پروفایل استاد - دانشگاه بوعلی سینا همدان
استادیار
تاریخ بهروزرسانی: 1403/10/01
حسن رهبان فرد
تربیت بدنی و علوم ورزشی / علوم ورزشی
رساله های دکتری
-
تاثیر شیوه های منتخب آرایش تمرین آشکار و پنهان بر یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان مربوطه : با تاکید بر نظریه بازپردازش آگاهانه
1398مقدمه: براساس تحقیقات قبلی اعتقاد بر این است که بهره مندی از مزایای یادگیری پنهان و آشکار تحت تاثیر تفاوت های فردی قرار می گیرد. بر این اساس در تحقیق حاضر سعی بر آن شد که این فرضیه به آزمون گذاشته شود. به همین منظور دو گروه اصلی با تمایل بازپردازش و ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین تشکیل شد. از سوی دیگر، برخلاف تحقیقات گذشته در زمینه یادگیری آشکار و پنهان که تغییرات در سطح پارامترها اعمال میشد، دستکاری و تغییرات تکلیف در سطح زمان بندی نسبی به عنوان یکی از وِیژگی تغییر ناپذیر برنامه حرکتی تعمیم یافته انجام گردید. در نهایت بررسی و آزمون فرضیه بازپردازش آگاهانه انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه دو گروه اصلی (بازپردازش بالا و پایین) مورد بررسی قرار گرفتند. در هر دو گروه اصلی از تکلیف زمانبندی چهار بخشی به عنوان تکلیف هدف استفاده شد. در گروه اول (بازپردازشگرها و ظرفیت حافظه کاری پایین) 77 نفر به صورت تصادفی در شش زیر گروه (تصادفی، تعدیل سازی پرخطا، تعدیل سازی کم خطا، پرخطا، کم خطا و کنترل) تقسیم شدند. شرکت کننده ها در فرایند تحقیقی چهار مرحله ای شرکت کردند که عبارتند از: پیش آزمون، مرحله اکتساب و دو آزمون یادداری/ انتقال 10 فوری و با تاخیر. شرکت کنندگان بعد از پیش آزمون بر اساس گروه بندی مربوطه خود تمرین کردند و سپس در آزمونهای یادداری و انتقال (فوری و تاخیری) شرکت کردند. در گروه دوم ( بازپردازشگرها و ظرفیت حافظه کاری بالا) نیز 78 نفر مشابه گروه اول در زیرگروه ها آرایش یافتند. گروه ها در این آزمایش 135کوشش را در سه جلسه و هر جلسه شامل 45 کوشش (سه بلوک 15 کوششی) با توجه به گروه بندیهای مربوطه تمرین کردند. متغیر های خطاهای برنامه حرکتی تعمیم یافته(RMSE) و پارامتر زمان مربوطه (|CE|، VE) مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تحلیل واریانس تک متغیره در تمام مراحل آزمایش و تحقیق استفاده شد. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که در یادگیری هر دو شاخص پارامتر و برنامه حرکتی تعمیم یافته متغیرهای روانشناختی عامل تاثیرگذاری نبودهاند. اما در بررسی آرایش های مختلف تمرین تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل مختلف اکتساب، یادداری و انتقال مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که صرفنظر از متغیرهای روانشناختی مانن
-
اثر خود تنظیمی و الگودهی ترکیبی سطح مهارت مدل در یادگیری زمانبندی نسبی
1395هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر خودتنظیمی و الگودهی ترکیبی از سطح مهارت مدل در یادگیری زمانبندی نسبی و مطلق بود. 105 دانشجوی پسر راست دست به طور تصادفی در 6 گروه تجربی (خودتنظیم- مبتدی، جفت شده- مبتدی، خودتنظیم-ماهر، جفت شده-ماهر، خودتنظیم- ترکیبی، جفت شده- ترکیبی) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. از آزمودنی ها خواسته شده بود تا یک تکلیف زمانبندی متوالی را در طی یک فرایند چهار مرحله ای اجرا کنند. در مرحله پیش آزمون 20 کوشش و در اکتساب 60 کوشش و در یادداری و انتقال 10 دقیقه و 24 ساعت،20 کوشش انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنوا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و ال اس دی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده های هر سه آزمون یادداری، اکتساب و انتقال نشان داد که همه گروه های تجربی هم به لحاظ زمانبندی مطلق و هم زمانبندی نسبی از گروه کنترل بهتر بودند. این نتایج حاکی از آنست که تمرین، صرف نظر از نوع آن، منجر به یادگیری مهارت مورد نظر شده است. همچنین بین هر یک از گروه های دوگانه (خودتنظیم و جفت شده) در هیچ یک از مرحل تفاوت معناداری مشاهده نشد. علاوه بر این، در زمانبندی مطلق تفاوت معناداری بین گروه های خودتنظیم در یادداری و انتقال مشاهده نشد ولی در مرحله اکتساب تفاوت معنادار وجود داشت. در ارتباط با زمانبندی نسبی نتایج نشان داد گروه مدل ماهر در یادداری و گروه الگوی ترکیبی در یادداری و انتقال از گروه دیگر تجربی که مدل مبتدی دیده بودند عملکرد بهتری داشتند، این نتایج بیان می کند که سطح مهارت مدل عامل تاثیرگذاری در یادگیری مهارت حرکتی به حساب می آید حال آنکه عامل خود تنظیمی در این تحقیق تاثیرگذار نبوده است. در کل نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می کند در الگودهی، الگوی ترکیبی در اولویت قرارگیرد و ضمناً در صورت استفاده از الگوی مبتدی، به صورت ترکیبی از الگوی ماهر و مبتدی استفاده شود.
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
ارتباط بین سواد حرکتی و برخی فاکتورهای روانی در دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع ابتدایی دبستان شاهد فاتحی شهرستان سنندج
1402سواد حرکتی به عنوان توانایی فرد برای داشتن یک زندگی سالم و فعال تعریف می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا ارتباطی بین سواد حرکتی و برخی فاکتورهای روانی در دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع ابتدایی دبستان شاهد فاتحی شهرستان سنندج وجود دارد؟ تعداد 70 نفر ازدانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی دبستان شاهد فاتحی شهرستان سنندج در نیمسال تحصیلی 1401-1402 به صورت در دسترس انتخاب شدند. در ابتدا از دانش آموزان قد و وزن گرفته شد و سپس تمام خرده آزمون های سواد حرکتی برای دانش آموز توضیح داده و یک بار به صورت آزمایشی اجرا شد و در نوبت دوم اجرای آزمون نمرات ثبت شد. پرسشنامه های آمادگی روانی به صورت حضوری و پس از پایان آزمون های سواد حرکتی در اختیار آزمون شوندگان قرار گرفت و در نهایت پس از جمع آوری داده ها و حذف پرسشنامه های مخدوش و ناقص، نفرات اصلی انتخاب و جهت تجزیه و تحلیل وارد نرم افزار اکسل شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی چند متغیره پیرسون برای بررسی ارتباط بین متغیرها و از انالیز واریانس چند متغیره (MANOVA) برای بررسی تفاوت بین پایه ها استفاده شد. نتایج همبستگی نشان داد بین متغیر اعتماد به نفس، استقامت قلبی و انعطاف پذیری همبستگی معناداری وجود دارد و همچنین بین متغیر افسردگی واستقامت قلبی رابطه معنی داری مشاهده شد. همچنین نتایج واریانس چندمتغیره که نشان داد بین پایه ها در متغیرهای اندازه گیری شده تفاوت معناداری وجود دارد. باتوجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت که ورزش از اضطراب و افسردگی می کاهد و اعتماد به نفس را افزایش می دهد. ورزش بویژه در سنین کودکی و نوجوانی تفریح سالمی برای آزاد کردن انرژی های اندوخته شده است و این خود بسیار لذتبخش و آرامش دهنده است .
-
تاثیر تحریک باینورال بیت قبل از تمرین ترکیبی (مشاهده و تمرین بدنی) بر تکلیف زمان واکنش سریالی
1402مهارت های حرکتی از مهمترین و رایج ترین مهارت هایی هستند که انسان ها باید در طول زندگی خود آن را کسب نموده و از آن استفاده کنند. یکی از اهداف اصلی حوزه تربیت بدنی و علوم ورزشی و دغدغه مهم مربیان ، پیدا کردن راهی برای بهینه کردن جلسات آموزشی و یادگیری یک مهارت حرکتی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک باینورال بیت قبل از تمرین ترکیبی (مشاهده و تمرین بدنی) بر تکلیف زمان واکنش سریالی بود. بدین منظور تعداد 84 نفر (42 دختر و 42 پسر) ازدانشجویان دانشگاه بوعلی سینابه صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند و بطور تصادفی در 6 گروه شامل تحریک باینورال بیت، تمرین بدنی، تحریک + تمرین بدنی، تمرین ترکیبی (مشاهده + تمرین بدنی)، تحریک + تمرین ترکیبی و کنترل تقسیم بندی شدند، بطوریکه در هرگروه 7 دختر و 7 پسر قرار گرفتند. آزمودنی ها در 4 مرحله آزمایشی شرکت کردند که عبارتند از : پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری 10 دقیقه و 24 ساعته. در این پژوهش از تکلیف زمان واکنش زنجیره ای متناوب استفاده شد. شرکت کنندگان برای اجرای این تکلیف روی صندلی و روبروی مانیتور کامپیوتر می نشینند و با انگشت اشاره ی دست برتر خود آماده فشردن کلیدهای V, B, N, M می شوند. در هر کوشش چهار دایره تو خالی و سفید رنگ روی صفحه کامپیوتر ظاهر می شود. سپس به طور ناگهانی یکی از دایره ها توپر و به رنگ سیاه در می آید و آزمودنی باید بلافاصله کلیدی را که مربوط به نشان دادن مکان دایره تو پر شده است، فشار می داد. در هر کوشش مکان ظاهر شدن دایره سیاه برای پاسخ دادن توسط آزمودنی پیش بینی ناپذیر به نظر می رسد اما توالی ظاهر شدن محرک (سیاه شدن دایره ها) طوری برای پاسخگویی طراحی شده است که بدون آگاهی شرکت کنندگان از یک الگو پیروی می کند. زمان واکنش برای هر پاسخ به عنوان نمره عملکرد آزمودنی ها در نظر گرفته می شود. در مرحله پیش آزمون، تمامی آزمودنی ها یک بلوک 88 کوششی از تکلیف زمان واکنش را اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب شرکت کنندگان گروه تحریک باینورال بیت، فقط تحریک باینورال بیت با فرکانس 15 هرتز در مدت 30دقیقه دریافت کردند، گروه تمرین بدنی به تمرین تکلیف زمان واکنش در 20 بلوک 88 کوششی، همراه با دریافت بازخورد آگاهی از نتیجه پس از هر کوشش، پرداختند، گروه تحریک + تمرین بدنی ابتدا 30 دقیقه تحریک باینورال بیتدریافت کردند
-
تاثیر تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی بر سینرژی عضلات منتخب اندام تحتانی طی راه رفتن
1402مقدمه: تکالیف ثانویه باعث تداخل در پردازش اطلاعات و سیستم کنترلی می شوند. با این وجود نحوه تاثیر گذاری تکالیف ثانویه بر سینرژی های عضلانی ناشناخته است. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی بر سینرژی عضلات منتخب اندام تحتانی طی راه رفتن بود. روش شناسی : در این مطالعه 24 نفر (12 مرد، 12 زن) از بین دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. با استفاده از الکترومایوگرافی، فعالیت عضلات راست رانی، پهن خارجی، پهن داخلی، همسترینگ داخلی، همسترینگ خارجی، دوقلوی داخلی، نعلی و درشت نی قدامی در سه حالت مختلف 1- راه رفتن طبیعی بدون تکلیف ثانویه 2- راه رفتن همراه با انجام تکلیف ثانویه شناختی و 3- راه رفتن همراه با انجام تکلیف ثانویه حرکتی ثبت شد. تکلیف ثانویه شناختی کم کردن متوالی عدد 3 از یک عدد مشخص بود و تکلیف ثانویه حرکتی شامل حمل یک لیوان پر از آب بود. برای نرمالایز کردن سیگنال های الکترومایوگرافی از پیک فعالیت هر عضله در هر تریال راه رفتن استفاده شد. برای جدا کردن یک سیکل کامل راه رفتن از فوت سوئیج استفاده شد. هر آزمودنی 6 بار مسیر 15 متری راه رفتن را برای هر یک از شرایط طی می کرد. شدت فعالیت عضلات و سینرژی های عضلانی از شرایط مختلف راه رفتن محاسبه شد. برای استخراج سینرژی عضلانی از الگوریتم تجزیه نامنفی ماتریسی و شمول واریانس استفاده شد. در صورتی که شمول واریانس برای مجموع عضلات بالاتر از 0.9 بدست می آمد، سینرژی دیگری استخراج نمی شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه شدت فعالیت و ضرایب وزنی عضلات و ضریب همبستگی پیرسون جهت مقایسه الگوهای سینرژی عضلانی جهت آنالیز داده ها استفاده شد. سطح معنی داری 0.05 در نظر گرفته شد. یافته ها: در این مطالعه از داده های الکترومایوگرافی 5 سینرژی عضلانی استخراج شد. نتایج نشان داد به جز عضله راست رانی، شدت فعالیت سایر عضلات در سه حالت آزمایشی تفاوت معنی داری داشتند. عضلات پهن داخلی، پهن خارجی، همسترینگ داخلی و خارجی در هر دو تکلیف ثانویه شناختی و حرکتی به طور معنی داری بیشتر از راه رفتن در شرایط طبیعی فعالیت کردند. عضلات دوقلوی داخلی، نعلی و درشت نی قدامی در شرایط تکلیف ثانویه شناختی بیشتر از تکلیف ثانویه حرکتی و راه رفتن طبیعی بود. تکا
-
تاثیر مشاهده بر یادگیری مهارت حرکتی در کودکان دارای اختلال کلامی و شنوایی
1402نمایش مهارت یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که مربیان و معلمان از آن به منظور انتقال اطلاعات مربوط به مهارت در یک زمان کوتاه به فراگیر استفاده می کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیر مشاهده بر یادگیری مهارت حرکتی در کودکان دارای اختلال کلامی و شنوایی بود. بدین منظور تعداد 45 نفر از دختران ناشنوا و کم شنوا شهر سنندج بصورت در دسترس در این پژوهش مشارکت کردند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده و از اهداف تحقیق بی اطلاع بودند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه تمرینی (بدنی و مشاهده) و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. آزمودنی ها در یک فرایند تحقیقی چهار مرحله ای شرکت کردند شامل: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری و انتقال 24 ساعته. در پیش آزمون، همه شرکت کنندگان تکلیف پرتاب پنالتی هندبال را بدون دریافت بازخورد افزوده برای 10 بار اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب، آزمودنی های گروه بدنی بمدت شش جلسه (هر جلسه 45 بار) تکلیف پرتاب پنالتی از فاصله 6 متر را اجرا کردند و گروه مشاهده فقط گروه بدنی را در حین انجام تکلیف مشاهده کردند؛ گروه کنترل در مرحله اکتساب تمرین خاصی نداشت. نهایتا در آزمون های یادداری 24 ساعته، از آزمودنی ها خواسته شد تا آزمون پرتاب پنالتی هندبال را از فاصله 6 متر برای 10 بار اجرا کنند. برای اجرا ، آزمودنی10 بارتوپ را ازپشت خط محدود کننده به اهداف مورد نظر بر روی دیوار می زند. این در حالیست که آزمون های انتقال از فاصله های 5/5 و 5/6 متری اجرا شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر اثر گروه، مرحله و اثر تعاملی مرحله*گروه را معنادار نشان داد. بررسی های بیشتر نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد، حال آن که در آزمون های یادداری/ انتقال 24 ساعته، بین گروه تمرین بدنی و مشاهده ای با گروه کنترل تفاوتی معناداری وجود داشت ولی بین دو گروه تجربی تفاوتی وجود نداشت. با توجه به مشکلاتی که افراد دارای اختلالات شنوایی و کلامی با آن روبرو هستند، به نظر میرسد استفاده از مشاهده برای آموزش مهارتهای حرکتی به اینگونه افراد نتایج مطلوبی به دنبال داشته باشد. بنابراین پیشنهاد میشود مربیان و معلمان در آموزش مهارتهای حرکتی از مشاهده جهت بهبود مهارتهای حرکتی افراد ناشنوا یا کم شنوا استفاده کنند.
-
ارتباط بین سواد حرکتی و توانایی های شناختی (حافظه، هوش، توجه و تمرکز) در دانش آموزان 7 تا 9 سال(
1401با توجه به اینکه وظیفه اصلی مدرسه بهبود عملکرد شناختی و تحصیلی دانش آموزان و در عین حال فراهم کردن مهارت ها و توانایی های آنها برای داشتن یک سبک زندگی سالم است و از آن جا که حافظه، هوش، توجه و تمرکز در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ضروری هستند و همچنین با توجه اهمیتی که در دوران کودکی دارند، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین سواد حرکتی و مهارت های شناختی (حافظه، هوش، توجه وتمرکز) کودکان 7 تا 9 سال بود. روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود.جامعه ی آماری تحقیق حاضرکلیه دانش آموزان پسر و دختر 7 تا 9 ساله شهرفامنین بودند که از بین آن ها تعداد نمونه 88 نفر شرکت کننده مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از تست های سواد حرکتی شامل هشت آزمون تعادل، تعادل پویا، لی لی در مسیر مستقیم، استقامت عضلانی، مهارت های دریافت و پرتاب توپ، هماهنگی، استقامت قلبی و تنفسی، برای سنجش توجه از آزمون عملکرد پیوسته، برای سنجش حافظه ازآزمون حافظه کاری وکسلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از همبستگی و ضریب همبستگی چند متغیره و برای سنجش تفاوت ها از منوا manova با نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که بین متغیر هوش، قدرت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی در بین پسران همبستگی معناداری وجود داشت ( 0.05>p). با توجه به نتایج حاضر برای کمک به پیشرفت تحصیلی کودکان به والدین و مربیان پیشنهاد می شود به وضعیت سواد بدنی کودکان توجه کنند.
-
اثر بخشی آموزش الکترونیکی در مقایسه با تمرین مشاهده ای و تمرین بدنی بر یادگیری یک مهارت حرکتی
1401امروزه روش های آموزش الکترونیکی بطور گسترده برای اهداف مختلف آموزشی مورد استفاده قرار می گیرند. در این راستا، هدف تحقیق حاضر بررسی اثر بخشی آموزش الکترونیکی (آنلاین و آفلاین) در مقایسه با تمرین مشاهده ای و تمرین بدنی بر یادگیری یک مهارت حرکتی بود. تعداد 90 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به صورت داوطلبانه و در دسترس در این تحقیق مشارکت کردند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده و از اهداف تحقیق بی اطلاع بودند. این افراد به طور تصادفی در چهار گروه تجربی شامل تمرین بدنی، مشاهده، آموزش الکترونیکی آنلاین، آموزش الکترونیکی آفلاین و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. تمامی آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، اکتساب و پس آزمون شرکت کردند. در پیش آزمون، همه شرکت کنندگان تکلیف پرتاب پنالتی هندبال را بدون دریافت بازخورد افزوده برای 10 بار اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب، هر یک از گروه های مختلف تجربی برنامه تمرینی مخصوص به خود را اجرا کردند. بدین ترتیب که گروه تمرین بدنی 90 بار پرتاب پنالتی هندبال را از فاصله قانونی (7 متر) بصورت فیزیکی تمرین کردند. در همین حال، هر یک از آزمودنی ها در گروه مشاهده به تماشای عملکرد یکی از آزمودنی ها در گروه تمرین بدنی می پرداخت. عملکرد هر آزمودنی در گروه تمرین بدنی از طریق برنامه شاد (برنامه ای که در دوران همه گیری ویروس کرونا توسط وزارت آموزش و پروش برای آموزش از راه دور تدارک دیده شده بود) و بصورت آنلاین برای هر یک از آزمودنی های گروه آموزش الکترونیکی آنلاین ارائه می شد. این در حالی بود که آزمودنی های گروه آموزش الکترونیکی آفلاین فیلم تمرین گروه بدنی را در قالب یک کلیپ ویدیویی تماشا می کردند . گروه کنترل در این مرحله مداخله خاصی دریافت نکرد. یک روز بعد از مرحله اکتساب، تمامی گروه ها در پس آزمون که شامل یک آزمون یادداری و دو آزمون انتقال بود، شرکت کردند. آزمون یادداری دقیقا همانند پیش آزمون اجرا شد، یعنی هر آزمودنی 10 بار پرتاب پنالتی از فاصله 7 متری را بدون دریافت بازخورد افزوده انجام داد. ولی آزمون های انتقال از فاصله نیم متر جلوتر (5 پرتاب) و نیم متر عقب تر (5 پرتاب) از فاصله قانونی اجرا گردیدند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر بر روی داده های یادداری اثر تعاملی مرحله*گروه را معنادار نشان داد. بررسی های بیشتر نشان د
-
تاثیر ارائه ی مدل زنده یا ویدیویی بر یادگیری یک مهارت حرکتی در افراد با سبک های شناختی مستقل و وابسته به زمینه
1401عوامل مختلفی یادگیری مهارت های حرکتی از طریق مشاهده را تحت تاثیر قرار می دهند که یکی از آنها نوع مدل مورد مشاهده می-باشد. از طرفی، سبک شناختی افراد هم می تواند در فرآیند یادگیری حرکتی تاثیرگذار باشد. از اینرو، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ارائه ی مدل زنده یا ویدیویی بر یادگیری یک مهارت حرکتی در افراد با سبک های شناختی مستقل و وابسته به زمینه بود. بدین منظور، تعداد 74 دانش آموز دختر هنرستانی که بطور داوطلبانه حاضر به شرکت در این تحقیق شده بودند، به صورت تصادفی در پنج گروه تقسیم بندی شدند. گروه های اول و سوم (هر کدام 15 نفر) به لحاظ سبک شناختی مسقل از زمینه بودند و به ترتیب مدل زنده و ویدیویی مشاهده کردند. گروه های دوم و چهارم (هر کدام 15 نفر) هم به ترتیب مدل زنده و ویدیویی مشاهده کردند ولی دارای سبک شناختی وابسته به زمینه بودند. گروه پنجم (14 نفر) که نیمی از آنها مستقل از زمینه و نیم دیگر وابسته به زمینه بود، هیچ مدلی مشاهده نکرد (گروه کنترل). برای مشخص کردن سبک شناختی افراد از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده گردید. همچنین، تکلیف حرکتی مورد استفاده در این تحقیق مهارت پاس سینه ای دودست بسکتبال بود. فرآیند تحقیق چهار مرحله پیش-آزمون، اکتساب، یادداری/انتقال 10 دقیقه ای و یادداری/انتقال 24 ساعته را شامل می شد. در مرحله پیش آزمون، تمامی آزمودنی ها آزمون پاس سینه ای دودست بسکتبال را بدون دریافت هیچگونه بازخورد افزوده ای اجرا کردند. در مرحله اکتساب، گروه های مشاهده زنده (اول و دوم) عملکرد یک مدل ماهر که برای 90 بار مهارت پاس سینه ای دودست را اجرا می کرد، بطور زنده تماشا کردند. در حالیکه گروه های مشاهده ویدیویی (سوم و چهارم)، فیلم ضبط شده عملکرد همان مدل ماهر را مشاهده کردند. گروه کنترل در این مرحله هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ده دقیقه و 24 ساعت پس از مرحله اکتساب، تمامی گروه ها در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. آزمون های یادداری دقیقا همانند پیش آزمون اجرا شدند. اما آزمون های انتقال از نیم متر جلوتر و نیم متر عقب تر از فاصله هدف برگزار گردید. از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (Repeated Measures ANOVA) در این تحقیق استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد،
-
ارتباط بین سبک شناختی، تیپ شخصیتی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای در دومیدانی کاران نخبه
1401یکی از مهمترین عوامل موثر در فرایند یادگیری ورزشکاران ، نمایش مهارت است . هرچند، نحوه استفاده افراد از مشاهده تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از طرفی، تیپ شخصیتی و سبک شناختی از جمله تفاوت های فردی هستند که می توانند در جریان یادگیری تاثیرگذار باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا ارتباطی بین سبک شناختی، تیپ شخصیتی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای در دومیدانی کاران نخبه وجود دارد ؟ روش تحقیق حاضر توصیفی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن را تمامی ورزشکاران دومیدانی کار نخبه استان همدان تشکیل می دادند، که از این بین تعداد 109 نفر داوطلب (54 نفر مرد و 55 نفر زن) به عنوان آزمودنی در این پژوهش مشارکت کردند. منظور از نخبه ورزشکاران فعالی بودند که سه جلسه در هفته و حداقل برای یکسال تمرینات منظم دومیدانی داشتند. تمامی آزمودنی ها علاوه بر پرسشنامه اطلاعات شخصی، پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای کامینگ و همکاران، پرسشنامه شخصیت آیزنک و آزمون گروهی شکلهای نهفته ویتکین و همکاران را تکمیل نمودند. پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای میزان استفاده آزمودنی ها از سه کارکرد مهارتی اجرایی و استراتژی را مورد ارزیابی قرار می داد. با استفاده از پرسشنامه شخصیت آیزنک، خصیصه برونگرایی و درونگرایی در ورزشکاران مشخص گردید. همچنین، سبک شناختی (وابسته به زمینه یا مستقل از زمینه بودن) افراد توسط آزمون اشکال نهفته مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده های خام، از نرم افزارهای EXCEL و SPSS نسخه 26 و همچنین روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج نشان داد که بطور کلی ارتباطی بین سبک شناختی، تیپ شخصیتی و کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران نخبه دومیدانی وجود ندارد. هرچند، از نظر جنسیت در استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای تفاوت معناداری مشاهده شد. با توجه به میانگین امتیازات، دومیدانی کاران مرد از تمامی کارکردهای یادگیری مشاهده ای بیشتر از دومیدانی کاران زن استفاده می کنند. با توجه به نتایج می توان گفت که دومیدانی کاران نخبه مرد در مقایسه با همتایان زن خود بهره بیشتری از روش یادگیری مشاهده ای خواهند برد.
-
تاثیر تحریک باینورال بیت بر یادگیری مشاهده ای یک تکلیف زمان واکنش
1401عوامل بسیاری در گسترش مهارت های حرکتی موثر هستند. از مهم ترین عوامل تاثیرگذار که به فراگیری بهتر مهارت ها کمک می کند، انتخاب بهترین شیوە ی آموزش و تمرین مهارت ها است که اثر مستقیم و غیرقابل انکاری بر یادگیری دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تحریک باینورال بیت بر یادگیری مشاهده ای یک تکلیف زمان واکنش بود. بدین منظور، تعداد 56 نفر (28 پسر و 28 دختر) از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و در چهار گروه آزمایشی شامل مشاهده، باینورال بیت، ترکیبی (مشاهده و باینورال بیت) و کنترل تقسیم بندی شدند، بطوریکه در هر گروه 7 دختر و 7 پسر قرار گرفتند. آزمودنی ها در 4 مرحله آزمایشی شرکت کردند که عبارتند از: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری 10 دقیقه و 24 ساعته. تکلیف مورد استفاده در این پژوهش بوسیله نرم افزار تکلیف زمان واکنش زنجیره ای متناوب سنجیده شد. آزمودنی ها برای اجرای این تکلیف روی صندلی و روبروی مانیتور کامپیوتر می نشینند و با انگشت اشاره ی دست برتر خود آماده فشردن کلیدهای V, B, N, M می شوند. در هر کوشش تمرینی چهار دایره تو خالی و سفید رنگ روی صفحه کامپیوتر ظاهر می شود. سپس به طور ناگهانی یکی از دایره ها توپر و به رنگ سیاه می شود و آزمودنی باید بر روی صفحه کلید بلافاصله کلیدی را که مربوط به نشان دادن مکان دایره تو پر شده است، فشار می داد. در هر کوشش مکان ظاهر شدن دایره سیاه برای پاسخ دادن توسط آزمودنی پیش بینی ناپذیر به نظر می رسد اما توالی ظاهر شدن محرک (سیاه شدن دایره ها) طوری برای پاسخگویی طراحی شده است که بدون آگاهی شرکت کنندگان از یک الگو پیروی می کند. زمان واکنش برای هر پاسخ به عنوان نمره عملکرد آزمودنی ها در نظر گرفته می شود. در مرحله پیش آزمون، تمامی آزمودنی ها یک بلوک 88 کوششی از تکلیف زمان واکنش را اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب، آزمودنی های گروه مشاهده، در 20 بلوک 88 کوششی به تماشای مدلی که تکلیف مورد نظر را اجرا می کرد، پرداختند ( 10 بلوک تماشای مدل مبتدی به صورت زنده و 10 بلوک تماشای فیلم مدل ماهر، همراه با بازخورد بیرونی آگاهی از نتیجه). آزمودنی های گروه باینورال بیت در این مرحله فقط تحریک شنوایی باینورال بیت با فرکانس 15 هرتز در مدت 30 دقیقه دریافت کردند. به همین ترتیب گروه ترکیبی در مرحله اکتساب، پس از دریافت تحری
-
نقش ابتلا به ویروس کرونا بر عملکرد شناختی و روانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران
1400گسترش کووید-19 به دلیل سرعت انتقال آن منحصر به فرد بوده، که باعث ایجاد یک وضیعت اورژانس در بهداشت جهانی طی کم تر از چند ماه شده است. این بیماری نه تنها سبب نگرانی هایی در ارتباط با سلامت همگانی گردیده بلکه سبب بروز تعدادی از بیماریهای روانی و شناختی شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا ابتلا به ویروس کرونا بر عملکرد شناختی و روانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران تاثیر خواهد داشت؟ روش تحقیق حاضر توصیفی- مقایسه ای و جامعه آماری آن تمامی ورزشکاران و غیر ورزشکاران شهرستان اسدآباد که از این بین، تعداد 60 نفر از افراد ورزشکار (30 نفر مبتلا به کرونا و 30 نفر بدون ابتلا به کرونا) و 60 نفر از افراد غیر ورزشکار (30 نفر مبتلا به کرونا و 30 نفر بدون ابتلا به کرونا) به صورت داوطلبانه و در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. در هر گروه نیمی از آزمودنی ها آقا و نیم دیگر خانم بودند. تمامی آزمودنی ها علاوه بر پرسشنامه اطلاعات شخصی، دو پرسشنامه توانایی های شناختی و DASS21 را تکمیل نمودند. پرسشنامه توانایی های شناختی دارای 30 سوال 5 گزینه ای در مقیاس لیکرت است و 7 خرده مقیاس را اندازه گیری می کند که عبارت اند از: توجه انتخابی، تصمیم گیری، کنترل مهاری، برنامه ریزی شناخت اجتماعی، انعطاف پذیری شناختی، توجه پایدار و حافظه. بازه نمرات کلی این پرسشنامه بین 30 الی 150 می باشد. پرسشنامه DASS مجموعا دارای 21 سوال چهار گزینه ای است که سه عامل افسردگی، اضطراب و استرس را اندازه گیری می کند. هر یک از خرده مقیاس های DASS شامل7 سوال است که نمره نهایی هر کدام از طریق مجموع نمرات سوال های مربوط به آن به دست می آید. هر سوال از صفر تا 3 نمره گذاری می-شود. از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) در نرم افزار SPSS نسخه 26 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. بطور کلی نتایج نشان داد که اثر اصلی گروه معنادار بود (P ≤ 0.001)، اما اثر اصلی جنسیت و همچنین اثر تعاملی گروه و جنسیت معنادار نبود (Ps ˃ 0.05). بررسی های بیشتر نشان داد که ورزشکاران در مقایسه با افراد غیر ورزشکار هم از نظر فاکتورهای روانی و هم توانایی های شناختی در وضعیت بهتری قرار دارند. علاوه بر این، تفاوتی بین گروه ورزشکار مبتلا با ورزشکار غیر مبتلا در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد، در حالیکه گروه غیر ورزشکار مبتلا نسبت به غیر ور
-
نقش ماهیت مهارت در میزان اثر بخشی تغییرپذیری تمرین در هندبال
1400هدف .شرایط مناسب و برنامههای خاص برای توسعه و بهبود مهارتهای حرکتی ازجمله اهداف تحقیقات علمی در حوزه رفتار حرکتی است تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا ماهیت مهارت در تعامل با تغییرپذیری تمرین در یادگیری شوت سه گام و پنالتی در هندبال تاثیرخواهد داشت؟ بدین منظور، تعداد 42 دانشآموز راست دست مقطع متوسطه که در دسترس بودند، بهطور تصادفی در دو گروه تمرینی (ثابت و متغیر) و یک گروه کنترل تقسیمبندی شدند. آزمودنیها در یک فرایند تحقیقی چهار مرحلهای شرکت کردند شامل: پیشآزمون، اکتساب، پسآزمون و آزمون یادداری. در پیشآزمون، همه شرکت کنندگان آزمون پرتاب پنالتی ( 5 بار) و شوت سه گام هندبال ( 5 بار) را بدون دریافت بازخورد افزوده از فاصله 6 متری اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب، هر یک از گروههای تمرینی برنامه مخصوص به خود را به مدت 6 جلسه و هر جلسه شامل 36 بار پرتاب پنالتی و 36 بار شوت سه گام هندبال (در قالب 12 بلوک 3 کوششی با 3 دقیقه استراحت بین تمرین هر مهارت) اجرا نمودند. ترتیب اجرای پرتاب پنالتی و شوت سهگام در بین آزمودنیهای هر گروه پراکنده گردید؛ بدین ترتیب که در هر جلسه تمرینی نیمی از آزمودنیهای هر گروه ابتدا 36 بار پرتاب پنالتی و سپس 36 بار شوت سه گام و نیم دیگر بصورت بالعکس (ابتدا شوت سه گام و بعد پنالتی) تمرین کردند. تفاوت گروههای تجربی در نوع تمرین بکار رفته در مرحله اکتساب بود. گروه تمرین ثابت همه اجراهای 6 ، خود (هم پرتاب پنالتی و هم شوت سهگام) را از فاصله 6 متری انجام دادند، در حالیکه گروه تمرین متغیر پرتابهای خود را از سه فاصله 5 و 7 متر با یک برنامه کاملا تصادفی اجرا نمودند. گروه کنترل در مرحله اکتساب هیچ یک از برنامههای تمرینی را دریافت نکرد. ده دقیقه بعد از مرحله اکتساب، همه گروهها در پسآزمون شرکت کردند و یک روز بعد آزمون یادداری اجرا گردید. این آزمونها دقیقاً مثل پیشآزمون ( 5 بار پرتاب پنالتی و 5 بار شوت سهگام) برگزار شدند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر ( Repeated Measures ANOVA 0 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو گروه تمرینی عملکرد بهتری نسبت به گروه / ) در سطح معناداری 05 کنترل داشتند. این بدان معناست که، صرف نظر از نوع آرایش تمرینی، یادگیری اتفاق افتاده است. مهمتر آنکه، در پسآزمون بین گروههای تمرینی ثابت و متغیر اختلاف
-
تاثیر خودتنظیمی در مشاهده ی مدل ماهر بر کارکردهای یادگیری مشاهده ای و توانایی چرخش ذهنی
1400چکیده: یادگیری از طریق مشاهده به عنوان یکی از مهم ترین روش های آموزش مهارت ها می باشد. اخیرا این مسئله مطرح شده که فرد از مشاهده ی مدل به دنبال فراگیری چه چیزی می باشد. بعبارتی، مشاهده چه کارکردی برای مشاهده کننده دارد. از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده اند توانایی چرخش ذهنی که نقش مهمی در انجام بسیاری از مهارت های حرکتی و ورزشی دارد، می تواند تحت تاثیر تمرینات مشاهده ای قرار بگیرد. هرچند، محققین به دنبال یافتن راه های تاثیرگذاری بیشتر در یادگیری مشاهده ای هستند. در این راستا، اعتقاد بر آن است که عامل خودتنظیمی می تواند نقش بسزایی در افزایش بهره یادگیری داشته باشد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیرگذاری عامل خودتنظیمی در ارایه مدل بر کارکردهای یادگیری مشاهده ای و چرخش ذهنی بود. نمونه ی تحقیق حاضر شامل45 دانشجوی دانشگاهبوعلی سینا بودند که به طور تصادفی در سه گروه کنترل، خودتنطیم و جفت شده دسته بندی شدند. همه ی آزمودنی ها هم در مرحله ی پیش آزمون و هم در پس-آزمون پرسشنامه ی کارکردهای یادگیری مشاهده ای را تکمیل و آزمون چرخش ذهنی پترز و همکاران (1995) را اجرا نمودند. ولی گروه ها در نحوه اجرای مرحله ی اکتساب با هم متفاوت عمل کردند. بدین ترتیب که آزمودنی های گروه خودتنظیم 45 بار مهارت پرتاب دارت را بصورت فیزیکی تمرین کردند و در لابلای این تمرینات، به دلخواه خود در هر زمان و به هر تعداد که می خواستند، فیلم اجرای یک مدل ماهر (3 پرتاب) را مشاهده نمودند. در حالی که برای آزمودنی های گروه جفت شده مدل توسط آزمونگر ارائه می شد منتهی در همان کوشش هایی که همتایانشان در گروه خودتنظیم درخواست کرده بودند. گروه کنترل هم در مرحله اکتساب هیچ گونه تمرین بدنی و مشاهده ای دریافت نکردند. لازم به ذکر است که پس آزمون از هرسه گروه به صورت آزمون یادداری/انتقال 24 ساعته بعمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و مقایسه-های بعدی نشان دادکه در پس آزمون گروه های خودتنظیم و جفت شده در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری در پرتاب دارت داشتند ولی تفاوت معنی داری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد. این نتایج حاکی از آنست که تمرین، صرف نظر از نوع آن، منجر به یادگیری شده است. هرچند عامل خودتنظیمی نقش بسزایی در افزایش یادگیری نداشته است. در ارتباط با کارکردهای یادگیری مشاهده ای، نتایج
-
تاثیر کاراته بر کارکردهای یادگیری مشاهده ای و حافظه بصری
1399چکیده: هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش کاراته بر حافظه بصری و کارکرد های یادگیری مشاهده ای می باشد. بدین منظور، تعداد 64 دختر دانش آموز در دامنه سنی 12-15 سال از شهر همدان به روش در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (33 نفر) و کنترل (31 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی از بین کاراته کاهای نخبه (عضویت در تیم و کسب حداقل یک مدال در سطح استانی، کشوری و/یا بین المللی) انتخاب شدند؛ ولی گروه کنترل کسانی بودند که سابقه هیچگونه فعالیت ورزشی منظم نداشتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کارکرد های یادگیری مشاهده ای (FOLQ) کامینگ و همکاران (2005) و آزمون حافظه بصری کیم- کاراد استفاده شده است. FOLQ شامل 17 گویه است که در نهایت سه کارکرد مهارتی، استزاتژی و اجرایی را مورد سنجش قرار می دهد. همچنین، آزمون حافظه بصری کیم- کاراد در طی سه مرحله اجرا می شود که به ترتیب ذخیره حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت آزمودنی ها را ارزیابی می کند. پس از جمع آوری داده ها، از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. در ارتباط با کارکردهای یادگیری مشاهده ای، نتایج نشان داد که گروه تجربی در کارکردهای مهارتی و استراتژی بطور معناداری بهتر از گروه کنترل بودند (Ps<0.05)، حال آنکه در کارکرد اجرایی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (P>0.05). این نتایج بدان معناست که ورزش کاراته موجب شده است تا از کارکردهای استراتژی و مهارتی استفاده بیشتری صورت پذیرد. همچنین، در خصوص تاثیر کاراته بر حافظه بصری نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در نمرات مرحله اول آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و کنترل وجود نداشت (P>0.05)، ولی گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بطور معناداری نمرات بهتری در مرحله دوم و سوم آزمون کسب کردند (Ps<0.05). نتایج حاصل از این آزمون نشان می دهد که کاراته بر میزان حافظه بصری کوتاه مدت و بلند مدت تاثیر معناداری دارد. نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده ورزشکاران و مربیان ورزشی قرار بگیرد.
-
تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) در حین مشاهده یک مدل ماهر بر یادگیری حرکتی
1399مقدمه: هدف این تحقیق آنست که اثرات تحریک الکتریکی مستقیم مغز (tDCS) بر یادگیری یک تکلیف حرکتی از طریق مشاهده ی یک مدل ماهر را مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی: تعداد 48 دانشجوی دانشگاه بوعلی سینا با دامنه سنی 20-30 سال که بطور داوطلبانه مایل به همکاری بودند، بصورت تصادفی در سه گروه کنترل، مشاهده و تمرین بدنی تقسیم بندی شدند .فرآیند تحقیق شامل چهار مرحله بود شامل: پیش آزمون، اکتساب و آزمون های یادداری/انتقال 10 دقیقه و 24 ساعته. در پیش آزمون، همه ی شرکت کنندگان مهارت پرتاب دارت را برای شش بار بدون دریافت بازخورد انجام دادند. در مرحله ی اکتساب، آزمودنی های گروه تمرین بدنی در حالیکه تحریک الکتریکی بر روی ناحیه حرکتی اولیه قشر مغز (M1) دریافت می کردند، تکلیف مورد نظر را برای 60 بار بطور فیزیکی تمرین کردند. آزمودنی های گروه مشاهده در این مرحله فیلم ضبط شده یک مدل ماهر را که شامل 60 بار اجرای مهارت بود، تماشا کردند و همزمان تحریک الکتریکی نیز دریافت می نمودند. آزمودنی های گروه کنترل در مرحله اکتساب فقط تحریک الکتریکی دریافت کردند بدون اینکه هیچگونه تمرین بدنی یا مشاهده ای انجام دهند. نهایتا، همه ی گروه ها با گذشت مدت زمان 10 دقیقه و همچنین 24 ساعت بعد از مرحله اکتساب در آزمون های یادداری/انتقال شرکت نمودند. نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد، در حالیکه در آزمون-های یادداری و انتقال گروه های تمرین بدنی و مشاهده بهتر از گروه کنترل عمل کردند. این بدان معناست که تمرین صرفنظر از نوع آن (بدنی یا مشاهده ای) منجر به یادگیری شده است. مهمتر آنکه نتایج نشان داد در آزمون های یادداری و انتقال 10 دقیقه و 24 ساعته تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرین بدنی و مشاهده وجود ندارد. این مسئله حاکی از آنست که تحریک الکتریکی مستقیم مغز به یک اندازه بر تمرین بدنی و مشاهده ای اثرگذار بوده است.
-
تاثیر مشاهده انواع مدل های مبتدی بر یادگیری حرکتی
1398مشاهده فردی که در حال اجرای یک مهارت می باشد، یکی از روش های موثر در یادگیری حرکتی به حساب می-آید، که از آن تحت عنوان یادگیری مشاهده ای نام برده می شود. در همین راستا، نشان داده شده است که تماشای مدل ماهر، مبتدی، و یا ترکیبی از هر دو مدل یادگیری یک مهارت حرکتی را ارتقاء می بخشد. با این وجود، در ارتباط با مشاهده مدل مبتدی، این سوال مطرح می شود که آیا تماشای هر نوع مدل مبتدی منجر به یادگیری یک مهارت حرکتی می گردد؟ بنابراین، ما در تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیر مشاهده ی سه نوع مدل مبتدی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت بودیم. بدین ترتیب که یکی از مدل های مبتدی در حین اجرای کوشش های تمرینی پرتاب دارت پیشرفت محسوسی از خود نشان نداد (مبتدی-ثابت)، برخلاف مدل دیگر که از ابتدا تا انتهای تمرین به پیشرفت قابل توجهی دست یافته است (مبتدی-پیشرونده). و مدل سوم در طی مرحله تمرینی از اجرای متغیری برخوردار بوده است (مبتدی-متغیر)، بدین معنا که در برخی از اجراها عملکرد خوب و در برخی دیگر عملکرد ضعیفی داشته است. در این تحقیق تعداد 75 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان در نیمسال تحصیلی 98-97 به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده و به لحاظ بینایی و جسمی حرکتی سالم بودند. این افراد به طور تصادفی درپنج گروه (مشاهده مبتدی- ثابت، مشاهده مبتدی- متغیر، مشاهده مبتدی- پیشرونده، تمرین بدنی و کنترل) تقسیم بندی شدند. آزمودنی ها در یک فرایند تحقیقی چهار مرحله ای شرکت کردند شامل: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری/انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته. در پیش آزمون، همه شرکت کنندگان تکلیف پرتاب دارت را از فاصله قانونی (37/2 متر) بدون دریافت بازخورد افزوده برای 6 بار اجرا کردند. در مرحله اکتساب، آزمودنی های گروه تمرین بدنی 60 بار مهارت پرتاب دارت را بطور عملی تمرین کردند، در حالی که آزمودنی ها در سه گروه مشاهده-ای به تماشای 60 اجرا از مدل مربوط به گروه خود پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مرحله، کار خاصی را انجام ندادند. پس از مرحله ی اکتساب، تمام آزمودنی ها در دو آزمون یادداری/ انتقال (10 دقیقه و 24 ساعته) شرکت کردند. آزمون های یادداری دقیقا همانند پیش آزمون برگزار شد، ولی آزمون های انتقال از فاصله نیم جلوتر و نیم متر عقب تر از فاصله قانونی اجرا شدند. داده ه
-
تاثیر انواع تمرین متغیر بر یادگیری مهارت حرکتی در دانش آموزان پایه هفتم
1398یکی از عوامل موثر در یادگیری حرکتی، برنامه ریزی جلسات تمرین می باشد. که تغییرپذیری زیرمجموعه ای از آن می باشد. هدف تحقیق حاضر بحث و بررسی در مورد این موضوع بود که آیا جهات مختلف تغییرپذیری، در یادگیری پاس سینه بسکتبال در دانش آموزان پایه هفتم موثر است؟ بدین منظور، 75 نفر از دانش آموزان مدارس تویسرکان مورد آزمایش قرار گرفتند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده و از اهداف تحقیق بی اطلاع بودند. این افراد که هیچ تجربه ای از بسکتبال نداشتند به صورت تصادفی در چهار گروه تمرینی (ثابت، متغیر-آسان، متغیر-متوسط و متغیر-سخت) و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. آزمودنی ها در یک فرایند چهار مرحله ای شرکت کردند شامل: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری/انتقال 10 دقیقه و یک هفته ای. در پیش آزمون از همه گروه ها آزمون پاس سینه بسکتبال (پرتاب از فاصله 3 متری به سمت دایره ای به قطر 60 سانتی-متر که در ارتفاع 120 سانتی متر بر روی دیوار رسم شده بود) بدون دریافت هیچ گونه بازخورد افزوده ای به عمل آمد. سپس، در مرحله اکتساب هریک از گروه ها به صورت زیر تمرین کردند. گروه ثابت 90 بار پاس سینه را از فاصله 3 متری اجرا کردند. گروه متغیر-آسان همین تعداد پاس را از فواصل 2، 5/2و 3 متر به ترتیب کاملا تصادفی تمرین کردند. این در حالی بود که گروه متغیر-متوسط تمرینات خود را از فواصل 5/2، 3 و 5/3 و گروه متغیر-مشکل نیز از فواصل 3، 5/3و 4 متر و با ترتیب تصادفی اجرا کردند بطوری که در نهایت هریک از فواصل 30 بار تکرار شد. گروه کنترل در این مرحله تمرین خاصی انجام نداد. ده دقیقه و یک هفته پس از مرحله اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال برای تمام آزمودنی ها برگزار شد. آزمون یادداری دقیقآ همانند پیش آزمون برگزار گردید (پرتاب از فاصله 3 متر). آزمون انتقال از فواصل 75/2 و 25/3 اجرا شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری اثر تعاملی مرحله*گروه را معنادار نشان داد. بررسی های بیشتر نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد، حال آن که در آزمون های یادداری/انتقال 10 دقیقه و یک هفته همه ی گروه های تمرینی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. این بدان معناست که، صرف نظر از نوع آرایش تمرینی، یادگیری اتفاق افتاده است. مهم تر آن که، گروه تمرینی متغیر-مشکل در آزمون های یادداری و انتقال بطور معناداری
-
تاثیرترکیب مشاهده وتمرین بدنی برتوانایی چرخش ذهنی کودکان
1398چکیده: توانایی ها ی شناختی فرآیند های عصبی درگیر در اکتساب، پردازش و نگهداری اطلاعات محسوب می شوند. محققان معتقدند که آموزش و تمرین مهارت های حرکتی بخش مهمی ازچرخه ی رشد شناختی کودکان و نوجوانان است. هدف از تحقیق حاضر بررسی این موضوع است که شیوه های مختلف تمرینی (فیزیکی،مشاهده ای و ترکیبی)تا چه اندازه در بهبود توانایی چرخش ذهنی کودکان موثر هستند و هم چنین پاسخ به این سوال بودکه آیا تمرین ترکیبی(فیزیکی-مشاهده)درمقایسه با دیگر روش ها تاثیرگذارتر است؟ نمونه های تحقیق شامل 64 دانش آموز دختر دبستانی بودندکه به صورت تصادفی در 4 گروه تمرین فیزیکی، مشاهده ای، ترکیبی و گروه کنترل تقسیم بندی شدند.تمام آزمودنی ها در یک فرآیند سه مرحله ای شرکت کردند. ابتدا از هر 4 گروه آزمون چرخش ذهنی آنلاین مختص کودکان و هم چنین آزمون محقق ساخته مهارت های حرکتی به عمل آمد. در ادامه مرحله ی اکتساب اجرا شد که شامل 14جلسه تمرین 45دقیقه ای در طی 7هفته بود.در این مرحله ،گروه تمرین فیزیکی یک برنامه ی تمرینی شامل حرکات پایه ی ژیمناستیک را به صورت عملی اجرا کردند و همزمان هرکدام ازآزمودنی های گروه مشاهده به اجرا ی یک نفر از گروه تمرین فیزیکی پرداختند( مشاهده بطورزنده). در گروه تمرین ترکیبی نیز آزمودنی ها دو به دوجفت شدند به این صورت که یکی ازآنها در نیمی از کوشش ها حرکات را اجرا و در نیمی دیگر به مشاهده ی اجرای جفت خود می پرداخت و بالعکس.گروه کنترل دراین مرحله هیچ گونه تمرینی (نه مشاهده ونه تمرین بدنی )نداشتند. دو ساعت پس از خاتمه مرحله اکتساب، از هر چهار گروه پس آزمون گرفته شد. به منظوربررسی تاثیرمتغیرمستقل (نوع تمرین)برمتغیرهای وابسته پژوهش(چرخش ذهنی .مهارت های پایه ژیمناستیک)،درگروه هاقبل وبعدازدوره تمرینی،ازآزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (Repeated Measures ANOVA) استفاده شده است. نتایج نشان دادکه اثرات اصلی گروه و مرحله و همچنین اثر تعاملی گروه و مرحله به لحاظ آماری معنادار می باشد.دربررسی های بیشترمشخص شد که عملکرد تمامی گروه ها به جزکنترل هم درچرخش ذهنی وهم درمهارت های ژیمناستیک در پس آزمون بهتر از پیش-آزمون بود.همچنین،گروه فیزیکی وترکیبی عملکردبهتری درپس آزمون نسبت به سایرگروه ها داشته است. بنابراین، دراینجا اهمیت تمرین ترکیبی درمقایسه بامشاهده ی صرف به خوبی روشن می شود. تجربه حسی
-
کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران معلول
1398چکیده: افراد معلول به دلیل محدودیت های حرکتی که دارند عمدتا در زمینه انجام تمرینات فیزیکی با مشکلات و موانعی مواجه هستند که همین مسئله اتخاذ روش تمرینی مناسب و بهینه برای آموزش معلولین را بسیار مهم جلوه می دهد. در همین راستا نظریه پردازان یادگیری مشاهده ای تاکید می کنند که مشاهده ی فردی که در حال اجرای یک مهارت می باشد می تواند برای یادگیری آن مهارت توسط مشاهده کننده بسیار سودمند واقع شود. با این حال، مشاهده کارکردهای مختلفی می تواند داشته باشد که تحت تاثیر عواملی مثل سن، جنس، نوع مهارت، نوع رشته ورزشی، سطح مهارت و غیره قرار دارد. اینکه آیا معلولیت نیز می تواند بعنوان یک عامل بر نحوه استفاده افراد از یادگیری مشاهده ای تاثیر گذار باشد یا خیر، هنوز مشخص نشده است. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان استفاده ورزشکاران معلول از هر یک از کارکردهای یادگیری مشاهده ای انجام شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی- مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل ورزشکاران زن و مرد معلول استان البرز بود که از بین آنها تعداد 80 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای (FOLQ) بود که توسط کامینگ و همکاران (2005) ساخته شده است. این پرسشنامه شامل 17 سوال است که در مجموع سه کارکرد یادگیری مشاهده ای را اندازه گیری می کند که عبارتند از کارکرد مهارتی (مشاهده و یادگیری جنبه های تکنیکی مهارت، کارکرد اجرایی (مشاهده و توسعه استراتژی های بازی و جنبه های مدیریت بازی) و کارکرد استراتژی (بهینه ساختن اجرا از طریق تنظیم سطح انگیختگی و حالات روانی). کارکردهای مهارتی و اجرایی با 6 سوال و کارکرد استراتژی با 5 سوال سنجیده می شوند. نحوه امتیازدهی به هر یک از سوالات پرسشنامه بر اساس مقیاس هفت گزینه ای لیکرت ( 1=هرگز تا 7=غالباً ) می باشد. بدین ترتیب، حداکثر امتیازی که فرد در کارکردهای مهارتی و اجرایی می تواند کسب کند 42 وحداقل امتیاز 6 می-باشد اما حداکثر امتیازی که از کارکرد استراتژی بدست می آید 35 و حداقل امتیاز 5 می باشد. از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23، نتایج نشان داد که بطور کلی در استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران تیمی و انفرادی تفاوت معناداری وجود ندارد، ام
-
رابطه بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و سبک های یادگیری در بین دانشجویان رشته های مختلف علوم پزشکی
1398هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و سبک های یادگیری در بین دانشجویان رشته های بهداشت محیط، دندان پزشکی، اتاق عمل و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود. نمونه تحقیق شامل 240 نفر از دانشجویان رشته های مورد نظر در دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند که با روش تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه که در زمان اجرای پژوهش حاضر، دانشجو بودند، انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای (کارکرد مهارتی، کارکرد استراتژی و کارکرد اجرایی) و پرسش نامه وارک (VARK) بود که به منظور تعیین سبک های یادگیری (دیداری، شنیداری، نوشتاری و علمی) بود که توسط دانشجویان تکمیمل شد. جهت مقایسه استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای و نیز سبک های یادگیری از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) و برای بررسی ارتباط بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و سبک های یادگیری از ماتریس همبستگی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد در استفاده از کارکردهای مهارتی، استراتژی و اجرایی در بین دانشجویان چهار رشته مورد بررسی تفاوت معنی داری وجود ندارد (P>0.05). همچنین نتایج نشان داد در استفاده از سبک یادگیری حسی-حرکتی(عملی) تفاوت معنی داری در بین دانشجویان رشته های مورد بررسی وجود دارد ، اما در سایر سبک های یادگیری، تفاوتی معنی دار در بین دانشجویان رشته های مذکور مشاهده نگردید. در نهایت نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی داری بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و سبک های یادگیری دیداری و عملی وجود دارد ( 194/0,160 /0=r). بنابراین نتایج نشان دهنده عدم تفاوت در استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای بر حسب رشته در دانشگاه علوم پزشکی همدان می باشد. اما وجود ارتباط معنی دار بین کارکردهای یادگیری مشاهده ای و سبک های یادگیری دیداری و عملی می تواند مورد استفاده مدرسین در حوزه آموزش قرار گیرد.
-
تاثیر آرایش تمرینی کم خطا و پرخطا بر یادگیری مشاهده ای یک مهارت حرکتی: با تاکید بر سبک شناختی یادگیرندگان
1397یکی از عوامل موثر در فرایند یادگیری از طریق تمرین بدنی، نقش خطاها در حین اکتساب مهارت های حرکتی می باشد. در همین راستا، نوع خاصی از تمرینات، تحت عنوان "پر خطا" در مقابل "کم خطا"، معرفی شده اند که به نوعی نقش خطا در یادگیری مهارت های حرکتی را مورد بررسی قرار می دهند. همچنین، اﺧﯿﺮا نقش ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺒﮏﻫﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ بر ﯾﺎدﮔﯿﺮی حرکتی ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ. سبک شناختی درجه ای از شرایط محیطی است که بر ادراک و تصمیم گیری و به تبع آن یادگیری و عملکرد افراد تاثیر می گذارد. از طرفی، امروزه این امر به خوبی پذیرفته شده که مشاهده ی مدل می تواند یادگیری دامنه ی وسیعی از تکالیف را تسهیل نماید. در واقع، اعتقاد بر آنست که فرآیندهای شناختی درگیر در "تمرین بدنی" و "مشاهده" تا حد زیادی مشابه هستند. پس بنظر می رسد عوامل موثر بر یادگیری از طریق تمرین بدنی، بطور مشابهی بر یادگیری مشاهده ای اثرگذار باشند. با توجه به این گفته ها، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آرایش تمرینی کم خطا و پرخطا و همچنین سبک های شناختی فراگیران بر یادگیری مشاهده ای یک مهارت حرکتی بود. بدین منظور، از بین دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان با استفاده از آزمون گروهی شکل های نهفته ویتکین و همکاران (1971)تعداد 60 نفر با سبک شناختی مستقل از زمینه و 60 نفر با سبک شناختی وابسته به زمینه شناسایی شدند. سپس، آزمودنی های هر دسته بطور تصادفی در 5 زیرگروه تقسیم بندی شدند شامل: تمربن بدنی-کم خطا، تمرین بدنی-پرخطا، مشاهده-کم خطا، مشاهده-پرخطا و کنترل. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، اکتساب و آزمون های یادداری و انتقال 24 ساعته شرکت کردند. در پیش آزمون، همه گروه ها تکلیف پرتاب دارت را برای 6 بار بدون دریافت بازخورد افزوده انجام دادند. در مرحله اکتساب، گروه های تمرین بدنی-کم خطا و -پرخطا پرتاب دارت را بترتیب با شیوه کم خطا و پرخطا برای 72 بار تمرین کردند. در روش کم خطا پرتاب ها به ترتیب از فاصله 1.5، 2 و 2.5 متر (24 بار از هر فاصله) تمرین شدند. در روش پرخطا این روند معکوس بود (پرتاب از فاصله 2.5، 2 و 1.5 متری). در طول دوره اکتساب، هر آزمودنی در گروه های مشاهده -کم خطا و -پرخطا بطور آنلاین به تماشای اجرای یک آزمودنی همتا در گروه های تمرین بدنی-کم خطا یا -پرخطا پراختند. آزمودنی های گروه کنترل در مرحله اکتساب هیچ تمرینی انجام ندادند. 24
-
نقش کانون توجه بر یادگیری تعادل از طریق تمرین بدنی و مشاهده
1397اهمیت یادگیری در زندگی نوع بشر و حتی حیوانات بر هیچ کس پوشیده نیست . بیشک یادگیری محور اصلی تعلیم و تربیت را تشکیل میدهد. مربیان همواره در جستجوی یافتن روشهایی هستند تا بتوانند اطلاعات لازم را به بهترین شکل ممکن انتقال دهند. یادگیری مشاهدهای به عنوان روشی موثر در یادگیری و اجرای مهارت حرکتی است. از طرفی یافتن بخشهایی از مهارت که به توجه بیشتری نیاز دارد به احتمال زیاد به ورزشکار کمک میکند تا روی آن نقطهها بیشتر تمرکز کنند که نتیجهی آن به احتمال زیاد بهبود یادگیری و اجرا خواهد بود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش کانون توجه بر یادگیری تعادل از طریق تمرین بدنی یا مشاهدهای میباشد. بدین منظور 76 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 96-97 که داوطلبانه مایل به همکاری شدند، بهطور تصادفی در پنج گروه شامل: بدنی - درونی، مشاهده - درونی، بدنی - بیرونی، مشاهده - بیرونی و کنترل تقسیم بندی شدند. فرایند تحقیق چهار مرحله داشت. در مرحله پیش آزمون، همه گروهها یک تکلیف تعادلی را بدون دریافت هیچگونه بازخوردی برای پنج بار اجرا کردند. تکلیف تعادلی عبارت از حفظ تعادل روی دستگاه سنجش تعادل بمدت 15 ثانیه بود . تعداد دفعاتی که آزمودنی در طی این 15 ثانیه از حالت تعادل خارج میشد، مدت زمانی که قادر بود تعادل خود را حفظ کند و همچنین امتیاز کل کسب شده در هر کوشش بعنوان متغیرهای وابسته ثبت شدند. در مرحله اکتساب، از آزمودنیهای گروه " بدنی - درونی" خواسته شد تا تکلیف مورد نظر را با استفاده از دستورالعمل توجه درونی (توجه به پاها ی خود در حین اجرا) برای 45 بار بطور فیزیکی تمرین کنند و بعد از هر کوشش بازخورد در مورد اجرای خود (زمان تعادل و تعداد خطاها) دریافت میکردند. آزمودنیهای گروه "بدنی - بیرونی" هم مثل گروه قبلی تکلیف تعادلی را برای 45 بار با دریافت بازخورد انجام دادند. با این تفاوت که این آزمودنیها از دستورالعمل توجه بیرونی (توجه به چراغ دستگاه که در جلوی آزمودنی بر روی دیوار نصب شده بود) در حین اجرای تکلیف تعادلی استفاده میکردند. در مرحله اکتساب، هر یک از آزمودنیهای گروههای "مشاهده – درونی" و "مشاهده - بیرونی" اجرای یک آزمودنی جفتشده در گروههای تمرین بدنی (درونی و بیرونی)را بطور زنده تماشا کردند و بعد از هر کوشش بازخورد در مورد اجرای مدل را هم دریافت میکردند. آزمودنیهای گروه کنتر
-
نقش ویژگی های شخصیتی در یادگیری یک مهارت حرکتی از طریق تصویرسازی درونی یا بیرونی
1397تیپ شخصیتی یکی از متغیر هایی است که می تواند در آموزش و یادگیری مهارت های حرکتی تاثیر گذار باشد. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در یادگیری یک مهارت حرکتی از طریق تصویرسازی ذهنی درونی یا بیرونی انجام شد. برای این منظور، ابتدا با استفاده از آزمون شخصیت آیزنک ، از بین دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی 33 نفر با تیپ شخصیتی درونگرا و 33 نفر برونگرا شناسایی شدند. سپس، هر یک از این گروه ها به طور تصادفی در 3 زیر گروه تصویرسازی درونی ، تصویرسازی بیرونی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در چهار مرحله ی آزمایشی شرکت کردند که عبارت بودند از: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری/ انتقال 10 دقیقه و 24 ساعته. آزمودنی ها در قالب یک جلسه آموزشی از سوی پژوهشگر ،پیرامون نحوه اجرای صحیح مهارت حرکتی به صورت مشترک آموزش دیدند .پس از مرحله آموزش،آزمودنی ها وارد مرحله پیش آزمون شدند. در این مرحله، هر آزمودنی 10 بار مهارت پرتاب دارت را بدون دریافت هیچگونه بازخوردی انجام دادند. سپس، در مرحله اکتساب، آزمودنی ها (بغیر از زیر گروه های کنترل) 3 جلسه تمرین ذهنی انجام دادند که در هر جلسه 30 بار پرتاب دارت را با راهبرد مخصوص به خود تصویرسازی کردند. بدین صورت که در زیرگروِه-های تصویرسازی درونی (تصویرسازی درونی-درونگرا و تصویرسازی درونی-برونگرا)، آزمودنی ها از دیدگاه اول شخص برای تصویرسازی استفاده کردند ولی زیرگروه های تصویرسازی بیرونی (تصویرسازی بیرونی-درونگرا و تصویرسازی بیرونی-برونگرا) از دیدگاه سوم شخص استفاده کردند. در نهایت، تمامی آزمودنی ها در گروه های شش گانه در آزمونهای یادداری/انتقال 10 دقیقه و 24ساعته شرکت کردند. بدین صورت که آزمون های یادداری دقیقا همانند پیش آزمون اجرا شدند اما درآزمون های انتقال آزمودنی ها همان مهارت پرتاب دارت را از فاصله نیم متر جلوتر و نیم متر عقب تر از محل پرتاب انجام دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (Repeated Measures ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد. اما در آزمون های یادداری و انتقال همه گروها پیشرفت معنی داری نسبت به گروه کنترل داشتند. این نتایج حاکی از آن است که تمرین، صرفنظر از نوع آن (تصویرسازی درونی یا بیرونی)، منجر به یادگ
-
تاثیر جهات مختلف تغییرپذیری تمرین بر یادگیری پرتاب پنالتی هندبال
1396از عوامل موثر در فرآیند یادگیری، برنامه ریزی جلسات تمرین با تاکید بر تغییرپذیری تمرین به دلیل نیازهای متنوّع فراگیران است. هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا جهات مختلف تغییرپذیری تمرین تاثیری در یادگیری مطلوب پرتاب پنالتی هندبال خواهد داشت؟ بدین منظور تعداد 70 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان در نیمسال تحصیلی اول 96-95 به صورت داوطلبانه و در دسترس مشارکت کردند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده و از اهداف تحقیق بی اطلاع بودند. این افراد به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی ثابت، متغیر، متغیر- نزدیک و متغیر- دور، و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. آزمودنی ها در یک فرایند تحقیقی چهار مرحله ای شرکت کردند شامل: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری/ انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته. در پیش آزمون، همه شرکت کنندگان تکلیف پرتاب پنالتی هندبال را بدون دریافت بازخورد افزوده برای 10 بار اجرا کردند. سپس در مرحله اکتساب، هر یک از گروه های مختلف تجربی برنامه تمرینی مخصوص به خود را اجرا کردند. بدین ترتیب که گروه تمرین ثابت پرتاب پنالتی از فاصله 6 متر را با دریافت بازخورد در مورد شکل اجرا برای 90 بار تمرین کردند. گروه متغیر همین تکلیف را از فواصل 5، 6 و 7 متر، گروه متغیر-نزدیک از فواصل 4، 5 و 6 متر، گروه متغیر-دور از فواصل 6، 7 و 8 متر با توالی کاملا تصادفی برای 90 بار تمرین کردند، به طوری که در نهایت هر یک از فاصله ها برای 30 بار تکرار شدند. گروه کنترل در مرحله اکتساب تمرین خاصی انجام نداد. نهایتا، 10 دقیقه و 24 ساعت بعد از مرحله اکتساب، آزمون های یادداری/انتقال برگزار شدند. در آزمون های یادداری تمامی آزمودنی ها پرتاب پنالتی را از فاصله ی 6 متر برای 10 بار بدون بازخورد اجرا کردند. این در حالیست که آزمون های انتقال از فاصله های 5/5 و 5/7 متری از نقطه پنالتی اجرا شدند (هر فاصله پنج کوشش). نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر اثر تعاملی مرحله*گروه را معنادار نشان داد. بررسی های بیشتر نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد، حال آن که در آزمون های یادداری/ انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته همه ی گروه های تمرینی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. این بدان معناست که، صرف نظر از نوع آرایش تمرینی، یادگیری اتفاق افتاده است. مهم تر آنکه، گروه ت
-
رابطه هوش هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی مربیان حرفه ای فوتبال تهران
1395شناسایی عوامل موثر بر رعایت ارزش های اخلاقی توسط بازیکنان و مربیان در رویدادهای کوچک و بزرگ ورزشی از اهمیت خاصی برخوردار است. از اینرو، هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی مربیان پایه فوتبال تهران بود. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و به صورت میدانی انجام گرفته است. آزمودنی های این پژوهش را کلیه سرمربیان لیگ برتر رده امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان در فوتبال تهران (آسیا ویژن ) در سال 1394 تشکیل می دادند که برابر با 62 نفر بودند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه استاندارد تصمیم گیری در وضعیت های دشوار اخلاقی کسول (2003) و پرسشنامه هـوش هیجـانی در ورزش لان و همکـاران (2009) بودند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین تمامی خرده مقیاس های هوش هیجانی و تصمیم گیری اخلاقی مربیان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. و در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد هوش هیجانی و خرده مقیاس های خودتنظیمی و خوش بینی قادر به پیش بینی تصمیم-گیری اخلاقی مربیان می باشند.
-
تاثیرسه شیوه ی تمرینی مختلف بر توانایی چرخش ذهنی
1395تواناییهای شناختی فرآیندهای پیچیده ای هستند که رابط بین ذهن و رفتار فرد بوده و در بسیاری از فعالیتهای روزمره زندگی و بویژه مهارتهای مختلف حرکتی و ورزشی نقش مهمّی ایفا می نمایند. در این بین، چرخش ذهنی یک توانایی شناختی است که به عنوان چرخش دو یا سه بعدی اشیاء در ذهن تعریف می شود. تحقیقات پیشین نشان داده اند که تمرین فیزیکی توانایی چرخش ذهنی را ارتقاء می بخشد. با این وجود، هدف تحقیق حاضر پاسخ به این سوال بود که آیا شیوه های تمرین مشاهده ای و ترکیب مشاهده با تمرین فیزیکی نیز می توانند در بهبود توانایی چرخش ذهنی موثر باشند؟ همچنین، میزان تاثیرگذاری این دو روش در مقایسه با شیوه تمرین فیزیکی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه های تحقیق شامل 93 دانش آموز دختر دبیرستانی بودند که بصورت تصادفی در 4 گروه تمرین فیزیکی، مشاهده ای، ترکیبی (تمرین فیزیکی + مشاهده) و کنترل دسته بندی شدند. آزمودنی ها در یک فرآیند سه مرحله ای مشارکت داشتند. ابتدا از هر 4 گروه آزمون چرخش ذهنی پترز و همکاران (1999) به عمل آمد. سپس مرحله اکتساب اجرا شد که شامل 12جلسه تمرین 30 تا 25 دقیقه ای (در طی 6 هفته) بود. در این مرحله، گروه تمرین فیزیکی یک برنامه ی تمرین حرکات پایه و ابتدایی ژیمناستیک را بصورت عملی اجرا کردند؛ گروه مشاهده به تماشای فیلم مدل ماهری که همان حرکات را اجرا میکرد، پرداختند؛ و گروه ترکیبی نیز در نیمی از کوشش ها به مشاهده مدل و در نیمی دیگر به تمرین بدنی مشغول شدند. گروه کنترل در این مرحله تمرین خاصی انجام ندادند. دو ساعت پس از اتمام آخرین جلسه تمرین، پس آزمون از هر چهار گروه به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر (Repeated Measures ANOVA) نشان داد که اثرات اصلی گروه و مرحله و همچنین اثر تعاملی گروه و مرحله به لحاظ آماری معنادار می باشد. بررسی های بیشتر حاکی از آن بود که نمرات تمامی گروه ها بجز کنترل در پس آزمون بهتر از پیش آزمون بود. همچنین، گروهها در پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشتند ولی در پس آزمون هر سه گروه تمرین کننده عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. این نتایج نشان می دهد که تمرین، صرف نظر از نوع آن، باعث بهبود توانایی چرخش ذهنی میگردد. علاوه بر این، در پس آزمون گروه های تمرین فیزیکی و ترکیبی به طور معناداری بهتر از گروه مشاهده عمل کردند. پس می توان گفت بر
-
تاثیر یوگا بر عملکرد روانی،شناختی و حرکتی زنان سالمند بالای 60 سال
1395یکی از مسائل مهم در حفظ و ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی سالمندان، حفظ استقلال آنان در فعالیت های روزمره زندگی و فراهم کردن شرایطی است که سالمند بتواند به صورت فعال و غیروابسته به زندگی ادامه دهد. داشتن سبک زندگی فعال و انجام تمرینات ورزشی یکی از عواملی است که می تواند نقش موثری در این زمینه ایفا نماید. اگرچه تغییــرات دوران ســالمندی انجــام برخــی ورزش هــا را محدود می کند، اما یوگا در ردیف فعالیتهای متناسب با سن سالمندان قرار دارد به طوری که افراد در هر سن و موقعیتی می توانند آن را انجام دهند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجرای تمرینات یوگا بر بهبود عملکرد حرکتی، روانی و شناختی سالمندان بود. بدین منظور، تعداد 30 نفر زن بالای 60 سال که از مرکز سالمندان برنا دلان ادیب الوند شهر همدان به صورت در دسترس انتخاب شدند، در دو گروه فعال و غیر فعال تقسیم بندی شدند. بدین ترتیب که افراد با سابقه فعالیت بدنی منظم یوگا (هفته ای دو جلسه 45 دقیقه ای) در چهار سال گذشته در گروه فعال و افرادی که هیچ سابقه تمرینی نداشتند در گروه غیر فعال جای گرفتند. سپس، هر دو گروه در برخی از عملکردهای شناختی، حرکتی و روانی مورد آزمون قرار گرفتند. تمرکز آزمودنی ها، به عنوان یک فاکتور شناختی، با استفاده از آزمون شناسایی اعداد اندازه گیری شد. برای سنجش عملکرد حرکتی از آزمون های انعطاف پذیری ولز و قدرت دستها استفاده گردید. و برای اندازه گیری عملکرد روانی نیز پرسشنامه DASS 21 بکار رفت که سه فاکتور استرس، اضطراب و افسردگی را می سنجد. علاوه بر این، کیفیت زندگی آزمودنی های دو گروه نیز با پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (84 سوالی) مورد مقایسه قرار گرفت. برای بررسی تفاوت گروه ها در متغیرهای اندازه گیری شده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) استفاده شد. همچنین، آزمون ضریب همبستگی چند متغیره برای بررسی رابطه بین فاکتورهای حرکتی، شناختی و روانی با بهزیستی روان شناختی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که گروه فعال در تمامی شاخص ها به طور معناداری بهتر از گروه غیر فعال عمل کردند. نتایج بررسی های بیشتر نشان داد که بین شاخص های عملکرد حرکتی، روانی و شناختی با بهزیستی روان شناختی ارتباط معنادار وجود دارد. بدین ترتیب که بهزیستی روان شناختی با عملکرد افراد در آزمون های انعطاف پذیری، قدرت دستها و ت
-
مقایسه کارکردهای یادگیری مشاهده ای در ورزشکاران آماتور و حرفه ای رشته های فوتبال و کشتی شهر همدان
1395میزان استفاده ورزشکاران از کارکردهای مختلف یادگیری مشاهده ای تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار دارد. از اینرو، هدف تحقیق حاضر بررسی نحوه استفاده ورزشکاران حرفه ای و آماتور رشته های تیمی (فوتبال) و انفرادی (کشتی) از کارکردهای یادگیری مشاهده ای بود. بدین منظور، از بین جامعه فوتبالیست ها و کشتی گیران شهر همدان، تعداد 130 ورزشکار (80 فوتبالیست و 50 کشتی گیر) به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند بطوریکه نیمی از آزمودنی ها در هر رشته به صورت حرفه ای و نیم دیگر به صورت آماتور مشغول فعالیت بودند. . برای جمع آوری داده-ها از پرسشنامه کارکردهای یادگیری مشاهده ای (FOLQ) کامینگ و همکاران (2005) استفاده شد. این پرسشنامه سه کارکرد مختلف را اندازه گیری می کند که عبارتند از کارکرد مهارتی (مشاهده و یادگیری جنبه های تکنیکی مهارت)، کارکرد استراتژی (مشاهده و توسعه استراتژی های بازی و جنبه های مدیریت بازی) و کارکرد اجرایی (مشاهده و بهینه ساختن اجرا از طریق تنظیم سطح انگیختگی و حالات روانی). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بطور کلی تمامی گروه های مورد مطالعه به میزان بالایی از هر سه کارکرد مهارتی، استراتژی و اجرایی استفاده می کنند (حدود 70 تا 80 درصد). هرچند، ورزشکاران گروه های چهارگانه بطور معناداری از کارکرد مهارتی نسبت به دو کارکرد دیگر بهره می برند. علاوه بر این، کشتی گیران آماتور در مقایسه با حرفه ای ها بطور معناداری از هر سه کارکرد یادگیری مشاهده ای بیشتر استفاده کرده اند، در حالیکه در مورد فوتبالیست ها، تفاوتی بین ورزشکاران آماتور و حرفه ای در استفاده از کارکردهای یادگیری مشاهده ای وجود نداشت. نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که یک تعاملی بین سطح شرکت در رقابت (حرفه ای و آماتور) و نوع رشته ورزشی (انفرادی و تیمی) وجود دارد، که می تواند مورد استفاده مربیان و ورزشکاران قرار بگیرد.
-
تاثیر ترکیب دو شیوه ی تمرینی مشاهده ای و سایه زنی بر یادگیری یک مهارت حرکتی
1395چکیده: از عوامل موثر بر اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی، شیوه ی آموزش و تمرین مهارت ها است، تا کنون تحقیقات بسیاری شیوه های تمرین مشاهده ای و فیزیکی و ترکیب آنها مورد بررسی قرار داده اند. اما شیوه ای تمرینی، جهت رفع محدودیت های تمرین مشاهده ای زمانی که تمرین فیزیکی مقدور نیست، ضروری است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تسهیلی ترکیب تمرین مشاهده ای و سایه زنی بر یادگیری مهارت پرتاب دارت بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی مدرسه نیکان شهرستان ملایر با میانگین سنی 85/17 بودند، که از بین آنها 96 نفر به صورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کردند، و به طور تصادفی در 8 گروه 12 نفری (کنترل، مشاهده، سایه زنی، فیزیکی، ترکیبی1 (مشاهده ـ فیزیکی)، ترکیبی2 (مشاهده ـ سایه زنی)، ترکیبی3 (سایه زنی ـ فیزیکی) و ترکیبی 4 (مشاهده ـ سایه زنی ـ فیزیکی) قرار گرفتند. اندازه گیری ها در 4 مرحله پیش آزمون، مرحله اکتساب و آزمون های یادداری و انتقال 10 دقیقه ای و آزمون های یادداری و انتقال 24 ساعته با استفاده از مهارت پرتاب دارت انجام گرفت. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، پس از آن، براساس دستورالعمل ویژه ی هر گروه، مهارت پرتاب دارت را 60 بار تمرین کردند. ده دقیقه بعد از مرحله ی اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال 10 دقیقه ای و پس از 24 ساعت آزمون یادداری و انتقال 24 ساعته گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که یادگیری در تمام گروه های تمرینی اتفاق افتاده است (001/0>p). گروه ترکیبی4 در تمام آزمون های یادداری و انتقال، در عملکرد مهارت پرتاب دارت به طور معناداری بهتر از دیگر گروه ها عمل کرد. همچنین عملکرد گروه های ترکیبی 1 (مشاهده ـ بدنی)، گروه ترکیبی 2 (مشاهده ـ سایه زنی) و گروه ترکیبی 3 (سایه زنی ـ بدنی) با گروه فیزیکی برابر بود، به طوری که تقریباً میزان یادگیری در هر چهار گروه یکسان ایجاد شده بود. در نهایت گروه سایه زنی و مشاهده ای کمترین عملکرد را، از خود نشان دادند، و از گروه های تمرین فیزیکی، ترکیبی2 (مشاهده ـ سایه زنی) و ترکیبی 4 (مشاهده ـ سایه زنی ـ بدنی)، اختلاف معنادار داشتند. نتایج تحقیق حاضر می تواند راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﺗﺎزه ای ﺑﺮای ﭘﺮ ﺑﺎر ﻛﺮدن ﺟﻠﺴﺎت ﺗﻤﺮﻳﻦ اراﺋﻪ داده و داﻧﺶ ﻧﻈﺮی در زمینه ی ﺗﺄﺛﻴﺮ تمرینات ذکر شده را ارﺗﻘﺎ دهد.
-
تاثیر تیپ شخصیتی بر یادگیری مهارت حرکتی از طریق تمرین بدنی و مشاهده
1395تیپ شخصیتی یکی از عواملی است که می تواند بر جریان یادگیری تاثیرگذار باشد. در این راستا پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا بر یادگیری مهارت حرکتی از طریق تمرین بدنی و مشاهده انجام شد. بدین منظور، ابتدا با استفاده از آزمون شخصیت آیزنک، 36 دانش آموز دختر دبیرستانی با تیپ شخصیتی درون گرا و 36 برون گرا شناسایی شدند. سپس، هر کدام از این گروه ها به صورت تصادفی در سه زیر گروه شامل تمرین فیزیکی، مشاهده و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی ها در چهار مرحله ی پیش آزمون، اکتساب و آزمون های یادداری/ انتقال 10 دقیقه و 24 ساعته شرکت کردند. در پیش آزمون، همه آزمودنی ها از فاصله 5/2 متری عمل پاس سینه ای دو دست بسکتبال به درون دایره ای به قطر نیم متر روی دیوار را اجرا کردند. این کار برای 2 بار و هر بار بمدت 40 ثانیه بدون دریافت هیچگونه بازخورد افزوده ای تکرار شد. در مرحله اکتساب، گروه های تمرین فیزیکی مهارت پاس را برای 80 بار به طور عملی تمرین کردند در حالیکه هر یک از آزمودنی ها در گروه های مشاهده به تماشای عملکرد یکی از آزمودنی ها در گروه های تمرین فیزیکی پرداختند. در این مرحله، بازخورد در مورد نحوه اجرای صحیح مهارت در دسترس آزمودنی ها قرار می گرفت. گروه کنترل در مرحله اکتساب تمرین خاصی نداشتند. ده دقیقه و یک روز بعد از اتمام مرحله اکتساب، تمامی گروه ها آزمونهای یادداری / انتقال را انجام دادند. آزمون های یادداری دقیقا مثل پیش آزمون اجرا شدند، حال آنکه در آزمون های انتقال آزمودنی ها همان مهارت پاس را ولی از فاصله های 2 و 3 متر انجام دادند. داده ها با استفاده از از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه های تکراری ((Repeated Measure Manova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد، حال آن که در آزمون های یادداری و انتقال همه گروه ها پیشرفت معنی داری نسبت به گروه کنترل داشتند. علاوه بر این، در آزمون های یادداری تفاوت معنی داری بین تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا در یادگیری مهارت مشاهده نشد. هر چند، در آزمون های انتقال تیپ های شخصیتی درونگرا از تمرین مشاهده ای و برونگراها از تمرین فیزیکی بهره بیشتری برده اند. پیشنهاد می شود مربیان در بکار گیری روش های مختلف آموزش مهارت های حرکتی به تیپ شخصیتی افراد به عنو
-
تاثیر درجات مختلف تغییرپذیری تمرین بر یادگیری یک مهارت حرکتی
1394یادگیری حرکتی اساس زندگی و فعالیت انسان را تشکیل می دهد. بی شک عوامل متعددی یادگیری مهارت های حرکتی را تحت تاثیر قرار می دهند. یکی از این عوامل، سازماندهی تمرین است که می تواند موجب ثبات و توسعه برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتریزه کردن حرکات شود. یکی از روش هایی که در دهه های اخیر از آن برای یادگیری موثرتر مهارت های حرکتی استفاده شده، آرایش تمرین متغیر است. با این وجود، هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیا درجات مختلف تغییرپذیری تمرین تاثیری در یادگیری مطلوب تر یک تکلیف زمان بندی متوالی چهار قسمتی خواهد داشت؟ بدین منظور تعداد 60 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به صورت داوطلبانه و در دسترس بعد از پر کردن رضایت نامه در این پژوهش مشارکت کردند. تمامی آزمودنی ها راست دست بوده، هیچ گونه مشکل جسمانی نداشته و از اهداف تحقیق بی اطلاع بودند. این افراد به طور تصادفی در سه گروه تمرینی ثابت، کمترمتغیر، بیشترمتغیر و یک گروه کنترل تقسیم بندی شدند. آزمودنی ها در فرآیند تحقیقی چهار مرحله ای شرکت کردند که عبارتند از: پیش آزمون، اکتساب و دو آزمون یادداری/ انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته. در پیش آزمون، تکلیف زمان بندی بدون دریافت بازخورد برای 10 بار اجرا گردید. سپس در مرحله اکتساب، هر یک از گروه های مختلف تجربی برنامه تمرینی مخصوص به خود را اجرا کردند. بدین ترتیب که گروه "تمرین ثابت" تکلیف مورد نظر را برای 60 بار با زمان کل 1200 میلی ثانیه تمرین کردند. گروه "تمرین کمترمتغیر" تکلیف زمان بندی را با زمان های کل 1100، 1200 و 1300 میلی ثانیه و گروه "تمرین بیشترمتغیر" آن را با زمان های 900، 1200 و 1500 میلی ثانیه و با ترتیب کاملاً تصادفی برای 60 بار تمرین کردند؛ به طوری که در نهایت هر یک از زمان ها برای 20 بار تکرار شدند. هر سه گروه تجربی بلافاصله بعد از هر کوشش تمرینی از طریق صفحه نمایشگر کامپیوتر درباره زمان کل حرکت بازخورد دریافت می کردند. گروه کنترل در مرحله اکتساب هیچ تمرین بخصوصی انجام ندادند. ده دقیقه و 24 ساعت پس از مرحله اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال برگزار شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود ندارد، در حالی که در آزمون های یادداری و انتقال هر سه گروه تجربی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل د
-
تاثیر یک دوره تمرینات بِِرای تونیک بر توانایی های ادراکی- حرکتی دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی
1394توسعه توانایی های کودکان به ویژه توانایی های ادراکی- حرکتی امری لازم و ضروری به نظر می رسد. اگرچه توانایی های ادراکی- حرکتی با نسبت های متفاوتی تحت تاثیر وراثت و محیط هستند، با این حال اثر ورزش و آموزش مهارت های حرکتی به ویژه در دوران کودکی را نمی توان نادیده گرفت؛ بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرینات منتخب "بِِرای-تونیک" بر توانایی های ادراکی- حرکتی دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی بود. بدین منظور، 24 آزمودنی به طور کاملاً تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم بندی شدند. تحقیق حاضر شامل سه مرحله بود: پیش آزمون، اکتساب و پس-آزمون. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون لینکلن – اوزرتسکی توانایی های ادراکی – حرکتی آزمودنی-های هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمون 6 خرده مقیاس شامل تعادل ایستا، تعادل پویا، هماهنگی، قدرت، سرعت حرکت انگشتان و دقت را اندازه گیری می کند. در مرحله اکتساب، آزمودنی های گروه تجربی تمرینات "بِِرای تونیکی" که توسط محقق طراحی شده بودند را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند و آزمودنی های گروه کنترل به فعالیت-های روزمره خود پرداختند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین دو گروه کنترل و تجربی وجود ندارد؛ در حالی که در پس آزمون گروه تجربی به طور معنی داری بهتر از گروه کنترل عمل کرد. همچنین، نتیجه جالب تر اینکه تمرینات "بِِرای تونیک" باعث بهبود تمامی خرده مقیاس ها شد. این نتایج حاکی از آن است که انجام یک دوره تمرینات "بِِرای تونیک" می تواند موجب بهبود توانایی های ادراکی- حرکتی دانش آموزان پسر پایه اول گردد. نتایج تحقیق حاضر می تواند مورد استفاده مربیان و دست اندرکاران حوزه تربیت بدنی و همچنین حوزه تعلیم و تربیت کودکان قرار بگیرد. هم چنین می تواند به صورت کاربردی در محیط های ورزشی مورد استفاده قرار گیرد.
-
تاثیر میزان تغییرپذیری تمرین بر یادگیری یک مهارت حرکتی از طریق مشاهده
1394در پژوهش های اخیر، یادگیری مشاهده ای به عنوان یکی از روش های آموزش شناختی که موجب تسهیل یادگیری مهارت های حرکتی می شوند مورد توجه خاص قرار گرفته است. در همین راستا نشان داده شده است که تغییرپذیری تمرین یکی از عوامل موثر در یادگیری مشاهده ای یک مهارت حرکتی می باشد. با این وجود، هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که چه میزان تغییرپذیری منجر به یادگیری مطلوب تر یک تکلیف زمان بندی متوالی چهار قسمتی از طریق مشاهده خواهد شد؟ بدین منظور 60 نفر از دانشجویان پسر راست دست دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 93-94 که داوطلبانه مایل به همکاری شدند، به طور تصادفی در چهار گروه شامل: مشاهده - تمرین ثابت، مشاهده - تمرین کمتر متغیر، مشاهده - تمرین بیشتر متغیر و کنترل تقسیم بندی شدند. فرایند تحقیق چهار مرحله داشت. در مرحله پیش آزمون همه گروه ها تکلیف را بدون دریافت بازخورد برای 10 بار اجرا کردند. در مرحله اکتساب، از آزمودنی های گروه "مشاهده – تمرین ثابت" خواسته شد تا اجرای فردی که مهارت را برای 60 بار بازمان کل 1200 میلی ثانیه انجام می داد، تماشا کنند. آزمودنی های گروه "مشاهده- تمرین کمتر متغیر" اجرای فردی که همان تکلیف را با زمان های 1100، 1200 و 1300 میلی ثانیه با توالی تصادفی برای 60 بار انجام می داد، تماشا کردند. گروه "مشاهده- تمرین بیشتر متغیر" هم مثل گروه قبل عمل کردند با این تفاوت که در اینجا مهارت توسط مدل با زمان های 900، 1200 و 1500 میلی ثانیه تمرین می شد. در این مرحله، بازخورد در مورد زمان کل در دسترس همه گروه های مشاهده ای قرار داشت. آزمودنی های گروه کنترل در مرحله اکتساب هیچ تمرین بخصوصی انجام ندادند. سپس، تمامی آزمودنی ها در دو آزمون یادداری/ انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد، در حالی که در آزمون های یادداری و انتقال همه ی گروه های مشاهده ای عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. این بدان معناست که مشاهده، صرف نظر از نوع سازماندهی تمرینات مدل، منجر به یادگیری مهارت شده است. مهم تر این که، نتایج تحقیق حاضر نشان داد گروه مشاهده ای که در تمرین بیشتر متغیر درگیر شده بود، به طور معنی داری در هر دو آزمون
-
تاثیر مشاهده بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال دانش آموزان کم توان ذهنی
1394امروزه از مشاهده به عنوان یکی از روش های رایج آموزش مهارت های حرکتی نام برده می شود. هرچند، در مورد میزان تاثیرگذاری آن برای افراد دارای اختلالات مختلف اطلاعات کمی در دسترس می باشد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر مشاهده ی یک مدل ماهر بر یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در افراد کم توان ذهنی بود. بدین منظور، تعداد60 دانش آموز پسر مقطع ابتدایی براساس ضریب هوشی و پایه تحصیلی همگن شده و در چهار گروه تمرین بدنی، مشاهده، ترکیبی و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی ها در یک فرایند چهار مرحله ای مشارکت داشتند. در مرحله پیش آزمون، هر یک از آزمودنی ها ده بار عمل پرتاب آزاد بسکتبال را انجام دادند. در مرحله اکتساب (4 هفته 3 جلسه ای)، گروه تمرین بدنی در هر جلسه تعداد 40 پرتاب آزاد را به صورت فیزیکی اجرا کردند؛ گروه مشاهده یک کلیپ شامل اجرای 40 پرتاب آزاد توسط یک فرد ماهر را مشاهده نمودند و گروه ترکیبی مجموعا 20 پرتاب را مشاهده و 20پرتاب را به صورت فیزیکی تمرین کردند؛ گروه کنترل در این مداخله شرکت نکردند. سپس تمامی گروه ها در دو آزمون یادداری / انتقال 10 دقیقه ای و 24 ساعته شرکت کردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که هر سه گروه تجربی به طور معنی داری بهتر از گروه کنترل عمل کردند. همچنین، گروه های تمرین بدنی و ترکیبی در مقایسه با گروه مشاهده عملکرد بهتری داشتند ولی بین گروه تمرین بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این نتایج حاکی ار آن است که اگرچه هر سه شیوه تمرینی منجر به یادگیری مهارت مورد نظر می شود، اما برای آنکه مشاهده بتواند برای افراد کم توان ذهنی سودمندتر واقع شود بهتر است که با تمرین بدنی همراه گردد.
-
تاثیر یک دوره تمرینات منتخب "برای تونیک" بر توانایی های ادراکی - حرکتی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی
1394امروزه متخصصین رفتار حرکتی بر این عقیده اند که توسعه توانایی های ادراکی- حرکتی در سنین کودکی می تواند زمینه ی پیشرفت های بعدی افراد در مهارتهای حرکتی و ورزشی را فراهم کند. بنابراین، هدف این تحقیق، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات منتخب "برای تونیک" بر توانایی های ادراکی- حرکتی کودکان بود. بدین منظور، تعداد 30 نفر دانش آموز دختر پایه دوم مقطع ابتدایی به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. سپس، با استفاده از آزمون توانایی های ادراکی - حرکتی لینکلن- اوزرتسکی از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. این ابزار شش خرده مقیاس از توانایی های ادراکی- حرکتی شامل: تعادل ایستا، تعادل پویا، هماهنگی، قدرت، سرعت حرکت انگشتان، و دقت در پرتاب و دریافت با یک دست را اندازه گیری می کند. در مرحله اکتساب، گروه تجربی تمرینات "برای تونیک" را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. در این مرحله، گروه کنترل به فعالیت های روزمره مشغول بودند. در نهایت، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در پیش آزمون هیچ تفاوتی بین گروه های کنترل و تجربی در هیچ یک از خرده مقیاس های ادراکی- حرکتی وجود ندارد. هر چند، در پس آزمون، گروه تجربی در تمامی خرده مقیاس ها به طور معنی داری بهتر از گروه کنترل بودند. این نتایج حاکی از آن است که انجام یک دوره تمرینات "برای تونیک" می تواند نقش موثری در پیشرفت همه جانبه توانایی های ادراکی – حرکتی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی ایفا نماید. نتایج بررسی های بیشتر نشان داد که بین شاخص های قد و وزن با توانایی های ادراکی – حرکتی دانش آموزان ارتباط معنا داری یافت نشد. همچنین، نتایج رگرسیون چند متغیره بیانگر آن بود که تمامی خرده مقیاس ها با درصد های مختلفی تبیین کننده توانایی های ادراکی – حرکتی می باشند. نتایج تحقیق حاضر می تواند مورد استفاده مربیان و دست اندرکاران حوزه تربیت بدنی و همچنین حوزه تعلیم و تربیت کودکان قرار بگیرد.
-
آمادگی روانی و استعدادیابی بازیکنان نوجوان جودو و والیبال استان همدان
1393به نظر می رسد مشخص کردن نیازهای روانی ورزشکاران رشته های مختلف در رده های سنی پایین (نونهالان و نوجوانان) از اهمیت ویژه ای در مبحث استعدادیابی برای ورزش قهرمانی برخوردار باشد. بنابر این، هدف تحقیق حاضر بررسی و مقایسه میزان آمادگی روانی بازیکنان نوجوان نخبه و غزیر نخبه در رشته های ورزشی والیبال و جودو بود. تعداد 120 ورزشکار والیبالیست و 112 ورزشکار جودوکار در دو گروه سطح نخبه و غزیر نخبه که همگی دختر بوده و در سطح استان همدان مشغول فعالیت بودند، پرسشنامه مهارت روانی اوتاوا ( نسخه 3) را تکمیل نمودند. این پرسشنامه سه دسته از مهارت های روانی را ارزیابی می کند: مهارت های روانی پایه (شامل هدف گزینی، اعتماد به نفس و تعهد)، روان تنی (شامل واکنش به استرس، آرمیدگی، کنترل استرس و نیروبخشی) و شناختی (شامل تمرکز، بازیافت تمرکز، تصویرسازی، تمرین ذهنی و طرح ریزی مسابقه). داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که ورزشکاران نخبه جودوکار به طور معنی داری در هر سه دسته ی مهارت های روانی (یعنی پایه، روان تنی و شناختی) وضعیت بهتری نسبت به غزیر نخبه ها داشتند. همچنین مقایسه نیمرخ آمادگی روانی این ورزشکاران نشان داد که افراد نخبه به طور معنی داری در فاکتورهای خرده عامل های هدف گزینی، تعهد، واکنش به استرس، کنترل استرس، تمرکز و بازیافت تمرکز از همتایان غزیر نخبه خود بهتر عمل کردند ورزشکاران نخبه والیبال به طور معنی داری در مهارت های روان –تنی و شناختی وضعیت بهتری نسبت به غزیر نخبه ها داشتند. همچنین افراد نخبه به طور معنی داری در فاکتورهای واکنش به استرس، آرمیدگی، تمرکز و طرح مسابقه از همتایان غزیر نخبه خود بهتر عمل کردند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخی فاکتورهای روانی برای موفقیت ورزشکاران و رسیدن به سطوح بالاتر رقابتی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. همچنین، مدل این خصوصیات روانی در رشته های جودو و والیبال با هم متفاوت است. این نتایج می تواند به عنوان راهنمایی برای مربیان و دست اندرکاران در جهت شناسایی افراد مستعد به لحاظ روانی در رشته ورزشی جودو و والیبال مورد استفاده قرار گیرد.
-
تاثیر مشاهده ی یک مدل ترکیبی از الگوهای ماهر و مبتدی بر یادگیری یک مهارت ورزشی
1393مشاهده ی فردی که در حال اجرای یک مهارت می باشد، یکی از روش های موثر در یادگیری حرکتی به حساب می آید که از آن تحت عنوان "یادگیری مشاهده ای" نام برده می شود. همچنین، تحقیقات مختلف نشان داده اند که تماشای یک مدل ماهر یا مبتدی، یادگیری یک مهارت حرکتی را ارتقاء می بخشد. با این وجود، هدف تحقیق حاضر بررسی این مسئله بود که آیامشاهده ی ترکیبی از مدل های ماهر و مبتدی (مدل ترکیبی) منجر به یادگیری مطلوب تر یک مهارت ورزشی (سرویس کوتاه بک هند بدمینتون) خواهد شد؟ بدین منظور 80 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا همدان که بطور داوطلبانه مایل به همکاری شده بودند به طور تصادفی در پنج گروه – شامل: تمرین بدنی، مشاهده ی مدل مبتدی، مشاهده ی مدل ماهر، مشاهده ی مدل ترکیبی و کنترل – تقسیم بندی شدند. در مرحله آموزش، آزمودنی های گروه تمرین بدنی 40 بار مهارت سرویس کوتاه بک هند بدمینتون را عملا تمرین کردند در حالی که آزمودنی ها در سه گروه مشاهده ای به ترتیب به تماشای 40 اجرای یک مدل مبتدی، یک مدل ماهر، یا ترکیبی از مدل های مبتدی و ماهر پرداختند. آزمودنی های گروه کنترل در این مرحله کار خاصی انجام ندادند. پس از مرحله ی آموزش، تمامی آزمودنی ها در دو آزمون یادداری/انتقال (بعد از 10 دقیقه و 48 ساعت) شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون های یادداری و انتقال نشان داد که همه گروه های مشاهده و گروه تمرین بدنی مهارت مورد نظر را یاد گرفته اند چرا که به طور معنا داری عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. مهمتر این که، نتایج تحقیق حاضر نشان داد که گروه مشاهده ی مدل ترکیبی نسبت به گروه مشاهده ی مدل ماهر یا مبتدی عملکرد معنادار بهتری بخصوص در آزمون های انتقال از جود نشان دادند. با این نتایج می توان پیشنهاد داد که مشاهده ی مدل ترکیبی احتمالا منجر به توسعه ی همزمان دو مکانیسم " شناسایی و تصحیح خطا " و " ایجاد الگوی حرکتی صحیح " در فرد مشاهده کننده می گردد. این در حالیست که با مشاهده ی هر یک از مدل های ماهر و مبتدی به تنهایی فقط یکی از این مکانیسم ها در فرد مشاهده کننده توسعه می یابد. نتایج این تحقیق می تواند به صورت کاربردی در محیط های آموزشی مورد استفاده مربیان ورزشی قرار بگیرد.