Mousa Aazami

Associate Professor

Update: 2024-05-16

Mousa Aazami

Faculty of Agriculture / ترویج و آموزش کشاورزی

P.H.D dissertations

  1. تحليل بوم شناسي انساني تصميم گيري زيست محيطي بهره برداران آب در حفاظت از منابع آب كشاورزي (مورد مطالعه: منطقه ماهيدشت شهرستان كرمانشاه)
    مريم شيرخاني
    پژوهش حاضر با هدف تحليل بوم شناسي انساني تصميم گيري زيست محيطي بهره برداران آب در حفاظت از منابع آب كشاورزي در منطقه ماهيدشت شهرستان كرمانشاه انجام گرفته است. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي است؛ به لحاظ روش-شناختي، از ديدمان آميخته (كمي و كيفي) بهره مي گيرد و از لحاظ گردآوري داده ها، از نوع پيمايشي بوده و بر پايه تجزيه وتحليل داده ها از نوع توصيفي است كه در طي سه مرحله اصلي انجام گرفته است. مرحله اول به تعيين شاخص ها و مولفه هاي تصميم گيري زيست محيطي و بوم شناسي انساني بهره برداران آب در حفاظت از منابع آب كشاورزي با استفاده از روش توصيفي، اختصاص يافت؛ در مرحله دوم با استفاده از رويكرد تحليل محتواي كيفي به شيوه قراردادي و بر اساس دو مدل بنگسون (2016) و الو و كينگاس (2008)، وضعيت حفاظت از منابع آب كشاورزي در منطقه مورد مطالعه از نظر وضعيت منابع آبي، وضعيت كشاورزي و وضعيت ترويج كشاورزي در حفاظت از منابع آب كشاورزي، مورد واكاوي قرار گرفت؛ در مرحله سوم بر اساس مدل اكوسيستم انساني مكليس و همكاران (1997)، مدل فرآيند تصميم گيري زيست محيطي انگليش (1999)، چهارچوب فرآيندي تصميم گيري زيست محيطي تون و همكاران (2000) و مدل هاي رفتار زيست محيطي، به بررسي مولفه هاي اكوسيستم انساني در تصميم گيري زيست محيطي بهره برداران آب در حفاظت از منابع آب كشاورزي در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش كمي (تحليل هاي آماري توصيفي و استنباطي مبتني بر آزمون هاي آماري مقايسه اي، همبستگي و مدل سازي معادلات ساختاري)، پرداخته شد. در مرحله كيفي تعداد 51 نفر از مديران و كارشناسان شركت آب منطقه اي و سازمان جهاد كشاورزي، اعضاي هيئت علمي مركز تحقيقات كشاورزي و اساتيد دانشگاه به شيوه نمونه گيري هدفمند (گلوله برفي) و با استفاده از مصاحبه هاي نيمه ساختار يافته و باز مورد پرسش قرار گرفتند و همچنين اسناد مرتبط نيز بررسي گرديد و به منظور تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزار MAXQDA 10 استفاده شد. جامعه آماري در مرحله كمي شامل 1200 نفر از كشاورزان آبي منطقه ماهيدشت در دو دهستان ماهيدشت و چقانرگس بود كه به شيوه نمونه گيري تصادفي طبقه اي با انتساب متناسب و با استفاده از ابزار پرسشنامه ساختارمند، در نهايت 276 نفر از آنان مورد بررسي قرار گرفتند و به منظور تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزارهاي SPSS 26 و SmartPLS 3 استفاده شد
    Thesis summary

  2. تحليل راهبردهاي توسعه زير بخشهاي مختلف كشاورزي استان همدان
    هاجر وحدت مودب
    عليرغم اهميت و جايگاه كشاورزي در پيشبرد توسعه استان همدان، اين بخش به علت مديريت و برنامه ريزيهاي نادرست با انبوهي از مشكلات و معضلات مواجه گرديده است لذا پژوهش حاضر باهدف تحليل راهبردهاي توسعه زيربخشهاي مختلف كشاورزي استان همدان و به روش كمي- كيفي در قالب 10 زيربخش انجام شد، كه در اين راستا از تكنيكهاي ويكور، تحليل عاملي، تحليل محتوا مبتني بر استقرا، دلفي و سوات و همچنين نرم افزارهاي MAXQDA، Spss، Excel و ArcGIS متناسب با هدف هر بخش استفاده گشت. نتايج پژوهش حاكي از آن بود كه بر حسب شاخص تركيبي توسعه كشاورزي شهرستان نهاوند در منطقه برخوردار، شهرستانهاي اسدآباد، ملاير، رزن، بهار، تويسركان و همدان در گروه نيمه برخوردار و شهرستانهاي فامنين و كبودراهنگ در منطقه محروم قرار دارند، كه مهمترين موانع توسعه در منطقه محروم كشاورزي، شامل موانع اقتصادي، طبيعي، زيرساختي، اجتماعي- فرهنگي، آموزشي-ترويجي، نهادي و موانع فني بودند. همچنين مهمترين پيشرانهاي توسعه كشاورزي در استان، ايجاد ارزش افزوده، عوامل فرهنگي-آموزشي، توجه به توليدات ارگانيك، استفاده بهينه از منابع، تقويت زيرساخت و تجهيزات، عوامل نهادي-مديريتي و عوامل اقتصادي شناسايي شدند. بنا بر نتايج بخش دوم پژوهش شهرستانهاي نهاوند، اسد آباد و ملاير از نظر توسعه زيربخش باغباني در منطقه برخوردار قرار دارند و توسعه همكاريهاي بين المللي، ملي و محلي، توسعه فعاليتهاي آموزشي و ترويجي، جلوگيري از خام فروشي، گسترش خدمات حمايتي و توسعه صادرات مهمترين راهبردهاي توسعه زيربخش باغباني در اين منطقه هستند. منطقه نيمه برخوردار زيربخش باغباني نيز دربرگيرنده شهرستانهاي همدان بهار، تويسركان و رزن است كه توسعه توليد گياهان دارويي، توسعه صادرات، ايجاد ارزش افزوده، خدمات حمايتي و جلوگيري از مهاجرت روستاييان راهبردهاي مناسب جهت توسعه باغباني اين منطقه شناسايي گشت. همچنين شهرستانهاي فامنين و كبودرارهنگ در منطقه محروم زيربخش باغباني قرار دارند و راهبردهاي توسعه فعاليتهاي ترويجي و آموزشي، بهينه سازي مصرف آب، حمايت مالي، توسعه كشتهاي گلخانه اي و توسعه توليد گياهان دارويي در راستاي توسعه باغباني در اين منطقه ارائه شد. نتايج منطقه بندي استان همدان ازنظر توسعه زراعت نشان داد كه شهرستانهاي نهاوند و اسدآباد در منطقه برخوردار قرار دارند و به منظور توسعه اين بخش با
    Thesis summary

  3. ارزيابي حكمراني محلي آب و مشاركت مردمي در برخي دشت هاي استان همدان: رويكرد تحليل شبكه اجتماعي
    مهرداد پويا
    دربخش اول تحقيق، براي اولين بار از رهيافت تدوين نقشه علم براي بررسي علم حكمراني آب و اينكه ساختار اين دانش چگونه ازنظر اجتماعي، علمي، و مفهومي شكل گرفته، استفاده شد. در گزارش حاضر روندهاي پژوهشي، و شبكه هاي علمي و هم رخدادي پژوهش هاي حكمراني آب بررسي شد. يافته ها نشان داد كه هلند، آمريكا، آلمان، انگلستان، كانادا، و استراليا كشورهاي اصلي هستند كه در موضوع حكمراني آب با يكديگر همكاري مي كنند. همچنين، گروه هاي اصلي پژوهش در حكمراني آب در موضوعات حكمراني، مديريت، و سياست گذاري درحال تحقيق هستند. پژوهش گران حكمراني آب در سال 2014 بر موضوعاتي نظير فقر، خصوصي سازي و نهادها كار مي كردند. در 2015، به سياست، مشاركت و سياست گذاري علاقمند شدند. در نهايت، به شهرنشيني، كشاورزي و عدالت علاقمند شدند. در اين تحقيق يك شبكه اصلي و به هم پيوسته حكمراني آب كشف شد؛ كه به عنوان نقشه راهنما براي پژوهش گران آينده حكمراني آب پيشنهاد مي گردد. دربخش دوم تحقيق، بر اساس گراف شبكه مشورت گيري، آقايان (as)، (mr)، (ga)، (ss) و (rs) به عنوان افراد مرجع شناسايي شدند. مطالعه شبكه دووجهي آشكار ساخت كه شوراي روستا به عنوان خط اول مراجعات اعضاي تعاوني براي چاره جويي شناسايي شد و پس ازآن اداره تعاون و درنهايت جهاد كشاورزي قرار گرفتند. اداره آب و فاضلاب روستايي هم براي مشورت و كسب اطلاعات، و تعامل و همكاري موردتوجه بوده و هم درنهايت داراي بيشترين تعارضات معرفي شده است. مركزيت فاصله ژئودزي به طور ميانگين برابر 8/1، 8/1، و 6/1 به ترتيب براي شبكه هاي اعتماد، مشاركت و مشورت گيري بوده است. به عبارت ديگر فاصله چنداني براي رسيدن به ديگران در شبكه هاي مذكور وجود ندارد. بااينكه تراكم اين شبكه ها پايين است ولي چون فواصل كم هستند مي توان به راحتي آن ها را ترميم و براي مشاركت آماده كرد. مركزيت درجه در شبكه مشورت گيري نشان داد كه ga بالاترين درجه خروجي، و rs و as بيشترين مركزيت درجه ورودي را داشته اند. اين يافته ها با نتايج توصيف سطري و ستوني شباهت دارد. مركزيت درجه بوناچيچ در شبكه مشورت گيري آشكار ساخت كه علاوه بر as و rs افراد ديگري نظير br و mr هم داراي مركزيت بالايي از حيث اين شاخص هستند. اين افراد در شبكه مشورت گيري با افراد بانفوذي رابطه دارند كه مي تواند تأثير كارايشان را به طور قابل ملاحظه اي افزايش دهد. مركزيت
  4. بررسي كيفيت زندگي روستايي در ايران و تحليل عوامل موثر بر آن
    هما سروش مهر
    مقابله با خشكسالي، توسعه روستايي-كشاورزي و جلوگيري از مهاجرت روستائيان مستلزم افزايش جذابيت روستاها به عنوان محل زندگي و كار از ضروري ترين برنامه هاي توسعه و جزء حفاظت از ايران بخصوص در چند سال اخير به شمار مي-رود. در اين راستا پژوهش حاضر به سنجش كيفيت زندگي روستاها به روش فازي و تعيين عوامل موثر بر بهبود كيفيت زندگي مي پردازد. با توجه به مباني نظري و تحقيقات صورت گرفته متغيرهاي مختلف كيفيت زندگي روستايي در شاخص-هاي منفي (خشكسالي و بيكاري) و مثبت (اجتماعي، آموزشي-بهداشتي و زيربنايي) تقسيم بندي شده، با استفاده از پرسشنامه نخبگان وزن هر شاخص تعيين و همزمان از داده هاي سرشماري هاي سال 85 و 90 نيز مقدار عددي اين شاخص-ها محاسبه، وارد نرم افزار متلب شده و مقدار نهايي كيفيت زندگي در استان هاي كشور تعيين شد. با توجه به نتايج در سال 1385 كيفيت زندگي استان هاي گلستان، مركزي، خراسان جنوبي، مازندران و اصفهان به ترتيب بهترين ها در كشور مي-باشند. استان هاي سيستان، كرمانشاه، يزد، خراسان رضوي و اردبيل نامناسب ترين كيفيت زندگي روستايي را دارا مي باشند. ميانگين كيفيت زندگي در اين سال عدد (35/0) بوده كه نشان داد بيشتر استان هاي كشور كيفيت زندگي زير حد متوسط (5/0) دارند. استان هاي آذربايجان غربي، اصفهان، تهران، سمنان، خراسان جنوبي، فارس، كردستان، كرمان، گلستان، گيلان، لرستان، مازندران، مركزي و همدان در بالاي ميانگين قرار داشته و ساير استان ها پايين تر از ميانگين هستند. در سال 90 بهترين مكان ها جهت سكونت روستاييان استان هاي گلستان، زنجان، خراسان شمالي، سمنان و البرز مي باشد. استان هاي سيستان، كرمان، خوزستان، فارس و كرمانشاه نيز پايين ترين كيفيت زندگي روستايي را دارا مي باشند. ميانگين كيفيت زندگي در اين سال مقدار (46/0) بوده كه نزديك به حد متوسط زندگي مي باشد. بدين ترتيب بجز استان هاي آذربايجان غربي، خوزستان، سيستان، فارس، كرمان، كرمانشاه، كهگيلويه، گيلان، لرستان، هرمزگان و يزد ساير استان ها توانسته اند كيفيت زندگي روستايي نزديك به ميانگين كشور را به دست آورند. جهت سنجش عوامل موثر بر كيفيت زندگي روستايي دو بخش سياستگذاري ها و سرمايه گذاري هاي دولتي بررسي شد. بدين منظور شاخص كيفيت زندگي پايدار روستايي طي دوره زماني 1395-1370 محاسبه شده، و اثرات سرمايه گذاري ها و سياست گذاري هاي مختلف دولت
    Thesis summary

  5. تحليل اثرات تغيير اقليم بر نظام هاي معيشت روستايي در ايران
    مهدي خياطي
    موضوع معيشت، طي يك دهه گذشته بحث محوري در تفكر و عمل توسعه روستايي بوده است. دستيابي به توسعه پايدار و بهبود نظام هاي معيشت به ويژه در كشورهاي در حال توسعه، كه تا پيش از اين با موانع گوناگوني مواجه بود، اينك با ظهور تغيير اقليم، با چالش بزرگتري رو به رو شده است. تغيير اقليم به عنوان چالش توسعه عصر ما و تهديدي براي توسعه به شمار مي رود كه ممكن است بسياري از دستاوردهاي توسعه دهه هاي گذشته را از بين ببرد. بر اين اساس، مطالعه حاضر با هدف تحليل اثرات تغيير اقليم بر نظام هاي معيشت روستايي در ايران و با توسعه مدل مفهومي برگرفته از رهيافت معيشت پايدار انجام شده است. براي اين منظور داده هاي ثانويه از پيمايش هاي ملي و منابع آماري سازمانهاي دولتي گردآوري و پس از آماده سازي با استفاده از رگرسيون داده هاي تابلويي مورد تحليل قرار گرفت. همچنين براي آزمون روابط واسطه اي ميان متغيرها از رهيافت سه مرحله اي بارون و كني (1986) استفاده شد. بر اساس سناريوهاي مختلف RCP تا سال 2050، مقدار بارندگي سالانه در برخي استان ها افزايش و در برخي ديگر كاهش مي يابد، در حاليكه ميانگين دماي سالانه در تمامي استان ها افزايش خواهد يافت. بنابراين انتظار مي رود دارايي هاي مالي، طبيعي، اجتماعي و انساني خانوارهاي روستايي استان هايي كه دچار كاهش بارندگي مي شوند، در معرض تهديد قرار گيرد. افزايش دما نيز آسيب پذيري خانوارهاي روستايي كشور را از طريق نقصان يافتن دارايي هاي مالي، فيزيكي، طبيعي و اجتماعي آنها افزايش مي دهد. با توجه به تاثير مستقيم تغيير اقليم و دارايي هاي معيشت بر ستانده هاي معيشت، مي توان چنين استنباط نمود كه در صورت عدم اتخاذ راهبردهاي سازگاري و تاب آوري مناسب در بسياري از استان ها، رشد GDP بخش كشاورزي و رفاه اجتماعي خانوارهاي روستايي كاهش و نابرابري فزوني مي يابد.
    Thesis summary

  6. چالش هاي پژوهش هاي توسعه روستايي و شكاورزي و راهكارهاي بهبود اثربخشي آنها
    وحيد احساني
    طي دهه هاي اخير، در ايران كمّيّت پژوهش هاي مرتبط با توسعۀ روستايي و كشاورزي به شدّت افزايش و رتبۀ كشور بر اين اساس به شكل چشمگيري بهبود يافته است، امّا آنچه اهمّيّت دارد كيفيّت و ميزان اثربخش بودن اين پژوهش هاست. بنابراين، هدف مطالعۀ حاضر ارزيابي مجموعۀ پژوهش هاي مرتبط با توسعۀ روستايي و كشاورزيِ ايران، چالش هاي اين پژوهش ها و راهكارهاي افزايش اثربخشي آنها بوده است. در اين راستا، ابتدا در قالب مطالعات كتابخانه اي و با استفاده از اسناد بالادستي نظام جمهوري اسلامي ايران و ديدگاه صاحب نظران به بررسي جايگاه «اثربخشي پژوهش» در ميان جنبه هاي گوناگون علم و پژوهش پرداخته و مشخّص شد كه مقولۀ مورد نظر نه تنها بسيار مهمّ است، بلكه يك ركن اساسي محسوب شده و در اين عرصه محوريّت دارد. سپس با استفاده از مدل هاي ارزيابيِ تأثيرِ پژوهش و ادبيات مربوطه، مدل مسير تأثيرگذاري پژوهش، جهت برآورد نمودنِ ميزان اثربخشي و قابليّت اثرگذاري پژوهش هاي كشور، طرّاحي گرديد. در گام سوّم، با استفاده از روش مطالعۀ تطبيقي، ميزان اثربخشي پژوهش هاي ايران در حوزۀ كشاورزي بر شاخص هاي توسعۀ كشاورزي كشور با ساير جوامع مورد مقايسه قرار گرفت. بدين منظور، ابتدا در خصوص هر يك از شاخص هاي ارزش افزودۀ كشاورزي، ارزش خالص توليدات كشاورزي، ارزش صادرات كشاورزي، انتشار گازهاي گلخانه اي، بهره وري كشاورزي و عملكرد غلات و حبوبات، گروهي متشكّل از كشورهايي كه داده هاي آنها لااقل براي يك بازۀ 30 ساله موجود بود تشكيل و سپس در هر گروه، روند تغييرات سهم و رتبۀ ايران از لحاظ تعداد مقالات كشاورزي با روند تغييرات سهم و رتبۀ كشور از لحاظ شاخص مربوطهْ مقايسه شد. يافته ها حاكي از آن بود كه پژوهش هاي مورد نظر در مجموع اثربخشي ضعيفي داشته اند. در مرحلۀ بعد، اثربخشي مجموعۀ پژوهش هاي ايران مورد بررسي قرار گرفت. به منظور ارزيابيِ ميزان اثربخشيِ مجموعۀ پژوهش هاي ايران بر گسترش مرزهاي دانش، علاوه بر نسبت ميان تعداد مقالات و تعداد ثبت اختراع كه توسّط سايرين محاسبه و اعلام شده بود، سهم ايران در كسب معتبرترين جوايز علمي و سهم مقالات برتر كشور از كل استنادهاي صورت گرفته به تمامي مقالات برتر جهان ملاك عمل قرار گرفت. ميزان اثربخشيِ پژوهش هاي فزآيندۀ ايران بر سطح توسعۀ كشور با رسم نموداري كه در آن روند تغييرات رتبۀ ايران از لحاظ كمّيّت توليدات علم ب
    Thesis summary

  7. ارزيابي اثرات زيست محيطي نظام هاي بهره برداري كشاورزي در استان همدان با استفاده از تحليل ردپاي اكولوژيكي (مورد: گندم آبي)
    عبدالعلي بهرامي
    سياست افزايش توليد در بخش كشاورزي بدون توجه به حجم و نوع مصرف سموم و كودهاي شيميايي نگراني هاي زيست-محيطي زيادي را به همراه داشته، به طوري كه اغلب تحقيقات، ناپايداري استفاده از منابع اكولوژيكي در اين بخش را تأييد كرده اند. در اين رابطه با توجه به تنوع اثرات زيست محيطي كشاورزي نظير تخريب منابع اكولوژيكي، روش هاي مختلفي براي ارزيابي اثرات زيست محيطي به وجود آمده و توسعه يافته است. يكي از مدل هاي كمّي مهم در اين زمينه، تحليل ردپاي اكولوژيكي است كه چشم انداز پايداري قوي را در نظر دارد و استفاده از آن در كشاورزي موضوعي جديد و در حال تكامل است كه در اين تحقيق مورد تأكيد قرار گرفته است. براي ارزيابي ردپاي اكولوژيكي اراضي تحت كشت گندم آبي در منطقه مورد مطالعه از شاخص هاي مختلفي استفاده شده است. در اين تحقيق، 370 نفر از كشاورزان عضو تعاوني هاي توليد كشاورزي و نظام كه همزمان با استفاده از دو سيستم؛ خاك ورزي حفاظتي و مرسوم (رايج)، مراحل كاشت و برداشت گندم آبي را انجام مي دادند، به عنوان نمونه براي ارزيابي ردپاي اكولوژيكي گندم آبي در سال زراعي 93-92 در استان همدان انتخاب شدند. بعلاوه از شاخص توان اكولوژيكي با دو روش روي هم گذاري نقشه ها در محيط GIS و نمونه برداري از خاك نيز براي ارزيابي توان اكولوژيكي اراضي كشاورزي استان استفاده شد. براي تحليل داده ها نرم افزارهاي، Excel، Spss، GIS، Choice Expert و Surfer9 مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج پژوهش نشان داد كه ردپاي اكولوژيكي بر حسب مصرف نهاده ها در سيستم كشت مرسوم (رايج)، 96/2 و در سيستم كشت حفاظتي، 84/2 معادل هكتار جهاني مي-باشد. آزمون مقايسه ميانگين نشان داد كه بين ميانگين نمره ردپاي اكولوژيكي در سيستم خاك ورزي حفاظتي با سيستم مرسوم (رايج)، تفاوت معني داري در سطح 05/0 وجود دارد. يافته هاي تحليل كلاستر نيز نشان داد كه ردپاي اكولوژيكي بيش از 70 درصد از كشاورزان در سطح اثرات ناپايداري زياد و بقيه در سطح ناپايداري كم قرار دارند. نتايج روش روي هم گذاري نقشه ها نشان داد كه در ميان فاكتورهاي مورد بررسي، اسيديته و شوري خاك به ترتيب با وزن نهايي 313/0 و 228/،0 مهم ترين فاكتور هاي اثرگذار بر توان اكولوژيك اراضي كشاورزي استان هستند. نتايج حاصل از تحليل داده هاي مربوط به نمونه برداري از خاك نيز تاييد كرد كه اسيديته و شوري خاك، طي گذشت زمان،
    Thesis summary

Master Theses

  1. بررسي نقش ترويج در توانمندسازي جامعه روستايي براي قطع وابستگي معيشتي به منابع جنگلي، مطالعه موردي استان لرستان، شهرستان خرم آباد
    معيشت به عنوان مجموعه فعاليت هايي است كه براي زندگي روزمره ضروري و در طول زندگي فرد انجام مي شود. چنين فعاليت هايي مي تواند شامل تأمين آب، غذا، علوفه، دارو، سرپناه، لباس و...باشد. امرارمعاش يك فرد شامل توانايي دستيابي به مايحتاج فوق الذكر به منظور تأمين نيازهاي اساسي خود و خانواده اش است و در اين بين ترويـج وآموزش كشـاورزي ، نقـش اساسـي در تحقـق خودكفايـي، در محصـوالت كشـاورزي و نقش بـي بديلـي در توسـعه ملـي دارد. ايـن پژوهـش بـا هـدف بررسي نقش ترويج در توانمندسازي جامعه روستايي براي قطع وابستگي معيشتي به منابع جنگلي، مطالعه موردي استان لرستان، شهرستان خرم آباد اجرا شده است. پژوهـش از لحاظ هدف كاربردي و از لحاظ روش توصيفي پيمايشي ميباشد نمونه آمـاري مشـتمل بر 200 نفر از كشاورزان روستاهاي خرم آباد(روستاهاي ناي انگيز و زالياب) بود ه است پس از جمع آوري پرسشنامه ها، داده ها وارد نرم افزار SPSS خواهند شد و پايايي پرسشنامه بر اساس آزمون آلفا كرونباخ محاسبه خواهد شد. به منظور تجزيه وتحليل داده هاي به دست آمده از پرسشنامه هاي جمع آوري شده از روش هاي آماري توصيفي و استنباطي استفاده خواهد شد. بدين ترتيب كه براي توصيف پاسخ هاي داده شده به سؤالات پرسشنامه تحقيق از روش هاي آمار توصيفي مثل فراواني، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد استفاده خواهد شد و در سطح استنباطي براي آزمون فرضيه ها از آزمون تحليل عاملي تأييدي و آزمون هاي مقايسه ميانگين با استفاده از نرم افزارهاي SPSS استفاده خواهد شد. كه نتيج بيانگر اين است كه بين سازه هاي ترويجي و منابع ( انساني، مالي، فيزيكي، اجتماعي، طبيعي،) رابطه معني داري وجود دارد همچنين شركت در كلاس هاي اموزشي ترويجي بالاترين اولويت د ر بين گويه هاي متغير سازه هاي ترويجي را داشته است و نيز حفاظت از گونه هاي گياهي و جانوري و حفظ گونه هاي كمياب در منطقه اولين اولويت در سرمايه هاي طبيعي را داشته و همچنين افزايش سطح آكاهي و دانش عمومي خود و خانواده بالاترين اولويت از سرمايه هاي انساني را داشته است.
    Thesis summary

  2. بررسي پيش برنده ها و بازدارنده هاي توسعه كشاورزي قراردادي: مطالعه موردي كشاورزان چغندركار شهرستان اسدآباد- طرف قراداد كارخانه قند همدان
    عبدالرضا اردلاني
    در اين پژوهش به بررسي پيش برنده ها و بازدارنده هاي توسعه كشاورزي قراردادي دركشاورزان چغندركار شهرستان اسدآباد پرداخته شده است. جامعه آماري تحقيق شامل 753 نفر كشاورز چغندركار طرف قرارداد مي باشد، كه بر اساس جدول مورگان حجم نمونه مورد بررسي 196 نفر تعيين گرديد. داده هاي مورد نياز با استفاده از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته جمع آوري گرديد. به منظور سنجش پيش برنده هاي پذيرش كشاورزي قراردادي از چهار مؤلفه اقتصادي با 17 گويه، اجتماعي-فرهنگي با 10 گويه، محيط زيستي-اقليمي با 9 گويه و ساختاري-مديريتي با 12 گويه بهره گيري شد. همچنين به منظور سنجش بازدارنده هاي پذيرش كشاورزي قراردادي نيز از چهار مؤلفه اقتصادي با 11 گويه، اجتماعي-فرهنگي با 6 گويه، محيط زيستي-اقليمي با 12 گويه و ساختاري-مديريتي با 6 گويه در قالب طيف ليكرت پنج گزينه اي از خيلي كم تا خيلي زياد بهره گيري شد. نتايج نشان داد، نيروهاي پيش برنده اقتصادي به ميزان 928/32 واحد قوي تر از نيروهاي بازدارنده اقتصادي بودند. يافته هاي مربوط به بررسي پيش برنده ها و بازدارنده هاي اجتماعي-فرهنگي پذيرش كشاورزي قراردادي در ميان كشاورزان چغندركار مورد مطالعه نشان داد كه در مجموع عوامل و نيروهاي پيش برنده اجتماعي-فرهنگي، به ميزان 76/13 از بازدارنده هاي متناظر بيشتر و ارجحيت دارد. در زمينه پيش برنده ها و بازدارنده هاي محيط-زيستي- اقليمي پذيرش كشاورزي قراردادي در ميان كشاورزان، نتايج نشان داد كه بازدارنده هاي شناسايي شده به ميزان 015/14 بيشتر از قدرت پيشران هاي شناسايي شده در پژوهش حاضر بودند. در نهايت يافته هاي مربوط به پيش برنده ها و بازدارنده هاي ساختاري- مديريتي در منطقه مورد مطالعه نشان مي دهد كه جمع نيروي پيش برنده ها به ميزان 815/21 از نيروهاي بازدارنده بيشتر است. در مجموع نيروهاي پيش برنده پذيرش كشاورزي قراردادي در منطقه مورد مطالعه با ميزان 721/58 بر بازدارنده هاي متناظر با مقدار 793/35 حائز برتري مي باشند.
    Thesis summary

  3. تحليل وضعيت شاخص هاي حكمراني شايسته منابع آب در تشكل هاي آب بران دشت آبي شهرستان كامياران
    شاهو دشتي
    چكيده: حكمراني به عنوان يك راهبرد نوين مشكلات مديريتي منابع آب كشاورزي را كاهش داده و از اين طريق ميزان مشاركت، همكاري و ارتباط متقابل بين اركان حكمراني آب (جامعه مدني، بخش دولتي و خصوصي) را تقويت و به حداكثر مي رساند. اينك پس از گذشته سال ها از معرفي مقوله حكمراني اين مفهوم به طور گسترده موردتوجه و ابعاد آن گسترش موضوعي داشته است. يكي از اين ابعاد مهم شاخص هاي حكمراني است و باگذشت چندين سال از عملياتي حكمراني در حوزه آب در مناطق مختلف ضرورت بررسي وضعيت آن بسيار حائز اهميت است. لذا پژوهش حاضر باهدف تحليل و ارزيابي ميزان تحقق پذيري شاخص هاي حكمراني خوب در منابع آب كشاورزي در تشكل هاي آب بران صورت گرفته و با رويكرد توصيفي- تحليلي به روش كتابخانه اي و ميداني و با بهره گيري از ابزار پرسشنامه بر اساس شاخص هاي تعريف شده سازمان ملل متحد انجام گرفته است. منطقه موردمطالعه شهرستان كامياران و جامعه آماري تحقيق را 220 بهره بردار ساكن در 8 روستاي تحت پاياب سدهاي زيويه، اميرآباد و رمشت تشكيل مي دهند (1078 خانوار) كه با استفاده از جدول مورگان 170 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه برآورد گرديد. جهت تجزيه وتحليل داده هاي گردآوري شده از نرم افزارهاي SPSS و LISREL استفاده شده است. بر اساس يافته هاي پژوهش از آزمون مقايسه ميانگين ها تعاوني هاي آب بران دشت آبي شهرستان كامياران در ابعاد 8گانه حكمراني منابع آبي موردنظر تحقيق به گونه اي بوده كه ازنظر مؤلفه هاي پايايي مالي، مشاركت، عدالت و برابري و شفافيت مطلوب بوده اما ازنظر كفايت و قابل اعتماد بودن، كار آيي و اثربخشي، وضعيت مطلوبي نداشته و ضعف را نشان مي دهد. همچنين يافته هاي پژوهش در خصوص مدل اندازه گيري شاخص هاي حكمراني خوب نشان داد كه مقادير شاخص هاي اندازه گيري شده از مقدار مناسبي برخوردار بودند. اين نتايج نشان مي دهد كه شاخص هاي انتخابي براي سنجش شاخص هاي حكمراني خوب در منابع آبي به درستي انتخاب شده اند و از قدرت تبيين خوبي برخوردار بوده اند. نتايج حاصل از بررسي همبستگي نشان داد رابطه مثبت و معني داري بين متغيرهاي سابقه شغل اصلي، تعداد شركت در جلسات عمومي، سابقه عضويت در تشكل آب بران و مؤلفه حكمراني خوب وجود دارد. درنهايت با توجه به نتايج به دست آمده و تحليل وضعيت هركدام از شاخص ها پيشنهاد هاي كاربردي ارائه گرديد.
    Thesis summary

  4. امكان سنجي اقليمي كشت كلزا و بررسي عوامل موثر بر پذيرش آن ( مطالعه موردي: استان كرمانشاه- شهرستان جوانرود)
    سيدوهبي حسيني
    چكيده: دانه هاي روغني پس از غلات، دومين ذخاير غذايي جهان را تشكيل مي دهند و بدون شك از محصولات اساسي كشاورزي ايران هستند. اما متاسفانه با وجود تمام تلاش ها، ايران هنوز هم براي تأمين نياز خود به واردات روغني وابسته بوده و ضرورت توسعه كشت آن در مناطق مستعد بيش از پيش وجود دارد. پذيرش كشت كلزا توسط كشاورزان شهرستان جوانرود نيز در وضعيت مطلوبي نمي باشد و ميزان پذيرش اين كشت، پايين تر از ميزان پيش بيني ها بوده است. هدف از اين مطالعه، بررسي امكان سنجي اقليمي توسعه كشت كلزا و بررسي عوامل مؤثر بر پذيرش كشت آن در شهرستان جوانرود بوده است. بنابراين، جامعه مورد بررسي كشاورزان كلزاكار بوده و حجم نمونه آماري از طريق فرمول كوكران تعيين و در نهايت100 نفر زارع از 10 روستاي شهرستان جوانرود به روش انتساب متناسب و به صورت تصادفي انتخاب گرديدند. علاوه بر مرور كتابخانه ادبيات مرتبط، با استفاده از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلي، جمع آوري اطلاعات مورد نياز ميداني از آنها صورت پذيرفت. تجزيه آماري داده ها با استفاده از نرم افزارهاي SPSS و EXCEL انجام گرفت. نتايج نشان داد از بين متغيرهاي ويژگي هاي فردي، بين ميانگين متغيرهاي سن، سطح تحصيلات، تجربه كشت كلزا، از بين متغيرهاي ويژگي هاي اقتصادي، بين ميانگين متغير بهبود بهره وري توليد و سود، افزايش عملكرد توليد، تفاوت در ميزان درآمد، از بين ويژگي هاي اجتماعي، سطح تحصيلات، رقابت در بين روستاييان و ديدگاه مردم به علم و دانش، از بين متغيرهاي ويژگي هاي زيست محيطي- زراعي، بين ميانگين متغير استفاده سموم و آفت كش ها، نياز آبي، تناوب زراعي، از بين متغيرهاي ويژگي هاي نوآوري، بين ميانگين متغير مشاهده نتايج كشت، سازگاري كشت با توانايي نيروي انسان، از بين متغيرهاي ويژگي هاي مديريت-سازماني، بين ميانگين متغير بازازيابي محصول، وجود تعاوني، بيمه محصول، اثر مثبتي بر احتمال پذيرش كشت كلزا داشتند. همچنين نتايج حاصل از بررسي امكان سنجي كشت كلزا نشان داد، كه اقليم منطقه مطالعاتي با شرايط فنولوژي گياه كلزا سازگاري لازم را دارد و مشخص گرديد كه بايد كشت كلزا در منطقه مطالعاتي به صورت كشت پاييزه انجام گيرد.
    Thesis summary

  5. تحليل تطبيقي شبكه اجتماعي برخي شركت هاي تعاوني روستايي استان كرمانشاه
    جواد مرادي مريم نگاري
    هدف اين پژوهش تحليل تطبيقي شبكه اجتماعي برخي شركت هاي تعاوني روستايي استان كرمانشاه بوده است. اين تحقيق از نوع كاربردي و در گروه مطالعات تحليلي- توصيفي بوده كه به روش پيمايشي يا ميداني به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل اعضاي هيئت مديره، مديرعامل و بازرسان و كارشناسان شركت هاي تعاوني روستايي منتخب است. پايايي و روايي ابزارها با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ و روايي محتوا موردبررسي قرار گرفت كه نتايج به دست آمده نشان از پايايي و روايي موردقبول براي ابزارها داشت. يافته هاي ضريب همبستگي پويايي سازماني (31/r= )، احساس تعلق و همدلي (28/0r=)، سبك رفتاري متفاوت (35/0r= )، سطح اجتماعي متفاوت (32/0r=)، اعتماد اجتماعي (30/0r= )، مشاركت اجتماعي (32/0r= ) و روابط اجتماعي (37/0r= ) با عملكرد تعاوني ها مثبت و معنادار است. نتايج رگرسيون نشان داد كه پويايي سازماني 5/81 درصد، احساس تعلق و همدلي 8/11، سبك رفتاري متفاوت 2/4، سطح اجتماعي متفاوت 9/1، اعتماد اجتماعي 2/1، مشاركت اجتماعي ميزان 5/12 درصد و روابط اجتماعي ميزان 5/9 از تغييرات عملكرد تعاوني ها را پيش بيني مي كنند. اين متغيرها درمجموع قادر به پيش بيني حدود 6/79 درصد از تغييرات عملكرد تعاوني ها هستند. براساس يافته هاي تحقيق پويايي سازماني، احساس تعلق و همدلي، سبك رفتاري متفاوت، سطح اجتماعي متفاوت، اعتماد اجتماعي، مشاركت اجتماعي و روابط اجتماعي و عملكرد شركت در بين تعاونيهاي موفق و غير موفق متفاوت است.
    Thesis summary

  6. تحليل ديدگاه بهره برداران در مورد مديريت منابع آب در حوزه آبخيز قره چاي دشت رزن قهاوند
    محمدرضا شكري
    چكيده: هدف اصلي اين تحقيق تحليل ديدگاه بهره برداران در مورد مديريت منابع آب در حوزه آبخيز قره چاي دشت رزن قهاوند مي باشد. اطلاعات مورد نياز پژوهش با روش پيمايشي و با استفاده از ابزار پرسشنامه كسب شده است. روايي پرسشنامه توسط متخصصان فن مورد تاييد قرار گرفته است. براي بررسي پايايي، آلفاي كرونباخ آن محاسبه گرديد و رقم آن در سطوح مختلف برنامه ريزي86/0، توسعه66/0، توزيع70/0، و بهره وري 68/0منابع آب به دست آمد كه رقم قابل قبولي است. جامعه آماري پژوهش شامل 16346 نفر از بهره برداران در حوزه آبخيز رزن قهاوند مي باشد كه تعداد 227 نفر با استفاده از فرمول كوكران و روش تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند. نتايج اين تحقيق نشان داد بين متغيرهاي سن، سطح مزرعه ديم، تعداد قطعات، محصولات، تعداد دام و فاصله منبع آب تا مزرعه با متغير وابسته(مديريت منابع آب) رابطه اي وجود ندارد و بين سطح مزرعه آبي با متغير وابسته رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. در بخش تحليلي، گويه ها در 4 سطح برنامه ريزي، توسعه، توزيع، و بهره وري سنجيده شدند و اولويت هر سطح به ترتيب شامل: آگاهي از مشكلات آب، مقيد به تميز كردن جوي ها و نهرها، وجود اتلاف آب در مسير انتقال، تمايل به اصلاح جوي هاي آب به صورت مشاركتي مي باشند.
    Thesis summary

  7. بررسي وضعيت حكمراني شركتي و چالش هاي پيش رو در شركت هاي تعاوني روستايي شهرستان تويسركان
    محمد بيات
    تعاون به عنوان يكي از اركان اساسي اقتصاد كشور با تكيه بر اصول و اهداف اقتصادي-اجتماعي خود نقش بسزايي در فرآيند توسعه كشور دارد. از جمله تعاوني هاي شكل گرفته در جامعه امروزي، شركت هاي تعاوني روستايي مي باشند. مديريت و اداره امور تعاوني هاي روستايي به شكل صحيح از پايه هاي اصلي رشد و بالندگي اين شركت ها بوده و لازمه رسيدن به اهداف آن ها مي باشد. در تعاوني ها و به ويژه تعاوني هاي روستايي براي بيان شيوه جديد اداره و تدبير امور از واژه حكمراني استفاده مي شود كه به معني تبديل مديريت سلسله مراتبي به مديريت مشاركتي و داراي مولفه هاي خاص مي باشد. شواهد نشان مي دهد در ايران اغلب تعاوني هاي روستايي در زمينه اجراي صحيح شيوه حكمراني ضعيف بوده و داراي چالش هايي مي باشند. بر اين اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسي وضعيت حكمراني و چالش هاي پيش روي آن در تعاوني هاي روستايي انجام شده است. منطقه مورد مطالعه تحقيق شهرستان تويسركان مي باشد. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر نوع داده ها و شيوه گردآوري آن ها، توصيفي-همبستگي است كه به طريق پيمايشي و از طريق پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماري تحقيق را تعداد 11375 نفر اعضاي شركت هاي تعاوني روستايي شهرستان تويسركان تشكيل مي دهند. تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول كوكران تعيين شد كه در مجموع 210 نفر به عنوان نمونه، مورد بررسي قرار گرفته اند. نتايج تحقيق حاكي از وضعيت نامطلوب حكمراني شركتي در تعاوني هاي روستايي از ديدگاه اعضا بود. همچنين چالش هاي مهمي در برابر اجراي صحيح شيوه حكمراني در اين شركت ها وجود داشت كه از جمله مي توان به چالش هاي اجتماعي و فرهنگي، چالش هاي اقتصادي و چالش هاي ساختاري اشاره نمود. نتايج حاصل از همبستگي نشان داد كه بين وضعيت حكمراني و دو گروه چالش هاي ساختاري و چالش هاي فرهنگي-اجتماعي همبستگي معني داري وجود دارد.
  8. سنجش وضعيت امنيت غذايي در سطح خانوار روستاهاي شهرستان بهار و عوامل موثر بر آن
    نسرين بياناتي
    انسان به عنوان ركن اصلي اقتصاد جامعه، نيازهايي دارد كه مهمترين آنها امنيت غذايي و تغذية سالم است. امنيت غذايي زماني وجود دارد كه همة مردم در تمام ايام به غذاي كافي، سالم و مغذي دسترسي فيزيكي و اقتصادي داشته باشند و غذاي در دسترس، نيازهاي يك رژيم تغذيه اي سازگار با ترجيحات آنان را براي يك زندگي فعال و سالم فراهم كند. پژوهش حاضر كه با هدف بررسي وضعيت امنيت غذايي خانوارهاي روستايي شهرستان بهار انجام گرفته است، از نظر هدف كاربردي و از نظر نحوة گردآوري داده ها غير آزمايشي است. روش تحقيق استفاده شده در اين پژوهش پيمايشي توصيفي است. جامعة آماري عبارت است از تمام سرپرستان خانوارهاي روستايي شهرستان بهار كه با استفاده از جدول مورگان 388 سرپرست خانوار از طريق نمونه گيري تصادفي با انتساب متناسب با توجه به دو ملاك جمعيت و منطقه جغرافيايي انتخاب شدند. براي سنجش امنيت غذايي از پرسشنامه استاندارد كرنل استفاده شد كه روايي آن در تحقيقات مختلف تاييد و پايايي آن نيز از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه و 97/0 به دست آمد. نتايج تحقيق نشان داد كه اكثريت جامعه مورد مطالعه (8/51 درصد) در وضعيت امن غذايي مي باشند، 1/29 درصد در وضعيت ناامن غذايي بدون گرسنگي، 8/9 درصد در وضعيت ناامن غذايي همراه با گرسنگي متوسط و 3/9 درصد نيز در شرايط ناامن غذايي با گرسنگي شديد به سر مي برند.بنابراين اين نتايج نشان ميدهد كه شهرستان بهار در مجموع از نظر امنيت غذايي در وضعيت مناسبي قرار دارد چراكه 9/80 درصد جامعه مورد مطالعه در وضعيت امن غذايي و يا ناامن غذايي بدون گرسنگي مي باشند. نتايج تحقيق نشان داد كه بين امنيت غذايي و عوامل فردي (تعداد اعضاي خانوار، تعداد شاغلين در خانوار،تحصيلات) و عوامل اقتصادي ( ميزان درآمدهاي حاصل از فعاليت هاي كشاورزي، درآمد حاصل از فعاليت هاي غير كشاورزي، مساحت زمين زراعي آبي، مساحت زمين زراعي ديم، مساحت باغ، مالكيت زمين زراعي ديم، مالكيت باغ ) رابطه مثبت و معني داري در سطح 1 درصد وجود دارد .همچنين بين امنيت غذايي و عوامل جغرافيايي ( فاصله روستا تا شهر) وعوامل اجتماعي( امكان پس انداز ) رابطه منفي و معني داري در سطح 1 درصد وجود دارد. نتايج حاصل از رگرسيون چندگانه نيز نشان داد كه چهار متغير ميزان درآمد حاصل از فعاليت هاي كشاورزي، ميزان درآمد حاصل از فعاليت هاي غير كشاورزي، تعداد افراد شاغل در خ
  9. چالش هاي پذيرش اصلاح الگوي كشت زراعي در شهرستان دلفان استان لرستان
    كبري حسن پور
    اگر كشاورزان را به عنوان يك جامعه قلمداد كرد، يكي از مهم ترين مفاهيمي كه در جامعه شناسي كشاورزي مطرح مي شود، الگوي كشت و تغييرآن است كه از آن به عنوان سهم زير كشت و نوع محصولات مختلف زراعي كشت شده در يك منطقه با استفاده از عوامل توليدي به شمار مي رود. نوآوري يكي از محرك هاي اساسي توليد مي باشد كه با به كار بستن دانش هاي نوين به منظور بهبود توليد و خلق محصولات كارآمد مي باشد. اما نوآوري ها به دلايل مختلف هميشه از سوي جامعه مورد پذيرش قرار نمي گيرد اصلاح الگوي كشت نيز به عنوان يك نوآوري از اين قاعده مستثني نيست. اين پژوهش با هدف بررسي چالش هاي پذيرش اصلاح الگوي كشت زراعي در شهرستان دلفان با اتكا بر نظرات خبرگان و مطالعه كتابخانه اي انجام شده است. جامعه آماري پژوهش كشاورزان شهرستان دلفان مي-باشند كه در چند ساله اخير به كشت سيب زميني مشغول بودند كه با استفاده از فرمول كوكران 250 نفر از طريق نمونه گيري تصادف انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه تركيبي مدل پذيرش يكپارچه و عوامل مستخرج از روش دلفي استفاده شد كه روايي آن توسط كارشناسان تاييد و پايايي آن نيز از طريق الفاي كرونباخ محاسبه و 0.946به دست آمد. تجزيه و تحليل داده ها با نرم-افزار spss و تكنيك ديمتل خاكستري انجام شد نتايج نشان مي دهد كه پذيرش در منطقه مورد مطالع مطلوب است همچنين عوامل سطح تحصيلات، درآمد، تعدادعضاي خانواده، ميزان زمين زراعي و داشتن شغل دوم با پذيرش اصلاح الگوي كشت داراي رابطه معنادار هستند و عواملي مانند سن و سابقه كار كشاورزي و وضعيت تاهل رابطه معناداري باپذيرش اصلاح الگوي كشت ندارند.
  10. تحليل راهبردي توليد و بازاريابي گياهان دارويي شهرستان نهاوند با تأكيد بر گياه گشنيز
    سميرا رضايي
    شهرستان نهاوند به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و منطقه اي، يكي از مستعدترين مناطق و عمده ترين مركز توليد گياهان دارويي در استان همدان بوده و به تنهايي حدود 63درصد ازگشنيز كشور را توليد مي كند. ليكن با وجود پتانسيل-هاي بالقوه در زمينه توليد اين محصولات به دليل مشكلات متعدد بويژه در زمينه ي توليد و بازاريابي هنوز جايگاه واقعي خود را در توليد و بازارهاي داخلي و خارجي به دست نياورده است. از اين رو پژوهش حاضر با هدف تحليل راهبردي توليد و بازاريابي گياهان دارويي شهرستان نهاوند انجام گرفته است. اين تحقيق به لحاظ هدف، كاربردي و ماهيت توصيفي- تحليلي دارد. جامعه آماري پژوهش توليدكنندگان گشنيز در شهرستان نهاوند مي باشد(4000N = ) كه حجم نمونه نيز با استفاده از فرمول كوكران برابر با 350 نفر به شيوه طبقه اي و تصادفي انتخاب شد. ابزار اصلي گردآوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته اي بود كه گويه هاي آن از مباني نظري وپيشينه تحقيق وهمچنين نتيجه مصاحبه صورت گرفته با متخصصين امر در قالب روش دلفي بدست آمد. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد دانشگاه و متخصصين مربوطه استفاده شد و جهت پايايي ابزار تحقيق نيز از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده شده است. پايايي سؤالات مربوط نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهديد به ترتيب برابر با 73/0، 76/0، 81/0 و 71/0محاسبه گرديد كه نشان از قابل اعتماد بودن پرسشنامه مي باشد. تجزيه و تحليل هاي آماري با استفاده از SPSS انجام گرفت. در اين مطالعه ضمن ارائه مشخصات فردي پاسخگويان، تحليل هاي لازم از مدلSWOT و مهمترين نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهديد، بيان گرديده و در انتها بر اساس يافته هاي استنباطي چهار راهبرد(SO)، (WO)، (ST) و (WT) ارائه گرديده است. نتايج نشان مي دهد كه از ميان راهبر دهاي ارائه شده ي توليد گشنيز راهبرد تهاجمي- رقابتي (SO) در اولويت اول قرار گرفته و پس از آن راهبردهاي محافظه كارانه (WO)، راهبرد تنوع (ST) و در نهايت راهبرد تدافعي (WT)در اولويت هاي بعدي قرار گرفتند. و همچنين از ميان راهبردهاي ارائه شده ي بازاريابي گشنيز راهبرد انطباقي(بازنگري)(wo) در اولويت اول قرار گرفته و پس از آن راهبردهاي تدافعي (WT)، راهبرد تهاجمي- رقابتي)(so) و در نهايت راهبرد تنوع (ST) در اولويت هاي بعدي قرار گرفتند.
    Thesis summary

  11. تحليل اثر خشكسالي بر منطقه حفاظت شده راسوند و ابعاد اقتصادي-اجتماعي زندگي مردم محلي
    فاطمه اميري
    اين تحقيق با هدف تحليل اثرات خشكسالي بر منطقه حفاظت شده راسوند و ابعاد اقتصادي- اجتماعي زندگي مردم محلي به مرحله اجرا در آمد. تحقيق از لحاظ هدف كاربردي و از نوع توصيفي- تحليلي كه بصورت پيمايشي يا ميداني انجام شده است. منطقه مورد مطالعه شهرستان راسوند در استان مركزي بوده كه مقرر گرديد دو مقوله اثر خشكسالي بر ابعاد اقتصادي- اجتماعي زندگي مردم روستايي و شرايط زيست محيطي منطقه حفاظت شده راسوند مورد توجه قرار گيرد. لذا دو جامعه هدف مدنظر قرار گرفت كه جامعه اول براي بررسي تاثير خشكسالي در زندگي مردم محلي كه شامل سرپرستان خانوار10 روستاي قرار گرفته در پيرامون منطقه است ، مطابق با آمار رسمي خانوار با جمعيت حدود 39876 نفر مي باشد كه بر اساس جدول مورگان 186 نفر سرپرست خانوار از 3 روستاي منتخب(سورانه، نورآباد، برج بر اساس پراكنش چغرافيايي)، به عنوان حجم نمونه بصورت انتساب متناسب انتخاب شدند. جامعه دوم براي بررسي تاثير خشكسالي بر منطقه حفاظت شده راسوند بوده كه مشتمل بر 30 نفر كارشناس متخصص و مرتبط با آن بوده است. علاوه بر مطالعات عميق اسنادي و كتابخانه اي، داده هاي مورد نياز در روش كمي، پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان موضوعي مورد بررسي محتوايي قرار گرفت و سنجش پايايي آن با انجام پيش آزمون و با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ 94/0 تعيين گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم-افزار SPSS مورد تجزيه وو تحليل قرار گرفت. نتايج تحقيق در جامعه اول (سرپرستان خانوار) نشان داد كه مهم ترين اثرات خشكسالي از ديد جامعه اول (روستاييان) در سه دسته اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي به ترتيب شامل: قيمت نهاده-ها(بذر، كود، سم) . بدبيني و نارضايتي از سياست دولت. آلودگي و ناپايداري زيست محيطي؛ و در جامعه دوم (كارشناسان) مهم ترين اثرات اقتصادي و زيست محيطي بترتيب شامل قيمت نهاده ها (بذر، كود، سم) و خشك شدن منابع آبي(قنات و چشمه و چاه ها) بيان شده است.
  12. نقش آموزش هاي فني و حرفه اي غيررسمي در توسعه فعاليت هاي غيركشاورزي در روستاهاي شهرستان فامنين
    مهدي فرهادي
    سرمايه گذاري در فعاليت هاي غيركشاورزي زمينه مناسبي براي دست يابي به توسعه پايدار مي باشد؛ چراكه توسعه فرصت هاي مربوط به اشتغال روستايي در شرايطي كه بخش كشاورزي تنها مي تواند نسبت اندكي از نيروي انساني در مناطق روستايي را كه سالانه به طور فزاينده بر تعداد آن ها افزوده مي شود، جذب كند، توزيع عادلانه تر درآمد، كاهش شكاف درآمدي بين شهر و روستا، كاهش فقر، كنترل مهاجرت، افزايش صادرات و كاهش واردات، امكان استفاده بهينه از منابع، امكانات موجود و مواد اوليه و همچنين، كمك در تسريع روند توسعه كشاورزي ازجمله مهم ترين پيامدهاي مثبت و قابل ذكر گسترش فعاليت هاي غير كشاورزي محسوب مي شودو اين امر نيازمند آموزش مهارت ها و فنون مختلف به روستاييان مي باشد و در كشور ما اين امر به سازمان فني و حرفه اي محول شده است. اين امر از مدتها قبل عملياتي شده و اين نيازمند بررسي كارآيي و موفقيت عملي است كه در اين تحقيق مورد توجه قرار گرفته است. منطقه موردمطالعه شهرستان فامنين و جامعه آماري تحقيق را 708 نفر از مهارت آموزان ساكن در 7 روستاي شهرستان تشكيل مي دهند كه با استفاده از فرمول كوكران 200 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي گردآوري شده از نرم افزارهاي SPSS و LISREL استفاده شده است. براساس يافته هاي پژوهش آموزش هاي فني و حرفه اي در ابعاد سه گانه توانمندي فردي و شخصيتي ،شاخص هاي اقتصادي و شاخص هاي اجتماعي مهارت آموزان اثرگذار بوده، به گونه اي كه تا حدودي باعث افزايش سطح و بهبود مولفه هاي مربوط به هر يك از ابعاد شده است. همچنين يافته هاي تحقيق حاكي از وجود رابطه مثبت و معني دار بين آموزش هاي فني و حرفه اي و مولفه هاي مذكور مي باشد. نتايج آزمون فريدمن نشان از تاثير بالاي آموزش هاي فني و حرفه اي بر توانمندي هاي فردي و شخصيتي است و در مراتب بعدي شاخص هاي اقتصادي و شاخص هاي اجتماعي قرار دارند. در خصوص ارزيابي رضايت مهارت آموزان از دوره هاي فني و حرفه اي مهارت آموزان از نحوه تدريس مربيان بيشترين رضايت را داشتند.
  13. سنجش سطح توسعه مكانيزاسيون كشاورزي در غرب ايران
    معصومه عبدالهي
    ماشين آلات و ادوات كشاورزي يكي از عوامل يا نهاده هاي مهم در توليد محصولات كشاورزي به شمار مي روند كه نقش مهمي در افزايش كارايي و كيفيت توليد دارند. اكثر دولت ها برنامه مكانيزاسيون كشاورزي را به عنوان يك پيش شرط مهم براي توسعه كشاورزي در نظر گرفته و اقداماتي براي توسعه و ارتقاي آن در مناطق روستايي و كشاورزي در دستور كار خود دارند. درك وضعيت موجود ماشين آلات كشاورزي در هر كشور يك گام ضروري است كه مي تواند برنامه ريزان و سياست گذاران را در زمينه تصميم گيري و اجراي برنامه هاي مناسب براي توزيع متوازن ماشين آلات و ادوات كشاورزي، كه گامي در جهت نابودي نابرابري هاي منطقه اي است، كمك كند. بنابر پژوهش حاضر با هدف تعيين سطح توسعه مكانيزاسيون كشاورزي در استان هاي غرب كشور با استفاده از تكنيك هاي تصميم گيري چند شاخصه انجام شده است. بنابراين، اين مطالعه از نوع مطالعات توصيفي- تحليلي بوده كه از نظر هدف كاربردي و پژوهش حاضر از لحاظ هدف كاربردي بوده كه به روش توصيفي- تحليلي و با هدف سنجش سطح توسعه مكانيزاسيون كشاورزي در استان هاي غرب كشور با استفاده از تكنيك هاي تصميم گيري چند شاخصه تاكسونومي، تاپسيس و ميانگين وزني ساده به انجام رسيده است. داده ها و اطلاعات مورد نياز از طريق مراجعه به مراكز آماري و سازمانها و ادارات دخيل گردآوري شده و عمدتا از نوع داده هاي ثانويه مي باشند. به منظور سنجش سطح توسعه مكانيزاسيون استان ها 38 شاخص در پنج گروه شاخص هاي ادوات نيرومحركه، ادوات خاك ورزي، ادوات كاشت، ادوات داشت و ادوات برداشت تعريف و تنظيم گرديد و وزن هر يك آنها با بهره گيري از روش هاي تحليل سلسله مراتبي (AHP) و آنتروپي شانون و تلفيق نتايج آنها تعيين شد. سپس سطح توسعه استان ها با استفاده از تكنيك هاي تاكسونومي، TOPSIS و SAW مشخص شد. براي رتبه بندي نهايي استان ها نتايج حاصل از هر سه تكنيك با استفاده از روش هاي ميانگين رتبه ها، بردا و كاپلند ادغام گرديد. براساس نتايج بدست آمده استان همدان در گروه شاخص هاي نيرو محركه، كاشت و برداشت و استان خوزستان در گروه شاخص هاي خاك ورزي و داشت توسعه يافته ترين استان هاي غرب كشور هستند. اين در حالي است كه استان ايلام در گروه شاخص هاي نيرو محركه و استان لرستان در ساير گروه ها توسعه نيافته ترين استان هاي منطقه غرب كشور هستند. براساس شاخص تركيبي استان همدان با كسب
  14. بررسي رفتار عملي صاحبان صنايع تبديلي كشاورزي در شهرستان هاي بهار وكبودرآهنگ نسبت به بهداشت و ايمني غذايي
    مريم كوركي
    بهداشت و ايمني غذايي از اهميت و جايگاه ويژه اي در فرآيند توسعه كشورها برخوردار بوده و بخش قابل توجهي از بهداشت مواد غذايي در فرآيند توليد حاصل مي شود كه نقش مهمي در سلامت انسان وكيفيت زندگي او دارد. تحقيق حاضر با هدف بررسي رفتار عملي صاحبان صنايع تبديلي كشاورزي نسبت به بهداشت و ايمني غذايي در قالب يك تحقيق توصيفي-تحليلي و به روش پيمايشي به انجام رسيده است. علاوه بر مطالعات عميق كتابخانه اي، داده هاي مورد نياز پيمايشي از طريق ابزار پرسشنامه جمع آوري شد كه روايي آن توسط اساتيد و متخصصين موضوعي دانشگاهي و سازمان جهاد كشاورزي و صنايع روستايي تائيد، و پايايي آن با فرمول آلفا كرونباخ محاسبه كه ضريب ميانگين كل معادل 70/0 حاصل شد كه مورد قبول از نظر علمي است. منطقه مورد مطالعه شهرستان هاي بهار و كبودرآهنگ بوده در استان همدان كه در مجموع داراي 139 واحد توليدي صنايع تبديلي كوچك روستايي مي باشد. جامعه آماري با توجه به محدود بودن به صورت سرشماري (تمام شماري) مورد مطالعه قرار گرفت كه پس از عمليات ميداني تعداد 98 واحد فعال مورد واجد بررسي تشخيص داده شدند. داده هاي گردآوري شده با نرم افزار SPSS 22 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاصل از ضرايب همبستگي نشان داد كه رابطه مثبت و معني داري بين سابقه كار با نگرش و مهارت عملي پاسخگويان وجود دارد . همچنين ميانگين دانش و مهارت عملي آنها رابطه همسو و معني داري با سطح تحصيلات افراد دارد. علاوه بر اين، نتايج حاصله از مقايسه ميانگين ها مشخص كرد كه تفاوت معني داري بين نگرش افراد مورد مطالعه با تحصيلات مختلف وجود داشته كه شركت در دوره هاي آموزشي مرتبط با بهداشت و ايمني غذايي نيز در ميزان مهارت صاحبان صنايع تبديلي كشاورزي تفاوت معني دار ايجاد كرده است. نتايج حاصل از آزمون آنوا نيز تفاوت معني داري بين سطح نگرش و مهارت صاحبان صنايع تبديلي كشاورزي بر اساس متغير گروه هاي سني تبيين نمود.
    Thesis summary

  15. اندازه گيري و تحليل سطح توسعه يافتگي كشاورزي استان همدان
    فهيمه مرادي
    امروزه برنامه ريزي منطقه اي جايگاه ويژه اي در مديريت و برنامه ريزي توسعه ملي دارد. لازمه اين كار شناسايي تفاوت ها و نابرابري هاي منطقه اي مي باشد كه از طريق انجام تحقيقات علمي به روز و دقيق امكان پذير است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت وضعيت موجود شهرستان هاي استان همدان از نظر ميزان برخورداري از شاخص هاي گوناگون توسعه بخش كشاورزي و دستيابي به ميزان شكاف و فاصله موجود در اين بخش مي باشد. اين تحقيق از نوع پژوهشهاي كاربردي و با ماهيت توصيفي-تحليلي بوده كه منطقه مورد مطالعه شامل استان همدان است. علاوه بر مطالعات عميق كتابخانه اي و بررسي مباني نظري و پيشينه پژوهش، داده هاي مورد نياز از اطلاعات و آمارهاي موجود در خصوص برخورداري از شاخص هاي مورد توسعه كشاورزي با بهرهگيري از داده هاي ثانويه پايگاه هاي آماري استفاده شده است. در اين راستا 87 شاخص كشاورزي در 5 گروه، بهره برداري هاي كشاورزي، عملكرد و توليد، مكانيراسيون، دام،طيور و شيلات و تشكل هاي كشاورزي با استفاده از نرم افزارهاي SPSS و EXCEL و با روش راه حل توافقي و بهينه سازي چند معياره (VICOR) مورد تحليل و بررسي و قرار گرفت و در آخر با تكنيك هاي منطقه بندي ArcGIS الگوهاي فضايي توسعه كشاورزي شهرستان ها براساس شاخص هاي مورد مطالعه ترسيم شد. نتايج نشان داد شهرستان نهاوند با داشتن ايده آل ترين رتبه برخوردارترين شهرستان استان و شهرستان هاي فامنين و كبودراهنگ جزو شهرستان هاي محروم طبقه بندي شدند. ساير شهرستان ها در وضعيت نيمه برخوردار قرار دارند.
  16. اثرات فعاليت واحدهاي آبزي پروري دومنظوره بر معيشت پايدار خانوارهاي شاغل استان همدان
    احمد بختياري
    آبزي پروري بعنوان فعاليت كشاورزي از رويكردهاي اخير توسعه كشاورزي در مناطق روستايي است كه افزون بر جايگاه مهمي كه در توليد غذا دارد، نقش بسزايي در اشتغال زايي نيز ايفا مي كند.هدف پژوهش حاضر،بررسي تاثير آبزي پروري در استخرهاي دومنظوره قزل آلا بر بهبود دارايي هاي معيشتي خانوارهاي شاغل در اين واحدها بوده است. تحقيق حاضر به روش توصيفي- تحليلي است كه داده هاي موردنياز با استفاده از مطالعات كتابخانه اي و روش ميداني يا پرسشنامه جمع آوري گرديده است. جامعه آماري شامل همه 130 نفر سرپرست خانوار داراي استخر دومنظوره در سطح كل روستا هاي استان همدان بوده كه بصورت تمام شماري انجام گرفته است. روايي رسشنامه با نظر صاحب نظران موضوعي و اساتيد دانشكده كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا مورد تاييد قرار گرفت و به منظور بررسي پايايي پرسشنامه از ضريب آلفاي كرونباخ استفاه شده است كه ميزان آن در گويه هاي سرمايه هاي پنج گانه و نتايج معيشتي بالاتر از 7/0 ودر كل 94/ 0 بدست آمد. جهت تجزيه وتحليل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. يافته هاي تحقيق نشان داد كه آبزي پروري بر بهبود سرمايه معيشتي(طبيعي ،مالي ،فيزيكي ،انساني و اجتماعي) افراد مورد بررسي تاثير داشته است. يافته هاي تحقيق حاكي ازوجود رابطه مثبت ومعني دار بين سرمايه هاي پنج گانه معيشتي با سطح معيشت خانوارها دارد. نتايج آزمون فريدمن نشان دهنده تفاوت معني دار اهميت راهبردهاي معيشتي بين خانوارها است بطوري كه راهبرد تنوع فعاليت هاي معيشتي بالاترين اهمبت را در بين خانوارها دارد. برپايه نتايج تحليل مسير، سرمايه هاي انساني ،طبيعي ، مالي ، فيزيكي واجتماعي به ترتيب بيشترين اثر را برسطح معيشت خانوارهاي آبزي پرور داشته است
    Thesis summary

  17. ارزيابي اثرات تالاب زريوار بر معيشت پايدار روستائيان حاشيه در شهرستان مريوان
    كاروان شانازي
    تالاب ها به عنوان يكي از باارزش ترين زيست بوم هاي طبيعي از كاركردهاي متنوعي برخوردارند كه مي تواند بر سطح معيشت مردم محلي تاثير گذار باشند. پژوهش حاضر با هدف ارزيابي اثرات تالاب زريوار مريوان بر معيشت پايدار خانوارهاي روستايي حاشيه آن به انجام رسيده است. اين تحقيق از نوع توصيفي- تحليلي است كه به روش كتابخانه اي و ميداني و با بهره گيري از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است.جامعه آماري تحقيق را 1539 نفر از سرپرستان خانوار ساكن در 7 روستاي حاشيه تالاب زريوار در شهرستان مريوان تشكيل مي دهند كه با استفاده از فرمول كوكران 230 نفر از آنها به عنوان نمونه برآورد گرديد. جهت تجزيه و تحليل داده-هاي گردآوري شده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. براساس يافته هاي پژوهش بين سرمايه هاي پنج گانه معيشتي ناشي از تالاب با سطح معيشت خانوارها رابطه مثبت و معني دار وجود دارد. با توجه با نتايج حاصل از تحليل رگرسيون در مجموع 1/65 درصد از تغييرات متغير وابسته سطح معيشت خانوارهاي روستايي حاشيه تالاب توسط چهار متغير سرمايه مالي، طبيعي، اجتماعي و فيزيكي تبيين مي شود كه نشان از نقش مهم سرمايه هاي معيشتي توليد شده ناشي از تالاب در تعيين سطح معيشت روستائيان و وابستگي جوامع روستايي به كاركردها و خدمات زيست گاه هاي تالابي دارد.
    Thesis summary

  18. اثرات هوش سازماني بر سبك هاي مديريتي مديران سازمان جهادكشاورزي استان هاي غرب ايران
    فرشيد ملاميرزايي
    چكيده پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير هوش سازماني بر سبك هاي مديريت مديران جهاد كشاورزي استان هاي غرب ايران به مرحله اجرا در آمده است. پژوهش توصيفي و از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش مديران و كارشناسان جهاد كشاورزي غرب ايران مي باشد. نمونه پژوهش متشكل از 232 نفر از كاركنان و 88 نفر از مديران كه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شده اند. پرسشنامه هوش سازماني آلبرشت (2003) و پرسشنامه سبك هاي مديريتي ليكرت (1967) ابزار هاي پژوهش مي باشند. براي تجزيه وتحليل آماري از آمار توصيفي (ميانگين، انحراف استاندارد، فراواني، درصد، فراواني تجمعي) و آمار استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون، اسپيرمن، كورسكال واليس، من ويت ني، آزمون تي، تحليل عاملي تأييدي و معادلات ساختاري) تحت نرم افزارهاي spss و ليزرل استفاده شده است. نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه: بين مؤلفه هاي هوش سازماني و سبك هاي مديريت ارتباط معني داري وجود دارد و ميزان هوش سازماني در سازمان جهاد كشاورزي در حد كمتر از متوسط است. بيشترين تعداد مديران سازمان جهاد كشاورزي غرب كشور با 8/28 درصد داراي سبك مشاركتي مي باشند و در رتبه بعدي سبك مشورتي قرار دارد كه 6/25 درصد را داراست و سبك استبدادي با 2/22 درصد داراي كمترين درصد مي باشد. همچنين مشخص شد كه بين مؤلفه ي فشار عملكردي با سبك استبدادي مديران و بين مؤلفه ي بينش راهبردي و سبك مشاركتي رابطه مثبت و معني داري در حد 99 درصد وجود دارد و در نهايت نتايج نشان داد كه هرچه هوش سازماني بالاتر باشد گرايش مدير به استفاده از سبك مشاركتي بيشتر مي شود.
  19. بررسي اثرات خشكسالي بر زندگي كشاورزان در شهرستان ابركوه
    فاطمه خاكي
    هدف اصلي اين تحقيق بررسي اثرات مختلف خشكسالي از ديدگاه كشاورزان شهرستان ابركوه است. نوع تحقيق كاربردي كه با روش پيمايشي و بصورت آميخته (كمي وكيفي) صورت گرفته است. منطقه مورد مطالعه شهرستان ابركوه و جامعه آماري اين مطالعه شامل2602 خانوار روستايي كشاورز بودند كه بر اساس فرمول كوكران تعداد 169 نفر سرپرست خانوار از آن ها به عنوان حجم نمونه بصورت انتساب متناسب انتخاب شدند. علاوه بر مطالعات عميق اسنادي و كتابخانه اي، داده هاي مورد نياز در روش كمي، پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان موضوعي مورد بررسي محتوايي قرار گرفت وسنجش پايايي آن با انجام پيش آزمون و با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ 94/0 تعيين گرديد. اثرات مختلف خشكسالي ابتدا بصورت كمي شناسايي و امتياز بندي و سپس به روش كيفي (ارزيابي مشاركتي روستايي) تحليل گرديد. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه مهم ترين اثرات خشكسالي شهرستان ابركوه درسه دسته اقتصادي، اجتماعي وزيست محيطي شامل موارد زير بودند: كاهش توليدات باغي و صيفي؛ افزايش هزينه تامين آب از منابع زيرزميني و افزايش بدهي كشاورز به سازمان هاي دولتي وخصوصي، كاهش انگيزه جهت كشت محصول در سال هاي بعدي (كاهش سطح زير كشت)؛ تغيير موقعيت اجتماعي و جايگاه شغلي كشاورز و افزايش ميزان مهاجرت از مناطق روستايي، افت سطوح آب زيرزميني؛ خشك شدن قنات و چشمه و چاه ها و كاهش منابع آب سطحي (سد و...). همچنين نتايج تحقيق نشان دادكه كشاورزاني كه سن، تجربه و سطح مالكيت بالاتري دارند بيشتر تحت تاثير آثار و پيامدهاي خشكسالي در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي زندگي خود هستند و بين سطح سواد و ميزان رضايت از درآمد رابطه مثبت و معني-داري وجود دارد. همچنين خشكسالي در بعد اجتماعي زندگي افراد مورد مطالعه نسبت به دو بعد اقتصادي و زيست محيطي تاثير كمتري داشته است.
    Thesis summary

  20. بررسي وضعيت و مشكلات ارائه خدمات دولت الكترونيك در مناطق روستايي استان همدان
    پريسا سفاهن
    توسعه روستا ها با رويكرد فناوري اطلاعات و ارتباطات يكي از چالش-هاي مهم توسعه در قرن حاضر محسوب شده و اغلب كشور هاي در حال توسعه هم اكنون به دنبال بهره گيري از فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي به منظور توسعه روستا ها هستند. ارائه خدمات با استفاده از دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) به روستائيان يكي از راهبرد هايي است كه در همين راستا در دستور كار دست اندركاران توسعه روستايي در كشور قرار گرفته و ارائه خدمات مزبور مي تواند گامي مؤثر در جهت رشد و توسعه روستا ها محسوب شود. دفاتر فاواي روستايي زمينه ساز توسعه دولت الكترونيك بوده و شناخت لازم از وضعيت اين دفاتر ضروري است. هدف از اين پژوهش، بررسي وضعيت و مشكلات ارائه خدمات دولت الكترونيك در مناطق روستايي شهرستان هاي همدان، بهار و فامنين است. جامعه آماري پژوهش شامل 91 نفر از كار گزاران دفاتر فاواي روستايي بوده كه با روش تمام شماري به عنوان نمونه مورد بررسي در تحقيق انتخاب شدند. يافته هاي تحقيق حاكي از آن است كه ميزان رضايت كار گزاران از فعاليت در دفاتر فاوا با سابقه كار آن ها رابطه معني دار دارد و اما در رابطه با سن وسابقه راه اندازي دفتر رابطه اي يافت نشد. هم چنين وجود شكاف بين دو وضعيت موجود و مطلوب ارائه خدمات دولت الكترونيك با استفاده از آزمون t همبسته مورد ارزيابي قرار گرفت كه نتايج نشان مي دهد در سطح 05/0 درصد و با مقدار 33/6 تفاوت معنا داري وجود دارد كه بيانگر وجود شكاف و فاصله بين اين دو وضعيت مي باشد. در نهايت براي اثبات وجود مشكلات و موانع موجود در گسترش دولت الكترونيك در منطقه مورد مطالعه از آزمون هاي برازش مدل كه به كمك مدل سازي معادلات ساختاري تهيه شده، استفاده شد كه نتايج نشان مي دهد مدل از برازش نسبتا خوبي برخوردار بوده است.
    Thesis summary

  21. بررسي كمي و كيفي نيازهاي آموزشي اعضاي تعاوني زنان روستايي نودشه
    علي اكبر قادري
    هدف اصلي اين تحقيق شناسايي و اولويت بندي نيازهاي آموزشي و سپس شناسايي راهكارهاي مناسب جهت رفع نيازهاي آموزشي از ديدگاه اعضاي تعاوني زنان روستايي نودشه بود. پژوهش به دو روش كيفي (PRA) و كمي(پرسشنامه) صورت گرفت. نيازهاي آموزشي اعضاي تعاوني در ابتدا با استفاده از روش كيفي PRA شناسايي و سپس با استفاده از روش كمي اولويت بندي گرديدند. جامعه آماري اين مطالعه شامل 230 نفر از اعضاي تعاوني بودند كه تعداد 144 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و براي اين منظور از جدول مورگان استفاده شد. ابزار تحقيق در روش كمي، پرسشنامه بود كه روايي آن توسط متخصصان مورد بررسي محتوايي قرار گرفت و سنجش پايايي آن با انجام پيش آزمون و با استفاده از نرم افزار SPSS تعيين گرديد. روش تحليل داده ها به دو صورت توصيفي و استنباطي انجام گرفت و نتايج نشان داد كه: (1) نوع نياز آموزشي و سطح آن در اعضاي مختلف، بسيار متفاوت بود. (2)مشكلات يا نيازهاي اقتصادي اعضاي تعاوني و اميد به بهبود وضع اقتصادي خانوارها از طريق تعاوني از مهم ترين دلايل شكل گيري تعاوني بوده اند. (3)عدم آشنايي كافي اعضاء با اهداف، اصول، قوانين و مقررات تعاوني ها يكي از مهمترين مشكلات تعاوني بوده است كه مشكلات ديگري مانند ايجاد انتظارات غير اصولي بعضي از اعضاء از تعاوني، ايجاد نگرش منفي اعضاء نسبت به تعاوني و عدم همكاري آن ها با تعاوني را بوجود آورده است. (4)اكثر مشكلات تعاوني ريشه در وجود نيازهاي آموزشي اعضا دارند. (5)تعاوني روستايي زنان نودشه به تنهايي نمي-تواند نياز هاي آموزشي اعضاء را برآورده نمايد و براي اين منظور كمك ساير سازمان ها و نهادها مانند جهادكشاورزي، تعاون روستايي و ... را لازم دارد.
    Thesis summary

  22. اثرات كشت و صنعت ميان آب خوزستان بر معيشت پايدار خانوارهاي اعضا
    ناهيد هاشمي امين
    اين تحقيق با هدف تحليل تأثير كشت و صنعت بر بهبود دارايي هاي معيشتي اعضاي كشت و صنعت ميان آب در استان خوزستان و به روش توصيفي–تحليلي به انجام رسيده است. علاوه بر مطالعات كتابخانه اي و مشاهدات منظم، از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلي گردآوري داده هاي ميداني استفاده گرديد. روايي صوريپرسشنامه به وسيله اساتيد و متخصصين مرتبط موضوعي تأييد و به منظور پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شد كه مقدار حاصل (92/0α=) بود. جامعه آماري شامل همه ي اعضاي كشت و صنعت ميان آب مي باشد كه مشتمل بر 500 خانوار بوده و با استفاده از فرمول كوكران140 نفر از سرپرستان خانوار (N=140) به عنوان نمونه مورد بررسي انتخاب گرديدند.. جهت انجام آزمون هاي آماري ازLISREL8.8 وSPSS18 استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه سازه هاي سرمايه طبيعي، سرمايه انساني، سرمايه اجتماعي، سرمايه فيزيكي و سرمايه اقتصادي براي سنجش اثرات كشت و صنعت ميان آب با توجه به مقدار گزارش شده شاخص‏هاي برازندگي (نيكويي برازش مطلق(90/0 AGFI= و 94/0 GFI=)، تطبيقي(97/0NNFI= ، 98/0CFI= ) و برازندگي فزايند (98/0= IFI)، مقتصد (066/0 = RMSEA و 51/1 = ) مشاهده مي‏شود كه مدل اندازه‏گيري از برازش مناسب و قابل قبولي برخوردار مي‏باشد. سرمايۀ طبيعي (90/0λ=) قوي ترين شاخص براي سنجش معيشت پايدار خانوارهاي عضو كشت و صنعت ميان آب است.
    Thesis summary

  23. تحليل راهبردي بازاريابي صنعت فرش در استان كرمانشاه
    مهسا معتقد
    توسعه روستايي فرآيندي چند بعدي است كه هدف آن بهبود و ارتقاي كيفيت زندگي اقشار فقير و آسيب پذير روستايي است. صنايع دستس فرش بافي يكي از منابع مهم درآمدي فعاليت هاي غير كشاورزي جامعه روستايي كشور مي باشد. اين صنعت در روستاهاي استان كرمانشاه نيز فعال مي باشد كه با چالش جدي مواجه است. در سال هاي اخير روند صادرات فرش ايران با كاهش چشمگيري روبرو بوده است. از اين رو پژوهش حاضر با هدف تحليل راهبردي بازاريابي صنايع دستي روستايي با تاكيد بر صنعت فرش در استان كرمانشاه انجام گرفته است. اين پژوهش از نوع تحقيقات كاربردي بوده كه براي گردآوري داده ها از روش پيمايشي استفاده شده وراهبرد تحقيق كمي-كيفي مي باشد. روش جمع آوري داده ها در بخش كيفي مصاحبه انفرادي بوده و در بخش كمي پرسشنامه محقق ساخته اي بوده كه سوالات آن از نتيجه مصاحبه صورت گرفته با متخصصين امر و مطالعه پيشينه پژوهش بدست آمده است. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد دانشگاه و متخصصين مربوطه استفاده شد و جهت پايايي از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده شد. پايايي سوالات مربوط به نقاط قوت، ضعف فرصت و تهديد به ترتيب برابر 0.72، 0.74، 0.78، و 0.77 محاسبه گرديد كه نشان از قابل اعتماد بودن پرسشنامه مي باشد. جامعه آماري شامل قاليبافان و دست اندركاران فعال در بازاريابي فرش استان كرمانشاه مي باشد (140N= ) كه حجم نمونه نيز با استفاده از جدول جرسي و مورگان با نمونه گيري تصادفي 103 نفر انتخاب شدند. تجزيه و تحليل هاي آماري با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. در اين مطالعه ضمن ارائه مشخصات فردي پاسخگويان، تحليل هاي لازم از مدل SWOT و معرفي مهمترين نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهديد، در انتها بر اساس يافته هاي استنباطي چهار راهبرد: (SO )، (WO ) ، (ST )، (WT ) ارائه گرديد. كه راهبرد (WT ) به عنوان راهبرد كانوني شناخته شد و اين راهبرد به عنوان طرحي دفاعي براي پيشگيري از ضعفها و مقابله با تهديدهاي بيروني است. يافته هاي تحقيق مي تواند مورد استفاده مسئولين مربوطه و ديگر پژوهشگران قرار گيرد
    Thesis summary

  24. تحليل وضعيت دفاتر فناوري اطلاعات و ارتباطات روستايي استان همدان
    توسعه كسب و كارهاي كوچك در مناطق روستايي به مثابه يكي از قطب هاي اقتصادي و اجتماعي كشور، علاوه بر توليد ناخالص ملي، كنترل بيكاري و ايجاد اشتغال مي توانند در افزايش اعتماد به نفس، خوداتكائي، توانمند شدن جامعه روستايي و نهايتا رشد و توسعه كشور نقشي برجسته ايفا كنند. در مطالعه حاضر كه به صورت پيمايشي انجام شده، اثرات كسب و كارهاي كوچك روستايي بر وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فردي روستائيان شهرستان ملاير مورد بررسي قرار گرفته است. جامعه آماري تحقيق، روستائياني است كه به صورت نظام مند كسب و كاري را با هدف كسب درآمد و اشتغال در شهرستان ملاير راه اندازي نموده اند كه تعداد آن ها 420 واحد بوده و به دليل وسعت جامعه نمونه با استفاده از فرمول كوكران 121 نمونه به صورت نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شد.علاوه بر مطالعات كتابخانه اي و مشاهدات منظم از ابزار ساختارمند يا پرسشنامه حاوي سوالات باز و بسته استفاده شد. پرسشنامه تحقيق بر اساس پيش نگاشته ها تدوين و دقت گويه هاي آن با روايي صوري توسط متخصصان فن مورد تاييد قرار گرفت. براي بررسي پايايي ابراز تحقيق، پرسشنامه در اختيار 30 نفر از روستائيان درگير در(SE,s) قرار گرفت و نتايج آن بررسي و آلفاي كرونباخ آن محاسبه گرديد. اين مقياس براي بخش هاي مختلف ابزار تحقيق از 84/. تا 94/. صدم متغير بود كه با توجه به مستندات آماري رقم قابل قبولي است. براي تحليل داده هاي جمع آوري شده از نرم افزار SPSS/16 استفاده شد. نتايج تحقيق حاكي از اين است كه كسب و كارهاي كوچك بر روي متغيرهاي اشتغال، درآمد، سرمايه اجتماعي، كيفيت زندگي، ميل به ماندگاري در روستا، توانمندسازي و رضايت شغلي تاثير مثبت، و بر روي متغير تحصيلات و آموزش تاثيرمثبتي نداشته است. از آنجا كه كسب و كارهاي كوچك روستايي شهرستان ملاير داراي اثرات اقتصادي، اجتماعي و فردي براي توسعه روستاهاي اين شهرستان و نهايتا رشد و توسعه كشور است پيشنهاد مي شود كه زمينه سازي و حمايت براي توسعه هر چه بيشتر كسب و كارهاي كوچك انجام شود.
  25. بررسي كارايي و پايداري كشت سيب زميني در شهرستان بهار
    مجيد نصيري
    پايداري در بخش كشاورزي مسئله اي است كه چند دهه اي است در اكثر محافل عنوان مي شود و اكثر تحقيقات نشان دهنده پايداري پايين بخش كشاورزي مي باشند از سويي ديگر از آنجا كه پايداري و كارآيي رابطه نزديكي با هم دارند در اين تحقيق به بررسي ميزان پايداري و كارآيي مزارع سيب زميني كاران شهرستان بهار پرداخته ايم. اين تحقيق بر اساس هدف كاربردي، بر اساس نحوه گردآوري داده ها پيمايشي وبر اساس زمان مقطعي است. جامعه آماري اين تحقيق مشتمل بر كشاورزان سيب زميني كار شهرستان بهار مي باشد، كه تعداد آن ها حدود 1200 نفر مي باشند كه از بين آن ها 210 نفر به صورت نمونه گيري انتخاب شدند. ابزار گردآوري اين تحقيق پرسشنامه مي باشد كه با استفاده از آلفاي كرونباخ پايايي آن اثبات گرديد. دادهاي جمع آوري شده توسط نرم افزار آماري SPSS مورد تحليل قرار گرفت. نتايح پژوهش نشان داد كه مزارع مورد مطالعه از نظر ميزان پايداري 14 مزرعه داراي سطح ناپايدار (66/6 درصد)، 86 مزرعه داراي سطح نسبتا ناپايدار (95/40 درصد)، 92 مزرعه داراي سطح نسبتا پايدار (8/43 درصد) و 18 مزرعه داراي سطح پايدار مي باشند (57/8 درصد) و همچنين در بررسي كارايي از اين تعداد مزارع تنها 21 مزرعه در حالت نزولي بازدهي نسبت به مقياس قرار داشته و مابقي از كارايي بالايي برخوردارند.
    Thesis summary

  26. بررسي سطح و ميزان مشاركت روستائيان در طرح هادي روستاييي شهرستان همدان: مطالعه موردي روستاي سنگستان
    مهسا معتقد
    موضوع مشاركت در دهه هاي اخير از مقولات مهم ادبيات توسعه به ويژه توسعه و عمران روستايي به شمار مي آيد. استفاده از مشاركت و توانمندي هاي مردم بخصوص روستاييان براي عمران و توسعه مناطق روستايي به عنوان يك راهبرد موثر در مديريت و برنامه ريزي به شمار مي آيد. اين پژوهش با هدف بررسي مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي شهرساتان همدانبه مرحله اجرا در آمده است.پژوهش حاضر مبتني برروش توصيفي_همبستگي و نوع مطالعات كمي است،اطلاعات مورد نياز با استفاده ازروش هاي اسنادي و كتابخانه اي و مشاهدات ميداني،همچنين پرسشنامه جمع آوري گرديد.براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد.ارزيابي پاياني پرسشنامه نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل 30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد مطالعه صورت گرفت كه با استفاده از فرمول آلفاي كرونباخ عدد 0/91 درصد به دست آمد.در اين تحقيق روستاي سنگستان در شهرستان همدان به عنوان منطقه مورد بررسي انتخاب گرديد و جمعه آماري شامل مردان روستايي به تعداد 483 نفر در نظر گرفته شد كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 150 نفر از آنها به عنوان نمونه مورد بررسي انتخاب شدند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه رابطه معني داري بين متغيرهاي منبع درامد خانوار، تماي به ماندگاري در روستا، انگيزه براي مشاركت در طرح هادي روستايي با متغير ميزان مشاركت روستاييان در طرح وجود دارد. علاوه براين، نتايج تحليل رگرسيون چندگانه مشخص نمود كه متغيرهاي انگيزه مشاركت در طرح هادي، منبع درآمد خانوار، و تمايل به ماندگاري در روستا در رگرسيون چندگانه 86.9 درصد از مجموع تغييرات سطح و ميزان مشاركت روستاييان را تبيين نمودند. در ارتباط با سطح و ميزان مشاركتروستاييان در طرح مذكور، يافته ها نشان داد كه 29.86 درصد از پاسخگويان هيچگونه مشاركتي نداشته اند . سطح مشاركت روستاييان در مجوع در حد متوسط آرزيابي شده و تيپ مشاركت آنها نيز در طرح از نوع مشورتي، اطلاع دهي و انيگزه و مشوقهاي مادي بوده است.
    Thesis summary

  27. بررسي سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هاي روستايي شهرستان همدان
    موضوع مشاركت مردمي در دهه هاي اخير از مقولات مهم ادبيات توسعه به ويژه توسعه و عمران روستايي به شمار مي آيد. استفاده از مشاركت و توانمندي هاي مردم به خصوص روستاييان براي عمران و توسعه مناطق روستايي به عنوان يك راهبرد موثر در مديريت و برنامه ريزي به شمار مي آيد. اين پژوهش با هدف بررسي مشاركت روستاييان در طرح هاي هادي روستايي شهرستان همدان به مرحله اجرا در آمده است. پژوهش حاضر مبتني بر روش توصيفي- همبستگي و نوع مطالعات كمي است، اطلاعات مورد نياز با استفاده از روش هاي اسنادي و كتابخانه اي و مشاهدات ميداني، همچنين پرسشنامه جمع آوري گرديد. براي تعيين روايي پرسشنامه از نظرات اساتيد و صاحب نظران مربوطه استفاده شد. ارزيابي پايايي پرسشنامه نيز در مرحله پيش آزمون با تكميل30 پرسشنامه از جامعه آماري مورد مطالعه صورت گرفت كه با استفاده ازفرمول آلفاي كرونباخ ضريب α عدد 91/0 به دست آمد. در اين تحقيق روستاي سنگستان در شهرستان همدان به عنوان منطقه مورد بررسي انتخاب گرديد و جامعه آماري شامل مردان روستايي به تعداد 483 نفر در نظر گرفته شد كه با استفاده از فرمول كوكران تعداد 150 نفر از آن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه رابطه معني داري بين متغيرهاي منبع درآمد خانوار، تمايل به ماندگاري در روستا، انگيزه به مشاركت در طرح هادي روستايي با ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي وجود دارد، علاوه بر اين، نتايج تحليل رگرسيون چندگانه مشخص نمود كه متغيرهاي انگيزه به مشاركت در طرح هادي، منبع درآمد خانوار و تمايل به ماندگاري در روستا تاثير معني داري را در ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي داشته-اند. 3 متغير مذكور در مجموع، 9/86 درصد از تغييرات سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي روستايي را پيش بيني نمودند. در ارتباط با سطح و ميزان مشاركت روستاييان در طرح هادي يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه در روستاي مورد مطالعه 86/29 درصد از افراد مورد بررسي مشاركت خاصي در هيچ كدام از مراحل اجراي طرح هادي نداشته اند. 33/75 درصد از افراد مورد نظر مشاركت در حد ضعيف داشته اند، 3/86 درصد از مردان روستايي پاسخگو مشاركتي در حد متوسط داشته اند، 19/8درصد مشاركت در حد خوب براي خويش اظهار نموده اند. بنابراين سطح و تيپ مشاركت مردم روستايي به صورت عمده از نوع مشورتي و اطلاع دهي
  28. اثر كسب و كارهاي كوچك روستايي بر برخي شاخصهاي اقتصادي و اجتماعي خانوارهاي روستايي شهرستان ملاير
    فريبا جعفري
    توسعه كسب و كارهاي كوچك در مناطق روستايي به مثابه يكي از قطب هاي اقتصادي و اجتماعي كشور، علاوه بر توليد ناخالص ملي، كنترل بيكاري و ايجاد اشتغال مي توانند در افزايش اعتماد به نفس، خوداتكائي، توانمند شدن جامعه روستايي و نهايتا رشد و توسعه كشور نقشي برجسته ايفا كنند. در مطالعه حاضر كه به صورت پيمايشي انجام شده، اثرات كسب و كارهاي كوچك روستايي بر وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فردي روستائيان شهرستان ملاير مورد بررسي قرار گرفته است. جامعه آماري تحقيق، روستائياني است كه به صورت نظام مند كسب و كاري را با هدف كسب درآمد و اشتغال در شهرستان ملاير راه اندازي نموده اند كه تعداد آن ها 420 واحد بوده و به دليل وسعت جامعه نمونه با استفاده از فرمول كوكران 121 نمونه به صورت نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شد.علاوه بر مطالعات كتابخانه اي و مشاهدات منظم از ابزار ساختارمند يا پرسشنامه حاوي سوالات باز و بسته استفاده شد. پرسشنامه تحقيق بر اساس پيش نگاشته ها تدوين و دقت گويه هاي آن با روايي صوري توسط متخصصان فن مورد تاييد قرار گرفت. براي بررسي پايايي ابراز تحقيق، پرسشنامه در اختيار 30 نفر از روستائيان درگير در(SE,s) قرار گرفت و نتايج آن بررسي و آلفاي كرونباخ آن محاسبه گرديد. اين مقياس براي بخش هاي مختلف ابزار تحقيق از 84/. تا 94/. صدم متغير بود كه با توجه به مستندات آماري رقم قابل قبولي است. براي تحليل داده هاي جمع آوري شده از نرم افزار SPSS/16 استفاده شد. نتايج تحقيق حاكي از اين است كه كسب و كارهاي كوچك بر روي متغيرهاي اشتغال، درآمد، سرمايه اجتماعي، كيفيت زندگي، ميل به ماندگاري در روستا، توانمندسازي و رضايت شغلي تاثير مثبت، و بر روي متغير تحصيلات و آموزش تاثيرمثبتي نداشته است. از آنجا كه كسب و كارهاي كوچك روستايي شهرستان ملاير داراي اثرات اقتصادي، اجتماعي و فردي براي توسعه روستاهاي اين شهرستان و نهايتا رشد و توسعه كشور است پيشنهاد مي شود كه زمينه سازي و حمايت براي توسعه هر چه بيشتر كسب و كارهاي كوچك انجام شود.
  29. تعيين صلاحيت هاي حرفه اي كارشناسان شركت هاي خدمات مشاوره اي فني و مهندسي كشاورزي در استان لرستان
    مريم حسنونديان
  30. بررسي نقش آموزش هاي ترويجي در امنيت غذايي خانوارهاي كشاورز شهرستان قروه (استان كردستان)
    مينو عزيزي حسن اباد
  31. ارزيابي عملكرد دهياري ها از ديدگاه روستائيان (مطالعه موردي: شهرستان شهرضا)
    سيدعمادالدين موسوي
  32. اثرات اقتصادي- اجتماعي مجتمع سياحتي و گردشگري عليصدر در روستاي عليصدر
    مسعود اسدي
  33. اثرات اقتصادي و اجتماعي مجتمع سياحتي و گردشگري عليصدر
    مسعود اسدي
    گردشگري به عنوان بزرگترين صنعت خدماتي دنيا، نقش و جايگاه ويژه اي در توسعه مناطق جغرافيايي دارد، و گردشگري روستايي را مي توان جزئي از مجموعه گردشگري و جهانگردي بشمار آورد كه در بسياري از كشورهايي كه از جمعيت روستايي بالايي برخوردارند، داراي اهميت مي باشد و اين اهمِيت به خاطر اين است كه اين نوع صنعت سازگارتر با محيط زيست است و مي تواند به عنوان بخش مكمل كشاورزي به ايجاد اشتغال و درآمد براي ساكنان كمك كند. به منظور بررسي عملي گردشگري روستايي و بخصوص اكو توريسم ، تحقيق توصيفي حاضر با هدف كلي بررسي اثرات اقتصادي - اجتماعي مجتمع گردشگري عليصدر انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش را روستاييان داراي شرايط سني بين 15 تا 80 سال تشكيل دادند. با استفاده از فرمول كوكران حجم نمونه 271 نفر تعيين گرديد. ابزار كمي پژوهش، مصاحبه ي ساختارمند با استفاده از پرسشنامه حاوي سوالات باز و بسته بود، روائي آن بوسيله ي اساتيد گروه توسعه و ترويج كشاورزي تأييد و پايايي آن نيز با انجام يك مطالعه ي راهنما و مقداري الفاي كرونباخ 84 درصد براي متغيرها به دست آمد. يافته ها حاكي از اين است كه مجتمع گردشگري و سياحتي عليصدر بر روي متغيرهاي اقتصادي، زيرساخت، اشتغال، كشاورزي، آموزش و بهداشت، كاهش مهاجرت، فرهنگي و اجتماعي و رفاه اجتماعي تاثير مثبت، بر روي سرمايه ي اجتماعي تأثير مثبتي نداشته و بر روي محيط زيست روستا تاثير منفي داشته است. همچنين نتايج حاصل از پژوهش نشان داد كه بين سطوح تحصيلات و متغيرهاي كشاورزي، آموزش و بهداشت و مهاجرت رابطه معناداري در سطح 99 درصد وجود دارد. از آنجا كه مجتمع عليصدر داراي اثرات اقتصادي و اجتماعي براي توسعه روستاي عليصدر است. بنابراين پيشنهاد مي شود كه مجتمع با اختصاص بودجه كافي در ايجاد و توسعه صنايع مرتبط با گردشگري، زمينه هاي اشتغال و درآمد را براي روستاييان و به ويژه جوانان فراهم كند. .