سعید کریمی

دانشیار

تاریخ به‌روزرسانی: 1403/10/01

سعید کریمی

کشاورزی / ترویج و آموزش کشاورزی

رساله های دکتری

  1. طراحی و تبیین مدل روانشناسی فردی- اجتماعی اشتغال پذیری دانش آموختگان کشاورزی زن در استان همدان
    1400
    افزایش ورود دختران در دانشگاه ها نسبت به پسران و محدودیت های فردی، اجتماعی و فرهنگی موجود برای آنها در دستیابی به شغل در رشته های کشاورزی، مساله اشتغال این قشر از جامعه را دچار بحران جدی کرده است. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف کلی بررسی عوامل روانشناسی فردی- اجتماعی موثر بر اشتغال پذیری دانش آموختگان کشاورزی زن در استان همدان انجام شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی است که به روش ترکیبی متوالی اکتشافی (کیفی–کمی) در دو فاز انجام شده است. در فاز اول، روش تئوری بنیانی به عنوان روش کیفی و با هدف کشف مولفه های جدید در حوزه روانشناسـی فـردی و اجتماعـی اشتغال پذیری زنـان انجام شد. جامعه آماری در فاز کیفی تحقیق 25 نفر از صاحبنظران، کارفرمایان و اساتید دانشگاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. همچنین در بخش کمی جامعه آماری مورد مطالعه، بانوان دانش آموخته کشاورزی استان همدان (420=N) بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی، 205 نفر از دانش آموختگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسط پانلی از متخصصان و صاحبنظران و اساتید دانشگاه بوعلی سینا به تایید رسید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بین 68/0 تا 95/0محقق گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 ، SmartPLS و MaxQDA همچنین از آزمون های آماری مقایسه میانگین ها، همبستگی و معادلات ساختاری جهت تحلیل و بررسی فرضیات تحقیق استفاده شد. نتایج فاز کیفی تحقیـق حاکـی از آن بـود کـه مقوله های اصلـی مربوط به عوامـل روانشناختی فردی تاثیر گـذار بـرای بهبود شـرایط اشـتغال دانش آموختگان کشـاورزی زن شامل انگیزه شغلی، مهارت کارآفرینانه، محدودیت فردی، رهبری، سرمایه ی روانشناختی، خود پنداره شغلی، فراشناخت، مهارت های جستجوی شغلی، پیامدهای فردی، باورهای جنسیتی، هویت شغلی و حرفه ای، اصلاح الگوی رفتاری، عزت نفس و هوش هیجانی می باشند. همچنین مقوله های اصلی روانشناختی اجتماعی موثر بر اشتغالزایی بانوان دانش آموخته کشاورزی شامل: هنجار و باورهای فرهنگی، اعتماد و امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، محدودیت اجتماعی، پیامدهای سیاسی، تعامل های اجتماعی، بازنگری در سیاست های دولت، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی، اصلاح دیدگاه ها و باور

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر عملکرد گلخانه ها در شهرستان همدان
    1402
    مسئولیت اجتماعی شرکتی را می‌توان به معنای تحقق موفقیت تجاری از طریق احترام به ارزشهای اخلاقی، مردم، جامعه و محیط‌زیست تعریف کرد که در عصر حاضر به یک عنصر استراتژیک کلیدی برای موفقیت کسب‌وکارهای کوچک در اقتصادهای درحال‌توسعه تبدیل‌شده است. ازاین‌رو پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر عملکرد گلخانه‌ها در شهرستان همدان پرداخته است. پژوهش حاضر ازنظر ماهیت جزء پژوهش‌های کمی و از نوع پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری آن شامل 126 نفر از مدیران گلخانه‌های شهرستان همدان بود که با استفاده از فرمول نمونه‌گیری کوکران 103 نفر از طریق نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جمع‌آوری داده‌ها با بهره‌-گیری از پرسشنامه استاندارد صورت گرفت، روایی آن توسط کارشناسان تائید و پایایی مقیاس‌های مختلف آن (نوآوری سبز، مسئولیت اجتماعی شرکتی، راهبردهای زیست‌محیطی، نوسانات محیطی و عملکرد کسب‌وکار) نیز از طریق آلفای‌کرونباخ محاسبه و بیش از 70/0 به دست آمد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با نرم‌افزار 26SPSS و SmartPLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتی با عملکرد گلخانه‌ها دارای رابطه مثبت و معناداری است. همچنین نتایج حاصل از معادلات ساختاری ضمن تائید فرضیه‌های تحقیق، نشان داد: مسئولیت اجتماعی شرکتی بر عملکرد گلخانه‌ها تاثیرگذار است. رابطه مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد گلخانه‌ها از طریق میانجی‌گری نوآوری سبز نیز مثت و معنادار می‌باشد. به عبارتی نوآوری سبز می‌تواند به ارتقای مسولیت اجتماعی شرکتی کمک کرده و آن هم به نوبه‌ی خود، بهبود عملکرد کسب و کار را به دنبال دارد، نتایج همچنین نشان داد که نوسانات محیطی به‌طور منفی اثر نوآوری سبز بر عملکرد گلخانه‌ها را تعدیل می‌کند. به عبارت دیگر، با افزایش نوسانات محیطی تاثیر نوآوری سبز بر عملکرد گلخانه‌ها کاهش می‌یابد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می‌شود مدیران و صاحبان گلخانه‌ها برای افزایش عملکرد کسب‌وکار خود توجه بیشتری به بهبود نوآوری سبز و ارتقای سطح مسئولیت اجتماعی در بین کارکنان و محیط کاری کنند.
  2. پیشایند‌ها و پیامدهای بازاریابی کارآفرینانه فرآورده‌های انگور در شهرستان ملایر
    1402
    کشت انگور به‌عنوان یکی از فعالیت‌های عمده باغبانی در جهان و ایران است که دارای ارزش اقتصادی و تغذیه‌ای بالا می‌باشد. بر اساس آمار سازمان خوار و بار جهانی (فائو) ایران دهمین تولید کننده انگور دنیا می‌باشد. در این میان، شهرستان ملایر یکی از مناطق عمده تولید انگور کشور و فراورده‌های آن می‌باشد. اما علی‌رغم اهمیت اقتصادی و تغذیه ای این محصول، در سال‌های گذشته این محصولات و فراوردهای تولیدی آن با کاهش تقاضا همراه بوده است و یکی از مهم‌ترین دلایل این کاهش تقاضا، بی توجهی به بازاریابی این محصول بوده است کـه ایـن امـر باعث کاهش سودآوری این محصول و کاهش انگیزه کشاورزان برای تداوم کشت این محصول شده است. لذا با عنایت به اهمیت موضوع، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیشایندها و پیامدهای بازاریابی کارآفرینانه فرآورده‌های انگور در شهرستان ملایر بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 150 نفر از مدیران و صاحبان کسب و کارها و شرکت‌های تولید کننده فراورده‌های محصولات انگور در سطح شهرستان ملایر می‌باشد که با استفاده از جدول مورگان – کریسی 100 نفر از طریق نمونه‌گیری تصادفی - ساده انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استاندارد بهره گرفته شد که روایی آن توسط کارشناسان تایید و پایایی مقیاس‌های مختلف آن نیز از طریق الفای کرونباخ محاسبه و بیشتر از 70/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و SmartPLS 3.2.8 انجام شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین ابعاد مختلف بازاریابی کارآفرینی شامل پیشگام بودن، تمرکز بر فرصت، ریسک پذیری، نوآوری، مشتری گرایی، ایجاد ارزش و اهرم کردن منابع با عملکرد کسب و کار رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. همچنین نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که در بین متغیرهای پژوهش جهت گیری بازار بر بازاریابی‌کارآفرینانه و عملکرد کسب وکارهای مرتبط با فرآورده‌های انگور در شهرستان ملایر تاثیر مثبت و معناداری داشت. ولیکن نتایج نشان داد که بازاریابی کارآفرینانه با عملکرد کسب و کارها رابطه معنی‌داری نداشت. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می‌شود صاحبان کسب و کارهای مرتبط با محصولات انگور به نیازهای مشتریان و نقاط قوت و ضعف رقبا و مزیت رقابتی خود توجه مضاعف نموده و همچنین بر بازارگرایی و ابعاد آن (مشتری مداری- رقیب مداری) تمرکز نمایند.
  3. بررسی پیش آیندها و پیامدهای اشتغال پذیری درک شده دانشجویان کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
    1401
    چکیده: امروزه ایجاد اشتغال برای جمعیت بزرگ بیکاران، به ویژه دانش آموختگان نظام آموزشی، اصلی ترین و مهمترین دغدغه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان کشور است. در واقع، اشتغال پذیری مجموعه ای از سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، ویژگی ها و رفتارهای شخصی است که احتمال اشتغال و استخدام فرد دانشجو و دانش آموخته را افزایش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی پیش آیندها و پیامدهای اشتغال پذیری دانشجویان کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی – همبستگی و از انواع مطالعات کمی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان سال سوم و چهارم کارشناسی و کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری رشته کشاورزی در دانشگاه بوعلی سینا بود که در سال تحصیلی 1401 در رشته های مختلف کشاورزی مشغول به تحصیل بودند (420 N=). اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و کتابخانه ای و همچنین پرسشنامه به عنوان مهمترین ابزار گردآوری شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزیابی پایایی نیز در مرحله پیش آزمون با تکمیل 30 پرسشنامه از جامعه آماری مورد بررسی صورت گرفت که با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آلفا برای بخش های مختلف بین 69/0 تا 92/0 به دست آمد. حجم نمونه براساس جدول بارتلت و همکاران (2001)، 200 تن تعیین شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزارSPSS و SmartPLSو با استفاده از آزمون های آماری مختلف تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که در بین پیش آیندهای مسیرشغلی (متغیرهای فردی و موقعیتی)، تنها سازگاری مسیرشغلی و سرمایه روانشناختی با اشتغال پذیری درک شده رابطه مثبت و معنی داری داشتند. همچنین، وضعیت ادراک شده بازار کار با اشتغال پذیری درک شده رابطه منفی و معنی داری داشت. ولیکن نتایج نشان داد که سایر متغیرهای فردی و موقعیتی رابطه معنی داری با اشتغال پذیری درک شده دانشجویان کشاورزی نداشتند. از طرف دیگر، اشتغال پذیری درک شده با هر سه متغیر پیامد مسیرشغلی یعنی رضایت مسیرشغلی، اکتشاف مسیرشغلی و برنامه ریزی مسیرشغلی رابطه مثبت و معنی داری داشتند. یافته های این پژوهش می تواند به مشاوران، آموزشگران و برنامه ریزان حوزه اشتغال در تدوین دوره های آموزشی و برنامه های مناسب کمک نماید.
  4. تاثیر سواد مالی، تاب آوری کارآفرینانه و توانمندی بر عملکرد کسب و کارهای کوچک (مطالعه موردی: زنان کارآفرین روستایی در منطقه سیستان)
    1401
    عوامل مختلف فردی و محیطی بر عملکرد کسب و کارهای کوچک تاثیرگذار هستند که از این بین می توان به مهارت ها و شایستگی های فرد کارآفرین اشاره کرد. از جمله شایستگی های مورد نیاز کارآفرینان داشتن سواد مالی و توانمندی روانشناختی می باشد. به علاوه، زنان روستایی در عرصه ی کارآفرینی با تنگناها، چالش ها، مشکلات و محدودیت های زیادی مواجه اند.در چنین شرایطی، علاوه بر شایستگی ها و مهارت های کارآفرینانه، بعضی ویژگی های شخصیتی از جمله تاب آوری هم می تواند به بقا و پایداری کسب و کارها کمک شایانی نماید. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی تاثیر سواد مالی، توانمندی و تاب آوری زنان کارآفرین بر عملکرد کسب وکارهای کوچک در منطقه سیستان می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه اجرای تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی (میدانی) می باشد. بر اساس آمار اداره جهاد کشاورزی و کمیته امداد شهرستان زابل (1399)، حدود 1546 کارآفرین زن در روستاهای منطقه سیستان (پنج شهرستان زابل، زهک، نیمروز، هامون و هیرمند) وجود دارند که جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب 250 نفر از آن ها موردمطالعه قرار گرفت. داده های تحقیق بوسیله پرسشنامه جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزارهای SmartPLS و SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی, روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی ابزار توسط آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین توانمندی، تاب آوری و سواد مالی با عملکرد کسب وکار زنان کارآفرین روستایی رابطه ی مثبت و معنی داری در سطح یک درصد وجود دارد. به عبارتی، هرچه زنان کارآفرین توانمندی و تاب آوری کارآفرینانه ی بالاتری داشته باشند و سطح سواد مالی آن ها بالاتر باشد، عملکرد کسب وکار آنان نیز افزایش خواهد یافت. نتایج مدل معادلات ساختاری هم نشان داد که توانمندی کارآفرینانه رابطه بین سواد مالی و تاب آوری کارآفرینانه با عملکرد کسب و کار را میانجی گری می کند. نتایج تحقیق پیشنهاد می کند زنان کارآفرین روستایی باید علاوه بر سرمایه گذاری در منابع شرکت و افزایش سواد مالی خود، به سرمایه گذاری در توسعه منابع روانشناختی (توانمندی و تاب آوری) خود به منظور بقا و بهبود عملکرد کسب و کارشان، نیز اقدام کنند.
  5. تاثیر آموزش کارآفرینی بر نگرش و قصد کارآفرینی دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا
    1400
    کارآفرینی به عنوان یک منبع حیاتی ایجاد اشتغال و بهره وری و رشد و توسعه ی اقتصادی مورد تایید همگان است. به همین دلیل پیش بینی رفتار کارآفرینانه یا تصمیم برای شروع یک کسب و کار جدید یکی از موضوعات تحقیقاتی است که توجه زیادی را به خود جلب کرده است. طبق نظریه رفتار برنامه ریزی شده، مهم ترین تعیین کننده رفتار کارآفرینی، قصد کارآفرینانه می باشد که قصد کارآفرینانه در این نظریه تحت تاثیر سه عامل اصلی شامل نگرش نسبت به رفتار،هنجار ذهنی و کنترل رفتار درک شده می باشد. شواهد موجود نشان می دهد که کارآفرینی می تواند در نتیجه دوره ها و برنامه های آموزشی و نیز ساختارهای حمایتی، پرورش یابد. با توجه به اینکه یکی از اهداف برنامه های آموزشی کارآفرینی، ایجاد و تقویت قصد کارآفرینی در کارآفرینان بالقوه به ویژه دانشجویان است در این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش های کارآفرینی و حمایت های دانشگاهی بر قصد و نگرش کارآفرینانه دانشجویان با استفاده از مدل آجزن پرداخته شد. در این تحقیق جامعه هدف دانشجویان سال سوم و چهارم در مقطع کارشناسی و کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشکاه بوعلی سینا بودند. این تحقیق در سال تحصیلی 1400-1399 انجام شد که تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 249 نفر محاسبه شد. برای بررسی تاثیر آموزش کارآفرینی بر قصد و نگرش کارآفرینانه دانشجویان در این تحقیق از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و pls پردازش شد. نتایج حاصل از روابط همبستگی بین متغیرها نشان داد که نگرش نسبت به کارآفرینی و کنترل رفتار درک شده در پیش بینی قصد کارآفرینانه دانشجویان تاثیر گذار است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین دانش کارآفرینی و قصد و نگرش کارآفرینی همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. اما میزان آموزش های کارآفرینی در دانشگاه و متعاقبا دانش کارآفرینی دانشجویان و حمایت های دانشگاهی از کارآفرینی به حدی نبود که منجر به شکل گیری قصد کارآفرینانه شود و تاثیر این عوامل محیطی در کلیت مدل تایید نشد.
  6. تاثیر عوامل روانشناختی بر عملکرد کسب و کارهای روستایی در شهرستان نهاوند
    1400
    کسب و کارهای روستایی نقش اقتصادی مهمی ایفا می کنند و به رفاه و توسعه روستایی کمک می کنند. با این حال، در محیط متغیر و پویای امروز، کارآفرینان روستایی برای ماندن در صحنه رقابت و برای حفظ مزیت رقابتی کسب و کار خود در بین رقباء باید درک عمیقی از عملکرد کسب و کار خود و عوامل موثر بر آن داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل روانشناختی بر عملکرد کسب و کارهای روستایی در شهرستان نهاوند انجام گرفت. این عوامل شامل نیازهای بنیادین روانشناختی، بهزیستی روانشناختی، درگیری شغلی و فرسودگی شغلی بود. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع تحقیقات توصیفی و با روش پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی کارآفرینان روستاهای شهرستان نهاوند است (200N=) که با روش نمونه گیری در دسترس، 110 کارآفرین به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و تایید شد. داده های پژوهش با استفاده از دو نرم افزار SPSS25.0 و SmartPLS 3.00 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین بهزیستی روانشناختی، نیازهای بنیادین روانشناختی و درگیری شغلی با عملکرد کسب و کار رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین فرسودگی شغلی و عملکرد کسب و کار رابطه منفی معنی دار برقرار است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل معادلات ساختاری، بهزیستی روانشناختی و درگیری شغلی رابطه بین ارضای نیازهای بنیادین و عملکرد کسب و کار را میانجی گری می کنند. مدل تحقیق توانست حدود 30% واریانس در عملکرد کسب و کار را تبیین کند. بر اساس یافته ها، کارآفرینان برای دستیابی به عملکرد مناسب باید در حفظ و بهبود بهزیستی روانشناختی و درگیری شغلی خود کوشا باشند و برای این منظور باید بر ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی تمرکز کنند.
  7. تاثیر دانش، مهارت ها و شایستگی های کارآفرینانه بر قصدکارآفرینانه ی هنرجویان هنرستان های کشاورزی در استان کرمانشاه
    1399
    آموزش کارآفرینی یکی از موضوعات رایج است که درباره تاثیر آن بر ابعاد مختلف پیامدهای کارآفرینانه به طور گسترده ای بحث شده است. یکی از دلایل این رواج آن است که داشتن مهارت های کارآفرینانه و اقدام به شیوه ای کارآفرینانه برای همه شهروندان مهم است زیرا جامعه به طور روزافزونی با تغییر و عدم قطعیت همراه شده است و توانایی تولید ایده های جدید و نوآورانه و اجرای آنها به روشی نوآفرین و مبتکرانه در همه ی بخش های جامعه اعم از ایجاد کسب و کار جدید یا نوآوری در درون سازمان های تاسیس یافته اهمیت یافته است. علی رغم اهمیت نوجوانان و دانش آموزان به عنوان گروه هدف در آموزش کارآفرینی، در این زمینه هنوز تحقیقات کافی صورت نگرفته است. کارآفرینی و کسب مهارت ها و شایستگی های کارآفرینانه به ویژه در مدارس فنی-حرفه ای از جمله هنرستان های کشاورزی از اهمیت بالاتری برخوردار است زیرا راه اندازی یک کسب و کار و یا خوداشتغالی پیامد طبیعی آموزش های فنی و حرفه ای می باشد. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی تاثیر مهارت های شناختی و غیرشناختی بر قصد کارآفرینا نه ی هنرجویان هنرستان های کشاورزی در استان کرمانشاه می باشد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه از 198 هنرجوی سال سوم در پنج هنرستان کشاورزی که درس کارآفرینی را گذرانده بودند، گردآوری شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که نگرش کارآفرینانه و همه ی مهارت های شناختی و غیرشناختی ( تمایل به ریسک پذیری، خلاقیت، نیاز به موفقیت، خودکارآمدی، جهت گیری اجتماعی، پیشگامی، پشتکار، تجزیه و تحلیل، ایجاد انگیزه) با قصد کارآفرینانه هنرجویان همبستگی مثبت و معنی داری دارند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، نگرش کارآفرینانه و مهارت شناختی تاثیر مثبت و معنی داری بر قصد کارآفرینانه هنرجویان داشت. در بین مهارت های غیرشناختی، فقط پشتکار تاثیر تاثیر مثبت و معنی داری بر قصد کارآفرینانه هنرجویان داشت. هر سه متغیر توانستند حدود 75 درصد از تغییرات قصد کارآفرینانه را تبیین کنند. .
  8. بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانهی دانشجویان کشاورزی دانشگاههای بلخ و سمنگان افغانستان
    1399
    انسانها در رشد و توسعه ی خویش عوامل فعالی هستند. آنها به طور تصادفی در کارآفرینی مشغول نمیشوند، بلکه با قصد و تصمیم قبلی به نتایج انتخابشان عمل میکنند. بنابراین سنجش قصد کارآفرینانه و شناسایی عوامل موثر بر آن به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده رفتار کارآفرینانه، پیش بینی دقیقتری از احتمال وقوع آن را فراهم می آورد. هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر فصد کارآفرینانهی دانشجویان کشاورزی دانشگاههای بلخ و سمنگان افغانستان است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی میباشد و از لحاظ جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را همهی دانشجویان کشاورزی سال سوم و چهارم دانشگاههای بلخ و سمنگان افغانستان که در سال تحصیلی 1399 - 1400 مشغول به تحصیل هستند تشکیل میدهند ) N=1800 (. بر اساس جدول بارتلت و همکاران ) 2001 ( و با درنظر گرفتن ریزش احتمالی، با استفاده از روش تصادفی طبقهای سهمی )بر حسب دانشکده ی محل تحصیل و گرایش تحصیلی( تعداد 300 دانشجو به عنوان نمونهی آماری انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه ی استانداردی بود که روایی آن توسط متخصصان تائید شد و پایائی آن نیز با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ تائید شد. پس از گردآوری دادهها، به منظور تجزیه و تحلیل آنها از شاخصهای آمار توصیفی )جدول فراوانی، میانگین، انحراف معیار، درصد و نمودار( و از روشهای آمار استنباطی )مانند: ضریب هبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری( استفاده و کلیهی تجزیه و تحلیلهای آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 2.8 انجام شد. در این تحقیق مدل پژوهش بر پایهی نظریهی رفتار برنامه ریزیشدهی آجزن تدوین شد و متغیرهای ویژگیهای شخصیتی، شخصیت پویا، دانش و مهارتهای کارآفرینانه به آن اضافه شدند. بر اساس نتایج بهدستآمده از تحلیل معادلات ساختاری، این پژوهش 70 درصد واریانس قصد کارآفرینانهای دانشجویان را تبیین میکند. نتایج نشان داد که نگرش نسبت به کارآفرینی و کنترل رفتار درکشده با قصد کارآفرینانه ای دانشجویان رابطهی مثبت و معنیداری داشتند. ولیکن، رابطه بین هنجارهای ذهنی و قصد کارآفرینانهای دانشجویان معنیدار نبود. همچنین ویژگیهای شخصیتی با هیچ یک از متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هجارهای ذهنی و کنترل رفتار درکشده رابطه معنیداری نداشت. شخصیت پویا با هرسه متغیر نگرش نسبت به کارآفرینی، هن
  9. بررسی عوامل فردی و سازمانی موثر بر خلاقیت و نوآوری کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان
    1399
    چکیده: امروزه خلاقیت (یا تولید ایده) و نوآوری (یا اجرای ایده) برای توسعه و موفقیت سازمانی ضروری هستند و تاثیر مهمی بر بهبود عملکرد سازمانی دارند. به همین دلیل، تحقیق درباره خلاقیت و نوآوری کارکنان در حوزه رفتار سازمانی بسیار فراگیر شده است. این پژوهش باهدف بررسی عوامل فردی و سازمانی موثر بر خلاقیت و نوآوری کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان انجام گرفت. عوامل فردی بررسی شده در این تحقیق سرمایه روان شناختی، خودکارآمدی خلاقانه، انگیزه درونی، شخصیت پویا، هوش هیجانی و تعهد حرفه ای بود. همچنین از بین عوامل سازمانی، رهبری تحول آفرین، جو سازمانی، فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی موردبررسی قرار گرفت. این مطالعه ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش گردآوری داده ها، پیمایشی و ازنظر روش تحلیل داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی است. در این پژوهش از پرسش نامه های استاندارد به عنوان ابزار گردآوری داده های موردنیاز استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی استان همدان می باشد (400=N) که بر اساس جدول مورگان 178 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از دو نرم افزار SPSS،SmartPLS و آزمون های آماری مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد بین همه ی عوامل فردی با عملکرد خلاقانه و رفتار نوآورانه کارشناسان همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. در بین عوامل سازمانی، تنها رهبری تحول آفرین با عملکرد خلاقانه همبستگی مثبت و معنی داری داشت. ولیکن همه ی متغیرهای سازمانی با رفتار نوآورانه کارشناسان همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل معادلات ساختاری، مدل پژوهش 57% واریانس عملکرد خلاقانه و 61% رفتار نوآورانه کارشناسان کشاورزی را تبیین می کند. نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی و شخصیت پویا با عملکرد خلاقانه و رفتار نوآورانه کارشناسان از طریق خودکارآمدی خلاقانه رابطه غیرمستقیم معنی داری داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده، مدیران باید اقدامات لازم برای بهبود سرمایه روان شناختی، شخصیت پویا و خودکارآمدی خلاقانه کارکنان را مدنظر قرار دهند تا از این طریق بتوانند عملکرد خلاقانه و رفتار نوآورانه ی آن ها را بهبود دهند.
  10. تاثیر اعتبارات بانکی بر عملکرد کسب و کارهای کشاورزی (مطالعه موردی:دامدارهای شهرستان کبودر آهنگ)
    1399
    ادبیات تحقیق نشان می دهد تامین اعتبارات برای کسب وکارهای کوچک و متوسط یکی از مهم ترین عوامل موفقیت آن ها بوده است. ولیکن، علی رغم تاریخ نسبتاً طولانی پرداخت اعتبارات به این نوع کسب وکارها به ویژه واحدهای دام پروری، هیچ تحقیقی درباره تاثیر این اعتبارت بر کسب وکارهای مذکور انجام نشده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اعتبارات بانکی بر عملکرد واحدهای دامداری شهرستان کبودرآهنگ می باشد. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی – همبستگی و از انواع مطالعات کمی است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش های اسنادی و کتابخانه ای و همچنین توسط پرسشنامه به عنوان مهم ترین ابزار، گردآوری شد. برای تعین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزیابی پایایی نیز در مرحله پیش آزمون با تکمیل 30 پرسشنامه از جامعه آماری موردبررسی صورت گرفت که با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آلفا برای بخش-های مختلف بین 70/0 تا 90/0 به دست آمد. جامعه آماری این پژوهش دامداران شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بود که بین سال های 91 تا 96 (بامیلغ بین 100 تا 500 میلیون ریال به دلیل فراوانی 3/70 درصد تسهیلات پرداختی در این محدوده)از شعب بانک کشاورزی تسهیلات دریافت کرده اند (417 N=). حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 200 تن تعیین شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزارSPSS و با استفاده از آزمون های آماری مختلف تجزیه وتحلیل شد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بین میزان بهره-مندی دامداران از اعتبارات بانکی و متغیرهای عملکرد، سطح سرمایه اجتماعی، سطح سرمایه روان شناختی و با میانجی گری متغیرهای گرایش کارآفرینانه و گرایش به پایداری زیست محیطی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش می تواند به مشاوران، آموزشگران و برنامه ریزان حوزه کشاورزی و دامداری در تدوین دوره های آموزشی و برنامه های مناسب کمک نماید.
  11. عوامل موثر بر اشتغال پذیری درک شده دانشجویان کشاورزی دانشگاه های غرب کشور (همدان، ایلام و لرستان)
    1398
    بازاریابی کارآفرینانه به عنوان رابطی بین کارآفرینی و بازاریابی است. بازاریابی کارآفرینانه پارادایمی جدید و میان رشته ای در بازاریابی است که می تواند از طریق نوآوری و مشتری گرایی محدودیتهای بازاریابی سنتی را رفع نموده و منجر به ایجاد ارزش برای مشتری شود. در این راستا و در شرایطی که شناسایی بازارهای جدید و ایجاد ارزش و برندسازی در گلخانه ها نیاز به استفاده از ابزارهای جدید بازاریابی دارد، ضرورت دارد که این ظرفیت بزرگ به مدیران گلخانه ها شناسانده شود تا موجب افزایش بهره وری و عملکرد در واحدهای گلخانه ای گردد. هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه ی بازاریابی کارآفرینانه با عملکرد در واحدهای گلخانه ای استان مازندران است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و ماهیت توصیفی-تحلیلی دارد. متغیرهای مستقل اصلی این پژوهش شامل: پیشگامی، شناسایی فرصت ها، ریسک پذیری، نوآوری، مشتری مداری، اهرم کردن منابع و ارزش آفرینی است و متغیرهای وابسته شامل: بهره وری و سود، رشد فروش و رضایت مشتری می باشد. جامعه آماری شامل 6000 نفر از گلخانه داران گل و گیاه زینتی استان مازندران است که بر پایه فرمول کوکران، 258 نفر انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر طبقه ای چند مرحله ای است که طبق آن 5 شهرستان که بیشترین تعداد گلخانه را داشتند، انتخاب و به نسبت تعداد گلخانه داران هر شهرستان، نمونه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ، برای بخش ابعاد بازاریابی کارآفرینانه 907/0 و برای قسمت عملکرد مقدار 896/0 بدست آمد. به منظور بررسی نتایج از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شد و نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمرحله ای نشان داد که متغیرهای "نوآوری" و "اهرم کردن منابع" بیشترین تاثیر در میزان عملکرد گلخانه داران را دارند. با توجه به نتایج بدست آمده، پیشنهاد می شود تاثیر روش های نوین بازاریابی (شامل: دهان به دهان، بازاریابی اینترنتی و ...) روی عملکرد مورد بررسی قرار گیرد.
  12. عوامل موثر بر مشارکت کشاورزان در نظام صنفی کشاورزی شهرستان کبودرآهنگ
    1398
    هدف اصلی از تحقیق تشخیص عوامل موثر بر مشارکت کشاورزان در نظام صنفی کار های کشاورزی و منابع طبیعی از منظر اعضاء و پیدا کردن شکاف های احتمالی موجود بین اعضاء و مدیران این تشکل در سطح شهرستان کبودرآهنگ می باشد که به صورت پیمایشی انجام شده است.در حال حاضر تشکل نظام صنفی کار های کشاورزی شهرستان کبودرآهنگ 10 درصد از شاغلین بخش کشاورزی به تعداد 657 نفر را تحت پوشش قرار داده اند که این اعضاء جامعه آماری تحقیق حاضر می باشند و با استفاده از فرمول کوکران 242 نفر به شیوه تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید با توجه به کمبود تحقیقات پیشین در مورد نظام صنفی کار های کشاورزی جهت تدوین پرسشنامه با مسئول تشکل های استان و اعضاء هیئت مدیره و دبیر اجرایی این تشکل ها مصاحبه و نتایج را با تحقیقات مشابه و اساسنامه این تشکل مطابقت داده و پرسشنامه محقق ساخته جهت تحقیق حاضر تدوین گردید که روایی آن با نظر صاحب نظران مورد تایید قرار گرفت. و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است.
  13. ارزیابی شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیل گر روستایی (مطالعه موردی استان های قم، مرکزی و همدان)
    1398
    چکیده: در نظام ترویج مبتنی بر پارادایم مشارکتی توسعه یکی از روش های مورد تاکید برای ارتقای مشارکت زنان در جامعه روستایی به عنوان نیمی از پیکره آن، توانمندسازی زنان و دختران روستایی از طریق طرح تسهیل گری می باشد و یکی از اهداف این طرح استفاده از توانایی زنان تسهیل گر در توسعه ظرفیت های کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی است که رهیافت شایستگی ها به عنوان یکی از معیارهای اندازه گیری توانایی، ابزاری مناسب و ضروری در جهت بررسی نقش حیاتی کارآفرین در ایجاد، ماندگاری و موفقیت کسب و کارها به شمار می رود، بنابراین در این تحقیق مجموعه توانایی ها و شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیل گر روستایی (نمایندگان زنان روستایی) ارزیابی شده است؛ تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. جامعه آماری تحقیق شامل 473 نفر از زنان تسهیل گر روستایی استان های قم، مرکزی و همدان بود؛ که بر اساس فرمول کوکران تعداد 212 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد که روایی آن توسط متخصصین تایید و برای تایید پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن در حد عالی گزارش شد (97/0). داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر این اساس نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین دوازده مولفه شایستگی مورد بررسی در بین زنان تسهیل گر روستایی، شایستگی اخلاقی، شایستگی شخصیتی و شایستگی فنی به ترتیب رتبه های یک، دو و سه را کسب نمودند. بیشترین میانگین در بین زنان تسهیل گر روستایی مقدار عددی 14/4 مربوط به شایستگی اخلاقی بود و در سطح زیاد ارزیابی شده است. به طور کلی میانگین شایستگی های کارآفرینانه (مجموع دوازده مولفه شایستگی تبیین شده) در بین زنان تسهیل گر روستایی مقدار (45/3) و متوسط ارزیابی شده است همچنین نتایج تحقیق از وجود ارتباط بین میزان شایستگی های کارآفرینانه با سطح تحصیلات، تجربه راه اندازی کارآفرینی، میزان رضایت از کارآفرینی، شرکت در دوره های آموزشی مرتبط با کارآفرینی، سابقه تسهیل گری، میزان رضایت از همکاری با طرح تسهیل گری حمایت می کنند.
  14. ارزیابی شاخص های توسعه کارآفرینی گردش گری روستایی در استان همدان
    1397
    گردش گری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه ی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه ی گردش-گری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردش گری است. چرا که کارآفرینی گردش گری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه ی روستایی دارد. علی رغم این که استان همدان از نظر گردش گری روستایی ظرفیت بالایی دارد، اما تاکنون مطالعه دقیقی در این زمینه انجام نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های توسعه کارآفرینی گردش گری روستا های استان همدان می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه شامل ساکنان ده روستای استان همدان بود که پنج روستا جزو روستاهای هدف گردش گری و پنج روستا دارای زمینه های گردش گری می باشند که با استفاده از جدول بارتلت، تعداد 303 نفر از ساکنین روستاها به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه استاندارد و محقق ساخته بود که روایی آن با نظر اساتید و متخصصین مربوطه و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. همچنین برای رتبه بندی از تکنیک تاپسیس استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر این است که بین ابعاد توسعه ی کارآفرینی گردش گری تفاوت معنی دار وجود دارد و به لحاظ میانگین ابعادهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و مهارت های کارآفرینی پایین تر از حد متوسط است و تنها میانگین بعد محیطی بالاتر از حد متوسط است و در بین ابعاد مختلف، بعد محیطی از اهمیت بالاتری نسبت به ابعاد دیگر در زمینه کارآفرینی گردش گری برخوردار است. از سوی دیگر شاخص های هر یک از ابعاد هم به صورت جداگانه رتبه بندی شدند که بالاترین رتبه مربوط به بیکاری با میانگین 96/3 و کم ترین رتبه هم مربوط به کاهش موانع موجود در زمینه دریافت تسهیلات بانکی با میانگین 81/1 است، همچنین از نظر ابعاد توسعه ی کارآفرینی گردش گری بین روستاهای هدف گردش گری و روستاهای غیر هدف تفاوت معنی داری وجود ندارد.
  15. نگرش دانشجویان کشاورزی نسبت به محیط تحصیلی و رابطه آن با انگیزه و پیشرفت تحصیلی
    1396
    این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان کشاورزی نسبت به محیط تحصیلی و رابطه ی آن با انگیزه و پیشرفت تحصیلی انجام شد. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی- همبستگی و از نوع مطالعات کمی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و کتابخانه ای و همچنین پرسشنامه به عنوان مهم ترین ابزار، گردآوری شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزیابی پایایی نیز در مرحله پیش آزمون با تکمیل 30 پرسشنامه از جامعه آماری مورد بررسی صورت گرفت که با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آلفا برای بخش های مختلف بین 76/0 تا 84/0 به-دست آمد. جامعۀ آماری این پژوهش همۀ دانشجویان دوره کارشناسی رشته کشاورزی، اعم از دختر و پسر در پنج دانشگاه دولتی غرب کشور (همدان، کردستان، کرمانشاه، ایلام و لرستان) بود که این دانشجویان در سال تحصیلی 96-1395 در این دانشگاه ها در رشته های مختلف کشاورزی به تحصیل اشتغال داشتند (5232=). حجم نمونه بر اساس جدول بارتلت و همکاران (2001)، 364 تن تعیین شد که در این تحقیق جهت بالا بردن اعتبار پژوهش و با در نظر گرفتن ریزش احتمالی 600 نمونه مورد مطالعه انتخاب شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های آماری مختلف تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان داد که دانشجویان نسبت به محیط تحصیلی خود نگرش نسبتا مثبتی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین میانگین نگرش دانشجویان نسبت به دانشگاه محل تحصیل و بین میانگین انگیزه درونی دانشجویان دانشگاه های غرب کشور تفاوت مثبت و معنی داری وجود دارد. طبق نتایج به دست آمده از تحقیق مشاهده شد نگرش دانشجویان نسبت به محیط تحصیلی و انگیزه تحصیلی رابطه معنی داری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که نگرش نسبت به محیط تحصیلی تاثیر مثبتی بر انگیزه تحصیلی درونی و بیرونی دارد و به ترتیب 3/6 و 13 درصد از واریانس آن ها را تبیین می کند. همچنین نتایج نشان داد که نگرش نسبت به تحصیل تاثیر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دارد و 2/5 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. یافته های این پژوهش می تواند به مدیران و طراحان آموزشی، روسای مراکز آموزش عالی و اساتید دانشگاه ها در جهت ایجاد نگرش مثبت در دانشجویان نسبت به محیط تحصیلی و بالابردن انگیز
  16. بررسی عوامل موثر بر نگرش کارشناسان کشاورزی نسبت به کشاورزی ارگانیک( مطالعه موردی: سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان)
    1396
    افزایش نگرانی ها از وضعیت مسائل زیست محیطی و سلامت غذایی در سال های اخیر سبب تغییر نگرش ها از کشاورزی متعارف به سوی کشاورزی پایدار شده است. در این میان می توان از راهکارهای کشاورزی ارگانیک به عنوان یک بدیل کلیدی توسعه پایدار برای حل این مشکلات استفاده نمود چرا که مصرف مناسب نهاده های کشاورزی از جمله مواد شیمیایی که از اصول کشاورزی ارگانیک می باشد در کاهش خطرات انسانی و زیست محیطی موثر می باشد. کارشناسان جهاد کشاورزی جزء عوامل اصلی تغییر در نگرش کشاورزان برای رفتن به سمت تولید ارگانیک و نگرش مردم برای مصرف محصولات ارگانیک می باشند، پس تغییر در نگرش خود کارشناسان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشدکه عوامل زیادی وجود دارند که نگرش کارشناسان را تحت تاثیر قرار می دهند. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر نگرش کارشناسان جهاد کشاورزی استان لرستان نسبت به کشاورزی ارگانیک می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. جامعه آماری تحقیق شامل 1131 کارشناسان کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان بود که که بر پایه جدول مورگان 290 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب است. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تایید شد و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد (93%><67%). به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین دانش و اطلاعات ارگانیک، نگرش زیست محیطی و ارزش-های فردی (خودمحوری، نوع دوستی و زیست بوم گرایی) با نگرش کارشناشان نسبت به کشاورزی ارگانیک رابطه معنی دار وجود دارد ولی فرصت های آموزشی و نگرانی های زیست محیطی با نگرش کارشناسان نسبت به کشاورزی ارگانیک رابطه معنی دار ندارند. علاوه براین، نتایج نشان داد که متغیرهای مذکور قادر به تبیین حدود 37 درصد از واریانس نگرش کارشناسان کشاورزی نسبت به کشاورزی ارگانیک هستند. نتایج این مطالعه پیشنهادهای مناسبی برای مدیران سازمان جهاد کشاورزی استان در جهت بهبود و ارتقای نگرش کارشناسان کشاورزی نسبت به کشاورزی ارگانیک ارائه می دهد.
  17. تحلیل راهبردی بازاریابی محصولات گلخانه ای شهرستان جیرفت (مطالعه موردی، محصول خیار و گوجه فرنگی)
    1396
    شهرستان جیرفت به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و منطقه ای، یکی از مستعدترین مناطق و عمده ترین مرکز تولید محصولات گلخانه ای در استان کرمان بوده و به تنهایی حدود 72 درصد از سطح زیر کشت و 66 درصد بهره برداران استان را داراست. لیکن با وجود پتانسیل های بالقوه در زمینه تولید این محصولات به دلیل مشکلات متعدد بویژه در زمینه بازاریابی هنوز جایگاه واقعی خود را بازارهای داخلی و خارجی به دست نیاورده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تحلیل راهبردی بازاریابی محصولات گلخانه ای شهرستان جیرفت انجام گرفته است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. جامعه آماری پژوهش گلخانه داران شهرستان جیرفت می باشد که حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران برابر با 191 نفر انتخاب شد (1069N = ). روش نمونه گیری در تحقیق حاضر تصادفی ساده است. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته ای بوده که گویه های آن از نتیجه مصاحبه صورت گرفته با متخصصین امر و مطالعه پیشینه پژوهش بدست آمده است. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید دانشگاه و متخصصین مربوطه استفاده شد. جهت پایایی ابزار تحقیق نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی سوالات مربوط نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید به ترتیب برابر با 74/0، 70/0، 75/0 و 85/0محاسبه گردید که نشان از قابل اعتماد بودن پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از SPSS انجام گرفت. در این مطالعه ضمن ارائه مشخصات فردی پاسخگویان، تحلیل های لازم از مدلSWOT و مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید، در انتها بر اساس یافته های استنباطی چهار راهبرد(SO)، (WO)، (ST) و (WT) ارائه گردیده است. نتایج نشان می دهد که از میان راهبر دهای ارائه شده راهبرد تدافعی(WT) در اولویت اول قرار گرفته و پس از آن راهبردهای محافظه کارانه (WO)، راهبردهای تنوع (ST) و در نهایت راهبردهای رقابتی- تهاجمی (SO) در اولویت های بعدی قرار گرفتند.
  18. ارزیابی مولفه های دانشگاه کارآفرین: مطالعه موردی در دانشگاه های غرب کشور
    1396
    اگرچه تعاریف گوناگونی از کارآفرینی ارائه شده است، اما صاحب نظران در مجموع کارآفرینی را فرآیند شناسایی فرصت های اقتصادی، ایجاد فرصت های کسب و کار جدید، نوآور و رشد یابنده برای تولید کالاها و خدمات جدیدی میدانند. امروزه مفهوم کارآفرینی در بخش های مختلف زندگی بشر تجلی یافته و سبب تغییر ماموریت این بخش ها شده است. یکی از این بخش هایی که در سال های اخیر تحت تاثیر نگرش کارآفرینانه قرار گرفته است دانشگاه می باشد. ماموریت دانشگاه ها در بستر زمان، همگام با تحولات و دگرگونی های جهانی و در راستایی پاسخگویی به نیاز های اقتضایی جوامع، دچار تحول شده و به سوی پارادایم کارآفرینانه در حال حرکت است. دانشگاه های نسل سوم تکامل یافته دانشگاه های نسل اول (آموزش محور) و نسل دوم (پژوهش محور) هستند و به دانشگاه کارآفرین یا کارآفرینانه معروف می باشند.
  19. شاخص های موثر بر تدریس اثربخش از دیدگاه اساتید و دانشجویان کشاورزی دانشگاه های بوعلی سینا و رازی کرمانشاه
    1396
    بدون شک توجه به عوامل موثر بر تدریس اثربخش و یادگیری می تواند منجر به ارتقای کیفیت آموزش گردد. یکی از این عوامل شناسایی ملاک های تدریس اثر بخش است که مورد قبول دانشجویان باشد، چرا که تدریس اثر بخش انگیزه یادگیری را در دانشجویان ارتقا داده و کیفیت فرآیند یاددهی-یادگیری را بهبود می بخشد. لذا این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های موثر بر تدریس اثربخش از دیدگاه اساتید و دانشجویان کشاورزی دانشگاه های بوعلی سینا و رازی کرمانشاه طراحی و اجرا گردید. در این پژوهش توصیفی-مقایسه ای 628 نفر از دانشجویان و 104 نفر از اساتید دانشکده های کشاورزی به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته چهار قسمتی شامل مشخصات فردی-اجتماعی پاسخگویان(شش گویه)، شاخص های عمومی تدریس اثربخش (27 گویه )، شاخص های خاص حرفه معلمی (31 گویه) و شاخص های مهارت های فنی تدریس (34 گویه) انجام شد. روایی پرسشنامه با نظرخواهی از متخصصان و پایایی آن از طریق پیش آزمون که مقدار آلفای کرونباخ بین 81/0 تا 91/0 بود، تائید گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف معیار و آزمون های من ویتنی و کروسکال والیس و ضرایب همبستگی کرامر، اسپیرمن و پیرسون استفاده شد. با مقایسه میانگین نظرات اساتید و دانشجویان، به طور مشترک شاخص مهارت های فنی تدریس بالاترین میانگین را داشته و بعد از آن شاخص های عمومی تدریس و خاص حرفه معلمی در رتبه دوم و سوم قرار گرفتند. در کل از نظر پاسخگویان مهم ترین شاخص های تدریس اثربخش در حیطه مولفه عمومی شامل: گشاده رویی استاد، انعطاف پذیری نسبت به شرایط دانشجویان تواضع و فروتنی ، برخوداری از عزت نفس بالا، برقراری ارتباط صمیمانه با دانشجویان، واکنش های منطقی و انسانی در برابر انتقادات ، راهنمایی دانشجویان برای انجام فعالیت های درسی ، داشتن تماس چشمی با تمامی دانشجویان، توجه به تمامی شاگردان، تنظیم تن و لحن صدا، خلق مثال برای تفهیم مطالب و برخورداری از بیانی ساده و قابل فهم بوده است. از نظر پاسخگویان مهم ترین شاخص های تدریس اثربخش در حیطه مولفه خاص حرفه معلمی شامل: تعیین موضوع درس، زمان لازم، شرایط و موقعیت کلاس توسط استاد ، اعلام دستورالعمل های صریح و شفاف از سوی استاد تسلط استاد بر مطالب درسی، استفاده از ابزار و تکنولوژی های مختلف آموزشی، تعهد و مسئولیت پذیری در قبا
  20. بررسی رابطه گرایش کارآفرینانه با عملکرد در سازمان جهاد کشاورزی استان همدان
    1396
    هدف این پژوهش توصیفی-همبستگی بررسی رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد در سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بود. همچنین نقش میانجی یادگیری سازمانی و جهت گیری یادگیری بررسی شد. این پژوهش در دو سطح سازمانی (مدیران) و فردی (کارکنان) صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر 50 نفر از مدیران که به روش تمام شماری انتخاب گردیدند. همچنین 635 نفر از کارکنان که تعداد 242 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و تایید شد. نتایج مدل یابی معادله های ساختاری و بوت استرپ نشان داد گرایش کارآفرینانه با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارد اما با عملکرد فردی رابطه ای ندارد و همچنین با یادگیری سازمانی و فردی و جهت گیری یادگیری رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین رابطه بین یادگیری فردی با عملکرد فردی و جهت گیری یادگیری با یادگیری سازمانی و فردی معنی دار شد. اما رابطه بین یادگیری سازمانی با عملکرد سازمانی و جهت گیری یادگیری با عملکرد فردی معنادار نبود. افزون بر این جهت گیری یادگیری رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد فردی را میانجی گری می کند و اثر غیرمستقیم گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمانی با میانجی گری یادگیری سازمانی مثبت و معنادار بود. بر اساس یافته های پژوهش، مدیران و رهبران سازمان می توانند در فرایند بهبود گرایش کارآفرینانه بر مکانیسم یادگیری سازمانی و فردی و جهت گیری یادگیری تمرکز نمایند و از این طریق عملکرد سازمان و افراد را ارتقاء دهند.
  21. ارزیابی پایداری زیست محیطی کشت سیب زمینی و خیار در دهستان سفالگران شهرستان بهار
    1395
    برای رسیدن به کشاورزی پایدار باید ردپای اکولوژیکی را شناخت. این شاخص میزان زمین بهره ور موردنیاز برای جبران اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت های گوناگون کشاورزی را مشخص می کند. در این تحقیق برای نشان دادن واحد ردپای اکولوژیک از روش هکتار جهانی (gha) استفاده شده است. این روش یک واحد مشترک برای مقایسه معنی دار ردپا در زمین های گوناگون در سطح جهان است که در این تحقیق با هدف مقایسه ردپای اکولوژیکی در کشت سیب زمینی و خیار در دهستان سفالگران مورد استفاده قرار گرفته است. برای ارزیابی پایداری، با در نظر قرار دادن مصرف انرژی، از شاخص های زیست محیطی؛ مصرف بذر، آب، سوخت، نیروی انسانی، سموم، تولید محصولات سیب زمینی و خیار استفاده شد. معیار مقایسه پایداری نمره کل اکتسابی وزن داده شده (هکتار جهانی) حاصل از برآورد مدل ردپای اکولوژیکی در هریک از محصولات بود. رویکرد غالب این پژوهش پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از پرسشنامه و به صورت مقطعی در سال 1395-1394 از 100 نفر از کشاورزان سیب زمینی کار و 40 نفر کشاورزان کشت کنندگان خیار گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین نمره کل ردپای اکولوژیکی بر حسب هکتار جهانی در کشت سیب زمینی (88/3) و کشت خیار (15/3) وجود دارد، به طوری که کشت خیار از پایداری زیست محیطی بیشتری برخودار است. با توجه فاکتور جهانی، هر دو کشت سیب زمینی و خیار بیش از ظرفیت اکولوژیکی یک هکتار زمین مولد مورد نیاز برای جبران اثرات زیست محیطی، از زمین بهره بردار می باشد، بنابراین بر اساس رویکرد ردپا، هر دو کشت ناپایدار محسوب می شوند. ردپای اکولوژیکی فاکتور بذر برای کشت سیب زمینی با 1/23 درصد هکتار جهانی و برای کشت خیارفاکتور کود شیمیایی با 3/26 درصد بیشترین تاثیر را بر پایداری زیست محیطی داشته است. میزان ردپای برآورد شده براساس هکتار جهانی، برای هر دو کشت رقمی نگران کننده است و برای رفع این مشکل نیاز به برنامه ریزی و عزم ملی است.
  22. عوامل موثر بر مشارکت جوامع محلی در حفاظت از جنگل های شهرستان گیلان غرب
    1394
    استفاده از مشارکت مردمی در احیا منابع طبیعی و جنگل ها به عنوان یک نیاز و ضرورت مطرح است به طوری که تاکید بر مشارکت مردم در تصمیم های پیرامون منابع طبیعی و جنگل ها به عنوان آسان ترین راهکار حفاظت از این منابع است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در حفاظت از جنگل های شهرستان گیلان غرب به مرحله اجرا درآمده است. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی- همبستگی و از نوع مطالعات کمی است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، و همچنین پرسشنامه به عنوان مهم ترین ابزار جمع آوری گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از نظرات اساتید و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزیابی پایایی نیز در مرحله پیش آزمون با تکمیل 30 پرسشنامه از جامعه آماری مورد بررسی صورت گرفت. که با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ ضریب آلفا عدد 750/0 درصد به دست آمد. در این تحقیق روستا های شهرستان گیلان غرب استان کرمانشاه به عنوان منطقه مورد بررسی انتخاب گردید و جامعه آماری شامل 550 نفر مردان و زنان روستایی در نظر گرفته شد، که با استفاده از جدول نمونه گیری گرجسی و مورگان تعداد 220 نفر از آن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه معنی-داری بین متغیرهای سن، سطح سواد، جنسیت، شغل، تعداد دام، ویژگی های اجتماعی فرهنگی مردم، میزان وابستگی اقتصادی مردم به جنگل، وضعیت ارتباطات سازمانی و میزان دانش و اطلاعات روستاییان در زمینه جنگل با مشارکت در طرح-های حفاظت از جنگل وجود دارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیرهای وضعیت ارتباطات سازمانی و میزان دانش و اطلاعات مردم در زمینه حفاظت از جنگل تاثیر معنی داری بر میزان مشارکت روستاییان در طرح های حفاظت از جنگل داشته اند؛ و دو متغیر مذکور در مجموع، 29 درصد از میزان مشارکت روستاییان در طرح های حفاظت از جنگل را پیش بینی نمودند.