مقاومت انسولین افزایش می یابد اما با کاهش یافتن وزن بدن سطوح خونی آپلین کاهش می یابد۔ در این میان مداخله ی اجرای الگوهای مختلف فعالیت ورزشی با شدت های زیاد، متوسط، کم باعث تغییر بافت چربی هورمونی می شود که خود به تسهیل فعالیت لیپولتیکی منجر می شود۔ از جمله مهم ترین منابع غنی از چربی امگا-3 داانه ی گیاه کتان است این نوع دانه سرشار از مواد لیپولیتکی وفیبرهای غذایی است۔ لیگنان های موجود، در دانه ی کتان. بیان ژن آدیپونکتین را در بافت چربی سفید موش های چاق از طریق افزایش فعالیت رسپتورهای گاماپراکسی زوم ها تحریک می کند۔ آزمودنی ها را تعداد 30 سر رت نر از نژاد ویستار در محدوده ی وزنی 200 تا 250 گرم تشکیل دادند۔ گروه های آزمایشی به طور تصادفی انتخاب شدند که عبارتند از: 1.کنترل 2.گروه شم (رت های چاق شده 3.گروه چاق با مصرف روغن کتان 4.گروه چاق با ورزش هوازی 5.گروه چاق با مصرف روغن کتان همزمان باورزش هوازی زیر بیشینه روغن کتان برحسب 1 گرم به ازای اکیلوگرم وزن بدن موش ها به صورت روزانه و به مدت هشت هفتهبه موش ها خورانده شد۔ هفته تمرین می کردند۔ 24 ساعت پس از پایان پروتکل تمرین، جهت براورد میزان بیان ژن آپلین و آدیپونکتین از بافت چربی رتها نمونه برداری شد۔ ارزیابی نهایی بیان ژن طبق دستورالعمل تکنیک Real Time per انجام شد۔ یافته های مطالعه ما نشان داد که ترکیب دو مداخله ورزش هوازی زیر بیشینه دویدن همراه با مصرف مکمل خوراکی عصاره بذر کتان به افزایش بیان ژن دو هورمون اپلین و ادیپونکتین بافت احشایی رتهای چاق شده می انجامد. این الگوی تغییر بیان ژنی تغییرات کاهش وزن همخوانی دارد۔
-
اثرات مواجهه شغلی گاز هوشبر ایزوفلوران بر عملکرد قلبی ریوی و ظرفیت هوازی کارکنان بیمارستان دولتی
1395چکیده: هدف: در این مطالعه پس روی دادی ،اثرات مواجهه مزمن با گاز هوشبر ایزوفلوران بر عملکرددستگاه قلبی ریوی کارکنان اتاق عمل و بخشهای دیگردرمانی بیمارستان دولتی بررسی شد. ازمودنیها در دو گروه هدف شامل 10مردو10زن از کارکنان اتاق عمل با میانگین سنی 33 سال و سابقه کار 10 سال مواحهه با گاز ایزوفلوران معادل ppm13 بودند . گروه مرجع در نمونه مشابه از کارکنان سایر بخشهای درمانی با میانگین سنی 35سال و سابقه کار 13 سال داوطلبانه در این پروژه شرکت کردند .آزمودنی ها هنگام اجرای طرح هیچگونه بیماریهای قلبی –عروقی و تنفسی ،متایولیک و ارتوپدیک نداشتند و داروی موثر بر شاخصهای دستگاه قلبی تنفسی مصرف نمی کردند. روش اجرا: کار کرد دستگاه قلبی تنفسی گروه هدف ، بوسیله تست هوازی پیاده روی مطابق پروتکل انجمن توراکس آمریکا (6MWD) ودرنوبت جداگانه ،تست زیر بیشینه ابلینگ روی تردمیل انجام گرفت . برای ارزیابی عملکرد ریوی دو گروه ، مانور های اسپیرومتری در وضعیت استراحت به روش KNUDSON با سه تکرار انجام گرفت . تجزیه تحلیل اماری داد ه ها ، با روش شاپیرویلک برای بررسی توزیع نرمال متغیرها و تحلیل استنباطی از روش MANOVA با رعایت پیش فرض الفای 5% استفاده شد. نتایج: در وضعیت بدون مداخله جنسیت ، کارکنان اتاق عمل نسبت به گروه مرجع در اغلب شاخصهای منتخب کارکرد دستگاه قلبی عروقی شامل مسافت واقعی پیموده شده ،نسبت مسافت پیموده شده به قد ، نسبت مسافت واقعی به مسافت پیش بینی شده هنگام تست 6MWD، احساس فشار کار در هردو آزمون ورزشی یطور معنی داری پایین تر بود ( P<0/05) .در شاخصهای عملکرد تنفسی ،اندکسهایFVC% FEV1%و شاخص تنگی نفس در دو گروه ، تفاوت معنادار بدست آمد. ( P<0/05). با مداخله عامل جنسیت به روش T مستقل ، در مردان دو گروه، پارامترهای مسافت واقعی ونسبت مسافت بر قد در هر دو آ زمون ورزشی بطور معنادار متفاوت بود(. P<0/05) اما زنان دو گروه اتاق عمل و گروه مرجع در شاخصهای تنفسی FVC, FEV1, FEV1/FVC, اختلاف معناداری داشتند.( P<0/05) .نتیجه گیری: کارکنان اتاق عمل که بصورت روزانه با غلظت 13PPM ایزوفلوران بطور مزمن مواجه بودند و از الگوی زندگی غیر فعال با شاخص1626± 4890 گام در روز برخوردار بودند ؛ افت عملکرد قلبی –ریوی و احساس خستگی زود رس وتنگی نفس هنگام فعالیت بدنی زیر بیشینه با بار82درصد ضربان قلب بیشینه،بارز تراز همت
-
طراحی، ساخت و سنجش پایایی دستگاه الکترومکانیک ارگواستپ، دراجرای پروتکل میدانی پلکان های (فرانسیس و استراند- رایمینگ) برای برآورد ظرفیت عملی پسران نوجوان
1395مقدمه: از روش های غیرمستقیم اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی، کاربست آزمون های پله می باشد که با ارتفاع متغیر طراحی شده اند بطوری که هر آزمون پلکان نیازمند پله با ارتفاعات مختلف می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی پله الکترومکانیکی با قابلیت تنظیم ارتفاع جهت انجام انواع آزمون های پله انجام شده است. مواد و روش ها: با توجه به رابطه های موجود در پروتکل آزمون های مختلف با حداقل و حداکثر ارتفاع پله موردنظر و مترونوم الکترونیکی منضم به آن، اندازه ارتفاع در پلکان مورد نظر طراحی و ساخته شد. در این مطالعه از همبستگی پیرسون جهت بررسی پایایی آزمون های پلکان فرانسیس و استراند- رایمینگ با استفاده از پلکان طراحی شده پس از تنظیم ارتفاع پلکان در ارتفاعات مختلف و بررسی تواتر زنگ های مترونوم الکترونیکی استفاده شد، در بررسی اعتبار تست های پلکان های یاد شده با آزمون گازانالایزر (روش معیار)، از همبستگی درون رتبه ای (Intraclass correlation coefficient) و نیز از آزمون T همبسته استفاده شد. یک هفته بعداز انجام روش معیار، آزمون های پلکان استراند- رایمینگ و پلکان فرانسیس، برای سنجش ثبات درونی، تکرار گردید. نمونه آماری شامل 10 دانش آموز داوطلب 10 تا 12 سالم بودند. تحلیل ها در سطح معناداری 05/0 و توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 صورت گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد که ارتباط معناداری بین نتایج تنظیم ارتفاع پلکان دستگاه در دو ارتفاع مختلف (999/0R=، 0001/0P<) و نواخت آهنگ های گام برداری آزمودنی ها (0000/0= Pو 1=R) توسط دستگاه الکترونیک طراحی شده گام شمار، بدست آمد. به نظر می رسد که طراحی ساختار الکترومکانیکی ارگواستپ، یک دستگاه معتبر و پایا برای انجام آزمون های گوناگون پلکان می باشد. زیرا آزمون پلکان فرانسیس از قابلیت تکرارپذیری (993/0=ICC) و اعتبار در سطح عالی (0001/0>P، 951/0=R) و آزمون پلکان استراند- رایمینگ از قابلیت تکرارپذیری مناسب (765/0=ICC) اما با عدم اعتبار کافی (077/0=P، 583/0=R) برای برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی پسران برخودار بود. یافته های این مطالعه از کارایی بالاتر آزمون پلکان فرانسیس در سنجش ظرفیت هوازی پسران حکایت دارد (0001/0>P، 951/0=R) و بهتر است برای سنجش ظرفیت عملی دانش آموزان از تست پلکان فرانسیس استفاده شود
-
سنجش اعتبار آزمون پلکان فرانسیس برای برآورد ظرفیت عملی پسران 13-8 سال بوسیله نیمکت الکترومکانیکی ارگواستپ
1395از روش های غیرمستقیم دربرآورد ظرفیت هوازی، کاربست آزمون های پلکان می باشد. اغلب آزمون های پله، روی پلکان هایی با ارتفاع ثابت طراحی شده است بطوری که عدم توجه به تفاوت های آنتروپومتریکی ناشی از قد و طول ران در اندام تحتانی افراد می تواند به برآوردهای بیشتر یا کمتر از اندازه واقعی ظرفیت هوازی بیانجامد. مطالعه حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی آزمون پلکان فرانسیس با قابلیت تنظیم ارتفاعات گوناگون در مقایسه با آزمون معیار (روش گازآنالایزر) و ارایه یک مدل خطی پیشگو مخصوص پسران ایرانی انجام گرفته است. مواد و روش ها: از جمعیت 12860 نفری در مقطع ابتدایی ناحیه 2 شهر همدان با دامنه سنی 13-8 سال، 140 پسر دانش آموز بطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها، آزمون معیار مطابق برنامه بروس را روی تردمیل و یک هفته بعد آزمون پلکان فرانسیس را بوسیله نیمکت الکترومکانیکی (ارگواستپ) انجام دادند. برای سنجش اعتبار آزمون پلکان فرانسیس از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پایایی آزمون پلکان فرانسیس در 2 نوبت، با فاصله زمانی یک هفته روی نمونه تصادفی 30 دانش آموز با همبستگی درون طبقه ای درون گروهی (Intraclass correlation coefficient) و برای هم سنجی معادله طراحی شده از آزمون تی زوجی استفاده شد. نتایج: در سنجش روایی پلکان فرانسیس با ضریب همبستگی برابر 85/0 از اعتبار لازم این آزمون پلکان فرانسیس حکایت دارد. همچنین پایایی آزمون پلکان فرانسیس (96/0ICC= ) در سطح عالی بدست آمد و اعتبار مدل خطی پیشگو مخصوص پسران ایرانی با همبستگی برابر 88/0 (000/0=p ، 61/2SEE=) در سطح بالا گزارش شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که آزمون پلکان فرانسیس از روایی و پایایی بهینه برای تخمین VO2peak پسران ایرانی در گروه سنی 13-8 سال برخوردار است و معادله طراحی شده در این گروه سنی می تواند با اعتبار بالا VO2peak را برآورد کند. این نکته بویژه با ملاحظه توانایی های متفاوت فیزیولوژیکی پسران 8 تا 13 سال در فرایند رشد و تکامل جسمانی آنها هنگام اجرای این پروتکل متناسب با ابعاد آنتروپومتری بچه ها قابل توجه است و برای ارزیابی سطح کارایی دستگاه قلبی تنفسی در این گروه سنی پیشنهاد می شود.
-
مقایسه مداخله دو برنامه ورزش شدید تناوبی و هوازی زیربیشینه برسطوح پلاسماییC-reactive protein (CRP)، هموسیستئین (high-sensitivity C-reactive protein (HSCRP) و ترکیب بدن دختران دارای اضافه وزن
1394هدف از پژوهش حاضر، مداخله دو الگوی ورزش شدید تناوبی و هوازی زیربیشینه بر سطوح پلاسمایی پروتئین واکنشگر C (CRP)، هموسیستئین و تغییر ترکیب بدن دختران کم تحرک دارای اضافه وزن بود. روش شناسی: 30 زن دانشجوی غیرفعال با دامنه سنی 20 تا 30 سال دارای اضافه وزن (توده بدنی 25 تا 9/29 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه انتخاب شدند و به سه گروه برابر شامل کنترل، ورزش تناوبی و ورزش استقامتی به طور تصادفی تفکیک شدند. ارزیابی های آنتروپومتری و نمونه گیری خونی ناشتا انجام گرفت. در تحلیل عاملی داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح آماری 5 درصد استفاده شد. نتایج: مداخله برنامه ورزشی تناوبی شدید (HIIT) به مدت 6 هفته متوالی و روزانه سه نوبت در هفته با دامنه شدت کار 85 تا90 درصد ضربان قلب بیشینه، موجب تغییرات معناداری در سطوح هموسیستئین پلاسمایی، شاخص توده بدن، محیط کمر، درصد چربی، گردید. مداخله برنامه ورزشی هوازی زیربیشینه با مدت مشابه و شدت کار 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه، به تغییر معنادار درسطوح پلاسمایی CRP، وزن تام، BMI، درصد چربی و محیط کمر انجامید (P≤0.05). تحلیل عاملی بین گروهی نشان داد که برنامه تناوبی شدید موجب تغییر معنادار سطح پلاسمایی CRP آزمودنی ها شد و ورزش هوازی تغییری در هر دو ریسک فاکتور CRP و هموسیستئین ایجاد نکرد (p>0/05). همچنین عامل سنجش آمادگی قلبی عروقی(ضربان قلب استراحت) به سمت معنادار گرایش نشان داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای منظم هر دو نوع تمرین ایزوتونیک ظرف 6 هفته با کاهش های چشمگیر درسطوح (CRP)، هموسیستئین و درصد چربی همراه است. احتمالا عواملی مانند درصد پایه وزن خالص، اندازه کالری روزانه، سطح پایه پلاسمایی هموسیستین و ظرفیت عملی پایه، اندازه های بالاتر حجم و شدت تمرین در هر دو الگوی ورزش می توانند بر پاسخ های عوامل ریسک فاکتورهای کاردیومتابولیکی بویژه هموسیستئین نقش ایفا کنند که به مطالعات تجربی آتی وابسته است.
-
اعتبار یابی مقیاس ادراک فشار کار به دو شیوه کلامی (BORG10) و آنالوگ (OMNI) هنگام اجرای تکالیف استاندارد در افراد نوجوان نا شنوای کم تحرک.
1394کسب ارتقای سطح سلامت فیزیولوژیک افراد با معلولیت های گوناگون فیزیکی، به مختصات ایمن برنامه ورزشی متناسب با توانایی و انگیزه آنان وابسته است. وانگهی، برآورد مولفه برجسته شدت فعالیت بدنی، بویژه برای طیف سنی بچه ها، حایز اهمیت است. در این میان، اعتبارسنجی مقیاس درک فشار ورزش بر حسب لوح آنالوگ تصویری احتمالا برای تعیین اندازه شدت تکالیف روزانه بچه های ناشنوا در شرایط آزمایشگاهی قابل توجه می باشد. 24 دانش آموز ناشنوای 12 تا 19 سال و با سطح شنوایی بالاتر از 80 دسی بل، میانگین شاخص جرم بدن (Kg/m235/15)، برنامه ورزش زیربیشینه و بیشینه ارگومتری و آزمون عملکردی SWOCرا اجرا کردند. آزمون اسلالوم SWOC عملکرد فرد را با تاکید بر تعادل پویا می سنجد. در پایان هر آزمون ، مقیاس های درک فشار کار عددی (BORG10) و تصویری (OMNI) ارزیابی گردید. از مدل خطی رگرسیون برای تحلیل داده ها استفاده شد. در مطالعه حاضر اعتبار ساختاری، دو مقیاس کلامی و تصویری هنگام ارگومتری بیشینه،همبستگی بالا و معناداری مشاهده شد. اما اعتبار همزمان مقیاس سایکوسوماتیک (BORG10) با شاخص های ضربان قلب ارگومتری قابل ملاحظه نبود و فقط مقیاس تصویری (OMNI) با ضربان قلب فعالیت در حد نسبتا متوسط معنادار بود. مقیاس های (BORG10) و (OMNI) هنگام ارگومتری بویژه سطح بیشینه، از اعتبار همزمان بهینه برای بچه های ناشنوا برخوردار بوده و برای تنظیم شدت ورزش قابل استفاده می باشد.
-
تاثیر هشت هفته فعالیت هوازی بر استرس اکسیداتیو بافت کلیوی رت های نر مبتلا به انفارکتوس قلبی
1394هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات ورزشی بر شاخص های منتخب استرس اکسیداتیو در بافت کلیه رت های مبتلا به انفارکتوس قلبی می باشد. 24 سر موش صحرایی ، چهار هفته بعد از ایجاد انفارکتوس قلبی بطور تصادفی در سه گروه 1: شم (SHAM ، 8 n=)، 2: گروه کنترل انفارکته (SED-MI ، 8 n=) و 3:گروه تمرینی انفارکته (EX-MI ، 8 n=) تفکیک شدند. گروه Ex-MI ظرف 8 هفته فعالیت دویدن زیربیشینه روی تردمیل جوندگان را انجام دادند. پس از اتمام پروتکل تمرینی، سطوح فعالیت آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون احیا شده به عنوان شاخص های آنتی اکسیدانی های آنزیمی و مالون دی آلدهید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی اندازه گیری شدند. واریانس های میان گروهی (ANOVA) یک سویه درسطح اماری 5 درصد مقایسه شدند. سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بافت کلیه درگروه های سه گانه اختلاف معناداری نداشت، اما سطوح فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون احیا شده بافت کلیه در گروه های Ex-MI و Con-MI کاهش معنادار نسبت به گروه Sham داشت. همچنین اختلاف معناداری در آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون احیا شده در بین گروه های Ex-MI و Con-MI وجود نداشت. سطح مالون دی آلدهید در موش های با انفارکتوس قلبی به طور معناداری افزایش پیدا کرد. میزان فعالیت این آنزیم در گروه Ex-MI به طور معناداری کمتر از گروه Con-MI بود. مداخله ورزش دویدن پیوسته به مدت 8 هفته احتمالاً از مسیر کاهش تولید رادیکال های آزاد و کاهش سطح پراکسیداسیون لیپید، سبب بهبود عملکرد بافت کلیه و مهار نسبی نارسایی عملکرد کلیوی رت ها پس از انفارکتوس قلبی می شود.
-
مقایسه تاثیر همزمان دو الگوی تمرین همزمان استقامتی-تداومی و استقامتی-تناوبی بر سطح سرمی لپتین و شاخص مقاومت به انسولین در نوجوانان پسر دارای اضافه وزن
1394سندروم چاقی، معضل بهداشتی قرن حاضر بوده با عوارض گوناگون کاردیو متابولیکی همراه است. هورمونهای مترشحه از بافت آدیپوز بویژه آدیپوکاین لپتین همبستگی بالایی با شاخص توده بدنی دارد. فشارهای فیزیولوژیک هنگام فعالیت های ورزشی از عوامل تنظیم کننده ترشح لپتین از بافت چربی است. ایندکس مقاومت به انسولین از اختلالات عمده افراد چاق گزارش شده است . اما این عامل و هیپر انسولینما بویژه در کودکان و نوجوانان، نشانگر آن است که منشا این نارسایی متابولیک را در دوران قبل بلوغ باید جستجو کرد. از سوی دیگر، ارتباط مثبتی میان غلظت لپتین سرم و افزایش مقاومت به انسولین کودکان آشکار شده است. این مطالعه، مداخله شش هفته برنامه همزمان تداومی و تناوبی زیر بیشینه و همچنین تناوبی زیربیشینه به تنهایی بر سطح سرمی لپتین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بررسی می کند. مواد و روش ها : 27دانش آموز پسر (19- 16 سال) دارای اضافه وزن به طور تصادفی به سه گروه 9 نفری، تمرینات تناوبی (70-75% حداکثرضربان قلب)، ورزش همزمان تداومی (60-65 % حداکثرضربان قلب)- تناوبی (70-75% حداکثرضربان قلب)و کنترل تفکیک شدند. آزمودنی ها برنامه تمرین را هرجلسه 30-15 دقیقه، سه بار در هفته و به مدت شش هفته انجام دادند. سطوح گلوکز و انسولین ناشتا با روش کمی لومینسانس و سطح سرمی لپتین به روش الایزا قبل و بعد از مداخله برنامه تمرین اندازه گیری شدند. هردو گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین کاهش معنی داری در وزن و شاخص توده ی بدنی داشتند همچنین سطح سرمی لپتین در هردو گروه ورزشی نسبت به گروه کنترل کاهش داشت ولی این تغییر در گروه تمرین همزمان تداومی -تناوبی معنی دار بود . با مداخله ورزش، در سطوح انسولین و گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در هر دو گروه ورزشی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری مشاهده شد، در گروه تمرین تناوبی سطح سرمی لپتین 10.09 درصد نسبت به قبل از مداخله ورزش کاهش داشت که این کاهش معنی دار نبوده اما این شاخص در گروه تمرین همزمان تداومی- تناوبی کاهش 45.39 درصدی داشت که معنی دار بود، همچنین شاخص مقاومت به انسولین نسبت به پیش آزمون در گروه تمرین تناوبی 36.35 و درگروه تمرین همزمان تداومی تناوبی 43.05 درصدکاهش داشت که در هر دو گروه کاهش معنی دار بود، به نظر می رسد هر دو نوع تمرین ورزشی باعث کاهش معنی دار در وزن و شاخص ت
-
تاثیر ده هفته تمرین استقامتی زیر بیشینه بر شاخص های آسیب بافت کبدی (AST، ALT و ALP) موش های صحرایی نر مبتلا به انفارکتوس قلبی
1394در این مطالعه، تاثیر تمرینات استقامتی زیر بیشینه بر شاخص آنزیم های کبدی منتخب (AST، ALT و ALP) در موش های صحرایی ویستار مبتلا به انفارکتوس قلبی بررسی شد. 20 سر موش صحرایی نر ویستار متعاقب چهار هفته پس از انفارکتوس قلبی به طور تصادفی در سه گروه 1: سالم یا شم(SHAM، n=8) 2:گروه کنترل انفارکته (SED-MI،6 n= ) 3:گروه ورزش کرده انفارکته (EX-MI، n=6) تفکیک شدند. گروه EX-MI به مدت ده هفته مداوم، برنامه دویدن روی تردمیل (هر هفته 5 نوبت،که در هفته ی اول هر جلسه به مدت 10 دقیقه وبا سرعت 10 متر بر دقیقه، هفته ی دوم هر جلسه به مدت 20 دقیقه و باسرعت14متر بر دقیقه، هفته سوم هر جلسه به مدت30 دقیقه و با سرعت 17 متر بر دقیقه، هفته ی چهارم هر جلسه به مدت 40 دقیقه وبا سرعت 17 متر بر دقیقه، از هفته ی پنجم تا پایان هفته ی دهم هر جلسه به مدت 50 دقیقه و با سرعت 17 متر بر دقیقه) را انجام دادند. سطوح آنزیم های کبدی AST،ALT و ALP به روش کینتیک آنزیمی اندازه گیری شدند. آنالیز آماری داده ها، بوسیله تحلیل واریانس یک طرفه در سطح پذیرش آلفای 5 درصد انجام گرفت. سطح آنزیم کبدی AST بعد از انفارکتوس به طور قابل ملاحظه ای به میزان(14%) افزایش یافت که نشانه وقوع بیماری قلبی حیوان بود (001/0= p). این آنزیم متعاقب مداخله تمرین هوازی دویدن به مدت 10 هفته در گروه انفارکته EX-MI تغییر کاهنده چشمگیری نسبت به گروه کنترل SED-MI نداشت(93/0P=). سطح آنزیم کبدی ALT بعد از انفارکتوس قلبی به طور قابل ملاحظه ای به میزان(16%) افزایش یافت ( 03/0P=).این آنزیم در گروه EX-MI نسبت به گروه SED-MI تغییر کاهشی معناداری پیدا نکرد (5/0p=). آنزیم کبدی ALP بعد از انفارکتوس قلبی حیوان به طور معنادار تغییری نکرد(9/0P=). و این آنزیم متعاقب اجرای ورزش استقامتی تغییر معناداری نسبت به گروه کنترل نداشت (16/0P=). به نظر می رسد که مداخله اندازه شدت کار برنامه تمرین استقامتی زیر بیشینه بر پاسخ سازگار شونده شاخص پاتولوژیکی بافت کبدی موشهای انفارکته قابل توجه نبوده است و احتمالا به آستانه بالاتر فشار کار فیزیکی یا مدت بیشتر فعالیت هوازی برای بهبود عملکرد بافت کبد موش های آزمایشگاهی متعاقب آسیب میوکارد، نیاز هست.
-
تاثیر حاد چهار پروتکل گرم کردن به روش نیرومندسازی پس فعالی بر شاخص های عملکردی و الکترومایوگرافی پرش عمودی مردان ورزشکار
1393هدف این مطالعه بررسی اثر حاد اجرای چهار پروتکل گرم کردن به روش نیرومندسازی پس فعالی (PAP) بر شاخص های عملکردی و الکترومایوگرافی پرش عمودی مردان ورزشکار بود.
-
هم سنجی برآورد VO2 max با معادلات آلومتری منتخب در دانش آموزان دختر نوجوان چاق و غیر چاق
1392 -
مقایسه اثر فعالیت های ورزشی بلند مدت هوازی ایروبیک بر روی ظرفیت دینامیک تنفسی زنان 35-25 سال شهرستان همدان
1392 -
سنجش شاخص های کارایی عضلانی و انباشت لاکتات هنگام ارگومتری زیر بیشینه به دو روش رکاب زدن در دوچرخه سواران حرفه ای 30-20 سال
1392 -
مقایسه پروفایل چربی های سنتی خون و شاخص مقاومت به انسولین زنان 40 تا 50 سال فعال در ورزش های یوگا و ایروبیک ریتیمیک با زنان غیرفعال
1392 -
مقایسه شاخص مقاومت انسولین، سطوح پایه CRP و فیبرینوژن پلاسمایی در دختران جوان ورزشکار ایروبیک و غیرفعال
1392 -
اثر خستگی عملکردی دوچرخه سواری بر میزان انحرافات COP{ و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین دویدن سه گانه کاران مبتدی
1392 -
تاثیر هشت هفته ورزش هوازی بر پارامترهای هماتولوژیک افراد وابسته به مورفین در سندرم ترک
1391 -
مقایسه تنیدگی شغلی، عوامل تهدید کننده قلبی- عروقی (کورتیزل، فیبرینوژن، پروتئین واکنش دهنده C)، واماندگی حیاتی و ظرفیت هوازی در سه گروه از دبیران زن شهرستان ملایر
1391 -
مقایسه دو روش متفاوت رکاب زدن روی شاخص خستگی عضلات اندام تحتانی در تیم دوچرخه سواری همدان
1391 -
تاثیر مصرف ویتامین E و بیش تمرین بر غلظت اینترلوکین 10 پلاسمایی در کشتی گیران نخبه شهر همدان
1391مقدمه و هدف : تمرینات بیش از حد با ریکاوری ناکافی منجر به سندرم ناتوان کننده ای می شود که می تواند عملکرد و سلامتی را برای ماه ها تحت تاثیر قرار دهد۔ هنگامیکه تعادل بین فشار تمرین و ریکاوری نا متناسب است، بیش تمرینی ممکن است توسعه یابد۔ در این میان سیستم ایمنی نیز تحت تاثیر بیش تمرینی قرار می گیرد۔ بنابراین، این پژوهش برای بررسی تاثیر مصرف ویتامین و بیش تمرینی بر غلظت اینترلوکین 10 پلاسمایی در کشتی گیران نخبه شهر همدان طراحی شد۔ مواد و روش ها : تعداد 27 کشتی گیر نخبه شهر همدان (میانگین سن 2/86±20/07 سال، قد 0/07±1/71 سانتی متر، وزن 13/69±75/57 کیلوگرم. BMI ±3/24 25/46 کیلوگر م مترمربع، 702max 464/13 میلی لیترکیلوگرم درد قیقه) با استفاده از پرسشنامه بیش تمرینی شناسایی و در سه گروه 9 نفری مشتمل بر الف. بیش تمرین+ ت ب. بیش تمرین+پلاسیبو، ج. بدون بیش تمرین قرار گرفتند۔ کشتی گیران در دو گروه ویتامین به مدت یک ماه روزانه به طور متوسط 700 واحد ویتامین E مصرف می کردند و در گروه پلاسیبو در همین مدت مشابه. یک کپسول حاوی شکر دریافت می کردند۔ قبل و پس از یک ماه مصرف ویتامین E و لاکتات خون کشتی گیران پس از پروتکل وامانده ساز بروس اندازه گیری شد، و به منظور اندازه گیری ضربان قلب آنها از ضربان سنج پلار استفاده گردید۔ قبل و پس از یک ماه مصرف ویتامین نمونه ی خونی از کشتی گیران برای اندازه گیری غلظت های IL.10 تستوسترون و کورتیزول گرفته شد و با استفاده از کیت الایزا تجزیه تحلیل شدند، برای تجزیه و تحلیل داده۔ ها وانجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده شد۔ سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد۔ یافته ها: تغییری در لاکتات خون VO2max کشتی گیران مشاهده نشد(0/05>P)۔ کاهش معنی داری در غلظت IL.10 پلاسمایی در گروه بیش تمرین+ E مشاهده شد(0/001.P)۔ بین درصد تغییرات غلظت 11.10 گروه بیش تمرین+ E و بیش تمرین+پلاسیبو اختلاف معنی داری مشاهده نشد(0/05>P)۔ اما بین درصد تغییرات غلظت 1.10 گروه بیش تمرین+ E و بدون بیش تمرین+ E و گروه بیش تمرین+پلاسیبو و بدون بیش تمرین+ پلاسیبو تفاوت معنی داری مشاهده شد (0/01=P). نتیجه گیری: مصرف 700 واحد ویتامین E باعث کاهش غلظت IL.10 پلاسمایی می شود. با توجه به ویژگی آنتی اکسدانی ویتامین E این ویتامین دارای ا
-
بررسی تاثیر مصرف سولفات منیزیم خوراکی و فعالیت ورزشی مقاومتی بر استانه درد موش های معتاد در سندرم ترک
1390 -
هم سنجی هزینه انرژی و کارآیی فیزیولوژیک هنگام پیاده روی با کفش معمولی و ورزشی در زنان 35-59 ساله به علت کمردرد مزمن از سال 88-89
1390 -
سنجش چگالی و نسبت چربی تام بدن بر پایه 2 مدل پیشگوی رگرسیون خطی و لگاریتمی در دختران 16-12 سال شهرستان همدان
1390 -
هم سنجی هزینه انرژی و شاخصهای کارایی فیزیولوژیک زنان میانسال بیمار کمردرد مزمن هنگام پیاده روی با دو نوع کفش معمولی و ورزشی
1390مولفه های مختلف ،فیزیکی فیزیولوژیکی و بیومکانیکی از جمله هزینه انرژی و سیستمهای عضلانی اسکلتی درگیر میشوند. عوامل فیزیکی مانند نوع کفش وزن ارتفاع پاشنه جنس ،زمین شدت ضایعه سطح آمادگی پایه ترکیب بدن و سرعت ترجیحی پیاده روی نیز اثر گذار هستند. اهداف در این مطالعه تاثیر نوع کفش هنگام راه رفتن در سطح هموار و تردمیل بر پارامترهای فیزیولوژیک زنان مبتلا به کمردرد مزهن مقایسه شده است. روشها آزمودنیها با پیشینه درد بیش از دو سال و درجه ی ناتوانی بالای 22 درصد داوطلبانه در طرح شرکت کردند. ابتدا داده های آنتوپومتریک و مختصات کفش بیماران ثبت گردید بیماران دو آزمون به فاصله 72 ساعت اجرا نمودند آزمون اول 5 قیقه پیاده روی با تردمیل با میانگین سرعت 33٫3 در دقیقه و شیب 2 درصد همراه کفش معمولی و 3 روز بعد با کفش ورزشی تکرار گردید. آزمون دوم به صورت 6 دقیقه پیاده روی 20 متر رفت و برگشت با دو کفش ورزشی و معمولی اجرا گردید. یافته ها: میانگین اندازه احساس شدت کار (RPE) و مقیاس درد (VAS) هنگام پیاده روی با دو نوع کفش ورزشی و معمولی تفاوت معنادار به دست آمد (0٫5>P) میانگینهای Orate و cost نیز از جنبه آماری معنادار بود (0٫5>P) شاخصهای شدت کار (VOrmax) با پاپوش ورزشی متفاوت از کفش معمولی مشاهده شد. (0/5>P). نتیجه گیری: به نظر میرسد که از جنبه فیزیولوژیک و هزینه انرژی متابولیک نوع پاپوش بیماران با عارضه کمردرد مزمن که در فعالیت های روزمره انتخاب میکنند اهمیت دارد زیرا یافته های این مطالعه نشان داد که این بیماران هنگام راه رفتن با کفش ورزشی کارایی فیزیولوژیک بالاتر و احساس فشار کار پایین تری دارند بطوریکه آنان قادرند مسافت معین پیاده روی را با سرعت و گام بیشتر همراه هزینه انرژی و احساس درد کمتری طی کنند.
-
نقش استفاده طولانی مدت از عصا در کینماتیک راه رفتن و کنترل پاسچر در مردان سالمند
1390 -
طراحی یک برنامه تمرین تکواندو و هم سطح شرایط مسابقه بر حسب نسبت کار به استراحت و پاسخ های لاکتان خون و ضربان قلب هنگام مسابقه
1390 -
تاثیر فعالیت منظم ورزشی و منیزیم بر روی آستانه درد موشهای دیابتی
1390